۱۳۹۶ تیر ۱۶, جمعه

چرا آتش بس دکتر زاکانی نقض شد و اشکال از کدام جناح بود؟



چرا آتش بس دکتر زاکانی نقض شد و اشکال از کدام جناح بود؟

جنگ و کشمکش بین جناحین بر سر تقریباً همه مسائل، چنان شدت یافته  که کشتی‌نشینان را به‌شدت به‌حول ولا انداخته و به‌چاره‌جویی واداشته است؛ شاهد این مدعا پیشنهاد آتش‌بس یک طرفه از سوی علیرضا زاکانی عضو پیشین مجلس از جناح دلواپسان است. نامبرده گفته است: «امروز باید هوشیار بود، از جنجال پرهیز کرد و حتی آتش‌بس یک طرفه داد» (افکار نیوز ۹تیر ۹۶) این اظهارات، با موجی از تأیید و تشویق از سوی برخی عناصر جناح اصولگرا مواجه شده است. از جمله احمد توکلی در توییتر (۱۰تیر) خود نوشت: «با این اختلافات خانه‌سوز، پیشنهاد دکتر زاکانی را باید با آب طلا نوشت». البته برخی نیز آن را نشدنی دانسته‌اند و برخی هم ابلهانه درصدد آبروداری بر آمده و گفته‌اند: «جنگی نبوده که آتش‌بس لازم باشد!». (محمد هاشمی برادر رفسنجانی ـ ۱۲تیر)
اما جالبتر از همه خود زاکانی است که سه روز بعد در واکنش به‌امضای قرارداد ۵میلیارد دلاری با توتال نوشته است: «این‌جا موضوع اصلی است نه فرعی، وقت آتش به‌اختیار، فریاد کشیدن و اقدام مناسب است و آتش‌بس، هر چند یک‌طرفه جایز نیست!». (ایلنا ـ ۱۲تیر ۹۶) به‌این ترتیب تب آتش‌بس خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت، عرق کرد و توسط آورنده آن مهر باطل خورد و خود همین پیشنهاد هم، به‌وسیله و محمل جدیدی برای جنگ و جدال باندی تبدیل شد.
جالب توجه این‌ است که یک آتش‌بس اعلام نشده نیز پس از عید فطر،  بین شخص خامنه‌ای و شخص روحانی مراعات می‌شد و دو طرف پس از آن آتشباری سنگین به‌روحانی توسط مداح خامنه‌ای در روز عید فطر، به‌نوعی در آتش‌بس با یکدیگر بودند، به‌خصوص که روحانی طی سخنانی در دیدار مقامات حکومت و سفرا و کارداران کشورهای اسلامی با خامنه‌ای، از سپاه تشکر کرده و گفته بود: از کسانی که برای کشور سلاحهای راهبردی می‌سازند و از کسانی که از این سلاحهای راهبردی به‌خوبی استفاده می‌کنند» تشکر کرد.
اما این آتش‌بس غیرعلنی هم کمتر از یک هفته دوام آورد و روز یکشنبه ۱۱تیر روحانی طی سخنرانی خود در همایش قوه قضاییه ابتدا این قوه را مورد  حمله قرار داد و گفت: «اسلام به‌ما اجازه نمی‌دهد اگر فرد مجرمی مرتکب جرمی شد، بیش از حدِ مجازاتی که برای آن مشخص شده، فرد را تحت فشار قرار دهیم. ما حق نداریم بدون ادله کافی کسی را احضار و جلب کنیم…» او همچنین با اشاره به‌این که «برخی» در قوه قضاییه به‌اصل برائت توجهی ندارند، گفت: «برخی می‌خواهند حکم برائت بیل به‌کمرش بخورد». اظهاراتی که واکنش سریع صادق لاریجانی را در همان مجلس در پی داشت. او با تأکید بر استقلال قوا و به‌خصوص استقلال قوه قضاییه روحانی را به‌دخالت در امور این قوه و مخالفت با ولی‌فقیه متهم کرد و حرفهای او را دارای «رنگ و بوی فتنه» خواند و گفت: «متأسفانه برخی علیه رهبریت نظام، علیه قوه قضاییه، علیه شورای نگهبان، علیه رئیس قوه و دبیر شورای نگهبان، علیه سپاه قدس و کلیت سپاه و هرچه بو و رنگ انقلاب و اسلام دارد هجمه کردند. این، بو و رنگ فتنه دارد».
بعد هم خود ولی فقیه در دیدار با مقامات قوه قضاییه، روحانی را سر جایش نشاند. او پرچم حقوق شهروندی را که روحانی را از دستش گرفت و به‌ قوه قضاییه و آملی لاریجانی سپرد و قوه قضاییه را «پرچمدار حمایت از حقوق عمومی و آزادیهای مشروع» و ناظر دو قوه دیگر و مسئول رسیدگی به‌تخلفات آنها معرفی نمود و  گفت: «این قوه باید… با مخالفان و معارضان حقوق عمومی در هر جایگاهی، مقابله کند». (سایت نشر آثار خامنه‌ای ـ ۱۲تیر ۹۶) البته برای اینکه بعضی دزدیها رو نشود و  آبروی خودیها نرود گفت: «البته در جایی که آبروی نظام در معرض خطر است، حفظ آبروی نظام اسلامی مقدم و مهم‌تر است».
روحانی همچنین با تأکید بر این‌که «هیچ سیاستی در جهان موفق نیست مگر برد – برد باشد» در واقع برجام را به‌عنوان راه نجات  و الگوی مورد نظر خود برای خلاصی از بحران خفه‌کننده منطقه‌یی‌اش پیشنهاد کرد. و با این سخنان، بار دیگر روی آتش جنگ قدرت بنزین ریخت و واکنشهای شدید و گسترده همه رسانه‌های اصولگرا را برانگیخت.
این خط آتش جنگ درونی، که بدون استثنا از میان تمام مسائل و بحرانهای خرد و کلان گریبانگیر نظام می‌گذرد، از برجام تا برخورد با تحریمها و سرمایه‌گذاریها که در قضیه قرارداد توتال و برخورد با آن خود را نشان داد، تا ادامه دعواهای مربوط به‌ انتخابات تا مسائلی مانند حقوق‌بشر که دشمنی با آن همواره فصل‌مشترک و وحدت تمامیت حکومت بود، اکنون به‌نقطه برخورد و موضوع جنگ قدرت تبدیل شده و هیچ عرصه سیاسی یا اقتصادی نیست که به‌میدان جنگ بی‌امان در رأس نظام تبدیل نشده باشد.
چرا چنین است؟ چرا جناحها و سران حکومت، نمی‌توانند برای تخفیف شرایط حادی که هر دو اذعان دارند برای موجودیت نظام بسیار خطرناک است، با یکدیگر ولو موقت، آتش‌بس کنند؟
اولاً به‌دلیل زهر دو قطبی شدن است که خود را در تشدید و تعمیق تضادها در رأس حکومت است و  هر تلاش و تقلایی در جهت تخفیف و ایجاد همگرایی، خود را نشان می‌دهد.