پردیس در دست ابلیس
لینک منبع :
پردیس در دست ابلیس
تاریخ :2 نوامبر 2016
از همین تک عکس و پلاکاردی که در جمعیت بالا رفت میتوان فهمید:
4سال قبل از مردم پول گرفتند و قول دادند ظرف 18ماه یک واحد مسکونی 120 متری 3خوابه با قیمت 32میلیون به کارمندان تحویل دهند. پول را گرفتند و حالا بعد از 4سال مردم در جستجوی خانه!...
این تصویر مربوط به اردیبهشت 1395 است. در این روز 250نفر از متقاضیان مسکن مهر در اعتراض به خلف وعدههای متعدد، مقابل ساختمان شرکت عمران تجمع کردند و خواستار رسیدگی شدند.
یک سال قبل یک نشریه حکومتی (رجانیوز _ 29اردیبشهت 94) نوشت: 3700میلیارد پول مسکن مهر به جای ساخت مسکن صرف تسویه بدهیهای بانک مسکن شد... از همان زمان تجمعات و اعتراضات مالباختگان شدت گرفت و بعد از یک سال در اردیبهشت 95 شاهد بالارفتن تابلو «مسکن بیمهر پردیس» و اعتراضهای پراکنده بودیم. تا این زمان محدوده درخواستها و مطالبات همچنان صنفی و سقف شعارها این بود:
سهامدار پدیده هرگز عمل ندیده
عزا عزاست امروز روز عزاست امروز زندگی یه ملت روی هواست امروز...
تا این جا دعوا بین مردم است و بانک مسکن و صاحبان پروژه و در نهایت برخی کارگزاران حکومتی
حالا به این عکس توجه کنید:
تاریخ: دوم آبان ماه ۹۵ تجمع در مقابل وزارت مسکن
شعار: چتر ما خانه ماست _ خانه وزیر کجاست؟
در این عکس تظاهر کنندگان یک لایه پرده را کنار زدند و با یک گام پیش، سراغ خانه وزیر را میگیرند.
حالا این دو عکس:
تاریخ: آبان 1395
شعارهای پلاکارد: دولت تدبیر و کلید! مسکن مهر چرا پرید؟
به نام قشر ضعیف جامعه و به کام سرمایهداران و دلالان
وزارت راه به فکر رضایت انبوه سازان _ انبوه سازان به فکر رضایت جیبشان
... آتشی به جان متقاضیان
بله! این آتشیست به جان متقاضیان و بغضی که در یازدهم آبان سر باز کرد و به اوج رسید.
در همین چند تابلو و پلاکاردی که دستشان است میگویند دزد اول روحانی است که قول داد ظرف 100روز همه مشکلات را حل کند و حالا بعد از هزار روز نه تنها هیچ بهبودی در اوضاع مملکت و پیشرفتی در کار و درآمدمان ندیدیم که هر چه در این سالیان اندوخته و فروختیم بودیم هم یک جا بالا کشیدند. در تابلو دیگر میگوید همه فریبکاریها با «نام» ما مردم ضعیف و مستضعف و در «کام» مشتی مفت خور و مزدور و سرمایهدار حکومتی انجام میشود و وزارت راه همه تلاشش حل مسائل پیمانکاران و انبوه سازان است و انبوه سازان هم درگیر انباشت و انبوه کردن سرمایه و جیبشان هستند.
با نگاهی به شعارهای مردم معترض مقابل مجلس ارتجاع _11آبان_ تابلو «مهر» باز هم روشنتر میشود:
مسکن مهر پردیس، افتاده دست ابلیس،
آخوند کارت تمامه، پول زیاد حرامه،
اگر قیمت کم بشه، باز هم تجمع میشه
بودجه به ما داده شد، وسط راه خورده شد.
بااین همه اختلاس ایران خودش کربلا ست
دولت تدبیر و امید کور بود ودزدی روندید
یا حجه بن الحسن ریشه ظلم را بکن
مدعی دیانت چرا همهاش خیانت
الله اکبر الله اکبر الله اکبر
سهامدار پدیده هرگز عمل ندیده
سه قوه مون کارش چیه پاس دادن و ماست مالیه
من تا جواب نگیرم از این مجلس نمیرم
...
بله! در تظاهرات 11آبان مقابل مجلس، جنس شعارها و مطالبات تغییر کرد و دیگر بحث این نیست که چرا عمل نمیشود و پولهایمان چه شد؟ مال باختگان این بار نه مقابل وزارت مسکن یا ساختمان شرکت عمران که در برابر مجلس آخوندی فریاد میزنند:
آخوند کارت تمامه، پول زیاد حرامه...
یا حجه بن الحسن ریشه ظلم را بکن...
مدعی دیانت! چرا همهاش خیانت؟
مدعی دیانت همان آخوندهایی هستند که با نام دین غارت میکنند و شمشیر فقر و فلاکت را بر فرق ملت فرود میآورند. همان کسانی که دریدند و بردند و خوردند و مهر پردیس را به دست ابلیس سپردند.
در همین روز _11آبان_ 700تن از چایخانهداران در ساعت 0700 صبح از استانهای سراسر کشور در مقابل مجلس جمع شدند و با خود پلاکارهای حمل میکنند که رویشان نوشته شده بود:
”هیهات مناالذله»
حالا سؤال این است که چه اتفاقی افتاده و چرا در همین روزها که رژیم بهشدت درگیر جمع کردن فضاحتهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی سران است مردم وارد میشوند و میگویند... مدعی دیانت! چرا همهاش خیانت؟ و هیهات مناالذله!
اگر روند سقوط رژیم در 6ماه گذشته را نگاه کنیم مسیر صعود خروش جوانان برجسته میشود. هر زمان رژیم ناگزیر به خوردن زهر و عقبنشینی از مرزسرخهای حکومتی شد، رنگ و بو و سمت و سوی تجمعات و حرکتهای اجتماعی جدیتر و سیاسیتر شد. تا چند سال قبل ممکن بود پرونده دهها و صدها نمونه فساد اخلاق سران حکومتی در اذهان باز و بسته شود، اما حالا یک مورد که مطرح میشود 10مورد و صدها نمونه دیگر باز میشود و بیرون میزند مانند فاجعه کشتار و قتلعام زندانیان سیاسی در سال67 و شکستن تابوی جنگ ضدمیهنی و فضاحت حاجی طوسی.
مردم دیگر دریافتند که دیگر برای مقابله با تبعیض و مبارزه با ظلم و فساد حکومتی باید بپا خواست؛ باید ایستاد و جمع شد و رویید؛
باید دوباره جوشید...