دولت جوان حزباللهی خامنهای ،آژیر شقه نهایی حکومت آخوندی
خامنهای عصر یکشنبه ۲۸ اردیبهشت۹۹ در یک ارتباط تصویری با جمعی از دانشجویان بسیجی، تشکیل یک دولت جوان حزباللهی را تنها راه علاج مشکلات کشور دانست. بدنبال این سخنان، در روز ۲۹ اردیبهشت، محمد جواد فتحی نماینده سنندج در مجلس آخوندی، در جلسه علنی مجلس عنوان کرد: «مقام معظم رهبری در فرمایشات اخیر خود تاکید کردند که دولت جوان حزباللهی علاج مشکلات کشور است. بنده فکر میکنم رئیس جمهور حتما باید استعفا دهد. اگر الان دولت استعفا دهد باعث می شود انتخابات زودرسی صورت گیرد و دولتی که مدنظر رهبر انقلاب است تشکیل شود و بتواند با مجلس آینده مشکلات کشور را حل کند». چنین اظهاراتی نشان میدهد که بحران کرونا در کشور نه تنها مرحم درد حاکمان آخوندی نشده، بلکه بیشتر عامل شکاف و شقه در رأس حاکمیت گردیده است.
البته خامنهای در اول خرداد سال گذشته نیز چنین خواستهای را عنوان کرده بود. در آنزمان او بعد از اعلام «گام دوم انقلاب» که آنرا در چهار گام کیفی! (اما کاملا پوشالی) تعریف کرد؛ در دیدار با دانشجویان گفته بود: «اگر شما جوانان اینجوری پیش بروید و زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزباللهی فراهم کنید، غصههای شما تمام میشود».
روحانی که مخاطب اصلی این پیام بود، بعد از دیدن خیز بلند باند خامنهای و اینکه در مجلس، ضرورت استعفایش و برگذاری انتخابات زودرس مطرح شد، فهمید که اینبار برخلاف سال گذشته، خامنهای از روی یک نیاز عاجل و اولویتی مهم، بار دیگر به این موضوع پرداخته است. و عنقریب است که با شروع کار مجلس یازدهم، این پروژه عملیاتی شود. یعنی او را یا به استیضاح بکشانند و یا به شیوههای دیگری مجبور به استعفا نمایند. به همین دلیل، روحانی با جمع کردن تعدادی از کسانی که خامنهای آنها را افراد ترسیده و دلباختگان به رابطه با آمریکا خوانده بود، فراخواند و بر سر این موضوع به چاره جویی پرداختند. در جلسه روز۲۹ اردیبهشت که روحانی با جمعی از فعالان سیاسی کشور دیدار داشت، افرادی چون: مصباحی مقدم، بهزاد نبوی، محسن رفیقدوست، احمد توکلی، الیاس حضرتی،پروانه مافی، الهام امینزاده، حسین مرعشی، زهرا ساعی، سبحانی فر،حسین مظفر و جلالی پور شرکت داشتند.
نفس برگزاری این دیدار، و نتایج حاصله از آن، قابل توجه است. زیرا نشاندهنده میزان تعادل قوا در باندهای گرداننده این رژیم میباشد. روحانی پس از این نشست اعلام کرد: «باید دو سه حزب اصلی سیاسی ایجاد شود تا این احزاب، به تناوب کشور را اداره کنند». این حرف روحانی که نتیجه نشست مزبور است را میتوان موضع باند اصلاحطلب در مقابل باند ولیفقیه و خود خامنهای تلقی کرد.
