۱۳۹۷ تیر ۷, پنجشنبه

گزیده ای از روزنامه های حکومتی 7 تیر 1397



گزیده ای از روزنامه های  حکومتی 7 تیر 1397


در صفحات اول روزنامه‌های حکومتی تأکیدات خامنه‌ای به دژخیمان قضایی برای سرکوب بیشتر تحت عنوان مبارزه با مفاسد اقتصادی و حفظ امنیت کسب و کار و تأکید بر تبلیغات نمایشی در کنار اظهارات حسن روحانی با تیتر استعفا نمی‌دهم در مقابله با باند رقیب و دوگانه گویی‌هایش در مورد مذاکره، بیشترین عنوانها را به خود اختصاص داده است. در روزنامه‌های باند ولی‌فقیه تشدید حملات علیه باند روحانی مضمون اغلب تیترهاست:
ابرار: استیضاح وزیر کشور تقدیم هیأت رئیسه مجلس شد
ابرار: یک نماینده: جان مردم به لب رسیده تا کی باید این همه گرفتاری را به‌خاطر سوء مدیریت تحمل کنند
عصر رسانه: در نامه ۱۸۷نفر از نمایندگان خطاب به رئیس جمهور: مجلس خواستار تغییر تیم اقتصادی دولت شد
عصر ایرانیان: جلیلی در نشست راهکارهای مقابله با تحریم:‌دولت بسیاری از ساز و کارهای مقابله با تحریم را در چند سال گذشته تعطیل کرد
وطن امروز: نمی‌شود کوهی از وعده بین زمین و آسمان معلق باشد و مشکلات مردم روی زمین بماند اما رئیس‌جمهورشان در تله‌کابین شمال تهران لبخند بزند!
اصلا همان ۶ماهی که آقای مطهری درخواست دارد مردم فشار مشکلات را تحمل کنند، می‌تواند به سال‌ها تبدیل شود، لکن هنگامی که مردم احساس کنند کسی به فکر مشکلات آنها نیست، حتی یک روز صبر کردن هم برای‌شان آزار دهنده است. از تاجر تا مستاجر، کارگر تا کارمند، دانشجو تا دانشمند، کسبه تا بازنشسته و همه و همه نگران اقتصادی هستند که بسان اسبی رم کرده به همه لگد می‌پراند اما صاحبی ندارد تا با گرفتن افسارش آن را مهار کند. مردم نگرانند و عده‌یی اوضاع معیشتی‌شان به کلی مختل شده اما ۵سال رئیس‌جمهور را در آرامشی دیده‌اند که انگار نه انگار خودش و مدیران زیر دستش یک جای کارشان می‌لنگد.
واقعیت این است که مشکلات کشور و در رأس آنها اوضاع معیشتی مردم بعد از چند سال رهاشدگی و بی‌فکری به حدی رسیده که مهار آن مبارزه می‌طلبد اما متأسفانه کارگزارانی روی کار هستند که ترجیح داده‌اند در میدان مذاکره خودکار به دست بگیرند و زبان به گفتگو بگشایند تا این‌که در میدان مبارزه شمشیر به دست باشند!

در روزنامه‌های باند روحانی حمله به باند رقیب و هشدار در مورد شرایط بیشترین عنوانها را به خود اختصاص داده است:‌
آرمان: محمد هاشمی: الآن وقت تسویه‌حساب نیست
آرمان: امروز فرصت آزمون و خطا نداریم
آفتاب یزد: امیر محبیان: تعبیر خواب نفتی آمریکا برای ایران چیست
آفتاب یزد: باهنر: آجر از زیر پای دولت کشیدن، خدمت به انقلاب نیست
ابتکار: دوگانه مجلس: در حالی که برخی نمایندگان از لزوم کمک به دولت می‌گویند برخی دیگر به فکر استیضاح جمعی وزرا و عدم کفایت رئیس‌جمهور هستند
اعتماد: ترمیم دولت به بهای استیضاح
ایران: معاون رئیس جمهور:‌برخی اسب را برای دشمن زین می‌کنند
بهار: مؤتلفه در کمین دولت،‌نگاهی به رویای پیرمردان اصول‌گرایان

هشدار نسبت به شرایط در وحشت از قیام مردم ایران مضمون اغلب مطالب روزنامه‌های باند روحانی است، در این میان هشدارها تأکیدهای تلویحی بر ضرورت مذاکره با آمریکا دیده می‌شود:
آرمان:‌ سرمقاله: تغییر کابینه اوضاع را بهتر می‌کند؟... مسائل روزهای اخیر رگ و ریشه سیاسی دارد و با تغییر وزرا این مسائل و مشکلات قابل حل نیست. شاید حتی تغییر وزرا یک مقدار سیگنال‌های منفی هم به بازار بدهد و باعث بدتر شدن اوضاع هم بشود. واقعیت موجود حاکی از یک متغیر در حوزه سیاست خارجی است که همه در جریان هستند... به هر حال مجموعه‌یی از سیاستهای اقتصادی، اقدامات سیاسی در حوزه دیپلوماتیک، ارتباط آفرینی از جنبه‌های فرهنگی و مشارکت دادن مردم از جمله اقداماتی است که بتوانیم از بحرانی که با آن مواجهیم، عبور کنیم. آنچه از طرف دشمنان ما طراحی شده سوق دادن مردم به سمت نارضایتی است تا بدین طریق مشکلاتی برایمان ایجاد کنند. باید حواسمان را جمع کنیم و اجازه ندهیم که خواست دشمنان محقق شود.
آرمان:‌ حاکمیت یکپارچه در برخورد با بحران اقتصادی
حاکمیت باید با توجه به نارضایتی مردم که رگه‌‌هایی از آن را در دیماه سال گذشته در برخی شهرها شاهد بودیم، چاره اندیشی می‌کرد و طوری به برنامه‌ریزی می‌پرداخت که بتواند چالشهای پیش‌رو را درست و دقیق پیش‌بینی و مدیریت کند.
بحرانهایی که اکنون گریبانگیر جامعه شده
همه به نگاه اقتصادی مشاوران رئیس‌جمهور باز می‌گردد که فکر می‌کردند با نگاه اقتصاد لیبرال و بدون توجه به محدودیتهایی که در اکثر حوزه‌ها داریم صرفاً با نگاه به عرضه و تقاضا می‌توانند به حل مسائل بپردازند.
اگر دولت نتواند سیاست‌ها و برنامه‌های درستی در زمینه توسعه، اشتغال، امنیت حقوق مالکیت، حقوق گمرگی و مسائل پولی و بانکی تدوین کند و برای چالشهای پیش رو برنامه‌ریزی کند، استمرار وضع کنونی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.
آرمان: اعتصاب‌ بازار بیهوشی سیاست
اعتراضات و اعتصاب‌های چهارم تیرماه ۹۷در نوع خود «اقتصادی‌ترین» اعتراض در دهه‌های اخیر بود...
نکته دیگری که در اعتصاب اخیر بسیار درخور تأمل است و اتفاقاً معنایی سیاسی دارد این است که گسست خیره‌کننده‌ای میان عموم مردم و همه جریانها، احزاب و نمایندگان سیاسی پدید آمده است! این گسست در تاریخ معاصر ما بی‌سابقه به‌نظر می‌رسد. مسأله گسست میان مردم و حاکمیت نیست، بلکه حتا جریانهای سیاسی بیرون از حکومت هم پیوندی با عامه مردم ندارند. وضعیت به‌گونه‌یی است که گویی ما به دوران «پیشامشروطه» بازگشته‌ایم که هیچ جریان سیاسی فعالی غیر از ساختار شناخته شده وجود نداشت...
آیا در میان اهالی سیاسی و حزبی می‌توان یک نماینده یافت که ارتباطی با این اعتراضات بازار داشته باشد؟ این همان وضعیت پیشامشروطه است که بروز آن دلایل خود را دارد. هیچ جریان سیاسی‌ای تمایل ندارد نماینده اعتصابی‌ها باشد و معترضان نیز تمایل ندارند دست به سوی هیچ حزب یا جریان سیاسی دراز کنند. همه نشانه‌ها مؤید آن است که تدابیر دولت برای مهار بحران جواب نداده است. هر نظاره‌گر بی‌طرفی می‌فهمد این بحران مانند گلوله برفی دائم بزرگ‌تر می‌شود. وقتی بازاریان کرکره‌ها را پایین می‌کشند یعنی بحران به سوی مرحله‌های عمیق می‌رود. پیش از هر چیز این گسست عمیق میان جامعه و نهاد سیاست باید پر شود وگرنه دیگران از این گسست به نفع خود بهره خواهند برد!
آرمان: الآن وقت تسویه‌حساب نیست؛
محمدهاشمی رفسنجانی، عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام: از سال‌ها قبل نسبت به این وضعیت هشدار داده شده بود اما توجهی به این هشدارها داده نشد. از طرفی نقدهایی به دولت در حوزه اقتصادی و عملکرد اقتصادی آن وارد است. باز همان‌طور که اشاره شد تنها این دولت نیست که مسبب وضعیت اقتصادی است بلکه بسیاری از دستگاهها و سازمانها و نهادها نیز در بروز چنین وضعیتی سهیم هستند... کسانی که اینگونه دولت را شماتت می‌کنند و سعی در تضعیف دولت دارند باید بدانند که تضعیف قوه مجریه و ایجاد تزلزل در دولت در واقع تضعیف کل نظام است و هر اقدام یا اظهارنظری که منجر به تضعیف دولت جمهوری اسلامی‌شود قدمی است در راستای اهدافی که دشمن آن را پیگیری می‌کند... شرایط کشور به‌نحوی است که اگر هر جناح و گروهی علیه مسئولان اقدامی کند دود آن در چشم همه می‌رود و کسی از آن در امان نمی‌ماند. امروز زمانی نیست که به اختلافات دامن بزنیم یا در پی عقده‌گشایی یا انتقام‌گیری سیاسی باشیم... امروز هدف دشمنان کل نظام و کشور است و امید آنان به شعله‌ور شدن اختلاف میان جریانهای سیاسی داخل کشور است. باید با پرهیز از دامن زدن به اختلافات، دشمن را مایوس کنیم چرا که همه ما دشمنی واحد داریم. روی سخن من با دلسوزان واقعی نظام است نه کسانی که شناخته شده هستند و هر روز با اقدامات و اظهارات خود یک بحران در کشور ایجاد کرده و مردم را تحریک می‌کنند که به کف خیابان بیایند و علیه مسئولان شعار دهند.
آرمان: امروز فرصت آزمون و خطا نداریم
مهدی مطهرنیا*
شرایط کنونی ایران وضعیتی بسیار ویژه و دارای شاخصه‌ها و سیگنال‌های بسیار قدرتمندی در جهت رویکردهای معنادار در حوزه ادبیات سیاسی است. در سه سطح داخلی، منطقه‌یی و بین‌المللی چالشهای بسیاری نیل به بحرانی شدن پیدا کرده‌اند و در سطوح روابط کیفی در همه ابعاد واگرایی‌های معناداری دیده می‌شود که به‌طور مستقیم از سوی مسئولان در رده‌های گوناگون سیاسی، حقوقی، قضایی و تقنینی پژواک و انعکاس پیدا کرده است.
از طرف دیگر آمریکا در منطقه اختلاف خود را با اعراب به یک مسأله ثانوی تبدیل کرده و با فرصت به‌وجود آمده ناشی از ایران‌هراسی مسأله رژیم صهیونیستی را به مسأله ایران در منطقه تبدیل کرده و در پی وحدت عمل با دولتهای عربی بر ضدایران است. در سطح داخلی نیز شاهد التهاباتی از فروریزش اخلاق در حوزه حیات اجتماعی و فرهنگی، مسائل زیست بومی و چالشهای موجود در آن، فشارهای اقتصادی و التهابات ناشی از گسترش فساد اقتصادی و اداری و همچنین شکاف در بخش‌های سیاسی هستیم که می‌تواند عامل‌های متفاوت و تزاید بخشی را در کنش و واکنش متقابل این عوامل بر یکدیگر ایجاد کند. ملت-دولت امروز با وجود این‌که در سال ۹۶انتخابات شکوهمندی را انجام دادند با یکدیگر در وضعیت لغزان و صلح زرد به‌سر می‌برند و کدورت‌های ناشی از فقدان عمل به وعده‌های انتخاباتی با شاکله هیأت وزرای موجود در دولت کنونی که منطبق بر توقعات مردم حامی دولت کنونی در سال ۹۶ نبوده است. همچنین خستگی مردم از تعارض جبهه‌‌های سیاسی مطرح در ایران تحت عنوان اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان زمینه‌هایی را به‌وجود آورده که تلاقی ملت با دولت را با چالش جدی رو‌به‌رو ساخته و همگرایی‌ها میل به واگرایی پیدا کرده‌اند. از سوی دیگر دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب نمی‌خواهند بپذیرند که در زیر پوست جامعه و فعالیت‌های سیاسی موجود در حیات اجتماعی امروز به‌صورت بسیار قدرتمندانه تفکرات دیگری در حال شکل‌گیری و بروز قرار دارند که در بافت موقعیت کنونی نمی‌توان مانند ۴دهه گذشته انحصار فعالیت‌های سیاسی و رقابت سیاسی را میان دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب و دست به دست شدن قدرت میان آنها را در سال‌های آینده تضمین شده دید. از این جهت برخی لایه‌ها و بخش‌ها که خواهان به‌دست گرفتن مجدد دولت در وضعیت آینده هستند، شکاف با دولت را در ساختار سیاسی گسترش بخشیده‌اند و موجب گسترش شکافها شده که می‌تواند به شکاف عمیق‌تری تبدیل شود. بنا بر این بخش‌هایی دولت را تحت فشار قرار داده‌اند تا با واگرایی ملت نسبت به دولت بتوانند قوه مجریه را به دست بگیرند و این موجب می‌شود که در بافت متن خطرناک امروز این شکاف افزایش پیدا کرده و نارضایتی‌های مدنی را نیز گسترش بخشد.
جهان صنعت: هزینه‌های تداوم وضعیت اضطراری
اقتصاد ایران به ماشین مهیبی می‌ماند که دیگر راننده‌ای ندارد و هر آنچه سر راهش قرار گیرد له می‌کند. مسأله دیگر صرفاً فاصله دهک‌ها و عدالت نیست. بخش عمده‌‌یی از جامعه عملاً راه‌ها و امکانهای چندانی برای کار، کسب درآمد و از این رو زندگی ندارند. از آن سو سیاست عرصه بن‌بستی ساختاری شده است، هیچ نوع تفکیک ساختاری و کارکردی مدرنی وجود ندارد، نهادهای موازی بسیار همدیگر را فلج کرده‌اند،
سال‌هاست روابط سینوسی و عموماًً توأم با فاصله‌یی با بیرون از مرزهایمان داریم. نوعی انزوا از جهان، جهانی که همه می‌دانیم سخت بشود در برابر آن مقاومت کرد. همه می‌دانستیم هزینه دارد...ما مسیر خودمان را ادامه دادیم و هیچ گاه این ادامه دادن را به بحث عمومی و به رأی عمومی نگذاشتیم. از این رو همیشه در «وضعیت حساس کنونی بودیم». به یکباره تحریم می‌شدیم و باید بلافاصله چاره‌ای می‌اندیشیدیم. کشور ظرفیت فنی و حتی کارشناسی نداشت. سیاست‌ها درست نبود،... همه اینها بیانگر این است که هیچ‌گاه در شرایطی عادی، در آرامش و بدون بحرانی بین‌المللی و ژئوپلیتیکی به فردای کشور و برنامه‌ریزی برای ساخت آن فکر نکردیم. هیچ اقتصادی در شرایطی اینچنین متغیر و متلاطم دوام نمی‌آورد. تازه به این مسأله حاد اضافه کنید سیاست حامی‌پرورانه‌ای که بالاترین و آشکارترین فسادها را تولید کرده است؛ فسادی که اگر زمانی کمابیش مخفی نگه داشته می‌شد امروز صدای همه را در‌آورده است... ما در دام سیاستهای دیرینه گرفتاریم و حالا هزینه‌هایش را می‌دهیم. هزینه‌هایی که ممکن است بسیار گران‌قیمت باشد.

