سپاه پاسداران ولایت فقیه بدنبال ترور رهبری مجاهدین در اروپاست؛ تنها گزینهی خامنهای برای بقاء رژیم مفلوک اش
خامنهای ول یفقیه ارتجاع میداند که برای بقای نظام -در شرایطی که شاهد تداوم قیام در داخل کشور و شکست سیاست مماشات در عرصه بینالمللی هستیم- باید دست به حذف فیزیکی رهبری مجاهدین بزند.
شهریور سال ۹۲، تنها مدتی کوتاه بعد از تحلیف روحانی بهعنوان رئیس جمهور نظام، حملهای مرگبار از طرف سپاه، شهر غیر مسلح اشرف را آماج قرار داد. پاسداران شماری از اعضای غیر مسلح مجاهدین در این شهر را کشتند و تعدادی را به گروگان گرفتند. هرچند آنها موفق نشدند مأموریت خود مبنی بر کشتن تمامی ۱۰۰ مجاهد مستقر در اشرف را به انجام برسانند اما کوشیدند این پیام را مخابره کنند که تنها طرف حساب از ایران در عرصهی بینالمللی نظام ولایت فقیه میباشد.
نظام میخواست در دور جدید مذاکرات اتمی که در نهایت به سرکشیدن جام زهر منتهی شد، صورت مسئله آلترناتیو را از روی میز پاک کند.
در همان مقطع به دنبال استفاده اسد از سلاح شیمیایی، آمریکا و سایر قدرتهای جهانی در نقطهی تهاجم به دولت اسد قرار داشتند. اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرده بود، استفاده اسد از سلاح شیمیای مرز سرخ است و اسد از این مرز سرخ عبور کرده بود.
نظام ایران با خود میاندیشید اگر آمریکا، متحد نظام یعنی اسد را هدف قرار دهد، گام بعدی میتواند در تنگنا قرار گرفتن نظام باشد؛ این امر انگیزه مضاعفی به سپاه میداد تا پیش از آنکه شرایط جدید در منطقه شکل بگیرد صورت مسئله آلترناتیو یعنی مجاهدین را پاک کند.
با این همه تهاجم به اشرف با مقاومت مجاهدین بیسلاح به هدف نهایی خود نرسید و پاسداران اعزامی ناچار شدند بعد از چند ساعت از اشرف خارج شوند.
از همان مقطع یعنی نیمه سال ۹۲ مجاهدین استراتژی جدید خود یعنی برپایی هزار اشرف در داخل ایران را اعلام کردند؛ آنچه امروز در کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت خود را نشان میدهد.
پس از آغاز قیام ایران در دی ۹۶، گفتمان اصلاح و استحاله نظام به کناری زده شد و گفتمان سرنگونی خود را بهمثابه گفتمان غالب در درون و بیرون از کشور نشان داد.
پس از آغاز قیام، انگشت اشاره نظام تماما به سمت مجاهدین نشانه گرفت. آنها بیتعارف مجاهدین را فراخواندهنده، سازمانده و هدایت کنندهی قیام اعلام کردند. [روایت یک شکست نظام؛ سخنرانی خامنهای دربارهی قیام ایران]
نظام میخواست در دور جدید مذاکرات اتمی که در نهایت به سرکشیدن جام زهر منتهی شد، صورت مسئله آلترناتیو را از روی میز پاک کند.
در همان مقطع به دنبال استفاده اسد از سلاح شیمیایی، آمریکا و سایر قدرتهای جهانی در نقطهی تهاجم به دولت اسد قرار داشتند. اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرده بود، استفاده اسد از سلاح شیمیای مرز سرخ است و اسد از این مرز سرخ عبور کرده بود.
نظام ایران با خود میاندیشید اگر آمریکا، متحد نظام یعنی اسد را هدف قرار دهد، گام بعدی میتواند در تنگنا قرار گرفتن نظام باشد؛ این امر انگیزه مضاعفی به سپاه میداد تا پیش از آنکه شرایط جدید در منطقه شکل بگیرد صورت مسئله آلترناتیو یعنی مجاهدین را پاک کند.
با این همه تهاجم به اشرف با مقاومت مجاهدین بیسلاح به هدف نهایی خود نرسید و پاسداران اعزامی ناچار شدند بعد از چند ساعت از اشرف خارج شوند.
از همان مقطع یعنی نیمه سال ۹۲ مجاهدین استراتژی جدید خود یعنی برپایی هزار اشرف در داخل ایران را اعلام کردند؛ آنچه امروز در کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت خود را نشان میدهد.
