تاریخ : 8 سپتامبر 2016
پدر طالقانی روح راستین انقلاب ضد سلطنیتی ایران
19شهریور مصادف است با درگذشت پدر طالقانی، روح راستین انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران. در این روز پدر طالقانی، در حالیكه هنوز چندماهی از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی نگذشته بود و درحالیكه بهشدت از بازگشت مجدد دیكتاتوری تحت لوای دین متأثر شده بود، چشم از این جهان فروبست و بهدیار رفیق اعلی شتافت. در مراسم تشییع جنازه پدر بیش از یك میلیون نفر از مردم تهران شركت داشتند و باچشمانی اشكبار چهره راستین انقلاب ضدسلطنتی را برای آخرینبار بدرقه كردند.
پدرطالقانی در طول دیكتاتوری شاه بارها بهزندان افتاد و بهتبعید رفت، اما لحظهیی از مقاومت و مبارزه پای پس نكشید. 40سال مبارزه بیوقفه در برابر دو دیكتاتوری خاندان پهلوی و برخورداری از خصائل والای انسانی، از پدر چهره یی ساخته بود كه بهدرستی روح راستین انقلاب ضدسلطنتی میهنمان نام گرفته بود.
آنچه سیمای پدر طالقانی را برجسته میسازد، مرزبندیهای مترقیانه او با ارتجاع مذهبی است. در زمان نخستوزیری دكتر محمد مصدق، پیشوای فقید نهضت ملی ایران، كه سخت مورد حمله كاشانی بود، پدر طالقانی در كنار مصدق قاطعانه ایستاد و علیه كاشانی خائن، كه از دولت كودتا و سرلشكر زاهدی حمایت میكرد و آخوندهایی از قبیل خمینی نیز وی را حمایت میكردند، موضع گرفت و سنگر مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری مردم را ترك نكرد.
پس از تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران نیز پدر طالقانی بهحمایت از فرزندان مجاهد خود برخاست و بهاین ترتیب با حمایت از مبارزه مسلحانه انقلابی، مرزبندی قاطعی با ارتجاع مذهبی ارائه نمود.
پس از آزادی مسعود رجوی و موسی خیابانی از زندان شاه درآستانهیپیروزی انقلاب ضدسلطنتی، پدرطالقانی مشتاقانه بهدیدار آنها شتافت. دراین دیدار بود كه پدر با اشاره بهبازجوها و سربازجوهای مجاهدین در اوین، گفت :
« این شكنجهگرها و بازجوهایی كه خودتان میشناسید و دیدید از نزدیك...، وقتی اسم مجاهدین برده میشد، اعصاب آنها بههم میریخت و كنترلشان را از دست میدادند. این دلیل بر قدرت عقیده و ایمان آنهاست. از اسم مسعود رجوی وحشت داشتند، از اسم خیابانی وحشت داشتند درحالیكه در چنگال این دشمن گرفتار بودیم، باز قدرت شما فائق بود. این قدرتی است كه نباید دست كم گرفت.»
برخلاف خمینی دجال كه برموج فداكاریهای مردم سوار شد و رهبری انقلاب را ربود، پدر هیچگاه فریب مطامع دنیوی و حبجاه و مقام را نخورد و از لباسی كه برتن داشت،سوءاستفاده نكرد. او آنگاه كه میدید پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی،مشتی عوامفریب و شیاد براریكه قدرت تكیه زدهاند و پیشتازان واقعی انقلاب را ـكه بهقول پدر راه جهاد را گشوده بودندـ مورد ضرب و شتم قرار میدادند، باصراحت اعلام كرد «استبداد زیر پرده دین خطرناكترین نوع استبداد است!»
پدرطالقانی در طول دیكتاتوری شاه بارها بهزندان افتاد و بهتبعید رفت، اما لحظهیی از مقاومت و مبارزه پای پس نكشید. 40سال مبارزه بیوقفه در برابر دو دیكتاتوری خاندان پهلوی و برخورداری از خصائل والای انسانی، از پدر چهره یی ساخته بود كه بهدرستی روح راستین انقلاب ضدسلطنتی میهنمان نام گرفته بود.
آنچه سیمای پدر طالقانی را برجسته میسازد، مرزبندیهای مترقیانه او با ارتجاع مذهبی است. در زمان نخستوزیری دكتر محمد مصدق، پیشوای فقید نهضت ملی ایران، كه سخت مورد حمله كاشانی بود، پدر طالقانی در كنار مصدق قاطعانه ایستاد و علیه كاشانی خائن، كه از دولت كودتا و سرلشكر زاهدی حمایت میكرد و آخوندهایی از قبیل خمینی نیز وی را حمایت میكردند، موضع گرفت و سنگر مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری مردم را ترك نكرد.
