آثار پیاپی تحریم نظام در مرحله دومینوی قیام
موضوع تحریم و عواقب روزمره و آثار استراتژیک آن، بر ارکان نظام آخوندی لرزه افکنده است. رژیمی که میداند وضعیت ایجادشده ناشی از خوی تجاوزگرانه و سیاست توأمان سرکوب و غارت توسط ولیفقیه و دستگاه حکومتیاش میباشد، در موضوع تحریم از خشم و قیام مردم بسیار هراسناک است. به همین دلیل هم بهطور رسمی هیچ نظر صریح و مشخصی در این باره ابراز نمیکنند تا شاید بتوانند زمان بخرند. ضربه تحریم ـ لااقل تا همینجا ـ که با قیامها و اعتراضات هم عجین شده است، سراپای نظام آخوندی را در بحران فرو برده است.
واقعیتهای عریان تحریم
رژیم آخوندی همواره از طریق امامان جهل و جنایت در سیرک جمعهبازار، مجبور به بازگویی وارونه بحرانهایش میشود. این هفته هم با ظهور بیشتری از آثار تحریم، موحدی کرمانی در جمعهبازار ۶مهر تلاش کرد پای مردم را هم وسط بکشد تا از جانب ولیفقیه بگوید که هدف تحریم، مردم هستند و مردم هم با نظام پیوند دارند: «تحریمهای آمریکا در برابر استحکام درونزا و عزم و اراده ملت، اثر آنچنانی ندارد».
از این اظهارات متداول و مبتذل در ادبیات حاکمیت آخوندی که بگذریم، اکنون همگان میدانند ـ و بهتر از همه خامنهای، مجلس رژیم و دولت ـ که در موضوع تحریم، بند ناف اقتصاد و سیاست نظام به سیاست اروپا بسته شده و خامنهای و روحانی به آن چشم دوختهاند.
«قمار بد روی ایران»
در همین رابطه یادداشت روزنامه وال استریت ژورنال با عنوان «قمار بد اروپا روی ایران»، گویای چشمانداز ناشی از تحریم میباشد: «رویدادهای ماههای اخیر نشان داده که تلاش دولتهای اروپایی برای حفظ دسترسی رژیم ایران به نظام مالی جهانی چه اشتباه دیپلماتیکی بوده است. شرکتهای اروپایی با وجود طرحهای اتحادیه اروپا ایران را ترک کردهاند. دیپلماتهای اروپایی هر چقدر هم علیه دولت ترامپ سر و صدا بهراه بیاندازند، دسترسی به بازار آمریکا و نظام مالی اهمیت بیشتری دارد».
موحدی کرمانی در سخنانش به «عزم و اراده ملت» در ایستادگی مقابل تحریم اشاره کرد و آن را به حاکمیت آخوندی وصله زد. واقعیت این است که آنچه به «عزم و اراده ملت» ایران برمیگردد، چندین ماه پیاپی است که عزم پایداری و اعتراض و اعتصاب و قیام مقابل نظام آخوندی، نظام را مستأصل کرده و کوتاه هم نمیآید؛ اعتراض و قیامی که شورش مقابل سیاستهای توسعهطلبانه و برباد دادن سرمایه و دارایی ایران میباشند.
اعتمادی به تو نیست
از سوی دیگر ادعای «بی اثر بودن تحریم آمریکا» بر نظام را، هم در «کبریت نکشیدن خامنهای بر کاغذ برجام» دیدیم. هماکنون در افتادن به دامن مماشاتگران اروپایی و هم در اظهارات مقامات ریز و درشت نظام شاهدیم. در همین رابطه روزنامه جهان صنعت در شماره ۵مهر ۹۷ نوشت: «حرکت انفعالی و سکوت معنادار دولت جز به نابودی و سقوط اقتصادی کشور نخواهد انجامید. اقدامات سیاستی دولت حتی کار را به جایی رسانده که اعتماد به دولت، ناشر پول و حتی کل حاکمیت از دست رفته است».
جنبه دیگر بحران نظام که باز هم ناشی از خوی تجاوزگرانه و سیاست توأمان سرکوب و غارت میباشد، بحران تشدیدشونده اقتصادی و آثار مستقیم آن بر معیشت مردم است. در این رابطه شیرازه کار از دست نظام در رفته و در اظهارات دستاندرکاران مربوطه، یک حرف مشخص و یک آمار روشن و دقیق پیدا نمیشود.
