24مارس 2016:
پيام
ارژنگ داوودي، زندانی سیاسی مقاوم به مناسبت سالروز ملی شدن نفت از زندان
ارژنگ داوودي زنداني سياسي پيام به مناسبت 29اسفند یادروز ملی شدن صنعت نفت منتشر
كرد. متن نامه به اين قرار است: گرامیداشت ۲۹اسفند، یادروز ملی شدن صنعت نفت در ایران، هم میهنان پراکنده در
سراسر گیتی، طنز قضیه در رژیم فقیه اینجاست
که همان سردمداران بی هنری که ملی گرایان را مرتد اعلام
داشته ، نهضت ملی نفت و رهبر
فقید آن را منکوب نموده و بلافاصله پس از پیروزی انقلاب ۵۷ با تاسیس « وزارت نفت »
به دولتی کردن مجدد صنعت نفت کشور مبادرت ورزیدند، امروز ریاکارانه واژه «ملی » را
بر زبان ناموزون خود جاری می دارند . همان کسانی که در ۳۷ سال گذشته وعده هایی از قبیل
آب و برق مجانی ، توزیع پول نفت درب خانه ها و یا آوردن عایدات حاصله از نفت بر سر
سفره های مردم را نشخوار کرده ولی عملکردشان بر خلاف همه آن شعارها بوده است. همان
روضه خوانها و روضه گردهایی که در دورانی که قیمت نفت از مرز بشکه ای ۱۴۰ دلار نیز
فراتر رفت در حالیکه روزانه ۲ و نیم میلیون بشکه صادر می کردند با ندانم کاریهای آمیخته
به حرص و آز، چنان فاجعه های گوناگون اقتصادی آفریدند که در مقام مقایسه ، بیماری هلندی
اقتصاد را می توان تنها تب مختصر و مفیدی به حساب آورد.طنزتر
اما آنکه همین سردمداران گنده گویی که پشتوانه
اصلی عملیات تروریستی شان در خارج از کشور و سرکوبهای بی رحمانه شان در داخل
کشور، درآمد بی حساب و کتاب نفت بوده اینک با رسیدن قیمت آن به به زیر بشکه ای ۳۰ دلار
باز هم لاطائلات می بافند و علیرغم گذشت ۳۷ سال با پررویی هر چه تمام تر به توصیف برکات
تخیلی آینده ای پرابهام می پردازند. همان اذهان علیلی که علیرغم ورشکستگی اقتصادی،
استیصال سیاسی و زانو به خاک مالیدن در برابر کشورهایی که مصدق بزرگ بدون تحمیل هزینه
های کمرشکن آنرا در دیوان لاهه محکوم و ایرانیان را در انظار جهانیان عزت بخشید و در
آن برحه حساس زمانی از تاریخ جهان دو قطبی، صنعت نفت را در ایران ملی کرد. همان یاوه
گویان خام اندیشی که هنوز در ازای فقر و فلاکت یک ملت بزرگ با تداوم تقبل پرداخت سخاوتمندانه
بار مالی و هزینه تسلیحاتی بمنظور دامن زدن به فتنه انگیزی ها و نفاق پراکنی های روزافزون
در منطقه آشوب زده خاورمیانه ، با صدور روزانه فقط یک میلیون بشکه نفت ۳۰ دلاری که
حتی تکافوی هزینه انواع گروههای تروریستی از قبیل حماس، حزب الله، انصار الله ،
سپاه بدرو .... را هم نمی دهد چه رسد به جنگ در سوریه ؟! با وقاحت هر چه تمامتر ادعای
مضحک نجات کشوری که به خاک مذلت نشانده اند را بر زبان دراز خود جاری می سازند.پر مسلم آنکه ندانم کاران ماجراجویی که کشور را به ورطه نابودی کشانده اند نه تنها هرگز
نمی توانند ناجی ایران و ایرانی باشند بلکه روز به روز در باتلاق خودساخته فروتر خواهند
رفت و در این سیر قهقرایی ،همچنان ما را قربانی
خواهند کرد. اینک تنها چاره باقیمانده برای این باند ۵۰۰ نفره یعنی راهزنان بی کفایت
انقلاب ۵۷ که در ۳۷ سال گذشته از سر استیصال به انواع و اقسام رمالان هندی پناه برده اند شاید این باشد که از خلف ناخلف تر
امام امت نیم درصدی شان بخواهند که برای نجات خود و جیبهای گله گشادشان دونکیشوت وار
بپاخیزد؟! و دست به دامان هاری پاتر های انگلیسی شود.البته اگر مافیای روس به سرکردگی پوتین به غلامان حلقه به گوش خود در ایران به سرکردگی
علی خامنه ای چنین اجازه ای را اعطا فرماید؟
هم میهنان،
در طول دوران پس از انقلاب مشروطه ، تنش اصلی در جامعه ما در حق واقع برخورد بین گروههای
مرتجع و مدرن بوده است. اینک نیز رژیم قرون وسطایی فقیه ، شعور و اراده لازم برای تجزیه
و تحلیل واقعیت های ملموس در کشور ، منطقه و جهان را ندارد، لذا نمی تواند به علت ناکامی
ها و سردرگمی هایی که از همان ابتدای امر به صورت صفت مشخصه و بارز این حکومت واپس
گرا درآمده است را درک و تبیین نماید. هر چند که مرتجعین حاکم ، سرمایه های ملی و اهرم
های اعمال زور را در چنگال خود دارند اما از سویی دیگر میلیونها انسان ناراضی وجود
دارد که به پیشداری هزاران مبارز سیاسی روز به روز نسبت به قدرت جمعی خود، آگاه تر گردیده و برای پایان دادن به وضعیت رقت
بار فعلی آماده تر می شوند. زیرا کاملا دریافته اند که به هیچ وجه نمی توان بحرانها
و کورـ گره های موجود در کشور را در چارچوب ناساختارهای پوسیده جاری حل و فصل نمود
بویژه با حضور همان ستم پیشگانی که به منظور بقای نامشروع خود ، جز تلخ کامی و بحران
پردازی چیز دیگری برای ایران و ایرانی به بار نیاورده اند.
زنده باد ایرانی، پاینده باد ایران، درود بر مصدق ، یاران و یاوران نهضت بزرگ ملی نفت، پیش به سوی انقلاب سوم یعنی انقلاب دمکراتیک ایرانیان
ارژنگ داودی
زندان رجایی شهر بند ۱۰ سوئیت سیاسی- اسفندماه ۱۳۹۴ خورشیدی