یک روزنامه همسو با حسن روحانی ضمن حمله به او به انزوای اجتماعی رژیم اذعان کرده است:
جهان صنعت: ‌سرمقاله: استفاده ابزاری از گفتار؟! روحانی دیشب تلاش کرد بدون اغراق سخن بگوید و از همه مردم بخواهد که در پشت دولتش قرار بگیرند تا او بتواند با عبور از مشکلات، به روزهای شیرین برسد.البته آقای روحانی دقیقاً نمی‌داند که این روزهای روشن و شیرین، که روزی مردم ایران به آن دست پیدا خواهند کرد، چه زمانی فرا می‌رسد. قدر مسلم این‌که کسی چه در داخل نظام و چه بیرون آن نمی‌تواند وعده محتوم درباره عبور از مشکلات و خروج از سختی به ملت ایران بدهد. اعتراضهایی که از دیماه گذشته و حتی پیش از آن شروع شده و در روزهای گذشته به برخی بازارهای داخلی کشیده‌ شده، نشان می‌دهد که حداقل بخشی از مردم رفتارها و تصمیم‌های دولت را در اداره کشور نمی‌پسندند و بر این باورند که مدیران و تصمیم‌گیران دولتی باعث و بانی نابسامانی‌های اقتصادی و اجتماعی بوده‌اند... آیا روحانی و همکارانش این سخن اعتراضی مردم را نشنیده‌اند که جای دولت و مردم عوض شده و دولت از مردم طلبکار شده است؟ آیا واقعاً روحانی به حرف‌هایی که دیشب زد اعتقاد دارد.

روزنامه‌های باند روحانی ضمن حمله آن دسته از باند علی خامنه‌ای که درصدد عزل روحانی هستند با اشاره به قیام مردم ایران نسبت به پیامدهای آن هشدار داده و بعضاً هم خواستار سرکوب این باندها توسط نهادهای امنیتی شده‌اند:
ایران: خروج ترامپ از برجام تلاطمی را کلید زد...مواضع متضاد جریانهای سیاسی در داخل کشور در قبال این رخداد، بیش از هر چیز، گونه‌یی سراسیمگی غریب را به نمایش گذاشت که از دید یک ناظر مستقل تنها مایه شگفتی و تأسف است. واکنشهای خلق الساعه و مسبوق به هیچ ارزیابی دقیق، فعلاً به آشفتگی ذهنیت عمومی و هیاهوهای درهم و برهمی‌ انجامیده است که پاره‌ای از پیامدهای آن را در بازارهای اقتصاد ملی مشاهده می‌کنیم. کسانی که با خروج ترامپ از برجام خاطره مخالفت‌های پیشین خود با حل و فصل دیپلوماتیک بحران اتمی ایران را تجدید کردند و به این بهانه به دولت تاختند، از یاد برده بودند که اگر قرار بر مقصریابی در این قضیه باشد همگان نخست سراغ مسببان بحرانی شدن پرونده اتمی خواهند رفت و از این رهاورد تنها به کشور آسیب بیشتر خواهند زد. آنها که متعاقب دیدار ترامپ-اون دستپاچه فشار را بر دولت ایران گذاشتند تا وارد مذاکره با ایالات متحده آمریکا شود گویی فراموش کرده بودند که اوباما دیگر در کاخ سفید نیست و دستی به سوی ایران دراز نشده و به جای آن، دوازده شرط تعجیزی روی میز مذاکره موهوم قرار دارد و ایران برخلاف کره شمالی بمبی در زرادخانه ندارد تا ترامپ را به سنگاپور دوم بکشاند و عزم کره شمالی را نیز ندارد که فعلاً زمان بخرد تا هرگاه توانست برای سومین بار زیر میز بزند. دو طیف پیش گفته دو روی یک سکه اند؛ جابه‌جایی فرعیات با موضوع اصلی و فرستادن کشور به‌دنبال نخود سیاه البته در دو جهت مخالف.
اما خطرناک‌ترین واکنش شاید شتابزده و خدای ناخواسته فرصت‌طلبانه به تلاطم جاری، دعوت تلویحی بخش‌هایی از حکومت به برقراری وضعیت فوق‌العاده و زمزمه خروج از چارچوبهای رسمی قانونی در مواجهه با تلاطم جاری و چشم‌انداز بحران پیش رو است.
باید هشدار داد به همه کسانی که به هر دلیل فکر گذر از سازو کارهای قانونی اداره کشور را به‌سر خود راه دهند که دانسته یا ندانسته در زمین دیگران بازی می‌کنند و تنها راه را برای مداخله بازها به انواع بهانه‌های به ظاهر بشردوستانه هموار می‌کنند. بی‌شک آنان میوه‌های چنین خیانت بزرگی را نخواهند
اعتماد: چه کسانی می‌خواهند جای روحانی را بگیرند
ظاهراًجریان رسانه‌یی و برخی چهره‌های اصول‌گرا تغییر لحن داده‌اند. پیشنهاد استعفای رئیس‌جمهور یا بحث عدم کفایت رئیس‌جمهور را رها کرده و از لزوم حمایت از دولت در شرایط فعلی می‌گویند. حتی کیهان در یک واکنش غیرمنتظره نوشت: « چه استعفایی؟!... مگر وسط مسابقه و دست و پنجه نرم کردن با حریف می‌شود تیم را یکجا کنار گذاشت و فی‌الفور تیم جدیدی جایگزین کرد؟!
حتی سردار رحیم صفوی که پیش‌تر گفته بود «اگر دولت نباشد کشور بهتر اداره می‌شود» نیز برای جلوگیری از سوءبرداشت از حرف‌هایش این توضیح بیشتر را داد که «تلاش کنیم تا با هماهنگی و هم‌افزایی و کمک به دولت محترم و قوای دیگر در حل مشکلات و معضلات اقتصادی، نقشه‌های دشمن در عرصه‌های جنگ اقتصادی و عملیات روانی را خنثی کنیم
و اجازه ندهیم بدخواهان ایران اسلامی، مکنونات درونی و شیطانی خود را با نقل ناقص، جهت‌دار و مو زیانه به افکار عمومی القا کنند.»
جمهوری اسلامی: سال ۹۱ در اوج بی‌کفایتی مسئولان اقتصادی و هرج و مرج سیاست خارجی و سر پیچی رئیس‌جمهور وقت از همه قواعد حکومتی و یکه‌تازی مطلق، نه از دستگاه قضایی و دادستان کل صدایی بلند شد، نه مجلس دولت را به استیضاح تهدید کرد و نه نظامی‌ها از فواید جایگزینی حرفی زدند... باز مثل همیشه به آقای روحانی هم می‌گوئیم طوری رفتار نکند که مردم فکر کنند دولت کاره‌ای نیست و احتیاج به قیم دارد و سریع‌ترین اقدام، برقراری یک فاصله منطقی بین دلار دولتی و دلار آزاد است به‌نحوی که مردم عادی بتوانند در یک بازار با ثبات به کسب و کار و زندگی عادی خودشان بپردازند
دولت قاطعانه کار خودش را بکند و از هیچ تهدید داخلی و خارجی هم نهراسد چون با حفظ اعتماد و همراهی مردم، آنها هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.
و سؤال مهم این‌که وزارت اطلاعات و کشور و نیروی انتظامی، اختیارات و توان خود را برای چه زمانی ذخیره کرده‌اند؟ چرا با تمام قدرت به این صحنه نمی‌آیند تا مخالفان دولت مجال مانور دادن و طلبکاری و شماتت آنها را پیدا کنند. وقت عمل است؟ بدخواهان را ناامید و ملت را امیدوار سازید.

یک روزنامه باند ولی‌فقیه ارتجاع از انصراف این باند برای عزل روحانی در وحشت از قیام مردم خبر داده و برای وی شرط و شروط معین کرده و نا خواسته به موقعیت لرزان خامنه‌ای نیز اذعان کرده است:
سیاست روز: سرمقاله: دولت از حمایتها استفاده کند
قطعاً و یقیناً دولت در شرایط کنونی از حمایتها و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی برخوردار است، که اگر چنین نبود چه بسا وضعیت نابسامان‌تر می‌شد. تضعیف دولت از سوی هر جریان یا اشخاصی که باشد خودزنی است. اما دولت نیز باید قدر این حمایت را بداند.
دولت ضعفهایی دارد، یکی از ضعفهای دولت توجه نکردن به توصیه‌هایی است که از سوی برخی اشخاص و نهادها، کارشناسان، تحلیلگران و دلسوزان انقلاب ارائه می‌شود اما اکنون که وضعیت به‌گونه‌یی پیش می‌رود که دشمنان نیز از آن بهره برده و سوء‌استفاده می‌کنند جایز نیست که انتقادات تندتر شود و جنبه انتقام به خود بگیرد... در این میان برخی نیز سعی دارند مشکلات به وجود آمده را حاکمیتی جلوه دهند و بر همین مبنا رهبری نظام اسلامی را هدف قرار داده‌اند.
برای این منظور مدام مطرح می‌کنند که چرا رهبری برای حل مشکلات کشور ورود نمی‌کنند، در حالی که رهبر معظم انقلاب اسلامی بر اساس وظایف قانونی و شرعی که در اختیار دارند اقدامات جدی و راهکارهای کارآمدی را ارائه داده‌اند... باید توجه داشت که اگر در نظام اسلامی جایگاهی مانند جایگاه رهبری تعریف نشده بود و اصل ولایت فقیه در کشور جاری نبود، می‌توانست شرایط بسیار بدتر و وخیم‌تر از حال حاضر باشد.
هر چند مجاری قانونی برای تغییر و تحولات لازم در قانون دیده شده است و اگر قرار بر تغییراتی نیز وجود داشته باشد باید از همان مجاری اقدام شود. اما در این شرایط بهترین کار
ممکن حمایت از دولت همراه با کمکهای فکری راهگشا به رئیس‌جمهور و دیگر اعضای کابینه است که بتوانند شرایط را به‌حالت عادی بازگردانند.
رهبری نیز تا اندازه‌ای می‌توانند ورود کنند و اگر بیشتر ازآنچه که در قانون اساسی تعیین شده وارد شوند همانهایی که خواهان واکنش و تصمیم رهبری هستند، شخص و جایگاه رهبری را به دیکتاتوری متهم خواهند کرد.
اما حمایت از دولت هم تا زمانی امکان خواهد داشت که بتواند از این حمایتها بهره ببرد و خود را از حاشیه‌ها جدا سازد.

وضعیت اقتصادی و اذعان به وجود فساد مضمون سایر تیترهای صفحات اول روزنامه‌هاست:
ابرار: یک نماینده: کاهش ۳۰درصدی ارزش پول ملی در عرض یک ماه
شرق: حقوق دوهزارسال یک کارگر، سود یک روز وارد کننده متخلف
شرق: روایت فساد در شهرداری تهران
صدای اصلاحات: تعلیق و سلب صلاحیت ۱۶۷قاضی کشور


ما بر اندازیم#   تهران # قیام دیماه#  اعتصاب # تظاهرات#  قیام سراسری#  اتحاد