بهدنبال تصویب شصت و سومین قطعنامه محکومیت نقض حقوقبشر توسط رژیم در سازمان ملل، شاهد سوز و گداز از نقش مجاهدین در سایتهای وزارت اطلاعات هستیم. برای نمونه سرکرده هابیلیان که یکی از شعبات وزارت اطلاعات است در همین رابطه در نهایت عجز گفته است: «آیا کسانی که سودای حقوقبشر در سر دارند و ادعایشان این است که برای بهبود وضعیت حقوقبشر تلاش میکنند، نبایستی به مقدمات و گزارشهایی که سازنده بیانیههایشان هست دقت بیشتری مبذول دارند؟!» (هابیلیان– 30آبان 95)
منظورش از «گزارشهایی که سازنده این بیانیهها» ست، گزارشهای افشاگرانه مجاهدین و مقاومت ایران است و بعد هم بهروشنی و صراحت این مسأله را بیان میکند و میگوید: «[مجاهدین] ... طبیعی است که با وارونه و اغراقآمیزکردن برخی رویدادها، آن را در مقابل دیدگان تنظیمکنندگان بیانیههای ضدایرانی قرار دهند»
طبعاً این دژخیم اطلاعاتی هیچ نمونهیی ذکر نمیکند که مجاهدین کجاها وارونه گزارش کردند؟ کجاها اغراق کردند؟ مثلاً در اینکه طی دو سال اخیر رژیم 2هزار نفر را اعدام کرده، واقعیت نداره و اغراق شده؟ یا اینکه رژیم نوجوانها رو اعدام میکنه، زنان و اقلیتها را سرکوب میکنه، آیا واقعیت نداره؟ چون اگر نمونه و مورد خاصی ذکر میکرد و میگفت، دستش رو میشد.
و یا یکی دیگر از سایتهای وزارت اطلاعات هم خطاب به خانم عاصمه جهانگیر نوشت: « [مجاهدین] نقض حقوقبشر در ایران را... بزرگ میکنند» (اینترلینک 27مهر 95)
یا یکی دیگر از سایتهای وزارت اطلاعات نوشته: «مجاهدین خلق... سعی میکنند از ابزار حقوقبشر علیه دشمنان و به نفع خود استفاده کنند. به همین منوال حقوقبشر تاکنون به نفع [مجاهدین] و بیشتر در راستای اهداف و آرمانهای... آنان عمل کرده است»
بنابراین روشن است که این بار هم مثل ادعاهای قبلی آنها، هیچ نمونهیی نمیدهند و فقط آه و ناله میکنند که حقوقبشر در راستای اهداف و آرمانهای مجاهدین بوده، البته اهداف و آرمانهای مجاهدین خیلی فراتر از چیزی است که مجامع بینالمللی دفاع از حقوقبشر میگویند و میکنند، اما در همین حد هم که مجاهدین توانستند صدای مردم ایران را به گوش آنها برسانند و آنها را وادار به محکوم کردن رژیم کنند، البته که اسباب افتخار است!
رژیم ولایتفقیه برای ممانعت از تصویب این قطعنامه اقدامات متعددی انجام داد. بهطور مشخص علاوه بر کارهای همیشگی در راستای سیاست رشوه به سایر دولتها تلاش کرد گزارشگران ویژه مللمتحد یعنی آقای احمد شهید و جانشینش خانم عاصمه جهانگیر را تحت تأثیر مجاهدین جلوه بدهد و بیاعتبار کند، مثلاً روزنامه «حمایت» رژیم در سوم آبان ماه در سرمقالهاش نوشت: «احمد شهید“... بهعنوان گزارشگر ویژه حقوقبشر در امور ایران... با رجوع به منابع خارج از ایران از جمله [مجاهدین] ... گزارش حقوقبشری علیه ایران منتشر [کرد] ».
از طرف دیگر دست و پا زدنهای وزارت بدنام از ابتدای سال 95 شروع شد. فقط از اواخر مهر تا اواسط آبان بیش از دهها نامه از شعبات مختلف وزارت اطلاعات و مأموران و مزدوران آن برای خانم عاصمه فرستاده شد، چند طومار خطاب به بان کیمون و تعداد زیادی طومار و نامه هم برای سایر ارگانهای حقوقبشری فرستاده شد. مضمون مشترک و یکسان همه این نامهها و طومارها حمله به مجاهدین و تلاش برای بیاعتبار کردن مجاهدین بود؛ مثلاً این که:
«[سازمان مجاهدین] ... نه میتواند بهمثابه مدعیان واقعی حقوقبشر قلمداد شود و نه گزارشات و حرفهای آنان را (میتوان) منطبق بر واقعیت دانست. از اینرو از شما [خانم عاصمه جهانگیر] استدعا دارم در گزارشهایتان به حرفهای تمامی طرفهای درگیر [منظور مزدورای وزارت اطلاعات است] گوش کرده و آنها را لحاظ کنید». (اینترلینک 27مهر 95)
اما طبعاً تمام این تلاشها شکست خورد و با صدور شصت و سومین قطعنامه کمیته سوم مجمع عمومی مللمتحد جز رسوایی بیشتر برای رژیم به بار نیاورد.