۱۳۹۷ اسفند ۴, شنبه

معرفی شورای ملی مقاومت : از دکتر حسین فرصت



معرفی شورای ملی مقاومت : از دکتر حسین فرصت

انقلاب ۵۷ به‌وسیله آخوندی شیاد ودجال بنام خمینی و باند وشبکه آخوندی‌اش به غارت ویغما رفت واکنون بعداز ۴۰سال ازقله کوه مقاومت وتجارب بسیارتلخ وجانکاه به شناسایی تاریخچه گذشته ‌می‌پردازیم تا ره‌ توشه نسل جوانی باشد که درسال‌های ۷۰و۸۰پا به عرصه حیات گذاشته‌اند وکمتر اطلاعی ازشیوه شکل‌گیری حکومت قاتل وآدمکش آخوندی دارند وازطرفی کم‌اطلاع ویا بی‌اطلاع ازمقاومت وآلترناتیو وشورای ملی مقاومت ‌می‌باشند

الف‌. مبانی وریشه‌های شورای ملی مقاومت

بعد ازکودتای محمد رضاشاهی علیه مصدق کبیر وتبعید وزندانی‌کردن مصدق جنبش آزادی‌خواهانه مردم ایران وارد فاز رکود ویاس وناامیدی شد. شاه ودستگاه اطلاعاتی‌اش ساواک با کمک بریده مزدوران توده‌ای و ملی‌گرایان پوشالی به‌سرکوب هرجنبشی درجامعه پرداختند درسال‌های۴۰ به‌بعد جنبش آزادی‌خواهانه مردم ایران به‌وسیله قشر دانشجو ودانشگاهی نمایندگی ‌می‌شد تنها جایی که در آن خبرهایی ازمبارزه وتشکل سیاسی وفرهنگی علیه شاه بود، دانشگاه‌ها بودند. دهه ۴۰تا ۵۰ سال‌های مهمی درتاریخ مبارزات مردم ما ‌می‌باشد. زیراگروه‌های مختلف و جدیدی خط‌مشی مبارزه مسلحانه را با رژیم شاه درپیش گرفتند که نهایتامنجر به دوجریان اصلی با ۲ایدئولوژی مختلف گردید فداییان با ایدئولوژی مارکسیستی ومجاهدین با ایدئولوژی اسلامی. هردوجریان درسال۵۰ ضربات کاری خوردند واما همین ضربات آنها را تبدیل به جریانی اجتماعی کرد.
عملیات مسلحانه، دستگیری‌ها، زندان‌ها واعدام‌ها جامعة خاموش ایران را به‌سرعت قطب‌بندی جدیدی کرد ودانشگاه‌ها وبخش روشنفکری جامعه با تمامی امکانات ذهنی وفرهنگی خود به حمایت از این دوجریان برخاستند.
سازمان مجاهدین خلق به‌دلیل اندیشه ناب واسلامی که ارائه داده بود وبه‌دلیل خط‌مشی وسیاستی که انتخاب کرده همچنین به‌دلیل مطابقت عمیق با بافت فرهنگی جامعه به‌سرعت بخش‌هایی ازجامعه را بخصوص بازار، روحانیون جوان، نویسندگان ملی وجریانات مترقی را به خود جلب کرد طوریکه علیرغم همه دستگیری‌ها وضربات کاری که به پیکر سازمان جوان وارد شده‌بود گام‌های بلندی در مسیر رشد اجتماعی خودش را برداشت.