پس از آغاز قیام ایران در دی ۹۶، گفتمان اصلاح و استحاله نظام به کناری زده شد و گفتمان سرنگونی خود را بهمثابه گفتمان غالب در درون و بیرون از کشور نشان داد.
پس از آغاز قیام، انگشت اشاره نظام تماما به سمت مجاهدین نشانه گرفت. آنها بیتعارف مجاهدین را فراخواندهنده، سازمانده و هدایت کنندهی قیام اعلام کردند. [روایت یک شکست نظام؛ سخنرانی خامنهای دربارهی قیام ایران]
شرایط توفانی در داخل کشور که خود را در استمرار قیامها نشان میداد با خروج آمریکا از برجام در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ با یک عامل بینالمللی نیز تقویت شد. مفهوم خروج ترامپ از برجام بیش از آنکه اقتصادی باشد سیاسی بود و بیش از آنکه جنبه تاکتیکی برای فشار بر نظام داشته باشد دارای ماهیتی استراتژیک بود. این پیام به سرعت از طرف حاکمان تهران دریافت شد؛ آنها فهمیدند که پشتوانهی سیاست مماشات در عرصهی بینالمللی را از دست دادهاند. این شرایط وقتی برای نظام سهمگینتر میشد که پیشروی مجاهدین در عرصه داخلی را به چشم میدیدند.
در تمام ارزیابیهای صورت گرفته توسط جامعه اطلاعاتی نظام از قیام دیماه، درگیریهای خیابان پاسداران، قیام کازرون، و… مجاهدین دارای نقش محوری بودهاند. در یکی از آخرین گزارشهایی که موضوع را مورد بررسی قرار داده است ۶ ماهی نخست قیام تماما به مجاهدین منتسب میشود. [جمعبندی درونی اطلاعات سپاه از نقش مجاهدین در شش ماهی نخست قیام ایران]
نظام برای خروج از تنگنای فعلی میکوشد تا در عرصهی بینالمللی، برجام را با اعضای باقی مانده در آن حفظ کند و با حفظ حداقل مناسبات اقتصادی با اروپا و سایر قدرتهای جهانی، حداقل سپر سیاست مماشات را برای خود نگه دارد. هدف از این سیاست آن است که همهی قدرتها و طرفهای بینالمللی به سمت سیاست آمریکا در تحریم و محاصره نظام سوق پیدا نکنند یا دستکم این روند طولانیتر شود.
در عرصه داخلی نیز نظام راه حل خود را در مقابله مستقیم با مجاهدین مییابد. دستگیریها و بازجوییها در این مدت با هدف پاشاندن شبکه وسیع مجاهدین در داخل کشور صورت میگیرد. اما آنچه برای نظام مسلم به نظر میرسد عدم موفقیت در این مسیر است زیرا پس از ۶ ماه دستگیری، شکنجه و کشتار نه تنها قیامها فروکش نکرده است بلکه هربار ابعاد وسیعتر و اشکال جدیدتری به خود گرفته است و بر عمق و رادیکالیسم آن افزوده میشود. پیام این وضعیت به جامعه اطلاعاتی نظام و در رأس آن اطلاعات سپاه این است که وسعت جنبش فراتر از امکانات سیطرهای نظام است، در نتیجه با پیشرفت قیام این فاصله بیشتر و بیشتر شتاب خواهد گرفت و در نقطهای تور اختناق را به طور کامل پاره خواهد کرد.
جامعه اطلاعاتی نظام به این نتیجه رسیده است که برای عبور از بحران تنها راه وارد کردن ضربه کیفی به رهبری مجاهدین در خارج از کشور است یا اینکه دستکم بتوانند محدودیتهای اساسی برای آن ایجاد کنند.
برای ایجاد محدودیتهای اساسی برای رهبری مجاهدین در خارج از کشور، نظام نیازمند دست بالا داشتن سیاست مماشات در عرصهی بینالمللیست؛ آنچنان که دستکم در ۳۰ سال گذشته از آن بهره برده بود. از آنجایی که این سیاست به میزان قابل توجهی شکست خورده است تنها راه در برابر سلطنت ولایت مطلقه فقیه پناه بردن به ترور و رودررویی مستقیم با رهبری مجاهدین است.
