آنچه واشينگتن و ترامپ بايد در مورد انتخابات رياست جمهوري ايران درك كنند

به قلم امير بصيري – واشينگتن اگزامينر

می۲۰۱۷

در حاليكه دولت ترامپ درگير تغييرات جدي سياست خود پيرامون ايران ميباشد، مقامات ارشد آمريكايي بايد اين واقعيت را درك كنند كهانتخابات رياست جمهوري آتي ايران در ۱۹می باعث هيچگونه تغيير بنيادين – يا حتي غيربنيادين – در رويكرد رژيم ايران نخواهد شد.

اين به اصطلاح انتخابات كه قرار است در ايران برگزار شود نه آزاد خواهد بود و نه عادلانه. اما بدليل سلسلهيي از بحرانهاي سياسي،اقتصادي و اجتماعي كه اين رژيم با آن در عرصه بينالمللي و داخلي مواجه است، اين تحول از اهميت عمدهيي برخوردار است. همانطور كهدو متخصص بزرگ مسائل ايران اخيراً  توضيح دادند واقعيت اين است كه بعد از انتخابات رژيم تهران بسيار ضعيفتر و تجزيهتر از گذشتهخواهد بود.

كميسيون خارجه شوراي ملي مقاومت ايران، اپوزيسيون ايران، هفته گذشته يك كنفرانس اينترنتي با جوليو ترزي، وزير خارجه سابق ايتاليا و محمد محدثين، مسئول كميسيون خارجه شورا برگزار كرد و آنها تحليلها و ديدگاههاي خود را ارائه كردند.

ترزي توضيح داد با وجود امضاء توافق هستهيي بين ايران و جامعه بينالمللي، تهران قادر به رفع هيچ كدام از مشكلات اقتصادي و اجتماعيمردم نبوده است.

هرگونه همكاري توسط غرب با تهران، مسألهيي كه در واشينگتن اكنون در حال بررسي است، تنها باعث حمايت بيشتري از جانب تهرانبراي تروريسم و بنيادگرايي اسلامي در سراسر خاورميانه خواهد بود، همانطور كه در سوريه از طريق سپاه پاسداران مخوف ديده ميشود.

ترزي گفت، «بعد از اين انتخابات نبايد انتظار تغييرات عمده در سياستهاي تهران داشت. اين يك رويكرد بسيار منحرف و اشتباهي بزرگ توسط غرب خواهد بود كه اميدي به نتيجه اين انتخابات داشته باشند.»

همانطور كه محدثين توضيح داد، آنچه بايد درك شود اين واقعيت است كه مقام رياست جمهوري در ايران از هيچگونه اختيارات جدي برخوردار نخواهد بود و اين مقام به شدت تحت تأثير و نفوذ ولي فقيه ميباشد.

محدثين تأكيد كرد، «هرگونه پيشرفت امورات دولتي در رژيم آخوندي در دست ولي فقيه علي خامنهاي، دفتر او و سپاه ميباشد... انتخابات دررژيم آخوندي اشتراك قدرت ميان باندهاي حاكم اين رژيم وحشي است. اين مسأله همچنين مربوط به سهم باندهاي مختلف در غارت سرمايههايمردم ايران ميباشد.»

دو كانديد اصلي انتخابات رياست جمهوري ايران ابراهيم رئيسي، يكي از نزديكان ولي فقيه و رئيس بنياد خيريه قدرتمند آستان قدس رضوي، و همچنين رئيس جمهور كنوني حسن روحاني ميباشند.

محدثين گفت او كه به نقش خود در قتل عام بيش از۳۰ هزار زنداني سياسي در ۱۹۸۸ شناخته شده است، «بالاترين اعتبار رئيسي در اين رژيم وحشيگري او ميباشد، بطور خاص در قتل عام اپوزيسيون، كه عمدتاً سازمان مجاهدين خلق ايران است.»

روحاني همچنين بر بيش از ۳ هزار اعدام در دوره رياست جمهوري خود ناظر بوده و اين بسا فراتر از صلفش، يعني محمود احمدينژاد، است كه خود در غرب به عنوان يكي از سختسران شناخته ميشود. تلاش احمدينژاد براي دوره ديگري به عنوان رئيس جمهور اخيراً توسطشوراي نگهبان، يك نهاد متشكل از ۱۲ آخوند كه بصورت مستقيم و غيرمستقيم توسط ولي فقيه تعيين ميشوند و همه كانديداهايي كه خواهانشركت در هر نواع انتخابات در ايران هستند را تعيين صلاحيت ميكنند، رد شد.

غرب، و بطور خاص اروپا و دولتهاي سابق آمريكا، بطور اشتباه بدنبال تشخيص «مدرهها» و «سختسران» در عرصه سياسي ايران بودند،غافل از اين واقعيت كه چنين تشخيص و تميزي بلحاظ بنيادين خطا است. ترزي گفت، «زمان آن فرا رسيده كه درسهاي لازمه را فراگيريم. تفاوتهايي در معناها و تاكتيكهاي ميان عناصر ايراني وجود دارد اما نه در لياقت و ذات آنها. تفاوتها در نحوه حفظ رژيم در قدرت است».

در حاليكه واشينگتن رويكردهاي محتمل را در قبال تهران و رژيم ملايان بررسي ميكند، يك واقعيت بسيار مهم در اين دوره بايد درك شود كه ولي فقيه رژيم ايران، در حاليكه وضعيت سلامتياش به سرعت در حال كاهش است و گفتگوها در مورد جانشيني او شتاب ميگيرد، باسلسلهيي از بحرانهاي بسيار جدي مواجه است.

محدثين در جمعبندي گفت، «... انتخابها براي خامنهاي ميان بدتر، و بدتر از بدتر ميباشد. اين واقعيتي است كه خامنهاي با آن مواجه است.اين وضعيتي كاملاً جديد با چشماندازهايي كاملاً جديد است كه رژيم را به سرنگوني خود نزديكتر ميكند.»

 مطالب مارا  در وبلاک   های انجمن نجات  ایران وخط سرخ مقاومت 

 همچنین در توئیتر @bahareazadyدنبال کیند متشکریم