گفتهها و ناگفتهها از میان روزنامههای حکومتی روز 2 بهمن 95
عنوانهای اول روزنامههای حکومتی به حادثه فاجعهبار آتشسوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو در تهران اختصاص یافته است.
روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی تلاش کردهاند پاسدار قالیباف شهردار تهران را در راستای جنگ باندی در نمایش انتخابات آتی مورد حمله قرار دهند:
آرمان: آینده مبهم تهران
ابرار: شهر «داری» اینگونه است؟! دوست چهارراه اسلامبول به تاریخ پیوست، مردان بزرگی که در آتش عشق مردم ذوب شدند، مردم هنوز فاجعه قطار را از یاد نبردهاند- توجیهات شهرداری تهران مصرف تبلیغاتی درد، تهران یکی از نمادهایش را از دست داد
بهار: آوار بیتدبیری، ایران به سوگ نشست
تفاهم: سخنگوی ستاد بحران: وضعیت زیر آوار بحرانی است، آتش نشانان با خونشان آتش بیاحتیاطی بعضیها را خاموش کردند
جهان صنعت: پلاسکو تاوان بیتوجهی مسئولان را پس داد، مدیریت یا هرج و مرج در بحران
شهروند: آوار انتظار: 48ساعت پس از ریزش ساختمان پلاسکو هنوز کار آوار برداری ادامه دارد
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع در عنوانهای مشابه و تکراریشان تلاش کردهاند با اشک تمساح ریختن برای آتش نشانهای قربانی شده، ابعاد این فاجعه را بپوشانند:
جوان: درد پلاسکو، مجاهدانههای آتش نشانان در تاریخ امداد و نجات ایران ماندگار شد
حمایت: ایران عزادار آتش نشانان فداکار
خراسان: در غم جانفشانها
رسالت: آتش نشانان جان فشان، کم نگذاشتند
کیهان: آتش نشانهای جانفشان سنگتمام گذاشتند
برخی از روزنامههای حکومتی نیز توصیه علی خامنهای به کارگزاران حکومتی را را همراه با روضهخوانی دجالانهاش برای آتش نشانان قربانی را تیتر کردهاند که ابراز وحشت وی را از پیامدهای بروز شکاف و دعواهای باندی بر سر مسبب آتشسوزی به نمایش گذاشته است:
سیاست روز: مسؤلان وظیفه فوری را بر هرحرف و حدیثی مقدم دارند
شرق: مقام معظم رهبری: مسؤلان کار مجاهدانه و وظیفه فوری را ادامه دهند
روزنامههای باند خامنهای، باند رفسنجانی روحانی را بهخاطر استفاده سیاسی از موضوع پلاسکو مورد حمله قرار دادهاند، و پاسدار قالیباف و شهرداری را از هر اتهامی مبرا کرده و گناهان را متوجه مردم و کسبه ساکن پلاسکو کردهاند:
کلید: بهرهبرداری سیاسی از حادثه پلاسکو «خیانت» به کشور است
کیهان: با وجود شبکههای اجتماعی که به دست هر فرد یک رسانه مستقل میدهد نیز، شایعهسازیها بیشتر و پیچیدهتر هم میشود. حادثه پلاسکو نیز از این شایعات مصون نمانده است و از این پس نیز تا وقتی این حادثه در افکار عمومی زنده است، شایعات ادامه خواهند داشت. بدتر از «شایعه سازان»، کار «کاسبان سیاسی» است که همواره مترصد فرصتی هستند تا از هر اتفاقی ولو درد و رنج مردم، ارتزاق کنند. شاید «کاسب سیاسی» برای این عده کم باشد؛ «کفتار» عنوان مناسبتری است.
این عده همواره با دهانهای باز دور از معرکه به کمین مینشینند تا آبی گل آلود شود و ماهیای به چنگ آید!
یکی از این کفتارها که از قضا سر در آخور اجنبیها و بهاییها هم دارد و افسارش نیز در دست عدهیی در آن سوی مرزهاست، در حالی که عدهیی از هموطنانمان زیر آواری از بتن و آهن و آتش گرفتار هستند، به بهانه یافتن مقصر، سعی در گرفتن ماهی از آب گلآلود کرده و مینویسد، چون صاحب ساختمان پلاسکو فلان بنیاد بوده پس مقصر آن نهاد است. دیگری با نیم نگاهی به انتخابات پیش رو، شهرداری و شورای شهر را عامل این فاجعه دانسته و برای یک جریان سیاسی خاص تبلیغ میکند. برخی ضعفها، کاستیها، کوتاهیها، و فرهنگهای غلط در وقوع این فاجعه و تبعات خسارتبار آن نقش داشته است. از فرهنگ غلطِ «گرفتن عکس سلفی در هر شرایط» بگیر تا «هجوم جمعیت به محل حادثه و ایجاد اختلال در کار کمکرسانی آمبولانسها» در تلختر شدن این فاجعه نقش داشتند. درباره ایمنی ساختمان نیز حرف و حدیثهایی وجود دارد. آنطور که آقای چمران رئیسشورای شهر تهران روز گذشته در سخنرانی پیشاز خطبه نماز جمعه تهران گفته، 14 بار به هیئتمدیره پلاسکو درباره ایمن نبودن ساختمان هشدار داده شده بود. آقای سید جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران و سخنگوی ستاد بحران پلاسکو نیز میگوید بیش از 30 بار، به کسبه و مغازهداران ساختمان هشدار داده شده بود که ساختمان ایمنی لازم را ندارد
برخی روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، در چند جایه خوری آخوندی، دجالگرانه خواستهاند با قربانی شدن آتش نشانها نان دخالت رژیم در سوریه را به تنور تبلیغاتشان بچسبانند و لگدی هم به باند رقیب بزنند:
وطن امروز: چه فیش حقوقی آشنایی! چیزی در مایههای همان دریافتی مدافعان حرم! با حقوق نجومی نمیتوان مرد میدان شد و قدم در گلستان آتش نهاد! «ذخیره نظام» خودش را در «خیابان جمهوری» نشان داد، آنجا که امانتدار «مال مردم» شد! باورم هست صدای آتشنشان دلسوخته تا ابد در گوش تاریخ میماند «علی بیا برگردیم! همه جا داره میسوزه! علی اما نیامد! نگران بود! گفت اینها مال مردمه»! و این همان «فرهنگ مدافعان حرم» است!
روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی فرصت را برای جنگ انتخاباتی و زدن زیرآب پاسدار قالیباف شهردار تهران غنیمت شمردهاند و پاسخ ادعاهای روزنامههای باند رقیب را نیز دادهاند:
جهان صنعت: اینکه مردم حاضر در صحنه را بهعنوان مقصر اصلی و مزاحم ورود ماشینهای امداد معرفی کنیم، نهایت ظلم و دروغپردازی است. مسأله اصلی این است که پس از شروع آتشسوزی، حدود 400 ماشین از سازمانهای مختلف مثل آتشنشانی، هلال احمر، یگانهای انتظامی، شهرداری تهران و ارتش به محوطهای وارد شدند که در نهایت ظرفیت پارک 100 ماشین را داشت و خود آقایان مانع امدادرسانی سریع شدند.
نکته بعدی اینکه از شروع آتش تا ریزش ساختمان اصلاً مدیریت بحران واحدی وجود نداشت و ما با چشمان خود نظارهگر دعوا و اختلاف نهادهای مختلف بر سر مدیریت بحران بودیم و هیچ نهادی هم از نهاد دیگر حرفشنوی نداشت».
