پس از کشته شدن رئیسی جلاد در بهار ۱۴۰۳، در کمال تعجب وغیر قابل تصور حتی برای باندهای رژیم ، خامنه ای رضایت داد که مسعود پزشکیان از طیف اصلاح طلبان قلابی به عنوان خروجی نهایی انتخابات ریاستجمهوری از صندوق بیرون بیاید. خامنهای با روی کار آوردن پزشکیان دو هدف داشت:
۱.نزدیک کردن بخشی از جناح مقابل به کانون قدرت تا کاملاً بیپشتوانه نماند.
۲.گریز از خشم مردم و نسبت دادن کمبودها به دولت بهمنظور خریدن زمان برای خود.
اما هردوی این طرحها به سرعت نقش بر آب شد. پزشکیان با شعار وفاق ماه عسلی کوتاه داشت. او در گام اول باند خود را از عملکردش نومید ساخت؛ به طوری که بسیاری از حامیان دوران انتخابات از او اظهار نارضایتی کردند. پزشکیان تلاش کرد با چسباندن خود به خامنهای و سهیم کردن باند مقابل، شامل قالیباف و جبهه پایداری، دل آنها را به دست آورد تا در پیشبرد سیاستها – که خودش گفته بود برنامهای ندارد – موی دماغ او نشوند. اما تلاشهای پزشکیان بلافاصله پس از تقسیم غنایم وزارتخانهها و استانداریها بیثمر ماند، زیرا باند مقابل هیچگاه به این میزان قانع نمیشود.
اعلام بنبست توسط خود پزشکیان
پزشکیان در سخنانی که روز ۸ آذر از تلویزیون حکومتی پخش شد، وضعیت وخیم دولت و حکومت را چنین شرح داد: «نمیشه ۴۵ سال از انقلاب گذشته باشه و مشکلات مملکت روزبهروز بدتر شده باشه. خب اگه ما راه درست رو انتخاب کرده بودیم و اگه این راه درست رو درست رفته بودیم خب چرا اینجا هستیم؟ یک جای کارمان میلنگه که اینجاییم… ما مقصریم اگر نتونیم مشکل مردم رو حل کنیم. من الآن تو جایگاهی که قرار گرفتم واقعاً بیشتر در عذاب و فشار هستم. برای اینکه من چارهای ندارم باید سفره مردم رو نگذارم بدتر بشه. خب تنهایی هم که نمیتونیم. باید کسانی که دلشان برای این مملکت و برای این سرزمین میسوزه، هر کسی که هست بیاید وسط کمک بکنه و مشکل رو بتونیم حل کنیم. این یعنی اینکه حضور همه ایرانیان برای حل مشکل…»
حملات باند مقابل
اما مشکل پزشکیان تنها این نیست که بدون برنامه است و کاری از دستش برنمیآید. بلکه مشکل اینجاست که برغم تأکیدات خامنه ای، باند مقابل حاضر نیست حتی وضعیت موجود این دولت نزار و در حال احتضار را تحمل کند. جنگ و جدال بر سر جاخوش کردن ظریف در کابینه بالا گرفته است. پزشکیان که تصور میکرد با سهم دادن به باند غالب میتواند از زیر فشار و زیادهخواهیهای این باند خلاصی یابد، حالا در وسط رینگ گیر کرده است.
حمید رسایی از باند پایداری در مجلس اینگونه برای پزشکیان شاخ و شانه میکشد: «آقای قالیباف … آقا قانون اگر قرار است بشکنیم به نفع مردم بشکنیم. چرا به نفع گردنکلفتها بشکنیم؟ اگه قراره بیقانونی کنیم به نفع مردم بیقانونی کنیم. چرا کسی که انتصابش غیرقانونی است، امضایش غیرقانونی است، حضورش غیرقانونی است، به نفع اون دهنمون رو ببندیم؟ آقای قالیباف، آقای ظریف مجلس رو مسخره کرد. ایشون خندید هرهر میخندید میگفت که مجلس قرار است من رو عزل کند. به کی میخندید؟ به ریش کی میخندید؟ همین آقای ظریف اقدام راهبردی قانون اقدام راهبردی مجلس یازدهم رو که رهبر انقلاب جزء قوانین خوب مجلس یازدهم اومد نشست بعد از صحبت رهبری. خب چرا قوه قضائیه اقدام نمیکند؟ اگه قراره ما قانون تصویب بکنیم آقایون عمل نکنند، خوب اصلاً چرا اینقدر بودجه و چرا اینقدر هزینه و چرا وقت صرف میشه؟»
پایداری چی ها و ظریف
اما این تنها باند پایداری نیست که شمشیر را از رو برای پزشکیان بسته است؛ فشارهای این باند باعث شد که قالیباف و باند او هم در عمل رو در روی پزشکیان قرار بگیرند. قالیباف هم در مجلس و هم در یک کنفرانس خبری که برگزار کرد، انتصاب ظریف را غیرقانونی نامید. به این ترتیب به پزشکیان اخطار داد که امتیازاتی که تاکنون به حساب باند ما ریختی، کافی نبود!
قالیباف گفت: «ولی نکتهای که در رابطه با آقای ظریف میفرمایید بله من همون روز اولویت هم که اینجا، فوریت هم که رأیگیری شد اشاره کردم که بله این تخلف است. حتماً اونجا خلاف قانون انجام شده و این هم باید پیگیری بشه، هیچ شکی در این نیست. حالا غیر دویست و چهار هم مسیر دیگهای داره. حالا گزارش کمیسیون بیاید در بحث دولت. من اشاره کردم که این انتصاب انتظار طبق قانون انتصاب غیرقانونی است. حالا انشاءالله دولت خودش تدبیر میکنه. ما هم طبیعتاً با عنوان مجلس حتماً اقدامات قانونی خودمون رو پیگیری میکنیم. این شکی توی این نیست.»
چالشهای پیش روی دولت پزشکیان وخامنه ای
اگر نگاهی به چالشهایی که پیش روی دولت پزشکیان و البته بیت خامنهای وجود دارد، بیندازیم، دلیل این وضعیت آشفته در حکومت را بهتر میتوان فهمید:
۱.لایحه بودجهای که به مجلس داده شده، بیش از ۱۰۰۰ میلیارد کسری دارد. این بودجه بر مبنای صادرات کنونی نفت تنظیم شده است، نفتی که با روی کار آمدن ترامپ ممکن است دیگر بازاری برای فروش پیدا نکند!
۲.طی ماههای روی کار آمدن این دولت، تورم به سرعت افزایش پیدا کرده است. فقر، بیکاری و گرانی بیداد میکند و مردم را به آستانه انفجار رسانده است.
۳.باندهای مقابل آماده بلعیدن دولت ضعیف پزشکیان هستند و حذف ظریف مقدمهای برای بیخاصیت کردن همین دولت نیمبند است.
۴.شکست استراتژی خامنهای در جنگ منطقهای و شکست نیروهای نیابتیاش در سوریه و فلسطین و لبنان ؛ بیتردید تأثیراتش را بر بقای حکومت در تهران خواهد گذاشت.
۵.افزایش اعتراضات عمومی مردم و پررنگ شدن حضور خیابانی اقشار مختلف مردم موید آن است که جامعه ایران آبستن تحولات شگرف است. افزایش فعالیت کانونهای شورشی به این اعتراضات معنا و جهت میبخشد و این را سران حکومت و تئوریسینهای دولت خوب میفهمند.
برآیند چنین شرایطی است که میگوییم تشدید جنگ گرگهای حکومتی سر خوان گسترده غارت، سرانجامی جز سرنگونی کلیت رژیم ولایت فقیه ندارد. این خامنهای ولیفقیه است که در مسیر چنین فرایندی بیش از گذشته آبروباخته و بی آینده میشود. این دوئل دو باند قدرت و ثروت، سرانجام در پرتو قیام در تقدیر مردم ایران، سرنگونی خامنهای را رقم خواهد زد.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7