تحریمها جدید و بنبست رژیم در قبال آن
لینک :
بهرغم تصویب تحریمهای جدید توسط سنای آمریکا که مهرهها و رسانههای رژیم از آن با عناوین و عباراتی نظیر مادر تحریمها، سیاهچاله تحریمها و تحریمهایی بهمراتب بدتر و فراگیرتر و خطرناکتر از تحریمهای قبل از برجام یاد میکنند، اما خامنهای با آن که چند بار پس از تحریمها به صحنه آمده، در برابر آن کلمهیی بر زبان نیاورده و روحانی هم پس از ۶روز طرف مقابل را به «میز مذاکره» دعوت کرد.
خامنهای اگر چه خودش در مورد تحریمها سکوت کرده، اما یکی از نزدیکترین مهرههای خودش یعنی ولایتی را بهصحنه فرستاده و از طریق او سعی کرده تحریمها را قابل حل و قابل علاج جلوه بدهد. اما ولایتی کوشید به نیروهای رژیم دلداری بدهد که «اروپاییها خیلی خودشان را ملزم نمیدانند که به مصوبه سنای آمریکا پاسخ مثبت بدهند؛ مضافاً اینکه ما با روسیه و چین قراردادهای متعددی داریم در حوزههای مختلف بهطوری که چین شریک اول تجاری ماست».[1] ولایتی بهاین دلخوشکنکها اضافه میکند که گویا رژیم 37سال است بهتحریمها عادت کرده و بهعلاوه اقتصاد مقاومتی هم دارد! حرفهای ولایتی خیلی سستتر و بیرمقتر از آن است که بتواند رژیم و نیروهای آن را از این شوک سنگینی که بر اثر تصویب تحریمها دچار آن شدهاند، خارج کند.
نخست بهاین دلیل که مبادلات اقتصادی چندین تریلیون دلاری اروپا و همچنین روسیه و چین با آمریکا بسا بیشتر از آن است که بخواهند بهخاطر رژیم رو در روی آمریکا قرار بگیرند. مضافاً که در این جریان، دولتها و سیاستهای آنها تعیین کننده نیستند؛ کما اینکه پس از برجام، دولتهای اروپایی و حتی دولت آمریکا (در زمان اوباما) به شرکتها و بانکها توصیه میکردند که با رژیم معامله کنند، اما آنها از بیم قوانین تحریم بهاین ریسک تن نمیدادند؛ و مقامهای اقتصادی دولت روحانی آه و ناله میکردند که هنوز یک بانک بزرگ درهای خود را بهروی تبادلات با ایران باز نکرده است.[2]این وضعیت اکنون با تغییر دولت آمریکا بهمراتب بیشتر شده است و نه کمتر! کما اینکه کیهان (31خرداد) بهنقل از مدیرعامل توتال نوشت: «سرمایهگذاری در ایران فعلاً ریسک بزرگی است».
همچنین این حرف ولایتی که ما بهتحریم عادت کردهایم مسخرهتر از آن است که کودنترین نیروهای رژیم را هم بفریبد؛ بهخصوص که تحریمهای کنونی، بهمراتب شدیدتر از تحریمهای قبلی و بهقول خودشان مادر تحریمها و سیاهچاله تحریمهاست.
جالب است که حتی در درون باند خامنهای نیز کسی حرفهای ولایتی را جدی نمیگیرد و با او همراهی نمیکند. بهخصوص دلواپسان نمیخواهند فرصتی را که برای کوبیدن روحانی و برجام بهدست آوردهاند، از دست بدهند. روزنامه جوان ارگان بسیج سپاه پاسداران (31خرداد) ادعای بیاثر بودن تحریمهای جدید را بهسخره گرفته و مینویسد: «قرار گرفتن حدود 200نفر یا شرکت در لیست SDN تحریمها تا پیش از توافق هستهیی (برجام)، تحریمهای فلجکننده نامیده میشد و آقایان برای برونرفت از این بحران، نسخه غرب را برای پذیرش فریز کردن هستهیی کشور دنبال کردند که در تنگنای اقتصادی قرار نگیرند اما با تحریمS722که تخمین زده میشود بیش از 5هزار نفر یا شرکت مرتبط با سپاه در بخش سازندگی کشور درگیر آن میشوند، نمیتواند ایجاد مشکل در مسیر اجرای برجام نماید!...»
به این ترتیب علت سکوت خامنهای در رابطه با تحریمها روشنتر میشود؛ چرا که او حتی قادر نیست باند خودش را هم در این مورد قانع کند. برای خالی نبودن عریضه و برای آن که دق دلی خود را خالی کند، چارهیی جز لفاظی و فحاشی علیه مقامهای دولت آمریکا و زدن موشک به سوریه، نمییابد. او حتی جرأت تکرار رجزخوانیهای قبلی خود و اینکه اگر آنها بخواهند برجام را پاره کنند، ما آن را آتش میزنیم را هم ندارد؛ چرا که بهطور واقعی هم تحریمهای اخیر، بهاذعان مهرههای خود رژیم، نقض برجام محسوب نمیشود؛ اما برجام را میپوشاند و آن را غرق میکند.
گرفتاری و مخمصه روحانی در این رابطه اگر بیش از خامنهای نباشد، کمتر از او نیست. اگر روحانی بخواهد بهطور جدی علیه تحریمها و علیه آمریکا موضعگیری کند، بهدست خود خط باطل روی تمام مسیری که تاکنون طی کرده و مسیری که میخواهد بعد از این طی کند، میکشد. از همین رو، مهرهها و رسانههای باند روحانی مدام بهصبر و خویشتنداری و اینکه نباید دست از پا خطا کرد، توصیه میکنند، اما خود روحانی قادر بهبیان همین حرفها نیست؛ چرا که تا همین جا هم از طرف دلواپسان که مارکهایی همچون خائن و محارب به او زدهاند زیر ضرب قرار دارد.
البته روحانی سکوت خود را پس از 6روز شکست و با بیان اینکه «حاکمان جدید آمریکا... دچار اشتباه محاسباتی شدهاند» بهدولت آمریکا عاجزانه توصیه کرد که «به جای تهدیدها از میز مذاکره استفاده کند.»[3]
روشن است که خامنهای هم بههر حال در این باره باید موضع بگیرد، اما نه این موضع ضعیف و عاجزانه روحانی و نه هر موضعی که خامنهای اتخاذ کند، هیچ تغییری در وضعیت بنبست مطلقی که رژیم دچار آن است نمیدهد؛ فشارها از هر طرف تشدید میشود و بحرانهای مختلف گریبانگیر رژیم مداوماً مسیر تصاعدی طی میکنند.
[2] روزنامه گاردین در ژانویه 2015با نظرسنجی از مسئولان ۱۰بانک بزرگ اروپا گزارش داد این بانکها که از واکنش مقامات آمریکایی نگرانند، همچنان برای انجام معامله با ایران بیمیل هستند و سیاست خود را در قبال این کشور تغییر ندادهاند… بیمیلی شرکتها و دولتهای اروپایی برای تجارت با ایران و رساندن ارزش معاملات از ۷.۶میلیارد یورو (۸.۵میلیارد دلار) فعلی بهحدود 28میلیارد دلار قبل از تحریمهاست...»