آثار هلاکت قاسم سلیمانی در نظام ولایت فقیه: مصاحبه الریاض با هادی روشن روانی
سؤال1: قتل قاسم سلیمانی به چه معنی است ... و آیا صحنه داخلی ایران تغییری خواهد کرد؟
پاسخ: قاسم سلیمانی متولد اسفند مارس 1957 در روستای قنات ملک از توابع استان کرمان است. که در سال 1979 با حاکمیت خمینی وارد سپاه پاسداران شد. و در سال 1980 فرمانده سرکوب مردم کردستان با استفاده از پاسداران کرمانی (غیر محلی) جنایت سنگین کرد. و با شروع جنگ ضد میهنی با عراق ابتدا فرمانده تیپ ثارالله و مدتی بعد این تیپ تبدیل به لشگر ثارالله شد، در این جنگ بزرگترین جنایت را دربردن جوانان زیر 18 سال بهطور گسترده بر روی میدانهای مین بعنوان مین پاککن برد. قاسم سلیمانی از سال 1997 فرمانده سپاه قدس در حالی شد که بعد از دادگاه میکونوس و محکومیت سران رژیم، بهناچار سپاه قدس از ترور و گروگانگیری در اروپا و آمریکا تغییر جهت به کشورهای مسلمان و بهویژه منطقه میداد که قاسم سلیمانی طراح دخالت در کشورها شد اولین اقدام قاسم سلیمانی در فرماندهی سپاه قدس در سال 1997 حسین الحوثی را که از سال 1991 با سپاه قدس رابطه داشت و در چارچوب حزب حق فعالیت سیاسی میکرد از این حزب جدا کرد و «جمعیت جوانان مؤمن» را تشکیل داد که بدنبال سازماندهی آنها بر اساس الگو حزبالله لبنان در صعده یمن بود. بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001 قاسم سلیمانی در يمن “جمعيت جوانان مؤمن“ را تا آن زمان در وحدت با دولت يمن فعاليت میکردند, سمت سوي ضد آمريكائي داد که یکی از محورهای جنایات قاسم سلیمانی در این سالیان با حوثیها در یمن است. و در پروسه چندساله آن را به یک نیروی نیابتی رژیم تبدیل کرد، با القاعده رابطه برقرار کرد و ترانزیت تروریستها از ایران را فراهم کرد ازجمله ترانزیت تروریستهای 11 سپتامبر. قاسم سلیمانی از سال 2003 مسئولیت حاکمیت رژیم آخوندی در عراق را با استفاده از 32000 عراقی حقوقبگیر از رژیم طراحی و در این سالیان حاکمیت عراق را با آنها پیش برد و با ابو مصیب زرقاوی وابسته به القاعده حکومت اسلامی عراق را شکل داد که بعد با طرح آزادی ابوبکر بغدادی از زندان عراق و آزادی اسرای القاعده در سوریه توسط بشار اسد، داعش را راهاندازی کرد. بهطور خلاصه میتوان گفت: حاکمیت رژیم آخوند روی دوپایه سرکوب و تروریزم در این سالیان بوده و قاسم سلیمانی محصول یک و پرورشیافته این دستگاه است و لذا بیجانشین است و اینیک ضربه استراتژیک به خامنهای محسوب میشود و حتماً در یک ضربه جدی در بی آیندگی این رژیم است
سؤال2: موشکهای بالستیک ایران پایگاه نظامی آمریکایی عین الاسد در عراق را هدف قرار داده است. چه سناریوهای پیچیدهای انتظار میرود در آینده رخ دهند ؟
پاسخ: حمله موشکی رژیم به پایگاه نظامی عین الاسد تنها پیچیدگی که داشته این بود این روزها به طنز میگویند حمله بود که هم ترامپ راضی است و هم خامنهای و سلیمانی! رژیم آخوندی از ابتدای روی کار آمدن بقای خود را در تئوری «النصر و بالرعب» دنبال کرده و سرکوب و تروریزم دو ابزار آن است. هستهای، موشکی، تروریزم همه و همه برای ایجاد ترس در منطقه و سطح بینالمللی است که پای خواستههای رژیم بیایند. در همین رابطه بعد از بردن سپاه در لیست تروریستی و برداشتن معافیتهای نفتی، خامنهای با قاسم سلیمانی به این نتیجه رسیدند که با تحریمها روی پاشنه آشیل نظام دست گذاشتهاند در مقابل ما بایستی روی پاشنه آشیل منطقه که امنیت است متمرکز شویم و با این قدرتنمایی جنگ ایجاد نمیشود بلکه به ما امتیاز خواهند داد! با این تئوری به کشتیها حمله کردند، چون قاطعیتی در مقابل خود ندیدند قدم بعدی را برداشتند و پهپاد آمریکا را موردتهاجم قراردادند چون پاسخ آنها داده نشد مطمئنتر شدند که جنگ نمیشود و لذا آرامکو را موردتهاجم قراردادند. و با همه اینها این پیام را میدادند که اگر نفت ما صادر نشود نفت بقیه کشورها هم صادر نخواهد شد! با تزلزلشان در عراق و لبنان که شیعهها که همواره خامنهای – سلیمانی آنها نیروی خودشان میدانستند در مقابلشان قرار گرفت با همین تئوری به سفارتخانه آمریکا در بغداد با الگوی گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران در سال 1979 حمله کردند که موفق نشدند و قاسم سلیمانی برای پیش برد این خط وارد عراق شد. که برخلاف تصور خامنهای – سلیمانی به هلاکت رسید. از این برخورد قاطع تئوری «نه جنگ نه مذاکره» که خامنهای میداد، شکست خورد و در جلسات متعدد که شورای عالی امنیت رژیم برگزار شدند، علیرغم تمامی شعارهای «انتقام سخت» همه اعضا جا زدند و ترسیدند و نتیجه یک حمله سمبلیک موشکی شد که بجای ابهت و قدرت نشان دادن رژیم، زبونی و ترس و وحشت آن را نمایان کرد. لذا تا زمانی که رژیم احساس کند که قاطعیتی در مقابل جنایاتش هست، هیچ غلطی نمیکند.
