۱۴۰۴ آذر ۱۱, سه‌شنبه

موج هولناک کشف اجساد در سیستان و بلوچستان - ربایش، قتل و رهاسازی پیکر کشته ها در سایه حکومت سرکوب و فاشیستی آخوندی از خمینی ضد بشر تا خامنه ای ضحاک


موج هولناک کشف اجساد در سیستان و بلوچستان -  ربایش، قتل و رهاسازی پیکر کشته ها  در سایه  حکومت سرکوب و فاشیستی آخوندی از خمینی ضد بشر تا خامنه ای ضحاک 

الگوی تکرارشونده ربایش، قتل و رهاسازی در سایه بی‌قانونی در حکومت خامنه ای

از ابتدای سال ۱۴۰۴، استان سیستان و بلوچستان با پدیده‌ای تکان‌دهنده روبه‌رو شده است: کشف اجساد بصورت پی‌در پی در پارک‌ها، حاشیه جاده‌ها، سواحل، بیابان‌ها و کوهستان‌ها. این اجساد که بسیاری از آن‌ها مجهول‌الهویه‌اند، نه تصادفی‌اند و نه پراکنده؛ بلکه بخشی از یک الگوی سیستماتیک خشونت‌اند که امنیت جان مردم را به طور کامل به چالش کشیده است. نکته مهم اینکه حکومت خامنه ای و نیروهای سرکوبگر عامل اصلی این خشونت ها هستند و مردم معتقد هستند که بخش بسیاری از این قتل ها مرتبط با نیروهای امنیتی هستند.

گزارش‌های مستند فعالان حقوق بشر نشان می‌دهد که در بیشتر موارد، قربانیان پیش از مرگ مفقود یا ربوده شده‌اند، آخرین تماس‌شان با خانواده در شرایط مشکوک بوده و نهادهای امنیتی هیچ نقش مؤثری در جست‌وجو، شناسایی یا اطلاع‌رسانی ایفا نکرده‌اند.

الگوی مشترک تمام قتل‌ها: ربایش، مرگ مشکوک، رهاسازی عمومی

در نزدیک به ۸۰درصد موارد، محل قتل با محل کشف اجساد متفاوت است. قاتلان پس از ارتکاب جرم، پیکر را در نقاطی رها می‌کنند که یا کشف آن دیرتر اتفاق بیفتد (بیابان، کوهستان، مناطق صعب‌العبور) یا پیام رعب‌آوری به جامعه مخابره کند (پارک‌های شهری، ساحل، کنار جاده‌های پرتردد).

نمونه‌های بارز:پارک حافظ چابهار،فلکه کپات و زیر پل ولایت ایرانشهر، مسیر نیکشهر–قصرقند، کوه‌های چراغان سرباز، سواحل چابهار و میناب، ورودی شرکت شندانو جاهای دیگر…

این انتخاب آگاهانه مکان‌ها خود گواهی است بر اینکه «رهاسازی جسد» بخشی جدایی‌ناپذیر از فرآیند جنایت است؛ ابزاری برای پاک کردن رد، نمایش قدرت و القای حس ناامنی فراگیر.

ناپدیدسازی طولانی‌مدت: از ربایش تا کشف اجساد اسکلت شده

در بسیاری پرونده‌ها فاصله زمانی میان مفقودی و کشف اجساد از چند روز تا چند ماه طول می‌کشد:

رضا خواجه: ۱۷ روز بی‌خبری، زلمه غلجایی: ۲۸ روز، یونس رخشانی: ۲ ماه ربایش و شکنجه، زن مجهول‌الهویه در مسیر نیکشهر–قصرقند: به صورت اسکلت کشف شد

این تأخیر عمدی، همراه با نبود هیچ اقدام رسمی در مرحله جست‌وجو، دقیقاً با تعریف بین‌المللی «ناپدیدسازی قهری» و «قتل فراقضایی» هم‌خوانی دارد.

جغرافیای مرگ: کدام شهرها کانون خشونت شده‌اند؟

ایرانشهر بیشترین تعداد کشف اجساد را دارد،دامن، خیرآباد، فلکه کپات، شرکت شندان، زیر پل ولایت و خیابان استاد یادگاری.