اما درسال ۵۴ سازمان مجاهدین ازدرون دچارضربه اپورتونیست‌های چپ‌نما شد ظاهر این بود که یک سازمان ضربه‌ای درونی خورده است، اما این ضربه خیانت بار سازمان مرکزی مبارزه را هدف قرار داده بود به همین خاطر ابعاد تخریبی گسترده‌ای ایجاد کرد. درفاصله کوتاهی همه‌چیز علیه هرگونه مبارزه مسلحانه چرخید واماندگانی که در پرتو قهرمانی‌های مجاهدین و فدائیان به انزوا رفته بودند حالا با زبانی دراز مدعی هم ازکاردرآمده بودند. اعتماد توده‌ها خدشه‌دار شده‌بود رژیم شاه هم با تمام توان دنبال تبلیغات برای بقای خودش بود. ازطرفی یک جریان راست ارتجاعی که درپرتو درخشش ایدئولوژی مجاهدین حرفی برای گفتن نداشت و به محاق مطلق فرورفته بود وحتی با اظهار علاقه وسمپاتی به مجاهدین تلاش برای مطرح کردن خود می‌کرد، زیر سایه ضربه خیانت‌بار سال۵۴ سربرداشت، شبکه آخوندی هوادار خمینی با حمایت‌های آشکار و پنهان حکومت شاه علیه هرگونه ترقی‌خواهی و حرکت انقلابی بسیج شدند
خمینی البته به‌دلیل شرایط خاصی که در پهنه داخلی و بین‌المللی درآن سال‌ها حاکم شد توانست شیادانه خودرا همراه جنبش آزادیخواهانه مردم نشان دهد و در شرایطی که رهبران واقعی جنبش در زندان‌های شاه بودند بر حرکت میلیونی مردم سوارشود ورهبری یک انقلاب را بدزدد. عواملی که منجر به این سوءاستفاده بزرگ تاریخی شد عبارت بودند از:

عوامل داخلی

۱-شاه به‌شدت ضعیف شده‌بود وزیرضرب سیاست جدید کارتر وامریکا انتظارسازش وهمکاری با خمینی راداشت لذا به‌شدت درجهت رشد دادن وحفظ ونگهداری خمینی کوشش می‌کرد. سفارشات او به رئیس‌جمهور وقت فرانسه، ژیسکاردستن حاوی همین نکته است.
۲- جنبش ترقی‌خواهانه مردم ایران که دررهبری آن مجاهدین قرارداشتند به‌دلیل ضربه خیانت بار اپورتونیستی درداخل به‌شدت ضعیف شده‌بود و این خلاء بهترین فرصت را درسینی طلایی به خمنیی تقدیم کرد.
۳- شبکه آخوندی که درسایه پرتو ایدئولوژی مجاهدین به حاشیه رفته بودند درضدیت با انقلاب و ترقی‌خواهی فعال‌شده وبه‌عنوان بازوهای خمینی فعال شدند

عوامل خارجی

۱- سیاست جدید امریکا یعنی حقوق‌بشرکارتر، دست شاه را در سرکوب عریان بست و آخوندها فرصت‌طلب و عافیت‌جو امکان مخالف خوانی پیدا کردند.
۲- بندوبست امریکا با باندخمینی در نوفل لوشاتوی فرانسه باهدف عقب راندن جنبش ریشه‌دار مسلحانه مجاهدین وروی‌کار آوردن جریان سازشکاری که سیستم وابستگی را به‌هم نزند، بخصوص درزمینه ارتش، نفت وبازار منجر به حمایت‌های آشکار و پنهان امریکا از خمینی شد
به دلائل فوق جنبش وتظاهرات وراهپیمایی‌ها در ۲۲بهمن باعث سرنگونی شاه شد وخمینی قدرت را به‌دست گرفت

ب‌: فازسیاسی فازبقا وحیات جنبش وافول حاکمیت ارتجاع

فازسیاسی ۲۲بهمن ۵۷ شروع وتا ۳۰خرداد۶۰ به‌مدت ۳۰ماه ادامه داشت دراین مدت خمینی تنها یک هماورد داشت وآنهم مجاهدین بودند. نیروهای دیگر موجود، به‌دلیل نداشتن یک رهبری منسجم و به‌دلیل نداشتن تحلیل درست ازخمینی وتهدید بنیادگرایی رژیم او و به‌دلیل نفوذ قدرتمند و سابقه‌دار شوروی در جریانات مارکسیستی عملاً به دنباله‌روی از خمینی کشیده شد و درواقع دردام تخیل‌ها و نقشه‌های خمینی افتاد وبه جای ایفای نقش جدی آزادیخواهانه تبدیل به هیزم بیاری برای عوامل سرکوب رژیم شد. البته رژیم وحشی آخوندی آنها را نیز از تیغ سرکوب مصون نگذاشت و برای همیشه ازدورخارج کرد.
اما رهبری مجاهدین توانست دراین ۳۰ماهه بادنبال کردن یک خط‌مشی سیاسی علمی، گسترده وهوشیارانه جان جدیدی برای جنبش نوپای آزادیخواهانه ایجاد کند. جنبش ملی مجاهدین پابه عرصه وجود گذاشت.
علت حیات، گسترش سریع وبقای مجاهدین که درحقیقت پیروزی اندیشه آنها برراست ارتجاعی وخمینی بود به عوامل زیربرمی‌گشت:

