وضعیت واقعی ولایت فقیه در شرایط کنونی
در نمایش انتخابات! نظام ولایت فقیه، شخص اول نظام! به دنبال این بود که با التماس از مردم بخواهد که بیایید «فقط رأی بدهید» با این «یک تیر» دو نشان بزند. اول به لحاظ شرایط داخلی، اقتدار! خود را به عنوان ولی امر مسلمین جهان! تثبیت کند، دوم اینکه به افکار بین المللی نشان دهد هر چقدر که شما به ما بگویید «پدرخواندهی تروریسم» یا هر چقدر که به ما بگویید «ناقضان اصلی حقوق بشر» و... اشتباه میکنید، نگاه کنید مردم ایران همچنان خواهان! ما هستند. اما واقعیت اصلی چیست؟
شرایط داخلی و بین المللی
پیرامون شرایط داخلی و بین المللی و موقعیت متزلزل ولایت فقیه و میزان مشارکت در انتخابات! باید گفت واقعیت این است که کل این نظام! عبارت است از یک اقلیت منفور ناچیز که در بهترین حالت کمتر از 4 درصد مردم ایران را نمایندگی میکند. گسترش بیسابقه اپوزیسیون در شهرهای مختلف کشور و بردن شعار «رأی من سرنگونی» به اطراف و اکناف کشور جدیترین نشانه تمایل مردم ایران به نفی تمامیت این نظام است.
شرایط داخلی و بین المللی
پیرامون شرایط داخلی و بین المللی و موقعیت متزلزل ولایت فقیه و میزان مشارکت در انتخابات! باید گفت واقعیت این است که کل این نظام! عبارت است از یک اقلیت منفور ناچیز که در بهترین حالت کمتر از 4 درصد مردم ایران را نمایندگی میکند. گسترش بیسابقه اپوزیسیون در شهرهای مختلف کشور و بردن شعار «رأی من سرنگونی» به اطراف و اکناف کشور جدیترین نشانه تمایل مردم ایران به نفی تمامیت این نظام است.
آیت الله قاتل کاندید! منتخب ولایت فقیه
با حمایت تلویحی ولی فقیه از آیت الاعدام شرایط بینالمللی و منطقهیی و شرایط داخلی او را در موقعیتی بسا ضعیفتر قرار داد. خامنه ای هژمونی گذشته را در تعادل قوای درونی نظام! ندارد بنابراین اگر خامنهای میتوانست و زورش میرسید، در نظر داشت که نظامش را یکپارچه کند و این پاسخی بود به «بقای نظام». در واقع رئیسی پاسخی به حفظ هژمونی خامنهای بود. خامنهای کسی را به بازی انتخابات آورد که یک «قاتل» شناخته شده بود. این ویژگی رئیسی، یعنی قتلعام مخالفین، یک چسبندگی بین او و سر نظام! ایجاد میکرد. با اینحال اگر ولیفقیه میتوانست در جهت سیاست انقباض، انتخابات را بهسود رئیسی، مهندسی کند، شاهد یک جراحی در درون نظام بودیم که میتوانست باعث تشدید اختلافات در درون نظام و رویارویی آن با جامعه بینالمللی شود. در حالی که این نشد و مهندسی خامنهای در نمایش انتخاباتش شکست خورد.
غرب و روحانی
اگر پیرامون حمایت تلویحی غرب از روحانی و اینکه آیا روحانی میتواند چیزی از تغییری را که غرب خواهان آن است، محقق کند باید گفت که نظام ولایت فقیه به دلیل اندیشهی فرسوده و کهنهای که دارد، مطلقاً قابل استحاله نیست. این واقعیت را خامنهای در سخنرانی چند روز پیش خود بهوضوح تمام بیان داشت و گفت که تغییر سلوک بهمعنای تغییر نظام است و تأکید کرد که این را هرگز نخواهد پذیرفت. بنابراین روحانی مطلقاً نه میخواهد و نه میتواند دست به رفرم واقعی که غرب خواهان آن است بزند. روحانی مطلقاً نه میخواهد و نه میتواند تغییری ایجاد کند، روحانی ویترین جلب مشتری غربی برای خامنهای است.
فعالیتها و پاسخ مخالفین به انتخابات!
مخالفین نظام، بهرغم جو شدید پلیسی حاکم بر کشور بهصورت روزافزونی به فعالیتهای خود در ایام انتخابات! در تهران و همه استانها و شهرهای کشور افزودند و ما فیلمهایی از این فعالیتها را در رسانههای مختلف روزانه مشاهده میکردیم. فراگیر شدن شعارهایی مانند «نه شیاد نه جلاد، رأی من سرنگونی است» در سراسر ایران! ولایت فقیه را بهشدت بوحشت انداخت بهنحوی که رسانههای نظام! ناگزیر به اعتراف به آن شدند.
ابتکار عمل در تظاهرات
در اینجا میتوان به صحبتهای معاون فرماندهی نیروی انتظامی اشاره کرد که گفته است «مجاهدین خلق و دشمنان نظام برای فتنهانگیزی و برهم زدن انتخابات آماده شدهاند و در سال 2009 شاهد آن بودیم، از این رو ما صحنه را زیر نظر داریم تا چنین موجی در جامعه به حرکت در نیاید». این اظهارات نشان میدهد که نظام بهشدت از هر گونه ناآرامی محتمل در انتخابات! که بلافاصله به تظاهرات گستردهای شبیه سال 2009 راه میبرد وحشت دارد و این را خود خامنهای هم اخیراً گفته بود که مهمترین مسأله برایش امنیت است. از طرفی این یک اعتراف رسمی و آشکار نظام به قدرت و توانایی اپوزیسیون در سازماندهی و هدایت تظاهرات مردمی و اعتراف به محبوبیت ایشان در میان مردم ایران و مبین ترس و وحشت نظام از اپوزیسیون میباشد.
مطالب مارا در وبلاک های انجمن نجات ایران وخط سرخ مقاومت