نظام با خود میاندیشد اگر بتواند صورت مسئله آلترناتیو در خارج از کشور یعنی مجاهدین، را بهطور فیزیکی حذف کند آنگاه میتواند خود را بهعنوان تنها گزینه برای سیطره بر ایران به دنیا تحمیل کند و در فقدان هرگونه آلترناتیو بالفعل [خامنهای چگونه به مجاهدین خلق مینگرد؟؛ تنها آلترناتیو بالفعل و سرانجام نظام] دنیا مجبور به پذیرفتن خلیفه مسلمین! در تهران بهعنوان حاکم ایران میباشد.
با چنین تحلیلیست که نظام دست به اعزام تیمهای ترور به اروپا زده است. حتی در موضعگیریهای علنی نیز از تهدید به کشتن رهبری مجاهدین ابایی ندارند. حسامالدین آشنا؛ مشاور روحانی، رئيس مرکز بررسیهای استراتژیک، معاون سابق وزیر اطلاعات، و از اعضای قدیمی سپاه در کنار آنکه یک مهره امنیتی قدیمی و کارکشته در تیم حسن روحانی منصوب میشود در بسیاری موارد به اعلام مواضع غیر رسمی دولت یا نظام میپردازد. او در توئیتی به تاریخ ۲۸ خرداد ۹۷ در آستانه گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس با تهدید رهبری مجاهدین نوشت: «آنها که به دنبال تابستانهای داغ هستند ماجراهای نیمروز را هم فراموش نکنند.» [توئیتر حسامالدین آشنا ۲۸ خرداد ۹۷] اشارهی آشنا به فیلم «ماجرای نیمروز» بود؛ فیلمی براساس روایت اطلاعات سپاه از کشتار مجاهدین در سال ۶۰؛ در صحنهی پایانی این فیلم، کشته شدن رهبران وقت مجاهدین در داخل کشور نشان داده میشود. به این ترتیب حسامالدین آشنا به طور غیر مستقیم اعلام کرد که نظام به دنبال ترور رهبری مجاهدین در خارج از کشور میباشد.
تنها چند روز بعد از این تهدید توئیتری بود که یک تیم ترور در بلژیک، یک نفر در فرانسه و یک دیپلمات نظام در آلمان دستگیر شدند. آنها قصد داشتند در گردهمایی مجاهدین در پاریس دست به کشتار بزنند. در همان روز گردهمایی با دستگیریهای صورت گرفته، توطئه درهم شکست.
قرار بر این بود که این عملیات تروریستی و کشتار مجاهدین در آستانهی سفر روحانی به اروپا صورت بگیرد. اگر این طرح موفق شده و به اهداف خود میرسید، روحانی در شرایطی با طرفهای اروپایی ملاقات میکرد که صورت مسئله آلترناتیو پاک شده بود یا دستکم به طور کیفی آسیب دیده بود؛ اما این طرح شکست خورد.
روحانی در حالی سفر اروپایی خود را شروع کرد که وزیر خارجهاش ظریف، طی توئیتی به تاریخ ۱۱ تیر، ناچار شد بنویسد: «ایران بهوضوح هر نوع خشونت و ترور را در هرجایی محکوم میکند و آماده همکاری با مقامات ذیربط برای روشن کردن» موضوع است. [تلاش برای انفجار در گردهمایی ایرانیان در پاریس و واکنش ظریف] در ادامه اتریش از نظام ایران خواست تا مصونیت دیپلمات دستگیر شده را لغو کند. همچنین روحانی در ملاقات با صدر اعظم اتریش قول داد که برای روشن شدن موضوع همکاری خواهد کرد.
روحانی و البته تمامیت نظام ولایت فقیه در حالیکه در توطئه ضربه زدن به رأس آلترناتیو شکست خورده بودند در برابر طرف حسابهای اروپایی قرار گرفتند؛ واضح بود که چنین مذاکراتی از پیش یک مذاکرات شکست خورده خواهد بود.
در حالی که قیام در داخل کشور شتاب میگیرد و در شرایطی که سیاست مماشات در عرصه بینالمللی مسیر هزیمت قطعی را در پیش گرفته است. تنها راه نجات نظام سلطنت ولایت مطلقه فقیه از سرنگونی، حذف آلترناتیو از صحنه است. نظام برای رسیدن به این هدف دست به هرکاری میزند اما هربار که در آن شکست میخورد شرایط به طور مضاعف علیه نظام به جریان میافتد.
