۱۳۹۹ فروردین ۵, سه‌شنبه

در واکنش به سخنرانی خامنه ای در باره سال جهش تولید آخوند روحانی جهش تولید خامنه‌ای را به چالش می‌طلبد



در واکنش به سخنرانی خامنه ای در باره سال جهش تولید آخوند روحانی جهش تولید خامنه‌ای را به چالش می‌طلبد

خامنه‌ای در سخنرانی ۳ فروردین خود با وقاحتی بی‌نظیر گفت: «سال گذشته را گفتیم رونق تولید، امسال را سال جهش تولید اعلام می‌کنم». اینکه چرا ولی فقیه درمانده در حالیکه اقتصاد کشور کاملا ورشکسته شده و بودجه سال ۹۹ با کسری ۵۰ درصدی مواجه است، اینچنین وقیحانه دروغ می‌گوید، پاسخ خود را دارد. اما قبل از هرگونه بررسی و تحلیلی، پاسخ روحانی به او قابل توجه است که دوشنبه ۴ فروردین، در اولین جلسه هیأت دولت در سال جدید، او را به چالش طلبید و گفت: «اگر ما می‌خواهیم سال، سال جهش تولید باشد، تولید بدون سرمایه‌گذاری امکانپذیر نیست … ما اشتغال هم می‌خواهیم اشتغال هم در سایه سرمایه است…».
واقعیت صحنه سیاسی ایران اینست که در ورای گفتارهای دیپلماتیک روی صحنه، در پشت صحنه سیاست ایران، جنگی بی‌رحمانه در بین باندهای رژیم حاکم است. هر چند که هدف هر دو باند اصلی رژیم، حفظ این رژیم به هر قیمت است، اما دعوا بر سر راهکارها و شیوه‌هایی است که هر باندی، تصور می‌کند با شیوه او بهتر و مطمئن‌تر می‌تواند بقای این حاکمیت منحوس را تضمین نمایند.
از همان سالهای اولیه پس از انقلاب ضد سلطنتی، دو رویکرد کلی برای مدیریت کشور، از طرف کارگزاران این رژیم همواره مطرح بوده و هست. یکی خط خمینی با شاخص صدور انقلاب و تشکیل خلافت شیعی، دیگری خط پرداختن به خود ایران و بالا بردن توان سیاسی- اقتصادی آن. این دو خط در طول پروسه ۴۱ساله گذشته با اسامی و فرماسیون‌های مختلفی در جامعه ظاهر شده‌اند، اما ماهیت آنها هیچ تغییری نکرده است. خط‌های غالب، یکی خط امام و دیگری خط استحاله طلبان. از آنجاکه استحاله‌طلبان همواره از جانب خط امامی‌ها تهدید محسوب شده‌اند، آنها را به انواع مارکهای توطئه‌گر، کانون فتنه، اسلام آمریکایی، و امثال آن متهم کرده‌اند.
با نگاهی به سابقه افرادی که در طی سالیان گذشته در این رژیم به مقام و وزارت و صدارت‌هایی رسیده‌اند، بروشنی دیده می‌شود که تعداد کثیری از خط امامی‌ها بعد از مدتی به جبهه استحاله‌چی‌ها در غلطیده و خودشان منتقد جدی باند رقیب گردیده‌اند. به همین دلیل است که هستند افرادی که در دو باند خودشان را صاحب اصلی انقلاب میدانند و تصور می‌کنند که عملکردهای غلط باند مقابل دارد کشور را به سوی تباهی و نابودی می‌کشد.
نکته قابل توجه آنکه خط امامی‌ها که امروزه در پشت سر خامنه‌ای صف بسته‌اند و بنام اصولگرایان مطرح می‌باشند، همواره نیازمند به جناح مقابل بوده‌اند و سعی کرده‌اند تا از وجود این جناح استفاده ابزاری ببرند. دلیل آن اینست که جناح اصولگرا یا همان خط امامی‌ها که سران آنها امروزه در نهادهایی بیت رهبری، چون شورای نگهبان، شورای تشخیص مصلحت، شورای نگهبان و قوه قضائیه گرد آمده‌اند، اساسا صلاحیت مدیریت یک کشور را ندارند و تکنوکراتها را بعنوان چرخاننده امور و ویترین بین‌المللی خود نیاز دارند. نگاهی به سرنوشت دولتهای پیشین، مانند دولت موسوی ، رفسنجانی، خاتمی و نهایتا روحانی، نشان می‌دهد که این دولتها بخاطر درگیر شدن با کار اجرایی و گردانندن امورات مملکت، همواره نیاز به تغییر قانون اساسی و تقسیم اختیارات رهبری و سیاست همکاری و همگرایی با جامعه بین‌المللی را سرلوحه کارهای خود قرار داده‌اند. حتی دولت احمدی نژاد هم که در دور اول کاملا پیرو اوامر رهبری بود، در دور دوم به این درستی رسید که خواسته‌ها و اختیارات باند حاکم، برایش مانع عمل می‌کند و خواستار اختیارات بیشتر شد و در اعتراض به این شیوه مدیریت، به گوشه‌ای خزید.