چابهار مرکز پیام‌رسانی خشونت: پارک حافظ، پلاژ ساحلی، منطقه پل‌سر.

نیکشهر–قصرقند و سرباز محل کشف اجساد پوسیده و اسکلتی.

زابل، زهک و هیرمند رهاسازی در رودخانه و مناطق مرزی.

این خوشه‌بندی جغرافیایی نشان می‌دهد که برخی مناطق به «قلمرو مرگ» تبدیل شده‌اند.

شیوه‌های قتل و پیام پنهان آن‌ها

خفگی با طناب یا داخل ساک، ضربات متعدد چاقو، شلیک مستقیم به سر، شکنجه شدید و ضرب‌وجرح غرق کردن عمدی

تنوع شیوه‌ها حاکی از حضور بازیگران متعدد است، اما « کشف اجساد به دلیل رهاسازی آن‌ها در مکان عمومی یا دورافتاده» در همه موارد مشترک است؛ علامتی از وجود یک «محیط اجازه‌دهنده خشونت» که در آن هیچ‌کس بازخواست نمی‌شود.

قربانیان اصلی کیستند؟

اکثریت قریب به اتفاق قربانیان: مردان جوان بلوچ ۱۶ تا ۵۵ سال، از طبقات محروم و کم‌درآمد، کارگران روزمزد، صیادان، بیکاران، اغلب با لباس بلوچی در کنار آن‌ها، موج جدیدی از قربانیان بی‌دفاع شکل گرفته: مهاجران افغانستانی فاقد مدارک. کشتن آن‌ها کمترین هزینه سیاسی و اجتماعی دارد و معمولاً هیچ‌گونه پیگیری نمی‌شود.

انگیزه‌های چهارگانه پشت قتل‌ها

سرقت و راهزنی در محورهای کم‌تردد (مانند سفیدآبه–تفتان)

گروگان‌گیری و اخاذی (پرونده یونس رخشانی نمونه بارز است)

قتل‌های پیام‌رسان برای ایجاد وحشت عمومی (آویزان کردن جسد در میلَک، رها کردن در ساک در شهر)

ناپدیدسازی قهری و تسویه‌حساب پنهان (اجساد پوسیده در نقاط غیرقابل دسترس)

نهادهای رسمی حکومت خامنه ای: غایبان بزرگ این جنایت سازمان یافته

هیچ حضور مؤثری در مرحله جست‌وجو و امداد (حتی هلال احمر و پلیس غایب‌اند)

واکنش فقط پس از فشار افکار عمومی و انتشار تصاویر و کشف اجساد

نبود سامانه هشدار سریع و گشت‌های مؤثر

سکوت کامل در برابر موج قتل‌ها

این بی‌عملی ساختاری نه تنها مانع جرم نمی‌شود، بلکه به عاملان پیام می‌دهد که «اینجا می‌توانند بدون هزینه عمل کنند».

نتیجه‌گیری، بلوچستان در چنگال یک سیستم اجازه‌دهنده خشونت

آن‌چه در سیستان و بلوچستان جریان دارد، دیگر «جرایم پراکنده» نیست؛ یک الگوی تکرارشونده و سازمان‌یافته از ربایش، قتل و رهاسازی جسد است که در خلأ کامل امنیت و قانون بازتولید می‌شود. تا زمانی که نهادهای امنیتی و نیروهای سرکوبگر انتظامی به جای انکار و سکوت، پاسخ‌گو و بازدارنده نشوند، این چرخه مرگ ادامه خواهد یافت. سکوت در برابر این حجم از خشونت، خود شریک جرم است که بی‌تردید نقش نیروهای سرکوبگر و نیرهای امنیتی در این کشتارها برجسته و بارز است و مردم این منطقه عاملان این کشتارها را به حکومت ستمگر خامنه ای نسبت می‌دهند که هدف پیشبرد پروژه‌های امنیتی در این استان و مهار شرایط بحران زده‌ای که مردم با آن مواجه هستند.


🟢 مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 # مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7