محمد حسین ا لموسوی : سایت الحوار المتمدن: ترور فؤاد شکر و اسماعیل هنیه
چندی پیش بود که کنسولگری رژیم ایران در دمشق از بین رفت و پیش از آن هم حملاتی به حاکمیت و حیثیت رژیم آخوندها شد، امری که این رژیم به آن عادت کرده و به عنوان یک تعهد برای حفظ اقتدار و امتیازات اعضای خود بر عهده گرفته است از آنجایی که پاسخ به محو شدن کنسولگری با آتش بازی که از قبل با گروهی هماهنگ شده بود، تعدادی از این فشفشه ها در راه سقوط کردند و برخی دیگر در اردن و تعدادی کمی از آنها به فلسطین اشغالی رسیدند اما هیچ چیزی واقع نشد ... وحتی واکنش نظامی مقامات اشغالگر فلسطین را به همراه نداشت.
به برکت آخوندهای تهران و نقشههای تبانی آنها با غرب، جز ویرانههای رو به جلو، گورهای جمعی شلوغ و مردم بیگناه گرفتار سرمای زمستان و آتش تابستان و گرسنگی که هم رودهها و هم کرامت و هم کرامت مستضعفان را از بین میبرد، چیزی در غزه باقی نمانده است. مستضعفانی که قربانی ماجراجوییهای حاکمان تهران هستند.
همانطور که کمال خرازی، وزیر خارجه سابق آخوندها و معروف به روحیه شووینیستی، در ابتدای ماجرای طوفان الاقصی گفت: « اگر فلسطینی ها فداکاری میکنند چون آنها به این کار عادت دارند» که گویا فلسطینیها برای خوشایند او و اربابش ولی فقیه فداکاری کردند.... در حالی که فلسطینی ها در غزه نه تنها برای رضایت او فداکاری نکردند بلکه کل غزه آواره شدند و جوانان، رهبران، فرزندان و زنان خود را از دست دادند، در سایه این فجایع هیچ امیدی به آینده نیست،
آنچه در غزه روی میدهد توطئهای است فراتر از تصور و آخوندها جزء مهمی از این توطئه هستند و فکر نمی کنم سیستم جهانی که از روی ناچاری اوضاع را مدیریت می کند به خودی خود آماده پذیرش نتایجی باشد که پس از این همه رسوایی ها و قربانیان فراوان به نفع آنها و در چهارچوب نقشه های آنها نیست.
آخرین قربانی علی خامنه ای از غزه، اسماعیل هنیه رهبر حماس بود که در محل اقامت خود در تهران به عنوان مهمان که برای تبریک انتصاب پزشکیان به ریاست جمهوری خامنه ای آمده بود، کشته شد.
نمیدانیم این چه جمهوری است که نمی تواند از فردی مانند اسماعیل هنیه محافظت کند و این همان کسی است که به حفاظت و حمایت مالی و مسلح کردن او عادت کرده بود و او هم به ماجراجویی عادت کرده بود شاید هم ماموریت هانیه به پایان رسیده و آخوندها رهبر جدیدی برای حماس و برای حکومت بر ویرانه های غزه پیدا کردند
یا شرایط ایجاب می کند که او را قربانی کنند، همانطور که عماد مغنیه در سال 2008 با اطلاعاتی در دمشق به همین شیوه و همین دقت قتل اسماعیل هنیه کشته شد. موضع رژیم خامنهای در هالهای از ابهام یا بدون شفافیت کامل است، با علم به اینکه ترور هنیه نقض حاکمیت بوده و با هماهنگی امنیتی و اطلاعاتی در ایران صورت گرفته است و امر جدیدی نیست و پیشتر هم برخی فرماندهان سپاه به جاسوسی برای صهیونیستها و دادن آرشیو پروژه اتمی به آنها و قتل دانشمندان هستهای محکوم شدهاند.
ترور دو تن از مردان علی خامنهای در دو روز متوالی، اولی در بیروت و دومی در منزل علی خامنهای، چیزی است که شرمندگی را ورق میزند و دوباره رسواییها و پرسشهای بسیاری را مطرح میکند، از جمله: چه کسانی در این حادثه شرکت داشتند.
ناپدید شدن آقای موسی الصدر پس از سفر به لیبی، و چه کسی آن حادثه را با وجود روابط قوی بین رژیم های لیبی و ایران در آن زمان در هاله ای از ابهام نگه داشت و آقای موسی صدر یک شهروند لبنانی و ایرانی بود؟ خوب؟؟؟ چه کسی محمد باقر صدر را در دهه 1980 در عراق کشت؟ چه کسی محمدصادق الصدر را در دهه 1990 در عراق کشت؟ چه کسی محمد باقر الحکیم را در نجف عراق کشت و چه کسی آن را پنهان کرد؟؟؟ عماد مغنیه چگونه کشته شد؟؟؟ سلیمانی چطور کشته شد؟؟؟ چگونه کنسولگری ایران در دمشق از بین رفت و سپس ساختمان جدید کنسولگری بلافاصله ظاهر شد که گویی چیده شده بود؟؟؟ چه کسی اماکن مقدسه در عراق و ایران را منفجر کرد؟؟؟ چگونه ابراهیم رئیسی و همراهانش را کشتند وقتی او مرد خامنه ای و ابزار سرکوبگر او برای مقابله با قیام مردم بود؟ همه تاریخ خونین او در سرکوب و نابودی مردم ایران و نیروهای آزاده کمکی به وی نکرد، بنابراین آنها او را کشتند تا از شر او و از تعقیب بین المللی برای ارتکاب قتل عام نسل کشی و جنایت علیه بشریت علیه زندانیان سیاسی و مخالفان که توسط رئیسی صورت گرفته بود، خلاص شوند. چرا که دگراندیشانی نظیر اعضای سازمان مجاهدین خلق بهطور قضایی مشغول پیگرد آخوندها هستند.
دوباره می پرسیم: اسماعیل هنیه را چه کسی و چگونه او را کشت؟
روزها و تجربیات ثابت کرده است که این ببر کاغذی که در تهران بر تخت سلطان می نشیند، جز در مورد کشورهای عربی و البته به برکت غرب، تبدیل به ببری درنده نمی شود، نقش ژاندارم منطقه از دوران شاه تا به امروز ادامه دارد تا منطقه طبق نقشه های نظم جهانی که رژیم آخوندها میخواهد با هر قیمتی جزیی از آن باشد رام شود. نظام جهانی به این مسخرهبازیها و معاملات رسوا با آخوندهای تهران اهمیتی نمیدهد.
در مقابل رژیم آخوندی و مهرههایش از هیچ ننگی تا زمانی که بقایشان تامین باشد خجالت نمیکشند. همه چیز بایددر خدمت بقای حاکم و ولی فقیه بر کرسی باشد. کرسیای که بر روی جمجمهها در ایران و عراق و لبنان و یمن و سوریه و غزه و همه منطقه بنا شده است.
ترور فواد شکر در بیروت و اسماعیل هنیه در تهران در دو روز متوالی چیزی است که راز بزرگی را در خود پنهان می کند که پیش بینی آن در روزهای آینده دشوار نخواهد بود
نکته اصلی این است که پاسخ به همه این سؤالات، تعریف واقعی ولایت فقیه و ماهیت آن است و دعوتی صادقانه به مماشات گران با رژیم تهران و کسانی که پشت سر آن می جنگند تا شاید آنها بخود بیایند.
تمام بیگناهان مهرههایی در دست رژیم آخوندی هستند و همه آنها را تا آخر مصرف میکند تا سر خود را به سلامت نگه دارد.
دکتر محمد الموسوی / نویسنده عراقی
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7