نگاه به يك سند تاريخي، پس از ربع قرن فراز و نشيب و سهمناكترين طوفانهاي سياسي در منطقه و جهان
نقل از نشريه مجاهد شماره 318 سوم آبانماه 1372
تقدير و دعاي مسعود: «… معمولاً وقتي مسئولي كه خدمات و وظايفش را خوب انجام داده، استعفا ميكند، از او تقدير ميكنند. شما[خواهر مريم] چهار سال در موضع مسئول اول سازمان مجاهدين خلق ايران قرار داشتيد. من در اين مورد از طرف همهٌ خواهران و برادرانتان كه اينجا هستند و يا اينجا نيستند، فقط ميگويم كه بگذاريد در مورد خدمات شما، آينده سخن بگويد. چرا كه شما نسل جديدي از زنان و مردان را با خودتان آورديد و به ما هديه كرديد. وقتي كه روز اول، مريم بهعنوان مسئول اول معرفي شد، من گفتم: تباركالله احسنالخالقين. و در نوروز69، تمام سال 68 را در يك كلام خلاصه كردم كه: خميني مُرد و مجاهدين از مريم و با مريم دوباره متّولد شدند. حالا هم فقط دعا ميكنم كه خدايا با اين رئيسجمهور و ارتش آزاديستانش، ملت ايران را هر چه سريعتر از شرّ بقاياي خميني نجات بده. ـ خدايا از اين رئيسجمهور و با اين رئيسجمهور در رأس شوراي ملي مقاومت ايران ـ تنها جايگزين مردمي و دموكراتيك و انقلابي ـ ملت ايران حيات و تولد دوباره پيدا بكند. ـ خدايا، بعد از اين همه سرخي و سرخفامي و خون، ايران را مثل پرچمش سپيد و سبز كن. ـ خدايا اين سرچشمهٌ فزايندگي و خرّمي و سرسبزي و روياني، اين سرچشمهٌ پاكيزگي مجاهدين و اين سبز و سپيد مجسّم ايدئولوژيكي را به سرچشمهٌ نعمت و ثروت و خير و رحمت براي تمام مردم ايران تبديل كن. ـ خدايا به عزّت و جلال خودت، به حق خون شهيدان و درد و رنج ملت ايران، رئيس جمهور حقّه آنها را در كنف حمايت و حفاظت خودت بگير و او را در مسئوليت خطيرش مدد و رحمت كن…