۱۳۹۹ خرداد ۲۱, چهارشنبه

تلاش ماموران وزارت اطلاعات برای رد گم کنی مزدوریشان در دوران سرنگونی آب درهاون کوبیدن است. رژیم وفتی حجاریان وسیعد امامی را برای حفظ نظام قربانی میکند مصداقی ویغمایی پشیزی برایش ارزش ندارند






تلاش ماموران وزارت اطلاعات برای رد گم کنی مزدوریشان در دوران سرنگونی آب درهاون کوبیدن است. رژیم وفتی حجاریان وسیعد امامی را برای حفظ نظام قربانی میکند مصداقی ویغمایی پشیزی برایش ارزش ندارند

اخیرا یک نشریه رژیم از باند ولایت و حوزه به نام «رهیافته» طی مطلبی، ماهیت بخشی از پادوهای وزارت اطلاعات را علنی کرده است؟ سوالی که دراین جا مطرح میشود این است:
چرا این نشریه دست به چنین کاری زده است؟ خودزنی کرده، گاف داده، ازدستش در رفته، یا افراد خودسری!!؟ این کار را کرده اند و ....
با کمی دقت به متن نوشته شده، درمیبایم که دراین متن، کلما ت به دقت انتخاب شده اند زیرا در رژیمی که همه چیز تحت کنترل وسانسوراست، هیچکدام از فرض های فوق آنهم دراین مطلب به این مهمی نمی تواند واقعی باشد.
داستان چیست؟
طی سالهای گذشته این اولین بار است، چنین اتفاقی افتاده است، بنا براین بررسی این موضوع بدون توجه به شرایط و موقعیت رژیم قابل تفسیرنیست.
امروز همه تحلیلگران داخلی و خارجی و مقامات رژیم بعد از قیام ۹۸ به بن بستهای لا علاج رژیم و خطر سرنگونی انگشت میگذارند، کرونا هم که رژیم کلان بازنده آن بوده، مزید برعلت شده است.
خامنه ای راه حل «دولت جوان و حزب اللهی » و روحانی درست درنقطه مقابل خامنه ای، تشکیل احزاب برای بدست گرفتن دوره ای مدیریت جامعه را برای رهایی از بحرانهای گریبانگیر رژیم در مرحله سرنگونی ارائه میکنند.
آنها هر دو بویژه خامنه ای به روشنی، بارها ازتهدید مجاهدین و جذب جوانان به وسیله آنها، اظهار نگرانی کرده و باند غالب رژیم، دولت جوان وحزب اللهی از جنس قاسم سلیمانی را پیگیرانه دنبال میکند.
بله، وقتی که تضادها در درون جامعه اوج میگیرد. وقتی که استراتژی کانون شورشی در کف خیابان هر روز صحت و اصالت خودش را به اثبات رسانده و درخیابانها راه میرود، وقتی نیروهای انتظامی برای ممانعت از پیشروی این استراتژی مستاصل و درمانده شده و از جانب فرماندهان بالا به دلیل عدم موفقیت در دستگیری آنها، به خیانت متهم میشوند، وقتی رژیم درعراق وسوریه، روز بروز تضعیف میشود و...... جنگ گرکها به دعوا ی خط و خطوط بالغ میشود که هرکدام بر صحت خط و خطوط خود اصرار می ورزند و راه حل دیگری را نفی کرده و راه حل خودشان را عملیاتی میکنند . دراین میان ضایعات و حواشی، بی آبرویی و توی سر زدن، فرد و یا افرادی و یا ... چندان برایشان مهم نیست و محلی از اعراب ندارد .زیرا اصالت با پیشرفت خط است نه آبروی افراد و ....
