دکتر سنابرق زاهدی: راجع به خمینی حرف زدن هم سخته و هم ساده است، ساده است به خاطر اینکه هر انسانی تو کوچه رد میشود میتواند ده ساعت در رابطه با جنایتهای خمینی حرف بزند سخت است به این معنی که اگر آدم بخواهد واقعیت آنچه را که او کرده بیان بکند این کار دشواری است واقعا دشوار است شاید هزاران ساعت وقت بگیرد برای اینکه آدم بتواند خلاصه ای از سیستم جنایت و غارت دجالیت و دین فروشی که او بنیان گذاشت را شرح بدهد.
من اول مقدمه کوتاهی بگویم من خودم سال ۴۴ یعنی ۵۵ سال پیش طلبه شدم و شروع کردم درس طلبه ای خواندن شش سال درس طلبگی خواندم سه سال در اصفهان و سه سال درقم، بنابراین درمحافل آخوندی از همان زمان خمینی را شناختم خمینی قبل ازآن البته از ایران به ترکیه و از آنجا به نجف رفته بود سال ۴۳ به هر حال از همان زمان در محافل طلبگی مطرح بود بعدش سال ۵۰ رفتم دانشگاه و همان سال اول یعنی سال ۵۱ دستگیر شدم و به زندان رفتم و از آن موقع با مجاهدین آشنا شدم و هوادار مجاهدین بودم تا زمان انقلاب و بعد از انقلاب تا الان با مجاهدین بودم بنابراین از ۵۵ سال پیش یعنی از ۱۴سالگی به نوعی در دنیای سیاست بودم بنابراین شناخت دقیقی دارم. سخنرانی های خمینی بر علیه شاه را من سال ۴۵و۴۶ نوارهایش را گوش کردم همان زمان تا آنجا که به خمینی برمیگرده اگر بخواهیم معرفیش کنیم چند تا نکته من میگویم این نکاتی است که کمتر گفته شده است یکی اینکه اگر شنیده باشید شایع بود یا به عنوانی شایعه نقل میشد که خمینی هندی است خوب در زمان شاه که این حرف غیر جدی تلقی میشد و فکر میکردند که این یک تبلیغاتی است که سیستم شاه میکند اما جهت اطلاع برادران وخواهرانمان در داخل کشور و هرکسی که این برنامه را می بیند سایت جماران که متعلق به خانواده خمینی هست وهمین الان هم فعال است و بسیاری از مقامات رژیم هم با آن مصاحبه میکنند یک زندگی نامه از خمینی منتشر کرده و در این باره صریحا نوشته که خمینی هندی است یعنی به این ترتیب هست که پدر بزرگش هندی بوده که به مکه برای حج می رود و از آنجا به اصطلاح با حاکم خمین به یک ترتیبی باهم آشنا میشوند حاکم خمین از او دعوت میکند که به ایران بیاید و بعد او به ایران میاید و در خمین ساکن میشود و بعد پدرش که اسمش مصطفی بود و داستانهایی دارد بعد هم خمینی متولد میشود بنابراین خمینی فی الواقع هندی است اینکه ما این نکته را میگوییم به این خاطر هست که یکسری به اصطلاح شبه هایی یا حرفهایی زده میشد که قبلا جدی تلقی نمیشد الان آدم احساس میکند که بعضی از این شبه ها میتواند جدی باشد از جمله اینکه من یک داستان دیگر بازگو میکنم این خاطره شخصی خودم هست فکر میکنم سال ۹۴یا ۹۵ بود من در انگلستان در لندن بودم آنجا بر حسب اتفاق با یک شخصیت انگلیسی برخورد کردم که این شخصیت انگلیسی یک شخصیت نسبتا بالای وزرات خارجه انگلیس بود در واقع معلم دیپلماتهای انگلیس بود آنهایی که میخواهند به خاورمیانه بخصوص ایران بیایند و زبان فارسی هم مثل ماها حرف میزد یعنی زبان فارسی را زبان کوچه بازارحرف میزد واصطلاحات تهرانی را خیلی خوب بکار میبرد این آقا برای من داستان را گفت که ایران بوده و دوستان خودش را درایران داشته ودارد و خمینی راخیلی خوب میشناخت و میگفت سخنرانیهای خمینی را درهمان سالهای ۴۱و ۴۲ در مدرسه فیضیه در قم بوده ولی نکته ای آنجا گفت که برای من قابل توجه بود من خیلی با او بحث کردم که این چه سیاست است شما دارید سیاست احمقانه ای دارید آنموقعی بود که بحثهای سلمان رشدی هم بود و گفتم شما برعلیه دکتر مصدق توطئه کردید و سرنگونش کردید و خاورمیانه را به بدبختی نشاندید و اوگفت نگاه کن این حرفها را ول کن اگر شما عمامه خمینی را یک کمی بالا میزدید آن بالایش نوشته بود ساخت انگلیس، ولی دیده نمیشد در واقع یعنی ساخت انگلستان به هرحال من این را گفتم که این شبه ها هم مطرح است و این آقا هم به خود شخص من گفت و آن داستان را در سایت جماران نوشته است .
