4 نوامبر 2016
رژیم، فساد و سرنگونی
یکی از شاخصهای مهم ثبات یا عدم ثبات یک نظام، شفافیت بودجه آن است و اینکه درآمدها و هزینههای نظام بهروشنی هرچه تمامتر در دسترس همگان قرار داشته باشد. در نظامهای دموکراتیک، حتی بودجه نهادهای امنیتی و اطلاعاتی نیز مشمول همین اصل هستند و حداقل اینکه درصد اختصاص یافته برای چنین وزارتخانهها یا نهادهایی اعلام میگردد، گرچه که وارد ردیفهای هزینههای داخلی آن وزارتخانه نمیشوند.
جدول زیر را سایت نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم در تاریخ 30فروردین 95 منتشر کرده تا نشان دهد بودجه دفاعی ایران در قیاس با دیگر کشورهای جهان، چیزی نیست.
بودجه وزارت اطلاعات را هم کم و بیش میتوان با اندکی جستجو یافت، گرچه که هیچکس روی درست و غلطی آن، حاضر نیست قسم بخورد.
انتشار چنین اعداد و ارقامی و بعد هم مقایسه آنها با میزان بودجه قدرتهای جهانی و منطقهای، البته از شگردهای آخوندها برای القای وجود شفافیت در کارهایشان است اما یک گام فراتر از چنین لیستهایی، ناگهان با توفانی از عدد و رقم مواجه میشویم که دود از کلة هر ناظری بلند میکند!
بعید است شما شنونده رادیو فرهنگ آخوندها باشید، رادیو فرهنگ رادیوییاست که مذاکرات روزانه مجلس رژیم را مستقیماً پخش میکند، کاری که خودش میتواند نمادی از شفافیت گردش کارهای سیاسی و مالی درون نهادهای نظام باشد، این گمان وقتی تقویت میشود که در سخنرانیهای ایراد شده در مجلس، گاه با نمونهها و مواردی مواجه میشویم که گوینده، فهرستی بلند بالا از اختلاسها، دزدیها، رانتها و رشوههای جاری در مناسبات مالی آخوندها را رو میکند مانند این فهرست که روز25مهر 1395 (همین امسال) در مجلس رو شد و مایه خفت آقا شد. اینهم بخشی از آن فهرست که یکی از نمایندگان به اسم قاسم احمدی برملا کرده:
”قاسم احمدی نماینده نوشهر: کتابی رو در این چند روز میخواندم ابعاد فساد در ایران خواندم گریستم. چند جمله کوتاه از این کتاب 160 صفحهیی بهنقل از مؤسسه تدبیر اقتصاد، دوستان خواهشا گوش کنند فقط فساد:
بانکها 6میلیارد تومان اختلاس بانک صادرات
123هزار میلیارد تومان اختلاس بانک صادرات شبعه میدان تجریش
400هزار دلار اختلاس در بانک تجارت
12 میلیون دلار توسط رئیس بانک شعبه پاریس به نفع گروهک فدائیان خلق
28 میلیون درهم اختلاس در یک شرکت متعلق به بانک ملی ایران در دبی
اختلاس همزمان 500میلیارد تومان در سه بانک صادرات، سپه، ملت
آری امروز همین مسائل و عدم برخورد جدی باعث شد شهرام جزایریها، خاوریها، بابک زنجانیها سر بر آوردند...
... این فساد حقوق معلمان و فرهنگیان شریف که متأسفانه توجه مسئولان به آن بسیار کم است را نشانه رفته است صندوق ذخیره فرهنگیان که 900هزار معلم عضو دارد چند هزار میلیارد پولشان گم شده است وضعیت بیماری دارد.
بانک سرمایه فقط در سال 94 بیش از 1500میلیارد تومان خسارت و زیان دیده است در دو سال بانک سرمایه 6 مدیر عامل عوض کرده است شاید برای سرپوشی از بروز تخلفاتشان بوده باشد.