۱- مجاهدین برخوردارازرهبری مسعود رجوی بودند. یک رهبری آزموده شده، با کوله باری از ۱۴سال هدایت مبارزه در سخت‌ترین شرایط و درزندان وبخصوص بعد ازضربه ۵۴ که صلاحیت بی‌همتای خودش را در رأس جنبش ترقی‌خواهانه مردم ایران اثبات می‌کرد

۲- تشکیلاتی بسیارمنسجم، فداکار و مجرب که تجارب ۱۴ساله زندگی مخفی وزندان‌ها را با خودداشت
۳- تحلیل درست شرایط یعنی هدف گرفتن تضاد اصلی جامعه یعنی ارتجاع و مقهورنشدن به دودودم‌های خمینی ساخته مانند جنگ ضدمیهنی و جنگ با امریکا وامپریالیسم و سمت دادن همه انرژی‌ها برای خواست مبرم آزادی و استقلال مقدم بر هرموضوعی دیگر.
۴- به‌جرئت می‌توان گفت که ازهمان روزاول پیروزی انقلاب تا ۳۰خردادروزانه بین مجاهدین وخمینی ده‌ها موضوع جنگ سیاسی وایدئولوژیک مغلوبه بود ماحصل این جنگ تمام عیار رشد جنبش به نفع مجاهدین ونامشروع شدن خمینی بود.
درتمامی این ۳۰ماه سازمان مجاهدین توانست به عالی‌ترین شکل وبه دمکراتیک‌ترین شکل ممکن حریف را درصحنه‌های مختلف ایزوله کند هرروز این ۳۰ماهه می‌توانست روز آخرحیات مجاهدین باشد چراکه حریف یعنی خمینی تمامی قدرت سیاسی واجتماعی ومذهبی را یکجا دردست خود داشت وهرلحظه اراده ‌می‌کرد ‌می‌توانست تمامی حریف‌ها وبخصوص حریف اصلی واپوزیسیون واقعی خودش را ازدورخارج کند.
درشطرنج بینهایت پیچیده سیاسی ایران، جنگ واقعی سیاسی واجتماعی بین جنبش حق‌طلبانه به رهبری مسعود رجوی ومجاهدین ازیک‌طرف وازطرف مقابل دیکتاتوری ازگور بیرون جهیده خمینی بود
دراین ۳۰ماهه مجاهدین به‌دلیل برخورداری ازایدئولوژی اسلام انقلابی ووبرخورداری ازتشکیلاتی گسترده وپایگاه مردمی خود مطلقاً تسلیم سیاست‌های سرکوبگرانه ودجالیت‌های خمینی نشده وبا وفاداری به اصول وخط‌مشی ایدئولوژیک سیاسی خود ریشه‌های خودرا درجامعه ایران گسترش دادند
دفتر‌ها وستادهای سازمان درسراسر ایران و سخنرانی‌های رهبری مجاهدین به مناسب‌های مختلف وپخش اعلامیه‌ها وکتاب‌های سازمان روزانه مجاهدین رابیشتر به‌عنوان تنها هماورد خمینی نشان می‌داد.
دراین ۳۰ماه، ۳عنصر خیلی برجسته باعث ارتقا جنبش وجلو افتادن مجاهدین ازخمینی شد

ج‌: سه عنصر کلیدی رشد واعتلای مجاهدین

۱- سخنرانی‌ها و میتینگ‌های مجاهدین وبخصوص مسعود رجوی
۲- کلاس‌های تبیین جهان وگسترش آن درسراسر ایران
۳- نشریه مجاهد وتوزیع گستردة آن به‌وسیله میلیشیا
بدینوسیله حضورمجاهدین درصحنه‌های سیاسی روزمره بخصوص درانتخابات مجلس وریاست جمهوری وقانون اساسی یک گام کیفی پیروزی جنبش را برارتجاع تضمین کرد
اگر به خواست ویا برنامه‌ریزی‌های خمینی بود می‌خواست درهمان روزهای اول با بهانه قراردادن یک حرکت حساب‌نشده ویا یک چپ‌روی، مجاهدین را دریک کارزار نظامی درب‌وداغان کند همان دامی که برای فداییان گسترد وآنها رادرشمال، گنبد و… به درگیری مسلحانه کشاند وفضارا برآنها بطور زودرس بست‌.
یکی دیگر ازشاهکارهای رهبری وتشکیلات مجاهدین این بود که فازسیاسی را که خمینی می‌خواست درهمان ماه‌های اول به‌سرعت با بهانه‌های مختلف جمع کند وسرکوب نظامی خودش را شروع کند با هوشیاری وبا فرمان پذیری ودرک وفهم بسیاربالا به ۳۰ماه طولانی کنند این خودش یکی ازرازورمزهای ماندگاری وبقا مجاهدین شد که توانستند پروسه عدم مشروعیت خمینی را دراین ۳۰ماهه شبانه روز دراقشارمختلف مردم ایران به اثبات برساندند

د:۳۰خرداد سرفصل پایان حرکت مسالمت‌آمیز وشروع مقاومت مسلحانه

روز ۳۰خرداد ۶۰جمعیت نیم میلیونی مجاهدین درتهران و انبوهی تظاهرات مسالمت‌آمیز درشهرهای مختلف ایران، توسط پاسداران خمینی به گلوله بسته شد
رژیم ارتجاعی نشان داد که دیگر توان تحمل آخرین قطرات دمکراسی را نیز ندارد. سرکوب عریان درخیابان‌ها شروع شد
روز ۳۰خرداد صدها شهید وهزاران مجروح و دستگیری درسراسر ایران توسط پاسداران انجام شد خمینی به این وسیله خود بطلان مشروعیت سیاسی خودش را مهرکرد.
مجاهدین البته بدون هرگونه آمادگی قبلی از ۳۱خرداد مجبور به مقاومت انقلابی شدند. این شروعی بود که بعدها خودرا درهیئت ارتش آزادیبخش ملی و استراتژی هزاراشرف ویگان‌های شورشی خودرا نشان داد.
چند روز قبل از۳۰خرداد، مجاهدین توانسته بودند که اولین رئیس‌جمهور خمینی را ازاو جدا کرده واو که درخطر دستگیری و شکنجه برای تسلیم قرارداشت را درخانه‌های امن مجاهدین پناه دهند همزمان روزانه ده‌ها وصدها نفر ازمجاهدین بدون آنکه اسم خودرا نیز فاش کنند به جوخه‌های اعدام سپرده ‌می‌شدند. رژیم ددمنش با استفاده ماکزیمم از اعدام‌های علنی ودستگیری‌های کلان درصدد ایجاد رعب در جامعه بود و به‌شدت به‌دنبال ضربه زدن به رهبری جنبش نقشه ‌می‌کشید.
همه‌چیز زیر شدیدترین سرکوب‌ها قرارگرفت با نامشروع شدن حکومت خمینی زمان تشکیل آلترناتیو توسط مجاهدین فرارسیده بود.
دراین جا بودکه رهبری مجاهدین مسعود رجوی درتیرماه۶۰ اولین جلسه شورای ملی مقاومت ایران را درتهران را بااندک اعضایی که درآن شرایط امکان حضور داشتند تشکیل داد و این یک ضربه سیاسی جانانه به رژیم بود
درمرداد ماه۶۰ رهبری مجاهدین دریک عملیات فوق‌العاده حساس وبزرگ ازقلب پایگاه یکم هوایی رژیم با قدرتمندی تمام به پاریس پرواز کرد
این کارهم درزمره کارهای ۳۰ماهه فازنظامی و ناشی ازهوشیاری، درایت وعمق ژرف‌بینی سیاسی رهبری جنبش بود چراکه با اصل قراردادن تداوم رهبری جنبش دنبال راه‌حل‌های جدید برای استقرارآلترناتیوبود

ه‌: چرا شورای ملی مقاومت دیرپاترین ائتلاف درتاریخ ۱۵۰ساله مبارزات مردم ما می‌باشد؟