دلیل اصلی ریزش ساختمان به حجم بسیار زیاد آبی مربوط میشود که توسط آتشنشانان ایستگاههای مختلف به ساختمان وارد شد. او ادامه میدهد: «تمام مغازههای این ساختمان که در زمینه تولید پوشاک فعالیت میکردند، بیش از حد استاندارد پارچه و لباس در مغازهها انبار کرده بودند وقتی 15 ایستگاه آتشنشانی بهطور همزمان شروع به وارد کردن آب به طبقات مختلف این ساختمان کردند، چیزی حدود 200تن به وزن ساختمان اضافه شد و یکی از ستونهای اصلی هم طاقت تحمل این وزن را نداشت و شکست.
چرا آتشنشانان حاضر در صحنه هم از فرماندهی واحد حرفشنوی نداشتند و هر ایستگاه بهصورت مجزا فعالیت میکرد؟ چرا در سه ساعت ابتدایی و قبل از ریزش ساختمان، فقط دو ماشین آتشنشانی مجهز به نردبان 50 متری در محل حاضر بود؟ نیروهای امدادی حاضر در صحنه حتی صبحانه هم نخورده بودند و این مردم بودند که برایشان از خانه ساندویچ نان و پنیر، شیر و آبمیوه میآوردند. پس متهم کردن مردم بهعنوان مقصر و شانه خالی کردن مسئولان، به راستی غیراخلاقی است».
ابتکار: باید شوربختانه گفت پای مدیریت نیز اینجا حسابی میلنگد. نشانههای آن را میشد پیش از حادثه پلاسکو دید. وقتی که با درگرفتن یک باران معمولی، شهر تهران قفل میشود و وقتی که کوچکترین اتفاق، سامان شهر را تهدید میکند، باید حدس میزدیم شهر در چه وضعیتی است. قبلاً صاحبنظران ودلسوزان و کارشناسان پیرامون پایین بودن ضریب ایمنی شهر تهران هشدار داده بودند. نشانهها به ما میگفت که مدیریت شهری تهران، در چه وضعیتی است.
جمهوری اسلامی: اولین جملهای که مسئولان کشور ما پس از هر حادثه تلخی بر زبان میآورند این است که از اول گفته بودیم. ظاهراً به این شیوه از خود رفع مسئولیت کردن و گناه را به گردن دیگران انداختن عادت شده است. مهم نیست که آن حادثه ماهیت سیاسی اجتماعی داشته باشد یا از جمله بلایای طبیعی و غیرطبیعی به حساب آید. این وسط یک اصل ثابت است هیچ فرد یا نهادی حاضر نیست مسئولیت آن را به عهده بگیرد، با چند پیام تسلیت و تشکیل کمیته و شورا و جنجال رسانهای، صورت مسأله پاک میشود و همه از جوش وخروش میافتند تا حادثه بعدی... از دولت... ، انتظار میرود برای جلب بیشتر اعتماد عمومی، با همه توان خود به مقابله با مافیای حاکم بر ساز و کارهایی از این دست برود و پشت پرده سیاه آن را آشکار سازد و اجازه ندهد حادثه ساختمان پلاسکو با گذشت زمان فراموش شود. از شورای شهر و شهرداری که مستقیماً مسئول هستند حساب کشی شود، زیرا این حادثه به گفته خودشان ممکن است در دهها مجتمع مشابه دیگر نیز رخ دهد.
آرمان: آتش بیتدبیری و بیاحتیاطی جان و مال کسبه ساختمان قدیمی پلاسکو را نشانه گرفت
کاش فاجعه غم بار پلاسکو مدیریت خواب آلوده بحران را بیدار کند تا خود را برای روزهای سختتر آماده کند. تصور کنید پیشبینی زلزله همین امروز در تهران بهوقوع پیوسته است. آیا مدیریت بحرانی که در یک حادثه آتشسوزی میلیاردها خسارت و دهها کشته و زخمی بر جای میگذارد، میتواند در یک بحران بزرگتر جان و مال شهروندان را از تاراج حادثه در امان نگاه دارد؟
میگویند پس از تخلیه اولیه ساختمان، مردم دوباره وارد آن شدهاند. به فرض صحت چنین خبری میتوان پرسید: چرا باید چنین اجازهای به مردم داده میشد؟ میگویند تجمع مردم دوربین به دست مانع از حضور و تردد آسان آتشنشانها و نیروهای امدادی شده است. پرسش این است که آیا نمیتوان در چنین مواردی از قوای قهریه و نظمیه بهره برد و مسیر امدادرسانی را هموار کرد؟ آیا این تجمعات را باید نشانهای بر افول اخلاق و ناکامیابی نهادهای آموزشی و رسانهیی در تربیت اجتماعی و آموزش شهروندی و مسئولیتپذیری دانست؟
برخی روزنامههای باند رفسنجانی، به چشماندازی گسترده از فاجعه پلاسکو از ناکارآمدیهای حکومتی اذعان کردهاند:
شرق: سرمقاله: بیاستاندارد و بدون حق شهر
... کشتهشدن چند نفر بر اثر انفجار دینامیت هنگام تهیه فیلم، برخورد قطار باری با تانکر سوختی، برخورد دو قطار با هم و کشتهشدن عدهیی زیاد، حوادث زیاد مرتبط با پروژههای پل و زیرگذرسازی متعدد و تصادفات بیش از اندازه رانندگی و مرگومیر ناشی از آنها. تکرار پیدرپی این حوادث دال بر این است که در جامعه و اقتصاد ما استاندارد معنایی ندارد. نه از سازوکارهای پیشگیری حوادث نشانی هست و نه از سازوکارهای امدادرسانی بهموقع. نبود این سازوکارها یا استانداردایز نبودن جامعه و اقتصاد مشکلی است مرتبط با ضعفهای مدیریتی، چه در سطح کلان و شهری و بخشی و چه در سطح بنگاهی. ضعفهایی که تا باقی است، بروز چنین حوادثی را به ناچار موجب میشود. بههمیندلیل باید بهجد نگران آینده بود. آینده پایتخت و احتمال کشتهشدن صدها هزار نفر بر اثر زلزله و آتشسوزیهای گازی ناشی از آن و حمله جمعیت بالای موشها و شیوع وبا.
سرمقاله: بیاستاندارد و بدون حق شهر... کشتهشدن چند نفر بر اثر انفجار دینامیت هنگام تهیه فیلم، برخورد قطار باری با تانکر سوختی، برخورد دو قطار با هم و کشتهشدن عدهیی زیاد، حوادث زیاد مرتبط با پروژههای پل و زیرگذرسازی متعدد و تصادفات بیش از اندازه رانندگی و مرگومیر ناشی از آنها. تکرار پیدرپی این حوادث دال بر این است که در جامعه و اقتصاد ما استاندارد معنایی ندارد. نه از سازوکارهای پیشگیری حوادث نشانی هست و نه از سازوکارهای امدادرسانی بهموقع. نبود این سازوکارها یا استانداردایز نبودن جامعه و اقتصاد مشکلی است مرتبط با ضعفهای مدیریتی، چه در سطح کلان و شهری و بخشی و چه در سطح بنگاهی. ضعفهایی که تا باقی است، بروز چنین حوادثی را به ناچار موجب میشود. بههمیندلیل باید بهجد نگران آینده بود. آینده پایتخت و احتمال کشتهشدن صدها هزار نفر بر اثر زلزله و آتشسوزیهای گازی ناشی از آن و حمله جمعیت بالای موشها و شیوع وبا.
وقتی شهر بهصورت بیقاعده رشد میکند و به تعبیر دیوید هاروی مناسبات سودجویانه سرمایه در ایران ملغمهای از مناسبات سنتی تجددستیز پیشامدرن و سرمایه تجاری و مستغلاتی، تعیینکننده قاعدهها بازی آن میشود، حق شهروندی دسترسی به شهری مناسب برای زندگی، خیلی بیشتر مخدوش میشود؛ چرا که حداقلهای ساماندهی شهر به علت سوء مدیریت شدید رعایت نمیشود. متأسفانه، کلانشهر تهران مصداقی از چنین وضعی است. کلاف سردرگم مشکلات تهران بهخوبی نشانهای از قفلشدگی نظاممند اقتصاد و جامعه ایران است.