بیمه معلم که امروز خنثی است این بیمه فقط 20 مشاور حقوق دریافت میکنند از آنجا یکنفر به بانک 3900میلیارد بدهکار است 90 درصد تسهیلات فقط برای 30نفر“
همینطور که میبینید شفافیت بیشتر از این نمیشود،
هم بودجه کشوری در چهار پنج جلدکتاب قطور منتشر شده و در دسترس همگان قرار گرفته،
هم بودجه دفاعی کشور بهروشنی هرچه تمامتر اعلام شده، (سهل است با بودجه دیگر کشورها هم مقایسه شده تا همه شهروندان بدانند که بودجه دفاعی ما کمتر از بسیاری کشورهای دیگر است)
هم نمایندگان مجلس نظام با صدای بلند، دزدیها و حیف و میلهای مالی موجود در مملکت را از رادیوی رسمی مجلس به گوش همگان میرسانند،
اگر نگاهی به روزنامههای حکومتی کرده باشید، وضع از اینهم شفافتر است. آنجا برخی نویسندگان، عدد و رقمهایی از فساد مالی موجود در مملکت افشا میکنند که چهارستون بدن خواننده به لرزه در میآید.
پر بیراه نخواهد بود اگر گفته شود، این میزان شفافیت در امر مالی و فسادهای ناشی از آن، در نظام ”مقدس ولایی “و حاکمیت علی خامنهای در هیچ کشور دیگری نمونه ندارد.
گستره و عمق اینگونه فسادها به جایی رسیده که اخیراً یک نماینده سابق مجلس رژیم به اسم احمدتوکلی اعلام خطر کرد و در مصاحبه با تلویزیون رژیم گفت: ”فساد اگر باهاش مبارزه نکنیم حتماً ساقط میکنه جمهوری اسلامی رو هر حکومتی رو ساقط میکنه اختصاص به جمهوری اسلامی نداره، “
اما با همه اینها، باز هم فساد از سر و کول رژیم بالا میرود و بیاغراق روزی نیست که یک عدد نجومی از فساد مالی در فلان نهاد یا سازمان حکومتی برملا نشود. و شگفت آنکه همه اینها در شفافیت کامل به سمع و نظر ملت میرسد!
طبعا این درجه از شفافیت میتواند خودش یکی از مظاهر دموکراتیسم در نظام باشد و خودش به نوعی ضامن بقای آن تلقی گردد اما اینها همه سطح قضیه است، چنین حجمی از فساد مالی که خودش نشانه حاکمیت فساد سیاسی بر ارکان نظام است پیامدهای جدی داخلی و خارجی دارد.
در بعد خارجی، چنین سیستم مالی فاسدی، تقریباً تمامی طرف حسابهای مالی رژیم را فراری میدهد.
یعنی نیازی به تحریم نیست تا سرمایهگذاران خارجی از آمدن به ایران امتناع کنند، نفس مشاهده چنین فسادی باعث میشود تا شرکتها و سرمایهگذاران خارجی از در آمیختن با چنین اقتصاد ناسالمی کناره بگیرند و تنها کمپانیهایی وارد تعامل مالی و تجاری با چنین نظامی شوند که پیشاپیش و در قراردادهای فیمابین، سودشان از هر جهت، پیشاپیش تضمین شده باشد. فرضا شرکتهای نفتی فقط وقتی وارد معامله نفتی با رژیم میشوند که پای قراردادهایی با الگوی IPC در میان باشد که زمین و نفت درون آن را با امتیاز استخراج و تولید و صادراتش یک جا به شرکتها و کمپانیهای مربوطه واگذار کند! یعنی مانند دوران فتحعلیشاه قاجار، بخشی از اراضی سرزمینی کشور را رسماً و با قراردادهای تضمین شده، به طرف حساب خارجی ببخشند!
طبیعی است که تعداد اینگونه قراردادها بینهایت نیست، همانگونه که قطعات مهندسی شده اراضی کشوری ایران که دارای منابع نفت و گاز میباشند هم بینهایت نیست،
اما در بعد داخلی، هیچ چیزی بیشتر از همین فروپاشی صنعت و کشاورزی و بقایای بازار ملی نمیتوان بر شمرد، تعداد کارخانهها و کارگاههای کوچک و بزرگ و صنایع سنگین کشور که در این سالها ورشکست شدهاند را براحتی میتوان با یک جستجوی سریع از فضای مجازی بهدست آورد،
ضایعهای که سطح و عمق واقعی آن، هم اینک هم روشن شده و صدای اعتراضات کارگری و دیگر اقشار حقوقبگیر را در بیشتر استانهای کشور بلند کرده.
به این ترتیب ما با مملکتی روبهرو هستیم که در اوج شفافیت:
روزانه دزدیهای کلان و نجومی صورت میگیرد
روزانه این دزدیها برملا میشوند
و دموکراسی مدل نظام ولایی، به حیاتش ادامه میدهد!
