قراردادهای نفتی؛ تعمیم برجام
دفاع از ۲۸ مرداد
علی شمس اردکانی، «رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران» در دفاع از اجرایی شدن قراردادهای نفتی در نظام جمهوری اسلامی! پلی به دوران مصدق میزند و مقایسه میکند که «در زمان مصدق و ملی شدن نفت هم همین اتفاقی که اکنون در مورد قراردادها رخ میدهد، شاهد بودیم. وقتی نفت در زمان مصدق ملی شد دنیای نفت با قبل از ملی شدن تفاوت داشت به نحوی که آمریکاییها مخازن عربستان را باز کرده بودند و تولید ونزوئلا و کویت را هم بالا برده بودند و عملا خریدار جدی برای نفت ایران وجود نداشت ولی عدهای در همان زمان اواخر جنگ جهانی دوم باقی مانده و میگفتند دنیا به نفت ایران نیاز دارد به همین دلیل هیچ یک از مذاکرات به نتیجه نرسید که بدانیم به نفع ایران شده یا خیر، و البته این رویه در کل به ضرر ایران شد و بعد هم که کودتا رخ داد.» [مهر ۲۷ خرداد ۹۶]
علی شمس اردکانی بعد از ۶۴ سال استدلال دست اندرکاران کودتای ۲۸ مرداد را تکرار میکند که مصدق مانع از به سرانجام رسیدن موضوع نفت در ایران بود، در نتیجه راهی به جز کودتا باقی نمیماند؛ گروهی که با نام محمدرضا پهلوی و زاهدی در تاریخ معاصر ایران یادآوری میشوند. آنها شاه را ادامه دهنده حقیقی! ملی شدن صنعت نفت به شمار میآورند؛ همان کسانی که قرارد کنسرسیوم را در سال ۱۳۳۳ با شرکت های آمریکایی، انگلیسی، هلندی و فرانسوی منعقد کردند؛ همان قراردادی که در آن «برخلاف قانون ملی شدن نفت ایران باز هم اکتشاف و استخراج و فروش نفت را به دست شرکتهای خارجی سپرد و ایران به دریافت حقالامتیاز براساس اصل کلی پنجاه-پنجاه اکتفا کرد.»
علی شمس اردکانی، «رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران» در دفاع از اجرایی شدن قراردادهای نفتی در نظام جمهوری اسلامی! پلی به دوران مصدق میزند و مقایسه میکند که «در زمان مصدق و ملی شدن نفت هم همین اتفاقی که اکنون در مورد قراردادها رخ میدهد، شاهد بودیم. وقتی نفت در زمان مصدق ملی شد دنیای نفت با قبل از ملی شدن تفاوت داشت به نحوی که آمریکاییها مخازن عربستان را باز کرده بودند و تولید ونزوئلا و کویت را هم بالا برده بودند و عملا خریدار جدی برای نفت ایران وجود نداشت ولی عدهای در همان زمان اواخر جنگ جهانی دوم باقی مانده و میگفتند دنیا به نفت ایران نیاز دارد به همین دلیل هیچ یک از مذاکرات به نتیجه نرسید که بدانیم به نفع ایران شده یا خیر، و البته این رویه در کل به ضرر ایران شد و بعد هم که کودتا رخ داد.» [مهر ۲۷ خرداد ۹۶]
علی شمس اردکانی بعد از ۶۴ سال استدلال دست اندرکاران کودتای ۲۸ مرداد را تکرار میکند که مصدق مانع از به سرانجام رسیدن موضوع نفت در ایران بود، در نتیجه راهی به جز کودتا باقی نمیماند؛ گروهی که با نام محمدرضا پهلوی و زاهدی در تاریخ معاصر ایران یادآوری میشوند. آنها شاه را ادامه دهنده حقیقی! ملی شدن صنعت نفت به شمار میآورند؛ همان کسانی که قرارد کنسرسیوم را در سال ۱۳۳۳ با شرکت های آمریکایی، انگلیسی، هلندی و فرانسوی منعقد کردند؛ همان قراردادی که در آن «برخلاف قانون ملی شدن نفت ایران باز هم اکتشاف و استخراج و فروش نفت را به دست شرکتهای خارجی سپرد و ایران به دریافت حقالامتیاز براساس اصل کلی پنجاه-پنجاه اکتفا کرد.»
بیقراردادی
علی شمس اردکانی نیز به مشابهت آن سال ها استدلال میکند که «در برهه کنونی انعقاد هر قراردادی بهتر از بی قرارداد ماندن است» زیرا «طبق این قراردادها بخشی از کارها توسط ایرانی ها انجام میشود و مشارکت داخلی اجباری است که موجب جذب سرمایه و انتقال تکنولوژی میشود مثلا سکو با وزن ۲۰ هزار تن قرار است در پارس جنوبی ساخته شود و با توجه به اینکه ساخت کل سازه در ایران انجام میشود علاوه بر ورود دانش و تکنولوژی جدید، اشتغال زایی بالایی نیز خواهد داشت.»
