۱۳۹۵ شهریور ۱۱, پنجشنبه

جوشش خون پاک قهرمانان سربدار وفایل صوتی ودوکلمه حرف حساب با خامنه‌ای بروز تنش های جدید در رژیم ولایت


منتظری  : خامنه‌ای در حد مرجعیت نیست و حق صدور فتوا هم ندارد


 جوشش خون پاک قهرمانان سربدار وفایل صوتی  ودوکلمه حرف حساب با خامنه‌ای و..     


بعد از پخش نوار منتظری درباره قتل‌عام زندانیان در سال 67 و توفانی که به‌پاشد، تا امروز تقریباً تمامی مقامات اصلی نظام مجبور شده‌اند موضع خودشان درباره آن جنایت را اعلام کنند
خامنه‌ای روز سوم شهریور بدون این‌که وارد اصل ماجرا شود گفت همه داستان برای کسب مشروعیت مجاهدین است.
رفسنجانی هم سه روز بعد از خامنه آمد و گفت هدف دشمنان از طرح این مساله، خراب کردن خمینی است.
مجلس خبرگان، رئیس مجلس آخوندی، رئیس قضاییه رژیم، دفتر خمینی باضافه زینت المجالس‌هایی مثل احمد خاتمی و علم‌الهدی و جنتی و... از اصول‌گرا گرفته تا اصلاحاتچی‌هایی مثل تاج‌زاده و... باند بازار و سعید امانی و رسالت نویس‌ها و... هر کدام فراخور ”درک “ و ”ترس “ خود از آنچه که در حال وقوع است، موضع‌گیری کرده و با لعن و نفرین مجاهدین تلاش کردند گریبان خود را از چنگ اتهام بیرون آورند.
عوامل اصلی جنایت یعنی ‌پورمحمدی و رئیسی، نیری، اشراقی و... در مجموع تلاش کردند ”زیر آبی“ از قضیه عبور کنند گرچه که قضیه از آنها عبور نمی‌کند!
در این میان موضعگیری مصطفی ‌پورمحمدی نماینده وزارت بدنام اطلاعات از سایرین پر رنگ‌تر بود، پورمحمدی به‌عنوان یکی از سه نفر اصلی قتل‌عام، ابتدا کج دار و مریز رفتار کرد اما وقتی آتش مجاهدین و مردم سنگین‌تر از حد معمول شد، عنان اختیار از کف داد و به صراحت از جنایتی که شده دفاع کرد و به مضمون گفت کشتیم! خوب کردیم کشتیم! باز هم می‌کشیم!
این، قسمت مثبت کار پورمحمدی بود. گرچه که ناقص گفت و کم هم گفت!
پورمحمدی و آن دیگران ظاهراً یادشان رفته که وقتی کاری می‌کنند که معتقدند درست بوده و باید همان کار را می‌کردند علی القاعده باید در مورد فرضا یک نسل‌کشی به آن گستردگی برخی توضیحات قانونی هم داشته باشند و به‌عنوان نمونه بگویند که:
-      دقیقا چه کسانی را کشته‌اند؟
-      اسم و مشخصاتشان چه بوده؟
-      آیا تفهیم اتهام شدند؟ چون تمامی آن چیزهایی که تا الآن منتشر کرده‌اند خلاف اینرا اثبات می‌کنند
-      رئیس محکمه هر اعدامی چه کسی بود؟
-      دادستان هر پرونده کی بود؟
-      آیا زندانیان، وکیل هم داشتند؟ اگر آری نام وکیل چه بود؟ اگر نداشته، علت چه بوده؟
-      روال دادرسی چگونه بوده؟
-      دادگاه هر نفر در کجا، در چه تاریخی و به چه مدت برگزار شده؟
-      محل اعدام کجا بود؟
-      نحوه اعدام چگونه بود؟
-      اسناد تشریفات قضایی برای اعدام و کفن و دفن هر کدام کجاست؟
-      اعدام شدگان در کجا دفن شدند؟
-      آدرس مزار و شماره قبر هر کدام چیست؟
-      آیا جنازه را به خانواده اعدامی تحویل دادید؟ رسیدش کو؟
طبعا و حتماً یک کار قانونی و شرعی و... باید حساب و کتابهای این‌چنینی داشته باشد، و اگر نداشته، مقصر کیست؟
***
همه ایرانیان می‌دانند که این سوالها کمی مضحک و البته درد آوراند.
اما ورای همه این تلخی‌ها و...  اینها سوال‌هایی است که روزی ناگزیر باید پاسخ داده شوند،
حال خامنه‌ای و رفسنجانی و همه خبرگان و اعضای هیأت مرگ و... می‌توانند تا روز آخر عمرشان در باب سیاستهای مجاهدین و استراتژی داخلی و منطقه‌یی آنها، هزارجور بد و بیراه بگویند و نوار تکراری مرگ بر... را نشخوار کنند!
اما خامنه‌ای و رفسنجانی و دیگر شرکا باید به خوبی بدانند که سرانجام روزی نه چندان دور، در برابر این سوالها قرار خواهند گرفت، پس بهتر است پیشاپیش فکری به‌حال خود در روز بزرگ دادخواهی بکنند!