۱۴۰۴ مرداد ۱۶, پنجشنبه

در کوچه پس کوچه‌های ایران؛ چه میگذرد ؟! - فریاد زن دستفروش تا کودکان تشنه زاهدان



               در کوچه پس کوچه‌های ایران؛ چه میگذرد ؟! -  فریاد زن دستفروش تا کودکان تشنه زاهدان

بحران معیشت و فریاد از فقر و فلاکت و بیکاری دیگر از حد گذشته است. یک زن دستفروش شیرازی درحالی که در گرمای تابستان کودکش را بر سنگفرش خیابان در حافظیه شیراز خوابانده است، لب به شکایت می‌گشاید؛«…این انصاف نیست یه سری ها میلیاردر باشند و تو پول و ناز و نعمت غرق باشن و یه عده هم محتاج نان شب.»

زن دستفروش شیرازی ادامه می دهد:

«بارها جار زدم صدامو کسی نشنید. دلم میخواد دنیا نباشه. مگه دنیا چی داره؟ یه مشت آدم بی انصاف که هیئت مجلس شدن. یعنی این همه آدم از رییس جمهور بگیر تا دکتر مهندس. این مملکت هشتاد میلیون ایرانی داریم. آیا این هشتاد میلیون نفر کسی صدای منو نشنید؟ مغزم نمی‌کشه چرا آخه من فقط میخام صدام باشید…

 شماها که هر روز خدا دارین منو می‌بینید و حتی خیلیاتون سالها منو دیدید و می‌بینید که دارم کارگری میکنم. از آوارگی کف خیابون شروع کردم. فقط به حرفم فک کنید! به جون یدونه بچم قسم، اینقدری که من برای آبرو و شرفم زجر کشیدم و کار کردم تا سر پناهی درست کردم و هنوز دارم خودمو تو سرما و گرما زجر میدم ولی آبرومو نفروختم هادی چوپان اینقدر برای پهلوانیش زحمت نکشید.

چرا زحمت‌های من به چشمتون نیومد … خسته شدیم ما چیزی برای از دست دادن نداریم…

باشه قبول اگر قراره هفده سال زجر کشیدنم جوابش این باشه …»

قطع برق در لنگرود:

یک مرد :آقا این وضعیت چه وضعیتیه امروز چند بار برق قطع شده … دیشب ۹ تا ۱۱ بردند. امروز ۹ و ۱۱ ۵ و ۷  الان هم بردند. خدایی دارم میوه هایم را میریزم بیرون اجاره مغازه و کارگر یعنی چه  یکبار دو بار سه بار آخه نصفه شب؟

اعتراض یک زن شاغل به قطع برق: «صبح کوفته ساعت نه شب از سر کار اومدم  ببین با چه وضعی مواجه شدم. خدا وکیلی ببینید! این فریزر ما هست نگاه کنید! اینا اینا همه آب شده گوشت و مرغ آب شده  اینو نگاه کنین آب آبه جوابگوی مردم باشید تو رو قرأن اصلا اسراییل نمیخواهد بیایید ما را بزنید اینها خودشون دارند ما را میکشند. نیازی نیست شما بیاین این همه مردم رو بکشین خودشون دارن مارو می کشن . الان گوشت و مرغای ما رو ببینین بینین تورو قرآن همه  خراب شده  کی میخواد جوابگو باشه خدا لعنت تون کنه انشاالله.»

اعتراض یک کسبه به قطع برق:  به این حرومزاده ها بگین چه غلطی دارید  میکنید؟ خونه میریم آب نیست. بازار می آیم برق نیست تلفن ……انگار زمان جنگه …. قطع کردن  نه اینترنت داریم پدرمون دراومد توی  این گرمای  ۴۵ درجه.

اعتراض یک کشاورز به قطع برق بابلسر -۱۳ مرداد ۱۴۰۴

ساعت هفت تا نه شب. خاک تو سرت  با اون وزارتخانه ات بدبختی کشاورزها اینه ده روز دارم  با پمپ آب زمین رو آب می بندم. نمیشه  خاک تو سرت  این وضع مملکت داری و وزارت خونه  نیست. نگو هر جا دو بار قطع شد به من اعلام بکنید. این قطع هست یک بعد از ظهر تا سه  الان هم تا نه تعطیل کن  استعفا بده آقا! 

اعتراض کسبه به قطع برق عباس آباد -۱۳ مرداد ۱۴۰۴

دوباره  باز هم برق رفت. آقایونی که میخواستین مملکت رو واسه ما درست کنین این مملکت داری بود؟ اینجوری میخواستین واسه ما  یک  زندگی نرمال درست کنین و هیچ کشور دنیا رو  هم قبول ندارین همه گرفتارن و فلانن  فقط جمهوری اسلامی همه باید زندگی کن؟ …. این چه وضعشه؟  این چه مملکتی هست چی شد؟ ساعت ۹ شب ساعت ۳ آخه چی یعنی چی شما که  نمیتونید ول کنید آقا مجبورین مگه؟ کی به شما گفته؟

یک کسبه در اعتراض به نبود برق:

بخدا مردم این بنده خدا مغازه داره مجبوره وایسه تا یازده شب برق بیاد کرکره شون رو ببنده. آقا  سخته بخدا مردم ندارن مردم هم سفره های مردم تنگه. این وضعیت قطعی برق هم واقعا روح و روان مردمه سخته به خدا مردم بخدا سمت ما شب یک تا سه قطعه الان زنگ زدم خونه میگه همین الان نه تا یازده هم  برق رفته. به قرآن گناه دارن مردم حقشون این نیست. بخدا این کارگر فرق نمیکنه یک شب میره خانه کنار زن و بچه اش بشینه شامشو بخوره خلاصه زندگی کنه برق قطع میشه.  مجبورن بگیرن بخوابن این که نشد زندگی بخدا. خیلی سخته بقران  شما نگاه کن همه جا خاموشه نمیدانم آدم چی بگه هر چه گفتیم متاسفانه  صدامون به هیچ جا نمیرسه.  این داستان فردا هم همینه…»

یک کسبه در مرکز شهر

اینجا مرکز شهر اینجا اصلا در برنامه قطع برق نبوده. آمدم کرکره را بکشم کرکره ام وسط راه مانده مجبورم تا ۱۲ شب بمانم. اعلام نمی کنید انگار نه انگار عین خیالتون نیست. اگه نمیتونین مدیریت کنین بدین دست یکی دیگه. این چه وضع مملکت داریه؟ یک کارمند اگر لوازم برقیش بسوزه با ۱۲ میلیون حقوقش چه کار بکنه؟ این چه وضع زندگی برای مردم درست کردین جمع کنین بابا!

این فریادها تازه متعلق به مردمی است که به قول حاکمان در مرکز زندگی می کنند. حالا تصور کنید کوردکان کرد و کودکان بلوچ در زابل و زاهدان در گرمای ۵۰ درجه چه باید بکنند؟ فریاد از یک زن دستفروش شیرازی تا لبهای سوخته کودک چابهاری همه از یک داستان خبر می دهد.بحران به اوج خود رسیده است.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7