دولت روحانی با خیز برجام به میدان آمد و سعی نمود با بند و بست با آمریکا و اروپائیها، کشتی درهم شکسته رژیم را که بر اثر افشاگریهای اتمی و سیاست‌های مخرب منطقه‌ای آنها در حال از هم گسیختن بود به ساحل نجات برساند. اما خامنه‌ای، راه نجات خود را کسب صلاح اتمی و حفظ عمق استراتژیکش را در کشورهای منطقه می‌داند.
بعد از مرگ رفسنجانی و از صحنه خارج کردن امثال روحانی و کروبی و خاتمی، جناح اصلاح‌طلب بی‌سر شده بود و شخص روحانی نیز از چنان وجاهتی برخوردار نبود که بتواند این جناح را رهبری کند. اما واقعیت‌های سیاسی اجتماعی ایران بسیار قوی‌تر از آن عمل می‌کرد و ریزش از باند غالب بالا تا پایین رژیم را فراگرفته است. نتیجه آنکه بدنه اصلاح‌طلبی بناچار پشت‌سر روحانی بخط شدند و روحانی هم خصوصا در دوسال گذشته سعی کرد خامنه‌ای را بچالش بکشد. چند بار موضوع رفراندوم را مطرح کرد. چند بار از نص صریح قانون اساسی در مورد اختیارات رئيس جمهور صحبت کرد. بارها خودش را با خرمهره‌های نشسته بر کرسی‌های شورای نگهبان و شورای مصلحت درگیر کرد. خودش جرأت طرح شورای ولایت فقیه را نداشت اما از این ایده به زبانهای مختلفی حمایت کرد. اما نتیجه همه تلاشهای او باید در انتخابات مجلس در دوم اسفند ببار می‌نشست که خامنه‌ای با ساطور شورای نگهبان خود همه کاندیداهای رقیب را از صحنه حذف نمود.
در حال حاضر با گسترش کرونا در کشور و تعطیلی همه مراکز تولیدی و بازار، مجلس و دولتی در کشور وجود ندارد و امور اصلی مملکت با حکم حکومتی، یعنی زیر نظر خامنه‌ای و بیت او اداره می‌شود. اعلام سال «جهش تولید» از جانب خامنه‌ای، به روحانی فرصتی داد که دق دلی سر او خالی کند و در یک کلام به او بگوید کدام تولید؟ کدام جهش؟ و بار دیگر او را به چالش کشیده و از او طلب اختیارات کند.
روحانی در سخنانی که دوشنبه چهارم فروردین، در نخستین جلسه دولت در سال جدید بیان کرد، با اشاره به نام‌گذاری امسال را بنام «سال جهش تولید» گفت: «تولید یعنی سرمایه و علم و دانش و فناوری و روابط خارجی با دنیا، اگر این سومی را حذف کنید تولیدی به وجود نمی‌آید. جهش تولید در سایه روابط خوب با جهان و همسایگانمان در زمینه صادرات و واردات بدست می‌آید. اگر می‌خواهیم سال جهش تولید باشد، باید توجه کنیم که تولید بدون سرمایه‌گذاری ممکن نمی شود».
در همین چند جمله روحانی صریحا خطاب به خامنه‌ای می‌گوید که حرف مفت نزن. اگر می‌خواهی از این وضعیت مشقت‌بار رهایی یابیم باید اجازه دهی تا ما بتوانیم با دنیا رابطه داشته باشیم. و حرف دقیقتر او این است: تا وقتی راه مذاکره با آمریکا را بسته‌ای، صحبت از جهش تولید غلط اضافه‌ای هست که می‌کنی.


پیش بسوی قیام   سراسری ، ما بر اندازیم#  کانونهای شورشی در شهرهای ایران # 

اعتصاب واعتراض و تظاهرات#  سرنگونی رژیم  #  اتحادوهمبستگی  #نوروز _مبارک
   مرگ_بر_دیکتاتور   #IranRegimeChange 
مطالب ما را در   توئیتر @Bahar iran دنبال کنید
بر اندازیم#
#ایران #کروناویروس
#coronavirus
#COVID2019
#Iran
#سال_سرنگونی
 #قیام_تا_پیروزی
 #مجاهدین_خلق ایران