۱۳۹۵ شهریور ۲۹, دوشنبه

دلنوشته ای از زندانی سیاسی علیرضا گلیپور در آستانه بستری شدن برای یک عمل جراحی خطرناک



منبع : قاصدان راه آزادی ، 19 سپتامبر 2016 

دلنوشته ای از زندانی سیاسی علیرضا گلیپور در آستانه بستری شدن برای یک عمل جراحی خطرناک
دوستان عزیزم ،
سلام،  
سلامی از روی ارادت و عشق به شما عزیزانم که در این مدت به شدت در زحمت هستید و با مهربانیتان درد پررنج بیماری و زندانی بودن در شرایط ظلم را برمن ٫با بودنتان آرام کردید.در زمانه ای که از مردانگی فقط نریت مانده شما ثابت کردید که هنوز می شود بر روی افرادی حساب کرد و تکیه داد بدون اینکه غصه  دار این باشی که پشتت خالی شود.
در زمانه ای که مردمش و حتی خانواده آدمها تحت اتوریته شدیدی قرار می گیرند و منتقد و کسی که حرف حق می گوید می شود انسانی بد و شاید برخی حق بدانند که در زندان باشند. در زمانه ای که زندان با قبر برای برخی فرق نمی کند و خاکش می شود سرد و زود از یاد می رود و شاید خیلیها ندانند که همین تی شرت آستین کوتاه و شلوار لی و دستگاه ویدئو و خیلی وسایل که الان دارند ٫برایش کسانی آزادیشان و راحتیشان را کنار گذاشته اند و درد شکنجه و زندان را به جان خریدند تا آنها راحت نفس بکشند. 

در طول این مدت بیماری و درد و رنج بسیار٫رنج و درد شیمی درمانی و عملهای متعدد و همینطور نامردمی زمانه با حضورتان قابل تحمل و شیرین می شد که در راهی که شما در آن حضور داشتید٫قدم می گذاشتم و با راهنمایی و کمکهای معنوی و مادی شما عزیزانم توانستم نفس بکشم که خوب می دانید که در برخی روزها نفس کشیدن هم برایم آسان نبود. 

فرصت را غنیمت می شمرم و در آستانه جراحی خطرناکم ضمن دستبوسی بابت همه زحماتتان و سری خموده به نشانه احترام بابت محبتتان و دستی به سینه بابت ارادت به شما عزیزانم ضمن تشکر و قدردانی برایتان از خداوند آرزوی بهترینها را خواستارم و امیدوارم در ایرانی آزاد که لایق وجود مهربانانی مانند شما باشد بتوانم گوشه کوچکی از زحماتتان را جبران کنم. 

خوشحالم که از شما عزیزانم آموختم و حضورتان باعث آن بود که روی پا بایستم و جلوی فشار ظالمان از پا نیفتم و با اجازه شما٫اول پایان نامه دکترایم از شما عزیزانم نام بردم تا رسمی باشد بابت ماندگاری خوبیهایتان 

برادر کوچک و ارادتمند و عاشق خوبیهایتان و محتاج دعای خیرتان 
علیرضا گلیپور 
شهریور ۹۵
سالن ۱۲ زندان اوین