وحشت از تحریم و سازمانیافتگی دروغهای حکومتی
در فضای ناشی از تحریم، افتضاح ضدونقیضگویی دولت و ارگانهای رسمی حکومتی درباره تورم، گرانی، بیکاری و شاخصهای اقتصادی از سراپای نظام بیرون میزند. همگی بسیج شدهاند تا هیچ واقعیتی به مردم گفته نشود؛ در حالی که واقعیت اقتصاد و معیشت بربادرفته بر اثر چپاول و هزینه سرکوب و اختلاس حکومتی و دزدبازار نهادهای ولیفقیه و سایر ارگانهای رژیم، هماکنون بر سفره و خانه مردم سایه انداخته است.
تلاش همهجانبه و سازمانیافته برای پوشاندن واقعیت و دروغگویی از بلندگوهای نظام، زبان حال تمامیت حکومت آخوندی شده است. روزنامه جهان صنعت در ۵مهر، به این آشفتهبازار دروغ و پشتهماندازی و فریب و دجالیت اعتراف میکند: «مسوولان خودشان را به بیراهه میزنند و علاقهیی به قبول واقعیتهای بازار ندارند. این در حالی است که آمار اعلامی در خصوص شاخصهای اقتصادی با آنچه مردم در سفرههایشان احساس میکنند، متفاوت است. گشتوگذاری در بازار نشان میدهد که واقعیت چیز دیگری است؛ بهطوری که میتوان گفت این آمارها برای عامه مردم قابلقبول نیست... در حال حاضر با وجود اینکه تورم حدود ۵۰درصدی در زندگی مردم احساس میشود، اما همچنان بانک مرکزی میزان تورم را حدود ۱۰درصد اعلام میکند»!
معیشت و اشتغال در چنگال مدیریت بلبشو و فاسد
هراس از آثار تحریم بر تمامیت حکومت باعث شده است که نالایقی و مدیریت بلبشو و فاسد را تحت پوش و عناوین مختلف به خورد مطبوعات و مردم بدهند. این واقعیت عیان و جاری که آن روی سکه دزدی و غارت و اختلاس حکومتی است، در روزنامه جهان صنعت در ۵مهر اینطور گزارششده است: «در حال حاضر به اسم مردم و اشتغال، تصمیماتی گرفته میشود که با علم اقتصاد جور در نمیآید. از این رو تنها به ظاهر سنگ امنیت، اشتغال، تولید و آرامش مردم به سینه زده میشود... در حال حاضر میانگین قیمت ۳۵۰قلم کالا محاسبه و نرخ تورم بر اساس آن تعیین میشود. در حالی که اغلب مردم در تمام عمرشان با این ۳۵۰قلم سرو کاری ندارند و نمیتوانند به آن فکر کنند».
وجهی دیگر از بازار آشفته اقتصاد و آثار تحریم که رژیم آخوندی و دستگاه تبلیغاتیاش تلاش میکنند با وارونه جلوه دادن و یا با سیاست «هیچ اتفاقی نیفتاده»، صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارند، مربوط به گرانی افسارگسیخته است که تسمه از گرده مردم میکشد. در همین رابطه هم دروغگوییهای نجومی روحانی و باند دولتیاش آنقدر حد و مرز پاره کرده که روزنامههای حکومتی هم مجبور به انعکاس بخشی از واقعیت میشوند: «کارشناسان بر این عقیده هستند که خیلی نمیتوان به آمارهای دولتی در مورد وضعیت بازار اطمینان کرد».(جهان صنعت ۵مهر ۹۷)
عاقبت دینفروش استثمارگر
در مورد رشد تصاعدی روزانه دلار و بیمقدار و بیمصرف شدن پول ایران که موضوع بحث همه مردم ایران شده و گریبان همه را گرفته است، علمالهدی هم مجبور به اعتراف ناگزیر شده است: «هنوز یک سال نشده ۳۵۷برابر ارزش پول ملی ما سقوط کرده». البته مردم ایران بهخوبی میدانند و شاهدند که این سقوط پول ملی و گرانیها و سفرههای خالی مردم، هیچ ربطی و اثری بر زندگی اشرافی آخوندی دینفروش، آخرتفروش، بهشتفروش و استثمارگر نداشته و ندارد. مردم ایران بهخوبی واقفاند که آنچه اکنون بر سر اقتصاد و بحران معیشت آمده، تماماً ناشی از حاکمیت فاسد ولایت فقیه و صدارت مشتی جانی و دانی و چپاولگر بوده و میباشد.
واقعیت این است که نظام آخوندی وحشت اصلیاش از مردم و جوانانی است که در کمینگاههای قیام به قیام و اعتصاب به اعتصاب، موضع و سنگر گرفتهاند. مردمی که دیگر هیچچیزی برای از دست دادن ندارند و سودایی جز سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه و خلاصی از این اختاپوس ویرانگر حیات و معیشت و انسانیت ندارند...
مطالب مارا در وبلاک خط سرخ مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChangeصور