قیام آبان، آزمون استراتژیهای مدعی سرنگونی
در پهنه سیاسی ایران، برای مقابله با دیکتاتوری رژیم آخوندی، تاکنون استراتژیهای گوناگونی مطرح شده است. هر یک از این استراتژیها، اصولی را مبنای کار خود قرار داده و تاکتیکهای مبارزاتی خود را عرضه میکنند. کدام استراتژی درست است و ما را به مقصود میرساند؟ با در پیش گرفتن کدام راه حل عملی است که میتوان بر دیکتاتوری حاکم بر ایران غلبه کرد و راه را برای رسیدن به یک ایران دمکراتیک و آزاد و رها باز نمود؟ بیشک تا زمانی که این رژیم باقی است، مشکل بتوان اثبات کرد که کدام راهکار واقعی و درست است. اما قیام آبان، صحنه پراتیک آزمایش استراتژیهای مطرح شده بود و به میزان زیادی نشان داد که استراتژی واقعی کدامست و کدام راهکارهای عملی است که به واقعیت صحنه نزدیکتر است.
امروزه برای مقابله با رژیم آخوندی، بعضی گروهها و مدعیان مبارزه با دیکتاتوری راه حل مبارزه مدنی و هرگونه پرهیز از خشونت را ترویج میکنند و بعضی تنها راه مقابله با این رژیم را قهرآمیز و مسلحانه میدانند.
بحث استحاله و رفرم برای۴ دهه هست که در ایران روی میز است و در هر سرفصلی مانند آمدن رفسنجانی و خاتمی بعضا خیلیها را هم فریفته است. هنوز بعضی جریانات، بر این باورند که این رژیم استحالهپذیر است و قابلیت رفرم دارد و استراتژی حرکت خود را بر این اصل قرار دادهاند که از مبارزات قهرآمیز دوری گزیده و صرفا با شیوههای نرم که اسم آنرا مبارزه مدنی گذاشتهاند به کارشان ادامه دهند.
چنین جریانات یا اشخاصی، جدای از اینکه سابقه آنها چیست واینکه در طول ۳۰سال گذشته کجا بوده و چکار کردهاند، امروزه با سرلوحه قرار دادن گاندی، مارتین لوترکینگ، یا ماندلای پس از آزادی، نسخههای مبارزه مدنی برای ملت ایران میپیچند و هر جریانی را که بدنبال براندازی قهرآمیز این رژیم هست را تخطئه مینمایند.
در مورد این مدعیان مبارزه مدنی، بدون وارد شدن به سابقه کار آنها، و یا روابطی که با اتاق فکرهای وزارت اطلاعات دارند، به ماده کار آنها و رهنمودهایی که برای مبارزه با این رژیم دادهاند میپردازیم.
بخش داخل کشوری صاحبان استراتژی نرم، معتقدند که باید با نقد دستگاه سیاسی کشور، مردم را آگاه کرد و با متینگهای اعتراضی آرام، خواستههای خود را بگوش حاکمیت رساند. و آنقدر ادامه داد تا اگر شرایط عوض شد حتی با شرکت در انتخابات مجلس به شیوه پارلمانتاریستی، خواستههای خود را در مجلس دنبال کرد.
بخش خارج کشوری صاحبان استراتژی نرم، معتقدند با تاکتیک شعارنویسی، اسکناسنویسی، بوقزدن در خیابانها،کمپینهای آببازی در پارکها، کمپین چهارشنبههای سفید و امثال آن، میتوان بین مردم وحدت ایجاد کرد و با شعار میدان میلیونی، در انتظار آن صبح رویایی هستندکه چنین تجمعات میدان میلیونی شکل گرفته و رژیم ساقط شود.
مجاهدین تنها سازمان سیاسی کشور هستندکه بعد از ۳۰خرداد سال۱۳۶۰ خط مشی خود را بر مبارزه مسلحانه قرار داده و تاکنون در این مسیر حرکت کردهاند. زیرا در فاز سیاسی، همه گونه نرمش و ملاحظهای را در مقابل رژیم آخوندی انجام دادند. و سعی وافری نمودند که با مبارزات سیاسی و مدنی کار خود را پیش ببرند.
در این دو سال، به مبارزه پارلمانتاریستی جواب مثبت دادند و حداکثر توان خود را هم در این زمینه بخرج داده و رنجهای آنرا متحمل شدند. اما خمینی که به دادن آزادیهای مدنی معتقد نبود، نگذاشت حتی یک نفر از اعضای گروههای سیاسی موجود به مجلس راه پیدا نمایند. آن چند نفر ملیگرایی مانند بازرگان هم که بخاطر نقش اولیه آنها در تشکیل اولین دولت انقلاب به مجلس راه پیدا کرده بودند، خمین حزب آنها را منحل کرد و خود آنها را نیز نگذاشت در دورههای بعدی وارد مجلس شوند.
اگر کسی امروزه هنوز دم از مبارزه مدنی میزند، یا رژیم آخوندی را خوب نشناخته و یا با این تاکتیک میخواهد در مسیر مبارزه اصلی، که مبارزه قهرآمیز میباشد سنگاندازی کند. پیشینه همه افراد و جریانات سیاسی کشور در تاریخ ایران و اذهان ملت ثبت است و فراموش نمیشوند. عمده این مبلغان مبارزه مدنی کسانی هستند که تا چند سال پیش در درون همین رژیم بودهاند و در پستهای حکومتی و اطلاعاتی قرار داشتند و امروزه در آمریکا واروپا، در نقش اپوزسیون وارد شدهاند. اما همین اپوزسیوننماها، سیاستشان این است که با مخالف و انتقاد به رژیم، نوک تیز حملهشان را بر علیه اپوزسیون برانداز مجاهدین قرار دهند. در واقع نمیتوان به این افراد، حتی نام اپوزسیون یا جریان سیاسی اطلاق کرد، زیرا دنباله خود این رژیم هستندکه در خارج کشور اهداف رژیم را دنبال میکنند.
در این میان، فردی بنام رضا پهلوی هم هست که تا قبل از قیام دی۹۶ اساسا هیچ فعالیت سیاسی نداشته و بدنبال زندگی خود بود. اما بعد از قیام دی۹۶ او هم به میدان آمده و با انجام مصاحبهها و دادن پیامهای نوبهای، تغییر این حکومت را دنبال میکند. بدون ریز شدن در سابقه افرادی که خود را منتصب به خط سلطنت میدانند، و بدون ریز شدن در ساختار تشکل سیاسی او، به استراتژی مطرح شده از جانب او کار داریم. قشر سلطنتطلب نیز با همه طیفهای آن، استراتژی خود را بر این قرار دادهاند تا بر موج ناررضایتی مردم سوار شده و در یک صبح رویایی جمعیت میدان میلیونی شکل گرفته و با الگوی انقلاب مصر، یا میدان ونسسلاس پراگ، این حکومت سرنگون گردد.
در قیام سال ۸۸ که بر سر تقلب در انتخابات، شعله کشید، مدعیان مبارزه مدنی گفتند که قشر محروم و فرودستان جامعه، با اصلاحطلبان هستند. اما در قیام دی۹۶ با شعار اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا، خط استحاله و اصلاحطلبی مرد و به پایان رسید. اما جسد آن از میدان جمع نشد و هنوز، بعضی بدنبال آن بودند تا با تکیه بر اصلاحطلبان، راه مفری باز شود. اما در قیامآبان ۹۸، همه سنگها باز شد و بر همگان روشن گردیدکه بین باند روحانی و خامنهای هیچ تفاوتی نیست و هر دو باند حداکثر تلاششان برای حفظ همین حکومت و عمود خیمه نظام است. بر همگان روشن شد که روحانی و دولتش و باندش، وقتی که پای سرنگونی نظام در پیش باشد با حداکثر تهاجم وارد شده و با تانک و هلیکوپتر هم شده به مردم معترض شلیک میکنند.
بعد از گذشت دوهفته از قیام آبان، هنوز دستگیریها ادامه دارد و نیزارهای ماهشهر از اجساد قتلعام شده تخلیه نشده. هنوز صدها کشته در سردخانهها هستندکه به خانوادههایشان تحویل نمیدهند. هنوز اینترنت بخشی از شهرهای کشور قطع است و در شیراز و دیگر شهرهای شورشی، تجمعات ۴نفره را هم به رگبار میبندند.
اینها همه صحنههای آزمایش استراتژیهای اعلام شده از جانب نیروهای سیاسی است. در قیام آبان، نشان داده شد که تنها و تنها استراتژی واقعی و کارآ همان استراتژی تشکیل کانونهای شورشی است. این قیام نشان داد که رژیم بسیار وحشیتر از آن است که تحمل تجمعات اعتراضی مردم را داشته باشد و مردم ایران حتی فرصت آنرا پیدا نمایند که مانند میدان تحریر بغداد، در محلی تجمع نمایند. استراتژی کانونهای شورشی امری اختراعی نیست، بلکه حاصل تجربیات ملتهای دیگر است که امروز به ما رسیده. و به ما میآموزد که وقتی دیکتاتور با تمام توانش، همه راههای مبارزه مدنی را بسته، و اختناق و سرکوب را بطور سراسری بر همه شهر و روستا و اداره و کارخانه، مستولی کرده، تنها با تشکیل کانونهای شورشی است که میتوان بر سینه شب تاخت و مراکز رژیم را به آتش کشید و حرکتهای مردمی را سمت و سو داد تا ارکان رژیم را سوزانده و نابود نمایند.
در توئیتر با نام Bahar iran@ ما را دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور ge#IranRegimeCha