مثال: درجریان ششمین انتخابات مجلس ارتجاع درسال ۱۳۷۸ سعید حجاریان تئوریسین باند اصلاح طلبان قلابی که سابقا از مدیران وزارت اطلاعات هم بود، بوسیله یک بسیجی وابسته به بیت رهبری به نام سعید عسگر با سلاح مورد تهاجم قرار میگیرد تا قدرت تکلم و دفاع تئوریسین باند اصلاحات را از آنها بگیرد و چنین نیز میشود. ضارب حجاریان به نام سعید عسگر دستگیر و محاکمه و سپس یک سال آزاد میشود.
مثال بعدی: سعید امامی از معاونین وزارت اطلاعات و معاون فلاحیان که صدها ترور موفق علیه مجاهدین و مخالفین رژیم ولایت فقیه در خارج و داخل کشور در کارنامه اش بود در سال ۱۳۷۸ وادار به خودکشی با آرسنیک میگردد. زیرا که او دیگر با خط جدید ولایت همخوانی ندارد و شاید هم که دردسر ساز باشد.
داستان روح الله زم را نیز همه به یاد داریم که اکنون دادگاه نمایشی او جریان دارد که دیگر نیازی به شرح و تفسیر ندارد.
نتیجه: وقتی باند ولی فقیه برای پیشبرد خطوطش، حتی مهره های سطح بالایی مانند حجاریان و سعید امامی که از معاونین وزارت اطلاعات بودند را قربانی میکند و به ریخت و پاشهای آن فکر نمیکند، اسم آوردن از تعدادی از ماموران دون پایه و پادو های دست چندم وزارت اطلاعات مانند یغمایی و مصداقی و سلطانی و ... چیز عجیبی نیست.
به همین دلیل ،مصداقی و یغمایی که از این بی مهری نسبت به خودشان پس از سالها خدمتگذاری شوکه شده بودند .دریک فرار به جلو احمقانه، بلافاصله موضعگیری کرده و آن را « دسته گل وزارت اطلاعات به مجاهدین» نامیدند. درحالی که این دسته گل وزارت اطلاعات بر سر قبر مزدورانی بود که سالها تحت عنوان « تحلیلگر » و « شاعر» و « فعال سیاسی» برای فریب مردم به مطبوعات وابسته و نیمه وابسته قالب کرده بودند.
«سایت رهیافته » که با امضاء دكتر ح. تابش این مطلب را نوشته است مینویسد:‌ لطفا با دقت بخوانید «آخر مگر نمی‌بینیم که چگونه مسعود رجوی پیاپی خطاب به جوانان پیام می‌دهد، از قرآن و نهج البلاغه گزیده می‌آورد و به قول خودش آموزشهای ایدئولوژیک به ”نسل جوان“ می‌‌دهد. اما به آموزش‌هایش نگاه کنید! از تمامی آنها بوی باروت به مشام می‌رسد. از لابلای سطور فریبنده تفسیر قرآنش، قبضه‌های کلاشینکف دیده می‌شود».و آنگاه می افزاید«هر چند نیروهای جان بر کف نظام با همت و تلاش به مقابله با این سرانگشتان نفاق، از جان خود مایه می‌گذارند، اما آیا این کافیست؟ این که مجموعه آقای علوی (وزیر محترم اطلاعات) با کارهای شبانه‌روزی خود برخی توابین منافقین مانند سلطانی، خدابنده، عزتی، حسینی، یغمایی، کریمدادی، مصداقی، پورحسین و… را استخدام کرده،‌ با انرژی‌گذاری کلان و البته تأمین مالی، توابین را به رویارویی روانی با خود منافقین می‌کشاند، بسیار عالیست؛ اما آیا کافیست؟ .....»
هم چنانکه مشاهده میشود، اطلاعات سپاه، استفاده وزارت اطلاعات از مزدورانی مانند مصداقی و یغمایی وشرکار را نه تنها نفی نکرده بلکه از لجن پراکنی های شبانه روزی وزحمات بی دریغ آنها تقدیر و تشکرکرده ولی بصورت علنی و باز به آنها و دیگرمزدوران پیام داده است که این فعالیت کافی نیست و جوابگوی این مرحله از پیشرفت های مجاهدین نیست. فعالیتهایتان را افزایش دهید.