سئول3: بعد از تشدید تنش بین تهران و واشنگتن در پی قتل سلیمانی ، آیا انتظار میرود که جنگ مستقیم بین آنها دربگیرد؟
پاسخ: خامنهای در بنبست جدی گرفتار است قیام آبان 98 اوج تنفر اجتماعی مردم از نظام ولایتفقیه است اعتماد اجتماعی به صفر نزدیک شده است. از کسر بودجه بین 150 تا 200هزار میلیارد تومان در بودجه سال آینده ارزیابی میدهند، از طرف دیگر خمینی دجال و بعد خامنهای با شعار حمایت از مستضعفین اقشار پائین جامعه را بعنوان بسیج نیروی سرکوب و جنگش کرده بود که در این قیام این اقشار علیه او بر خواستند (شورش گرسنگان نامید شد) که بعد از قیام ریزش شدید در نیروهای سرکوبگرش ایجادشده است. از طرف دیگر هر نوع ولایتفقیه بقای خودش را در نیروهای سرکوبگر بنیادگرا میداند که از شعارهایی که تاکنون داده کوتاه بیاید چنانکه در پاسخ به هلاکت قاسم سلیمانی در همین حمله موشکی، مورد تمسخر نیروهای خودش اعم از داخل ایران و یا نیروهای نیابتیاش در کشورها شده است. این بنبست نه راه پیش به او گذاشته و نه پس. خامنهای و جنگ مستقیم را پایان نظامش میداند و از طرف دیگر شب و روز در وحشت قیام دیگری است. در این وضعیت بحرانی هر چیز ممکن است.
سئوال4: اسماعیل قاآنی فرماندهی نیروی قدس را به جانشینی سلیمانی به عهده گرفت؛ او چه چیزی دارد که ما از آن مطلع نیستیم؟
پاسخ: سرتيپ پاسدار اسماعيل قاآنی اکبر نژاد متولد 1954 شهر بجنورد (در خراسان شمالی) است. بعد از پیروزی انقلاب و در اواخر سال ۵۸ به عضویت سپاه درآمد. در سرکوب مردم کردستان 1980 شرکت داشت و در جریان جنگ ضد میهنی فرمانده تیپ زرهی 21 امام رضا نیشابور بود، بعد از جنگ رئیس اطلاعات ستاد مشترک سپاه شد. با تشکیل سپاه قدس در 1990 فرمانده سپاه چهارم قدس به نام قرارگاه انصار شد. (که این قرارگاه عملیات در افغانستان و پاکستان و عملیات تروریستی در نقاط دیگر را دنبال میکرد) و قاآنی سالیان است جانشین قاسم سلیمانی بوده است. اما چه در داخل فرماندهان سپاه قدس و چه در نیروهای نیابتی سپاه قدس در عراق، لبنان، سوریه و یمن ... جایگاه قاسم سلیمانی را ندارد و مشکل خامنهای هم در معرفی وی بعنوان فرمانده سپاه قدس این بود که فرماندهان و نیروها او را پس بزنند و در همین رابطه تصریح کرد که با قاآنی همکاری کنند.
سئوال5: روزبهروز اوضاع داخل ایران ملتهب میشود؛ با توجه به شرایط کنونی، آینده اوضاع سیاسی چگونه خواهد بود؟
پاسخ: رژیم ولایتفقیه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی در سیاهچاله سرنگونی است زیرا
- بهراستی قاسم سلیمانی جانشین واقعی و شماره 2 رژیم بود کسی نمیتواند جای او پر کند،
- صدور ارتجاع و تروریسم از آغاز سپر حفاظتی و لازمه بقای ولایتفقیه بوده است. قیام در عراق و لبنان با سمت سوی ضد دخالت رژیم عمق استراتژیکی و حفاظتی نظام ولایتفقیه را (که بارها خامنهای در سخنرانیهایش نفوذ در آنها نماد قدرتش میدانست) در زیر پایش به لرزه درآورده است
- فلاکت اقتصادی، تنفر اجتماعی، ریزش شدید نیروهای سرکوبگرش در بالا و پائین نظام که قیام آبان نوامبر 2019 در 31 استان و 190 شهر سرنگونی را جلوی چشم ولایتفقیه مجسم کرد و در حال حاضر هرروز در وحشت قیام سنگینتر هستند
- تشتت و اختلافات درونی در تمامی سطوح رژیم که در مسئله جنایت شلیک به هواپیمای اکرانی بعنوان یک نمونه یک می نیمم هماهنگی هم در مورد دروغی که بهویژه خامنهای و روحانی میگویند ندارد. درحالیکه بعد از اثبات این جنایت که خامنهای و روحانی میخواهند دورغشان را با دروغی دیگر بپوشانند و میگویند تا 10 ژانویه اطلاع نداشتند، پاسدار امیرعلی حاجیزاده فرمانده هوافضا اعلام میکند که من از لحظه اول اطلاع داشتم و همان موقع از توی ماشین خبر را دادم (یعنی گزارش به فرمانده کل قوا) این رسوایی نمونهای از تشتت در درون کل این نظام است
بنابراین اکنون رژیم در سیاهچالهای فرورفته که انتهای آن سرنگونی است به هر خش و خاشاکی چنگ خواهد زد ولی با هر اقدامی بیشتر به سرنگونی نزدیک میشود و مردم و مقاومت ایران بهزودی آن را به زوال دان تاریخ میفرستند.
سئوال6: معنای فعال کردن ماشه در رابطه با برجام چیست؟
پاسخ: وزرای خارجه فرانسه، آلمان و انگلستان (معروف به گروه E3) روز سه شنبه 14 ژانویه 2020 در یک بیانیه مشترک با اشاره به خواست خود در نجات برجام اعلام کردند که بعداز اعلام رژیم بر گام پنجم در نقض برجام چاره دیگری برایشانه" جز تشکیل کمیسیون مشترک در کادر ساز و کار حل اختلاف در انطباق با پاراگراف 36 برجام (که مکانیسم ماشه نام دارد) نمانده است.
رژیم آخوندی که بعداز اجرای برجام هیچگاه مهندسی هسته ای (ساخت کلاهک هسته ای) و ساخت موشک ها با توان حمل کلاهک تعطیل نکرده بود و فقط طبق برجام محدودیت در تولید اورانیوم غنی شده از سطح 3.67 درصدی و زیر مرز 300 کیلو را همراه با محدودیت در تعداد سانتربفیوژها را پذیرفته بود، از ماه می 2019 اعلام کرد که در 5 گام این محدودیت ها رعایت نمیکند مگر اینکه تحریم های اعمال شده توسط آمریکا را کشورهای اروپا جبران کنند. در مقابل کشورهای اروپایی تلاش داشتند که رژیم پای مذاکرات در مورد منطقه و موشکی بیایند که در روح قرارداد برجام آمده و رژیم قول در برجام تعهد به ادامه مذاکرات را داده بود ولی بدون اعتنا به درخواست اروپا تمامی محدودیت های پذیرفته شده یکی پس از دیگری نقض کرد یعنی میزان ذخیره غنی سازی از مرز 300 کیلوگرم را کنار گذاشت و شروع غنی سازی بالاتر از سطح 3،67 درصدی و در اوایل نوامبر 2019 از سر گیری فعالیتهای غنی سازی در سایت زیرزمینی "فردو" را اعلام و روز 5 ژانویه 2020نیز تصمیم گرفت دیگر محدودیت تعداد سانتریفوژها را مراعات نکند. به این ترتیب از برجام فقط نظارت آژانس باقی مانده است.
ارزیابی کارشناسان این است که عدم محدودیت ها قبلی با افزایش تدریجی سانتریفیوژها در گام پنجم به ارژیم امکان میدهد در سال 2020 به مقدار اورانیوم لازم اورانیوم غنی شد برای ساختن یک بمب اتمی برسد،
تصمیم اتحادیه اروپا به فعال كردن مكانيزم ماشه از سوي سه كشور اروپايي قدم اولیه لازم در مسیر درست است که باید با قدمهای بعدی برای مکانیزم ماشه عملی شود تا با اعمال مجدد شش قطعنامه شوراي امنيت ملل متحد از دست يابي فاشيسم ديني به سلاح اتمي و تجاوزات منطقه اي آن جلوگیری شود.
خانم مريم رجوي، رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران بارها منجمله در 14 ژوييه 2015 بعد از توافق اتمي هشدار داد: «دور زدن شش قطعنامه شوراي امنيت راه فريبكاري ملايان و دستيابي آنها به بمب اتمي را باز ميگذارد.... هر توافقي بايد متضمن تعطيل كامل پروژه هاي غني سازي و بمب سازي رژيم و همچنين خلع يد از رژيم در سراسر منطقه خاور ميانه پافشاري باشد. »
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در توئیتر @Bahar iran دنبال کنید