گرچه که روزانه هم با حرکتهای اعتراضی بیشتری مواجه میشود که کم کم میتوانند در الحاق به همدیگر، یک جریان پرخروش اعتراضی در حد یک قیام ملی به وجود آورند.
آنچه که در این میان ناگفته میماند، همان چیزهایی است که اصلاً شفاف نیست، !
مثلاً میزان درآمدهای نفتی این مملکت هرگز در دوران آخوندها رسماً اعلام نشده! (چیزی که شاید کمتر کسی باور کند جز خود آخوندها که میدانند چهکار دارند میکنند و گاه در اوج عصبانیتهای ناشی از جنگ جناحی یک عدد کلی میگویند مانند اینکه در آمدهای نفتی ایران در زمان احمدینژاد از تمامی درآمد نفت ایران از زمان قاجار تا شروع ریاست جمهوری خودش بیشتر بوده!)
میزان در آمدهای ناشی از فروش گاز ایران که تولیدکننده اول یا دوم جهان است هرگز اعلام نشده!
میزان در آمد بنگاههای مصادرهیی نظام سابق، که اینک تحت قیمومت و نظارت مستقیم شخص علی خامنهای قرار دارند، هرگز مشخص و اعلام نشده! (چند سال پیش رویترز میزان داراییهای ستاد اجرایی فرمان امام را که در دست خامنهای است حدود 95میلیارد دلار برآورد کرد)
میزان ثروتهای انباشته شده در هیأت کارخانهها و بنگاههای مالی تجاری در دست سپاه پاسداران هرگز حتی به اشاره هم اعلام نشده
قرارگاه موسوم به خاتم یکی از همین موارد است.
میزان درآمد عتبات مذهبی ایران بهویژه مشهد، قم و شیراز که هر کدام به استعداد چندین تراست مالی زبده در سطح جهان، سرمایه دارند هرگز اعلام نشده!
میزان درآمدهای حاصله از مناطق آزاد تجاری کشور، هرگز اعلام نشده!
میزان در آمدهای حاصل از مواد مخدر و اجناس قاچاقی که روزانه کشفشان در تناژ بالای چند هزار! اعلام میشود ایضا!
همانگونه که میزان هزینهای که خرج جنگ در سوریه و یمن و عراق و تجهیز حزبالله در لبنان (مستقل از هزینههایش در جنگ سوریه) می شود هرگز اعلام نشده!
به همین سان هزینه دستگاه تروریستی نیروی قدس و وزارت اطلاعات آخوندها در دیگر کشورهای منطقه و جهان هرگز اعلام نشده!
در مقابل هراز گاهی با اعلام و افشای مطالبی همچون حقوقهای نجومی برخی مدیران و امثالهم، بازار شفافیت در نظام گرم میشود تا کمی بعد با یک خبر جنجالی دیگر، آن قسمت تاریک بودجه کشوری، کماکان در سایه بماند!
حال و بعد از این همه تفاصیل، این نکته باقی میماند که:
طبعا این همه فساد، عوارض و پیامدهای جدی و ویرانگر خاص خودش را دارد که دیر یا زود باید فکری بهحال آن کرد وگرنه با یک فروپاشی تام و تمام در عرصه اقتصاد روبهرو خواهیم بود که مستقیماً راه به ویرانی ارکان سیاسی نظام میبرد، چیزی که از چشم سران نظام هم پنهان نیست، اما آنچه که بیشتر به چشم میخورد دلخوشی آنان به حلال همه مشکلات، یعنی ”نفت و قدرت سرکوبگر پاسداران“ است که با آمیزهای از دجالیت و جنگافروزیهای مذهبی مانند دفاع از حرم در حلب! و جنگ در یمن و... کار خود را از امروز به فردا میرساند.
در این میان، ساز ناکوک، همین فریادهای مبارزه با فساد است که اگر کارکرد سوپاپ اطمینان برای نظام نداشته باشند، حکم سهمخواهی دارند!
چرا که همین افشاگران که عمدتاً لباس نماینده مجلس یا پژوهشگر بر تن دارند، خود نیک میدانند:
برانداختن چنین فساد نهادینه شدهای در جان و تن نظام، عین برانداختن نظام است
کما اینکه براندازان هم نیک میدانند: برانداختن نظام، عین برانداختن فساد است!