علی شمس اردکانی بخشی از مانیفست اقتصادی جناح روحانی [به عنوان نمونه: اقتصاد بی چشم انداز ولایت فقیه] را به این ترتیب اعلام میکند.
فحش دادن به شاه!
علی شمس اردکانی که پدرش «آیت الله حاج شیخ مرتضی شمس اردکانی» از علاقه مندان به کاشانی و از دوستان خمینی بود و خودش نیز از دوران کودکی با مصطفی و احمد فرزندان خمینی دوست بوده است، به یاد میآورد که وقتی در پیش از انقلاب «در دانشگاه واشنگتن در شهر سنت لوئیس ایالت میسوری» «در پروژههای اقتصاد انرژی و محیط زیست» مشغول به کار بوده است، یکی از همکارانش، داگلاس نورث که بعدها برنده جایزه نوبل اقتصاد میشود به او گفته بود: «به شاه فحش ندهید».
علی شمس اردکانی مجدد به یاد میآورد که وقتی در سال های ۷۲-۷۳ که در وزارت معادن و فلزات هاشمی رفسنجانی بوده، نامه تبریکی برای داگلاس نورث مینویسد تا برنده شدن وی را در کسب جایزه نوبل اقتصاد، تبریک بگوید، و داگلاس نورث در پاسخ او مینویسد: «علی! به این نتیجه رسیدی که من درست میگفتم و نباید به شاه فحش میدادی!»
فحش دادن به مصدق
علی شمس اردکانی که یکی از ۱۵ میلیاردر رسمی ایران محسوب میشود اینک با فحش دادن به مصدق، به طور ضمنی اعلام میکند که فحش دادنش در آن روزگار به شاه از موضع بخش محذوف استبداد سلطنتی بوده است؛ همان بخش فئودالی که در دوستان پدرش کاشانی و خمینی نمایندگی میشده است. اکنون بعد از گذر سالیان و ۳۸ سال ویرانگری برنامه ریزی شده کشور توسط علی شمس اردکانی و نظامش، او به عنوان یکی از نمایندگان جناح روحانی اعلام میدارد که «باید با دنیا تعامل کرده و خودمان را محدود نکنیم»، علی شمس اردکانی تصریح میکند که باید شرایط شکننده نظام را در نظر داشت و با تقدیم قراردادهای نفتی به طرف های خارجی راهی برای نجات نظام پیدا کرد.
ارباب
علی شمس اردکانی تعارف را کنار میگذارد و اسم ارباب را صریحا می برد. او میگوید: «شرکتهای درجه یک دنیا آمریکایی و یا انگلیسی هستند، با حالت تخیل دشمن سازی و دشمن ستیزی نمی توانیم در دنیا رفاقت و یا رقابت داشته باشیم». علی شمس اردکانی تاکید میکند: ما باید «مذاکره کنیم» و «با حمکت کار را پیش ببریم که نمونه آن نیز برجام بود». از نظر علی شمس اردکانی، راه برون رفت از بحران ها «تعمیم» برجام « به لحاظ موضوعی و جغرافیایی» است.
خط سیر
علی شمس اردکانی به جای آنکه از خامنه ای به عنوان مانع جناح خود در حرکت تمام عیار به سمت آمریکا یاد کند، لبه تیز تیغش را بر گردن مصدق میگذارد تا یکبار دیگر بعد از ۶۴ سال با همدستی کودتاگران ۲۸ مرداد او را سرنگون! کند، او همچنین میخواهد این پیام را به ارباب بفرستد که در او و جناح روحانی هیچ نشانه ای در دفاع از منافع ملی وجود ندارد و آنها حاضرند برای بقای نظام هر نوع قراردادی را نیز بپذیرند. علی شمس اردکانی همچنین به خامنه ای پیغام میدهد که از «تخیل دشمن سازی و دشمن ستیزی» دست بردارد، و خودنمایی های جاهلانه را به کنار بگذارد و تا دیر نشده است همانگونه که برجام را پیش از روحانی و در پایان دوره احمدی نژاد با سلطان عمان کلید زده بود، اکنون نیز هرچه سریعتر واقعیت توازن قوا را بفهمد و خود را به ارباب بسپارد، در غیر اینصورت تحریم های نفتی اینبار نه بر سر اتمی که بر سر حقوق بشر و تروریسم او فرود خواهد آمد و کاخ رویاهای پسابرجامی نظام را به دوزخی بی پایان بدل خواهد کرد.