بی‌شک شورای ملی مقاومت تنها شورا وائتلافی است که طی ۱۵۰سال گذشته بدون شکاف وشقه وانشعاب با پای بندی با اصول وپرنسیپ‌های مبارزاتی، باوفاداری به خون شهدا وآرمان آنها راه خودرا پیموده است وهرگاه نیز که فردی مثل بنی صدر که رئیس‌جمهور منتخب شورا بود و یا مثل قاسملو که عضوشورابود، راه سازشکاری وخیانت به سمت رژیم خونخوار را بازکرده وازمبارزه ابراز خستگی کرده‌اند باکمال افتخار شورا آنهارا بی‌هیچ حسابگری اخراج‌کرد.

و: رمز وراز ماندگاری شورا چه بوده است؟

باید به چند عامل وعنصر اساسی درشورا اشاره کرد:
۱- مسئول شورای ملی مقاومت آقای مسعود رجوی همه‌چیز خود وهمه دستاوردهای سازمان مجاهدین را هزینة بقای شورا کرد درهمین پروسه بود که خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور منتخب شورا شدند وازهمه مسئولیت‌های سازمانی استعفا دادند.
۲- مناسبات دمکراتیک و واقعاً شورایی دردنیای سیاست ایران وبلکه در جهان طوریکه درمعیارهای معمولی سیاسی قابل‌فهم نبود مثلاً دررای‌گیری‌ها هرسازمان وهرفرد هرکدام یک رأی مخفی ومساوی داشتند یعنی سازمانی مثل سازمان مجاهدین با ده‌ها هزارشهید وهزاران زندانی ویک تشکیلات عریض وطویل درمنطقه وسراسرجهان یک رای داشت ویک شخصیت سیاسی نیز یک رأی داشت. نقطه‌کانونی وفاداری اعضا به شورا به آن، این بود که همه برای پرداخت وقیمت دادن آمده بودند والگوی آنها نیز مسئول شورا و رئیس‌جمهور شورا بود.
۳- همه سازمان‌ها وشخصیت‌های شورا دل درگروی مبارزه با رژیم آخوندی داشتند ومبارزه با تمام باندهای این نظام را درهرشرایطی سرلوحه کارخود قرارداده بودند
۴- استقلال ایدئولوژیک و سیاسی هرسازمان وهرشخصیت شورا برسمیت شناخته‌شده است ولی درعین‌حال همه به مصوبات شورا پای بند بوده وخط وخطوط مصوب را درهمه شرایط پیش ‌می‌بردند.
۵- این شورا به‌عنوان آلترناتیو رژیم خمینی آماده بوده است که بعد ازسرنگونی رژیم، دولت موقت را تشکیل داده وبه تعهدات خود درقبال برپایی مجلس مؤسسان جهت تدوین قانون اساسی اقدام کند وملتزم به تعهدات خودش درقبال مردم بوده است. دراین ۴دهه درهمه شرایط سخت ودشوار آزمایشات سهمگین صداقت و فداکاری خودش را پس داده است.
این شورا درعمرطولانی خود که نزدیک به ۴دهه است بقای خودرا دروفاداری به اصول مبارزانی وپرداخت قیمت یافته است. باشدکه درفردای سرنگونی رژیم آخوندی، درقدرت نیز آزمایش تاریخی خود درقبال تاریخ ومردم ایران را به‌خوبی پس دهد. تمامی آرزوهای آزادیخواهانه مردم ایران از مشروطه، جنبش میرزا کوچک خان، جنبش مصدق وطالقانی وحنیف نژاد وجزنی وپاک نژاد اکنون در این شورا به سمت ایرانی آزاد وآباد تبلور یافته است که البته با تمام توان به حرکت تکاملی‌اش در ادامة جنبش‌های پیشین ادامه خواهد داد.
دکتر حسین فرصت
  • لینک افشاگری درکتر حسین فرصت 

پیش بسوی قیام   سراسری ، ما بر اندازیم#  کانونهای شورشی در شهرهای ایران #  
اعتصاب واعتراض و تظاهرات#  سرنگونی رژیم  #  اتحادوهمبستگی  
   مرگ_بر_دیکتاتور   #IranRegimeChange  

مطالب ما را در وبلاک خط سرخ مقاومت ودر توئیتر @bahareazady دنبال کنید