♻️🔴 نامه سرگشاده زانیار مرادی در رثای پدرش؛ واقعیت تلخ زندگیم به وقوع پیوست
اقبال لاهوری پور زانیار
مادر وخواهر زانیار درخاکسپاری اقبال مرادی
گفتههایم را با شعری از اقبال لاهوری برایتان آغاز میکنم (از اقبال پاکستانی به اقبال کردستانی):
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشقی و صادقی ز مردن مهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند
در کمال ناباوری، شهادت پدر گرانقدر و اسطوره مقاومت خود را بعد از تحمل دهسال حبس و حکمی ناعادلانه و غیرانسانی اعدام شنیدم که گویا مورد اصابت گلوله از سوی افراد ناشناس قرار گرفته و رهسپار کاروان شهیدان راه آزادی شده است.
قبل از هر چیز شهادت پدر عزیز و زنده یاد خود را به مادرم که شیرزنی از جنس پولاد و مقاومت است تبریک میگویم. در تمام این سالیان همچون رفیق و همرزمی خستگی ناپذیر در کنار پدرم زیست و در راه رسیدن به آرمانهای آزادی خواهانهاش و مبارزه با استبداد همراه و همیارش بود.
پدر عزیزم! اکنون نه تو صدای مرا میشنوی و نه من میتوانم که بعد از این همه سال دوری با دوباره دیدنت شاد بشوم. ظلم استبداد با به شهادت رساندنت تنها توانست که قامت زیبایت را از ما بگیرد اما با میراثت میخواهند چه کنند؟ میراثی برای انسان و انسانیت که تمام زندگانیت را در این راه گذاشتهای و بارها و بارها به پیشواز مرگ رفتی و مرگ را به سخره گرفتی. برای آنکه آزادی و برابری را نه برای خود و فرزندانت بلکه برای تمام مردمانی که در جهانت میزیستند میخواستی و در پی همین خواستن بود که اگر چه سالهای قبل علیرغم نشستن نه گلوله بر تنت و بارها جستن از کمین کنندگانی که به کمین مرگت نشسته بودند، بالاخره واقعیت تلخ زندگیم به وقوع پیوست …
ولی علیرغم اینکه جسم تو را از ما گرفتهاند فراموش نخواهم کرد رفقای جانباختهات را که در تمامی این سالها حتی از سنگ قبرهایشان هم هراسان بودند، و چه افتخاری است برای من که حتی پس از مرگت هم از سنگ قبرت خواهند ترسید و هراسناکتر می شود وقتی که دیگر یادت را نمیتوانند آماج گلولههایشان قرار دهند.
در آخر از تمامی دوستان و رفقایی که در کنار مادر و خواهرم بودند و یاد پدرم را گرامی داشتند سپاسگزارم.
زانیار مرادی، زندان رجایی شهر
۲۸ تیرماه ۱۳۹۷
مطالب مارا در وبلاک خط سرخ مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
ما بر اندازیم# تهران # قیام دیماه# اعتصاب # تظاهرات# قیام سراسری# اتحاد