پس از تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران نیز پدر طالقانی بهحمایت از فرزندان مجاهد خود برخاست و بهاین ترتیب با حمایت از مبارزه مسلحانه انقلابی، مرزبندی قاطعی با ارتجاع مذهبی ارائه نمود.
پس از آزادی مسعود رجوی و موسی خیابانی از زندان شاه درآستانهیپیروزی انقلاب ضدسلطنتی، پدرطالقانی مشتاقانه بهدیدار آنها شتافت. دراین دیدار بود كه پدر با اشاره بهبازجوها و سربازجوهای مجاهدین در اوین، گفت :
« این شكنجهگرها و بازجوهایی كه خودتان میشناسید و دیدید از نزدیك...، وقتی اسم مجاهدین برده میشد، اعصاب آنها بههم میریخت و كنترلشان را از دست میدادند. این دلیل بر قدرت عقیده و ایمان آنهاست. از اسم مسعود رجوی وحشت داشتند، از اسم خیابانی وحشت داشتند درحالیكه در چنگال این دشمن گرفتار بودیم، باز قدرت شما فائق بود. این قدرتی است كه نباید دست كم گرفت.»
برخلاف خمینی دجال كه برموج فداكاریهای مردم سوار شد و رهبری انقلاب را ربود، پدر هیچگاه فریب مطامع دنیوی و حبجاه و مقام را نخورد و از لباسی كه برتن داشت،سوءاستفاده نكرد. او آنگاه كه میدید پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی،مشتی عوامفریب و شیاد براریكه قدرت تكیه زدهاند و پیشتازان واقعی انقلاب را ـكه بهقول پدر راه جهاد را گشوده بودندـ مورد ضرب و شتم قرار میدادند، باصراحت اعلام كرد «استبداد زیر پرده دین خطرناكترین نوع استبداد است!»
پدر طالقانی طی پیامی كه در میتینگ 4 خرداد( بهمناسنت سالروز شهادت بنیانگذاران سازمان) قرائت شد گفته بود:
« امروز برای تجلیل از شهدایی جمع شده ایم كه از خون پاك آنها پس از هفت سال سیلابها برخاست. همانها كه برای درهمكوبیدن شرك و بتها و اقامهتوحید بپاخاستند. دشمن مشرك هم از همین جهت از آنها انتقام گرفت. «و مانقموا منهم الا ان آمنوا بالله العزیز الحمید». آنها شاگردان مؤمن و دلدادهمكتب قرآن بودند. گوهرهایی بودند كه درتاریكی درخشیدند. حنیفنژاد، بدیعزادگان، عسكریزاده، مشكینفام، ناصر صادق از همین تابندگان بودند. اینها راه جهاد را گشودند. درود و رحمت خداوند بر روان آنها باد.»
بهخاطر همین ویژگیهای مردمی و مترقیانه بود كه پدر طالقانی در دل تودههای وسیع مردم جای گرفت و همه، از زن و مرد، پیروجوان و با هر مرام و مسلك و ملیت، پدر را مظهر آرمانها و خواستههایشان مییافتند. از همین زاویه، پدر طالقانی پیوسته مورد حسادت و كینه حیوانی شخص خمینی دجال بود و از جانب ارتجاع مورد انواع و اقسام تهمت و فشار قرار داشت.
یاد پدر طالقانی را باذكر قسمتهایی از سخنان برادر مجاهد مسعود رجوی در مراسم درگذشت او گرامی میداریم:
«پروردگارا همانا ما شنیدیم ندا دهندهیی را كه بهما ندا میداد و میگفت بهپروردگارتان بگروید و ندا دهنده ما بود! منادی ایمان، معلم قرآن. پس تعجبی نیست اگر مردم ما این چنین از شمال تا جنوب در ماتم فرورفتهاند و برسروسینه میكوبند. بگذارید بگریند. همه بگریند.
گریه كن دشت كویر
گریه كن بحر خزر
گریه كن جنگل سرخ
گریه كن مرد بلوچ
بگذار تا بگریند چون ابر در بهاران
كز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
بارخدایا درود بفرست برراهنمای بهجانب خودت در شبهای تیره شبترین و چنگزننده بهایمان خودت، ریسمانهای شرف بلندترین.
راستی اگر كودكان از شما پرسیدند كه طالقانی را كجا میشود دید و كجا میشود او را پیدا كرد؟ از آن جا كه گفتیم روح مجسم انقلاب ما بود، بگویید: در چشمهسارها، آنجایی كه كه ماهیهای سیاه كوچولو گستاخی میكنند و خلاف جریان آب شنا میكنند. آنجا میشود دیدش. در هركجا كه