نظام با خود میاندیشد اگر بتواند صورت مسئله آلترناتیو در خارج از کشور یعنی مجاهدین، را بهطور فیزیکی حذف کند آنگاه میتواند خود را بهعنوان تنها گزینه برای سیطره بر ایران به دنیا تحمیل کند و در فقدان هرگونه آلترناتیو بالفعل [خامنهای چگونه به مجاهدین خلق مینگرد؟؛ تنها آلترناتیو بالفعل و سرانجام نظام] دنیا مجبور به پذیرفتن خلیفه مسلمین! در تهران بهعنوان حاکم ایران میباشد.
با چنین تحلیلیست که نظام دست به اعزام تیمهای ترور به اروپا زده است. حتی در موضعگیریهای علنی نیز از تهدید به کشتن رهبری مجاهدین ابایی ندارند. حسامالدین آشنا؛ مشاور روحانی، رئيس مرکز بررسیهای استراتژیک، معاون سابق وزیر اطلاعات، و از اعضای قدیمی سپاه در کنار آنکه یک مهره امنیتی قدیمی و کارکشته در تیم حسن روحانی منصوب میشود در بسیاری موارد به اعلام مواضع غیر رسمی دولت یا نظام میپردازد. او در توئیتی به تاریخ ۲۸ خرداد ۹۷ در آستانه گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس با تهدید رهبری مجاهدین نوشت: «آنها که به دنبال تابستانهای داغ هستند ماجراهای نیمروز را هم فراموش نکنند.» [توئیتر حسامالدین آشنا ۲۸ خرداد ۹۷] اشارهی آشنا به فیلم «ماجرای نیمروز» بود؛ فیلمی براساس روایت اطلاعات سپاه از کشتار مجاهدین در سال ۶۰؛ در صحنهی پایانی این فیلم، کشته شدن رهبران وقت مجاهدین در داخل کشور نشان داده میشود. به این ترتیب حسامالدین آشنا به طور غیر مستقیم اعلام کرد که نظام به دنبال ترور رهبری مجاهدین در خارج از کشور میباشد.
تنها چند روز بعد از این تهدید توئیتری بود که یک تیم ترور در بلژیک، یک نفر در فرانسه و یک دیپلمات نظام در آلمان دستگیر شدند. آنها قصد داشتند در گردهمایی مجاهدین در پاریس دست به کشتار بزنند. در همان روز گردهمایی با دستگیریهای صورت گرفته، توطئه درهم شکست.
قرار بر این بود که این عملیات تروریستی و کشتار مجاهدین در آستانهی سفر روحانی به اروپا صورت بگیرد. اگر این طرح موفق شده و به اهداف خود میرسید، روحانی در شرایطی با طرفهای اروپایی ملاقات میکرد که صورت مسئله آلترناتیو پاک شده بود یا دستکم به طور کیفی آسیب دیده بود؛ اما این طرح شکست خورد.
روحانی در حالی سفر اروپایی خود را شروع کرد که وزیر خارجهاش ظریف، طی توئیتی به تاریخ ۱۱ تیر، ناچار شد بنویسد: «ایران بهوضوح هر نوع خشونت و ترور را در هرجایی محکوم میکند و آماده همکاری با مقامات ذیربط برای روشن کردن» موضوع است. [تلاش برای انفجار در گردهمایی ایرانیان در پاریس و واکنش ظریف] در ادامه اتریش از نظام ایران خواست تا مصونیت دیپلمات دستگیر شده را لغو کند. همچنین روحانی در ملاقات با صدر اعظم اتریش قول داد که برای روشن شدن موضوع همکاری خواهد کرد.
روحانی و البته تمامیت نظام ولایت فقیه در حالیکه در توطئه ضربه زدن به رأس آلترناتیو شکست خورده بودند در برابر طرف حسابهای اروپایی قرار گرفتند؛ واضح بود که چنین مذاکراتی از پیش یک مذاکرات شکست خورده خواهد بود.
در حالی که قیام در داخل کشور شتاب میگیرد و در شرایطی که سیاست مماشات در عرصه بینالمللی مسیر هزیمت قطعی را در پیش گرفته است. تنها راه نجات نظام سلطنت ولایت مطلقه فقیه از سرنگونی، حذف آلترناتیو از صحنه است. نظام برای رسیدن به این هدف دست به هرکاری میزند اما هربار که در آن شکست میخورد شرایط به طور مضاعف علیه نظام به جریان میافتد.
ما بر اندازیم# تهران # قیام دیماه# اعتصاب # تظاهرات# قیام سراسری# اتحاد