ساده انگارانه است ، فکر کنیم آنچه دراین مقاله آمده است، تمام ماجراست. حتما در اطلاعات سپاه بحثهای دیگری هم بوده که نوک آن بصورت، این مقاله بیرون آمده است که، ما از آن بی اطلاع هستیم و درآینده، بمرور آثار بیشتری از این خط را مشاهده خواهیم کرد.
هدف اطلاعات سپاه ؟
هدف اصلی اطلاعات سپاه از انتشار این مطلب ، توجیه نیروهای دست اندرکارجنگ با مجاهدین حول خط مورد نظر ش میباشد. حتما که این نشریه مخاطبین خاص خودش را دارد و هدف اطلاعات سپاه عمومی نبوده است که درآن صورت، باید این مطلب درکیهان شریعتمداری درج میشد.
بی دلیل نیست که ناگهان یغمایی ۱۳ کلیپ پرمیکند و عقدهای لمپنی و آخوندی را علیه مجاهدین بی دنده و ترمز قی میکند، شبها بیدار میماند و انتظار برگزاری ارتباط مستقیم را میکشد که لجن پراکنی کند. بلافاصله بعداز اتمام برنامه ارتباط مستقیم درنیمه شب «به کالبدشکافی » آن می پردازد، تا به خیال خودش از کالبد شکافی بیشتروزارت اطلاعات و مامورانش بوسیله مجاهدین جلوگیری بشود.
پسر شجاعش؟!! را تشویق میکند که از یک «کارشناس محیط زیست» به یک تفاله وزارت اطلاعات تبدیل شود، زیرا که درخواست دیدار مادر کشک است و دستاویز برای خزیدن به زیر قبای آخوند علوی.
ساده انگارانه است اگر شروع مجدد برنامه های تلویزیونی یغمایی در تلویزیون وزارت اطلاعات سعید بهبهانی، بعد از ماهها خاتمه دادن به همکاری با او، تحت عنوان اختلاف سلیقه را غیر مرتبط با خط داده شده بوسیله رسانه حوزوی «رهیافته» نبینیم. چه چیزی باعث رفع اختلاف سلیقه ها شد؟
بیخودی نیست که او پیرانه سر و به گفته خودش «منتظر مرگ» ناگهان به فکر دوران بزن بهادریش می افتد و با انتشاریک عکس از جوانی اش مینویسد: « این عکس متعلق به دورانی است که بنده خیلی مودب نبودم و با کمک پنج تن دیگر از دوستان نازنین طی مدتی چند ماهه سه چهار تا از لاتهای بی پدر و مادر و چاقوکش را که مزاحم ملت و بچه های مردم بخصوص یکی از دوستان بسیار باصفا و زیبای ما بودند چنان فرو کوبیدیم که دیگر درست و حسابی بر نخاستند راستش پس ازحدود پنجاه سال با دیدن رذالت یک مشت لات سیاسی فرهنگی من بنحو غریبی به همن دوران بازگشتم ....» چه چیزی این قدرت لمپنی را در او به قلیان درآورده است؟ او میخواهد لمپنیسمی را که از دوران جوانی با خودش داشته و هر روز بر قطرآن افزوده را به جای رفقای دورانی جوانی، درخدمت وزارت اطلاعات برای لجن پراکنی به نسلی از زنان و مردان جان برکف، و رهبری پاکبازش به کار بگیرد. نسلی که امتداد شهدایی مانند طاها میرصادقی و تهمینه رحیم نژاد و قاسم مهریزی و همسرش شکرانه و خسرو رحیمی و صدها جاودانه فروغ دیگر ... میباشند که به خمینی نه گفتند. او بخوبی همه آنها را میشناسد وسالها درکنار آنها بوده ولی به آنها که جزیی از بیشماران هستند خیانت کرده است.
دلیل این امر روشن است، شاعر سفله دیگر خودش نیست. او از حیوانهای انسان نمای وزارت اطلاعات، که به صغیر و کبیر و کودک و پیرزن و مرد هم رحم نمیکند، بصورت آشکار و مخفی الهام گرفته و شارژ میشود. مسیری که یغمایی خودش آن را اگاهانه و با چشم باز انتخاب کرده است.
اگریغمایی و مصداقی و بی عاطفه و خفت اقبال را یک فرد تصور نکنیم، بلکه آنها را در یک خط و جریان که سرش به شورای عالی امنیت رژیم و بخش التقاط وزارت اطلاعات وصل است ببینیم ، می توانیم پازل ولایت فقیه را تکمیل کنیم . زیرا هیچ پازل نیمه کاره ای قابل توضیح و تفسیر نمیباشد.
شاعر سفله که فرزندش را کوک جنگ با مجاهدین میکند و میگوید «یکی از افتخارات پسرم بریدن » از مجاهدین است، انگیره اش فردی نیست. این انگیره به او القا و یا حقنه شده است و گرنه برای رستگاری و ماندگاری یک رژیم جنایتکار تلاش نمیکند.
وقتی یغمایی مینویسد: من یک عذرخواهی بخودم بدهکارم که کمتر از مجاهدین نام می برد م ولی اشتباه میکردم » یعنی کم لجن پراکنی میکردم ، درواقع پاسخ به یک درخواست و اگاهانه است و لاغیر.
بیخودی نیست که همزمان، تواب تشنه به خون، دنبال این است، تا خون تک تک مجاهدین و اشرف نشانها و مخصوصا برادر مسعود، را بزمین بریزد و در تلویزیون وزارت اطلاعات بهبهانی یقه درانی کرده و هر ربط ویابسی را بهم می بافد، تا با زیر علامت سوال بردن ارزشهای مبارزاتی و انقلابی، شک و تردید در مسیر و راه سرنگونی رژیم آخوندی بوجود آورده و هرکس را که بتواند مانند خودش به توبه و ندامت، به درگاه ولی فقیه بکشاند.
این ادامه همان مسیری است که شخصا طی کرده است، لاجوردی با شلاق و شکنجه جسمی و حسین شریعتمداری با شلاق و تئوری های ارتجاعی، تواب سازی میکرد، ولی درخارج کشور، مصداقی همین خط را با تلویزیون بهبهانی و ... ادامه میدهد،درحالی که او خوب میداند، اگرهمه تاریکی های جهان جمع بشوند قادربه پوشاندن حتی شعله یک شمع نیز نمیباشند. ولی او مامور است و موظف است که این مسیر را ادامه بدهد. ولو این که نفرت مردم ایران و اشرف نشانان و مجاهدین را بیش از پیش به دنبال داشته باشد و طعن ولعن زندانیان بیشتری را به جان بخرد.
بیخودی نیست که مزدوری مانند حنیف حیدر نژاد ( قهرمان حیدری که بارها برادران مجاهدش فتح الله و رحمان حیدری از مجاهدین آلبانی، ماهیت این نا برادری را افشا کرده اند) که تابحال چراغ خاموش و نیمه خاموش علیه مجاهدین تحت عنوان «فعال حقوق پناهندگان در بوخوم آلمان »حرکت میکرده، یکباره پرده ها را کنار میزند و به جمع آوری امضا درحمایت از یک دوجین مزدوران وزارت اطلاعات، ( چه آنهایی که نشریه «رهیافته» از آنها اسم برده و یا نبرده)، مدعی میشود، چرا مجاهدین آزادی بیان!!؟ ماموران وزارت اطلاعات را درخارج کشور محدود کرده و آنها را افشا میکنند و برنامه ارتباط مستقیم میگذارند.
بیخودی نیست که مزدور حنیف حیدر نژاد درتلویزیون رنگین کمان!!؟ درکنار مصداقی و یغمایی ظاهر میشود تا به عملکرد سازمان مجاهدین بپردازند.
بی حکمت نیست امیر یغمایی ۴۰ ساله، ازیک « کارشناس محیط زیست » یک باره، بعد از ۱۶سال به یاد مادرش میافتد و سرضرب خطاب به رهبری مجاهدین و مسعود رجوی آنهم به زبان انگلیسی، کلیپ پر میکند و خواستار دیدارمادرش میشود!!؟.
بی عاطفه اقبال، که دکان کمپین وزارتی اش با آمدن مجاهدین به اشرف ۳ تخته شد، خوابهای پنبه دانه می بیند و به نوعی دیگر در فکر باز کردن دکان وزارت اطلاعات این بار در اشرف ۳می افتد و از حسن حبیبی بخاطر افشای مزدوری او شکایت میکند، آیا او پیامی از جانب، پشت پرده های همین نشریه «رهیافته» دریافت نکرده است؟ و .....
عفت اقبال یا به قول احسان اقبال، خفت اقبال، یک زن عادی«شکارلحظه ها»، به یاد شکار خاطراتی که وزارت اطلاعات دوسال قبل برایش نوشته است می افتد و آنها را یکی یکی بنا به فرموده از آرشیوش خارج کرده و دوباره و چند باره به بهانه های مختلف باز نشر میدهد.
این ها همه حلقات بهم پوسته یک خط و یک کر هماهنگ است که سرنخش در شورای امنیت ملی ولایت فقیه میباشد که دررسانه هایی از قبیل «انجمن نجاست» و «پژواک ایران» و «دریچه رزد »و «حنیف حیدر نژاد» و «رنگین کمان » و «میهن تی وی» و .....استمرار پیدا میکند. درحالی که با نگاه مورد به مورد ابعاد قضیه و عمق آن مشخص نمیشود.
پس از تشدید فعالیتهای این مزدوران دراین دوره تعجب نکنیم آنها، پیام اطلاعات سپاه را که در نشریه «رهیافته» درج شده است را خوب گرفته و بکار بسته اند، هر چند درظاهر و به استدلالهای مختلف آن را نفی کنند .
دعوای یغمایی و مصداقی با مجاهدین، هرگز سیاسی و نظری و فردی نبوده ونیست، محال است. محال است شخصی به صفت فرد، انگیره جنگ طولانی با مجاهدین داشته باشد. مگر این که این فرد، مستمرا ازجانب رژیم ولایت فقیه تغذیه و شارژ شود و سیمش را به منبع وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه رژیم وصل نگه داشته باشد. همان منبعی که طی این سالها قصد نابودی مجاهدین را داشته و دارد و مجاهدین هماورد آنها هستند و تصمیم به سرنگونی این رژیم بهر قیمت گرفته اند.
چنین افرادی اگر روزی بهر دلیلی سیم شارژشان را از رژیم قطع کنند یا پاسیو شده و دنبال زندگی میروند و یا به افشای رژیم می پردازند.
رو شدن ماهیت مزدوران رژیم یک پیروزی برای مقاومت ایران میباشد، نتیجه همین کارزار جاروی شغالان است که خودش را در سه هفته ارتباط مستقیم بخوبی نشان داد.
دراین جنگ است که مزدوران رسوا میشود و ماسکهای دروغین آنها در دفاع از خانواده و حقوق بشر و آزادی بیان رو میشود.
این جنگ مبارکی است که تا جاروی همه شغالان ادامه پیدا خواهد کرد.

امضا : م - یک هوادار مجاهدین خالق

#پیش بسوی قیام   سراسری  #ما بر اندازیم#  کانونهای شورشی   #Iran
#سال_سرنگونی #ایران #کروناویروس  #قیام_تا_پیروزی #coronavirus
 #شورش زندانیان #تيك_تاك_سرنگوني #COVID2019  #  اتحادوهمبستگی 
# مرگ_بر_دیکتاتور #مجاهدین_خلق ایران  #IranRegimeChange
   ما را در توئیتر با حساب توئیتری 7 @Bahar iran دنبال کنید