۱۳۹۴ اسفند ۲۷, پنجشنبه

به پیشواز نوروز برویم، بهاریه شماره 1






به پیشواز نوروز برویم
بهاریه شماره 1
نوروز شد که جوش زند خون باغها      وزبوی گل پری زده گردد دماغها
از  میان همه جشن‌هایی که طی قرون واعصار  در ایران بلند آوازه وبا فرهنگ های متنوع وسنتها وآیین های گوناگون وغنی به دلیل مهاجمان خارجی مانند مغول واسکندر مقدونی وتاتار ها وتیمور لنگ وهمه متجاوزین ووطن فروشان مانند آخوندهای دجال وضدبشر  حذف ونابود  ویا به فراموشی  سپرده شدند، تنها  نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در ایران  این زیبا ترین وطن حفظ کند.،  دلیل پایدار ماندن نوروز در فرهنگ ایرانی را می‌توان پیوند عمیق آن با آیین‌های ایرانی، تاریخ این کشور، و حافظه فرهنگی ایرانیان دانست
  در آستانه نوروزی دیگر قرارداریم، جشنی ملی و باستانی که با خود نه تنها عطر بهار و بهروزی، بلکه همبستگی و اتحاد علیه دیکتاتوری ولی فقیه را با گل های لاله، سنبل و شقایق برای مردم خوب میهن مان و خانواده بزرگ مقاومت ایران بهمراه می آورد.


به یقین بهار ایران زمین در راه است، به بهار و به شکفتگی و پیروزی ایمان بیاوریم. این پیام تکامل و پیام  رفتن زمستان سرد و تیره آخوندی است و دیکتاتوری مذهبی را گریزی از آن نیست. جای شهدا، اسرای مقاومت و زندانیان سیاسی، مجروحین و قیام آفرینان در زندان لیبرتی را با خنده و نقل نبات و با سوسن و نسترن و گل سرخ محمدی پر میکنیم.
در روایت ها آمده است، نوروز اولین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با اول فروردین ماه، جشن آغاز سال نوی ایرانی و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران ایران باستان است.
«منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل باز می‌گردد. همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده‌است. جشن نوروز با تحویل سال یا لحظه برابری اعتدال بهاری آغاز می‌شود؛ لحظه‌ای که خورشید در سیر ظاهری خود در ابتدای برج حمل، از استوای زمین گذشته و به شمال آسمان میل می‌کند. در گاه‌شماری هجری خورشیدی، لحظه تحویل سال، تعیین کننده نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین است». (دانشنامه ویکی پدیا)
همچنین حکیم ابوالقاسم فردوسی، پدر شعر پارسی در شاهنامه از نوروز چنین یاد کرده است:
بجمشـــــــید بر گــوهــر افشـاندند
مران روز را روز نو خــــــواندند
ســــر سال نــــــــو هرمز فرو دین
بــر آســـــود از رنـج روی زمــین
بـــزرگان بشــــــــادی بــیارستـــند
می و جام ورامشـــگران خواستند
چنین جشن فرخـنده از آن روزگار
بما مــانـــد از آن خسروان یادگار

هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز