تاریخ :8 نوامبر 2016
یک ضلع از واقعیت نظام
«8 هزار میلیارد تومان یعنی اینکه اگر یک فردی همزمان با حضرت آدم متولد شده بود و از همان روز تاکنون بهصورت ماهیانه حقوقهای نجومی میگرفت، باز هم رقم ۸ هزار میلیارد تومان به دست نمیآمد» (روزنامه حکومتی آرمان- 5آبان 95). این توصیف حسن غفوری فرد مهره باند خامنهای تحت عنوان «رئیس هیأت نظارت و بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی» است از اختلاس 8000هزار میلیاردی از صندوق ذخیره فرهنگیان که برای درشتنمایی میزان چپاول باند رقیب، آن را عوام فهم کرده است. این یکی از ارقامی است که روحانی گفت نگویید اختلاس بگویید «معوقه»!
رو کردن این رقم «معوقه» توسط باند خامنهای، پاسخ رو کردن چپاول «املاک نجومی» در شهرداری تهران بود. که تا همین الآن معلوم شده حداقل به 122نفر زمین و یا ساختمانهای به قیمت نجومی را به ثمن بخس فروختهاند. یا به قول احمد توکلی عضو سابق مجلس ارتجاع: «به ایکس میگفتند عضو تعاونی شو، بعد املاک به او تعلق میگرفت» (روزنامه حکومتی آرمان- 18آبان 95). رو شدن داستان املاک نجومی هم پاتک باند رفسنجانی-روحانی بود به رو شدن فیشهای نجومی و اختلاس مدیران دولتی وابسته به دولت حسن روحانی.
البته پاسخ باند رفسنجانی هم تنها رو کردن «املاک نجومی» نبود، بلکه قبل از آن رو کردن اختلاس 100هزار میلیارد تومانی از بانکها بود، که باند رقیب با الهام از دجالگری روحانی، این مورد را «معوقات» اسم گذاری کردند... اما جهانگیری معاون اول روحانی اذعان میکند که عدهیی «با قلدری» پول را گرفته و خیال پس دادن ندارند.
اگر بخواهیم رشته رو کردن متقابل اختلاسها و دزدیها را دنبال کنیم، فهرست بالا بلندی میشود، که ما را به روزهای اول حاکمیت خمینی و چنگ انداختن نظام ولایتفقیه بر جان و مال این میهن میاندازد.
در اولین گام به چپاول 800میلیارد دلاری حاصل از فروش نفت در دو دوره ریاستجمهوری پاسدار احمدینژاد میرسیم و آخرین گام ما را در سالهای آغازین استقرار نظام پلید ولایت، به ماجرای افشای اختلاس 120میلیارد تومانی در سازمان موسوم به «اقتصاد اسلامی» توسط عزتالله سحابی (معاون نخستوزیر و رئیس وقت سازمان برنامه و بوجه) میرساند. سحابی رقم 120میلیارد چپاول شده تحت عنوان «سود» را در طول تاریخ ایران بیسابقه ارزیابی کرد.
حال که به سالهای اول انقلاب رسیدیم باید از اولین چپاولهای نجومی از بنیاد موسوم به مستضعفین توسط ایادی خمینی بهخصوص حزب دست سازش یعنی حزب جمهوری اسلامی یاد کنیم.
همچنین باید از اولین مرکز نهادینه شده چپاول تحت عنوان «ستاد بسیج اقتصادی» یاد کنیم که تحت عنوان «توزیع عادلانه»، تمامی شؤون اقتصادی ایران را با 9چنگالش تحت عنوان کمیته سوخت، کمیته حمل و نقل، کمیته آرد و نان و کالای اساسی، کمیته برنامهریزی و... در اختیار گرفت. و «عادلانه» بین باندهای حاکم «توزیع» کرد. این باندها شامل کهنه کارهای باند فاشیستی مؤتلفه تا تازه به دوران رسیدههای «سازمان بسیج مستضعفین» و وزارت بدنام اطلاعات هم بودند. نتیجه عملکرد این کمیتهها را ارگان باند احمدینژاد در دعاوی باندی این طور توصیف کرد:
«آنچه در عمل رخ داد، فساد مالی و اداری گسترده، سیطرة بورژوازی حجرهدار بر نظام عرضهی کالا، و دسترسی دشوار و بعضاً محال مردم به همان اندک کالاهای نامرغوب موجود بود» (سایت پاسدار احمدینژاد موسوم به دولت بهار-29آبان 92).
امروز هم جهانگیری معاون اول روحانی همین مضمون را بهصورت دیگری اعتراف میکند: «فساد مثل موریانه در همه سطوح کشور ورود پیدا کرده است و فرقی ندارد که مربوط به این دولت یا دولت گذشته بوده باشد» (روزنامه حکومتی ابتکار- 18آبان 95). این روزنامه حکومتی میافزاید: «از دل تشبیه اسحاق جهانگیری شاید بتوان به ابعاد گسترده فساد در نظام مالی و اقتصادی کشور پی برد. بهطور قطع این موریانهها هر روز خبر از خورده شدن بخشی از اموال مردم را به گوش خواهند رساند». خود جهانگیری که در طی سال 95چند بار از «فساد مثل موریانه» صحبت کرده است اذعان کرده «فساد سیستمی بدی در نظام ما شکل گرفته است.»
واقعیت این است که فساد مالی، اختلاس، غارت و چپاول اموال مردم، از ابتدای شکلگیری نظام ولایت در ذات نظام و در خدمت باندهای سرکوب و اختناق بوده است. موتور محرک باندها و مهرههای سرکوبگر در جهت «حفظ نظام»، همین دست بازداشتن برای غارتهای نجومی بوده است.
بنابراین ادعای مبارزه با اختلاس و چپاول در نظام ولایت به همان میزان واقعی است که صحبت از «آزادی مطبوعات» توسط روحانی شیاد.