خامنهای گفت تنها راه نجات کشور و حل مشکلات، ایجاد یک دولت جوان و حزباللهی است. روحانی نیز به عنوان رأس باند رقیب، میگوید تنها راه کشور و حل مشکلات، داشتن دو سه حزب سیاسی است که به تناوب کشور را اداره نمایند. دو راه حل کاملا متفاوت با دو نقشه مسیر متفاوت. خامنهای با مطرح کردن دولت جوان حزباللهی، الگوی آنرا هم نشان داد که قاسم سلیمانی بود. خامنهای به این نتیجه رسیده است که اگر باز هم مانند خرداد سال پیش، تاخیر کند و زودتر دولت مطلوبش را با الگوی قاسم سلیمانی تشکیل ندهد، به آبانماه و قیام آتشین آن خواهد رسید. لذا سعی خواهد نمود با آغاز بکار مجلس یازدهم، که توسط باند خودش پر شده است، موضوع برکناری روحانی و تشکیل دولت جدید را عملی نماید. زیرا ولیفقیه ارتجاع خوب میداند که جامعه فقرزده و کرونازده، مانند بمب ساعتی زیرگوشش خوابیده و هر روزی ممکن است منفجر شود.
این رویارویی جدید بین باند خامنهای و روحانی را به یقین میتوان اوج یک درگیری عمیق، و سر باز کردن شقه و شکافی بزرگ در رأس حاکمیت تلقی کرد. البته کاملا مفهوم است که بیرونی شدن این اظهارات و موضعگیریها، بیانگر دیده شدن نوک یک کوه یخی است که تنها جزء کوچکی از آن رویت شده است. از طرف دیگر تا انتخابات بعدی ریاست جمهوری یکسال مانده و با احتساب زمان بازشماری آرا و جایگزینی دولت بعدی حدود ۱۵ماه باقی مانده است. در این فاصله زمانی خامنهای نمیتواند صبر کند تا روحانی را در انتخابات بعدی کنار بگذارد. زیرا خفگی اقتصادی رژیم و به حدود صفر رسیدن درآمدهای نفتی و افزایش تحریمها و انزوای بیسابقه سیاسی رژیم در صحنههای منطقهای و بینالمللی، آنقدر شدید گشته که خامنهای را بطور جدی بفکر آن انداخته است تا برای خروج از این وضعیت کشنده چارهاندیشی کند. در یک کلام، خامنهای نیاز به یک راهبرد استراتژیکی دارد که به این نتیجه رسیده، با روحانی و ادامه خط فعلی، راه نجاتی برایش قابل تصور نیست.
تک و پاتکهای باند مقابل و برگذاری جلسه راهیابی استراتژیک از طرف روحانی و دیگر کسانی که ادامه مسیر خامنهای را درست نمیدانند، نشانه آنست که هیبت و اتوریته ولیفقیه ارتجاع در درون رژیم به شدت فرو ریخته است. به همین دلیل بلافاصله بعد از سخنان خامنهای برای تشکیل دولت جدید، در مقابلش صفآرایی کرده و راهحلهای متفاوت از او را ارائه میدهند. هرچند که برای نتیجهگیری از چنین تشدید تضاد و شقه در بالای رژیم زود است، اما اگر این جراحی از طرف خامنهای صورت بگیرد و یا همین شرایط آشفته کنونی ادامه یابد، جامعه و شرایط سیاسی بیرون از رژیم، صلب و پاسیو نخواهد بود و تاثیرات جدیاش را بر روند حوادث بعدی خواهد گذاشت. در سال گذشته که هنوز کرونا هم وجود نداشت، با افزایش قیمت بنزین، خشم فرو خورده مردمر، به خلق قیام آبان منتهی شد. اکنون پس از کرونا و جنایت رژیم در گسترش این موضوع درکشور، ارتش بیکاران و ارتش گرسنگان و جوانان آماده قیام هستند و بزودی بر سر راه ولیفقیه وتمامی ارکان حکومتش قرار خواهند گرفت.
#پیش بسوی قیام سراسری #ما بر اندازیم# کانونهای شورشی #Iran
#سال_سرنگونی #ایران #کروناویروس #قیام_تا_پیروزی #coronavirus
#شورش زندانیان #تيك_تاك_سرنگوني #COVID2019 # اتحادوهمبستگی
# مرگ_بر_دیکتاتور #مجاهدین_خلق ایران #IranRegimeChange