بنابراین در اصل و اصول این آدم یک مقداری واقعا میشه تردید کرد فارغ از شایعه پراکنی به هرحال این فاکت بود که من گفتم
اما اینکه خمینی کی بود به لحاظ سیاسی، خمینی آخوندی بود که در قم درس میخواند از شهرشان به قم آمد از اول شاگرد حائری بوده در آنجا و بازهم اینجا هم من با بعضی از استادهای خودمان که آن زمان همدوره های خمینی بودند بحث و صحبت کرده بودم که آنها خاطراتی از دوران جوانیش گفته بودند در هر صورت از اینها بگذریم و به موضوع سیاسی می پردازیم.
خمینی در واقع دست آوردش یا سرمایه اش این بود که درمقابل شاه سخنرانی کرد و موضع گرفت که بعد از اعلام انقلاب شاه و ملت توسط شاه احمق بود. خمینی روی دوتایش متمرکز بود یکی اصلاحات ارضی که در واقع با اصلاحات ارضی مخالفت میکرد و این را نفی مالکیت میدانست و این را غیر شرعی میدانست ویکی هم حق رای که در همان شش اصل انقلاب شاه به زنان داده شده بود.
حال اگر یک مقدار دقیق بشویم در این دوموضع گیری روشن است که هردوتا از موضع مادون سرمایه داری موضع فئودالی و ضد انسانی است در واقع ما در یک دوران پیشرفته اجتماعی بسر می بریم اینها در واقع دعوت به واپس گرایی و به قهقرا و ارتجاع هست .
جالب که خامنه ای امروز صحبت از ارتدال کرده و گفته که خمینی با مرتجعین مخالف بود . بنابراین اگر آغاز فعالیتهای خمینی را آنچه را که در صحنه سیاسی و اجتماعی مطرح شد را نگاه کنیم به مخالفتش با اصول یا مواد انقلاب شاه در سال ۴۱و۴۲ بر می گرددکه بطور مشخص روی اصلاحات ارضی متمرکز بود به این معنی که شاه تصمیم گرفته بود که مالکان بزرگ املاکشان را بگیرد و بین کشاورزان تقسیم بکند برای اینکه شاه هم میخواست از مرحله فئودالیسم میخواست جامعه ایران را وارد مرحله کمپرادوریسم یا وابستگی سرمایه داری بکند.
بنابراین باید این موانع را از سر راه خودش برمیداشت واین هم برنامه مشخص امریکا بود. بنابراین اینکار را کرد ولی خمینی مخالفتش ناشی از این بود که پشتوانه دستگاه خمینی همواره فئودالها و زمین داران بزرگ بودند و ازلحاظ اندیشه هم شخص خمینی و همه این آخوندها این سلک و قشر جامعه به لحاظ ساختاری اینها در واقع خواستگاهشان فئودالی هست . البته در آن رگه هایی از مادون فئودالی یعنی از جنس برده داری هم وجود دارد که الان فرصت بحثش نیست .یکی هم با حق رای زنان خودم یادم هست دقیقا در بیانیه هایی که آن زمان صادر کرد بیش از هر چیزی گزیده شد که به زنان حق رای داده شده و آنها را در ردیف مردان از نظر حق رای محسوب کردند در آن برنامه های شاه و برای اینکه بازهم یک نکته گفته باشم که افرادی که در سن وسال جوانی هستن که بعد از انقلاب وارد دنیای سیاست و جامعه شدند نشنیده باشند،
همان دوران که خمینی در قم شلوغ کرد و بعدش هم تبعید شد علی دوانی یک کتابی نوشت یکی از آخوندهایی که در قم بود و طرفدار خمینی بود کتابش به نام نهضت دوماهه روحانیت بود این کتاب الان وجود ندارد با وجوداینکه آن زمان این کتاب گل سر سبد کتابهای آخوندها بود میخواست بگوید که آن نهضت دو ماهه روحانیت درواقع متون سخنرانیها و بیانیه های خمینی بود.
چرا وجود نداردچون آن موقع مهم بود میگفتند خمینی هم حرکتی کرده ولی چرا الان چاپ نمیکنند چون در آن التماس و تضرع به شاه موج میزد خمینی کسی نبود که به اصطلاح آن چنان تیغی برعلیه دیکتاتوری وابسته شاه بلند بکند درواقع خیلی جاها درخواستش از شاه این بود که به علما توجه بکنید کشور شما اسلامی است شما شاه مملکت اسلامی هستید و از این حرفها منظورم این است که باید اینها را خوب بشناسیم.
آنچه که همین امروز خامنه ای گفته، خامنه ای که خودش ادامه خمینی است به نوعی و همینطور روحانی و بقیه آخوندها میگویند اینها درواقع هیچ پایه ای در واقعیت ندارد خمینی یک آخوندی بود که فقط براساس تعادل قوا حرکت میکرد و آن زمان هم اگر من آن دوتا فاکتی که اول گفتم به آن اعتبار بدهید بنابراین منطقا از یک جاهایی مورد حمایت بوده که به آن اقدامش هم دست زده وگرنه آدم بسیار بزدل وترسو بود البته در برابر قدرت طبیعی است که در برابر مردم محروم دربرابر مبارزین در برابرمجاهدین نه تیغ تیز و دشنه آخته داشت همانطور که درسالهای بعدی دیدیم .این یک تصویر بسیار ناقص از خمینی قبل از انقلاب بود.