شرق: دستپاچگی، بزرگتر از فاجعه
دستپاچگی و سرگیجه، فقط رسانه را فرا نگرفته است. در «میدان» مشابه همین وضعیت حاکم است. همه مسئولان به منطقه حادثه سرازیر میشوند. گویی باید مقابل دوربینها بود تا بگویند فلان مقام مسئول پای کار است. احتمالاً دستپاچگی باعث شده توصیههای علمای مدیریت منابع انسانی را فراموش کنند که گاهی حضور در محل، روند امدادرسانی را تحتالشعاع ابراز ارادت یا خودنمایی این و آن به آن مقام محترم قرار خواهد داد. میتوان
دهها سؤال بیپاسخ، از دیروز مطرح شده است. چرا مدیریت واحد خدمات شهری در کلانشهر پایتخت، به یک رؤیا میماند و تهران شهری بیدفاع است؟ چرا سازمان حیاتی آتشنشانی و خدمات ایمنی، دارای تجهیزات بهروز و استاندارد نیست؟ چرا ضوابط ایمنی در ساختمانهای کلانشهر پایتخت رعایت نمیشود؟ چه تضمینی وجود دارد هزاران واحد صنفی فعال در ساختمانهای فرسوده محلات مختلف تجاری تهران، فردا به همین سرنوشت دچار نشوند... دهها سؤال بیپاسخ، از دیروز مطرح شده است. چرا مدیریت واحد خدمات شهری در کلانشهر پایتخت، به یک رؤیا میماند و تهران شهری بیدفاع است؟ چرا سازمان حیاتی آتشنشانی و خدمات ایمنی، دارای تجهیزات بهروز و استاندارد نیست؟ چرا ضوابط ایمنی در ساختمانهای کلانشهر پایتخت رعایت نمیشود؟ چه تضمینی وجود دارد هزاران واحد صنفی فعال در ساختمانهای فرسوده محلات مختلف تجاری تهران، فردا به همین سرنوشت دچار نشوند.
روزنامههای باند رفسنجانی در پاسخ به کیهان خامنهای در مورد استفاده سیاسی از حادثه پلاسکو پاسخ دادهاند:
مردمسالاری: نگرش سیاسی، نه فقط نسبت به این حادثه، بلکه نسبت به هر حادثه دیگری که با جان انسانها سر و کار دارد مذموم است. به همین دلیل وظیفه همگان این است که بدون نگرش سیاسی به این حادثه بنگرند. اما متأسفانه، درخواست عدم نگرش سیاسی به این حادثه و تشبیه کسانی که از این حادثه، به نفع اهداف سیاسی خود سوءاستفاده میکنند به لاشخور سیاسی، توسط طیفهای نزدیک به رسانههایی صورت گرفت که پس از حادثه تلخ قطار تبریز _ مشهد، حتی یک روز هم برای همدردی با قربانیان آن حادثه صبر نکردند و با شدیدترین مواضع سیاسی، ابعاد انسانی آن حادثه را زیر سایه سیاست قرار دادند. هنوز تیترهایی همچون قطار شرمساری، آن هم فقط یک روز پس از حادثه قطار، که کنایهای به رئیسجمهور بود در خاطر مردم هست. عدم نگرش سیاسی به این حادثه، یک درخواست صحیح است، اما مشروط به آن که کسانی که این درخواست را مطرح میکنند خودشان قبلاً سوار این موج نشده باشند... محمدباقر قالیباف شهردار تهران در بروز این حادثه مقصر است.
اما حامیان شهردار باید بپذیرند که نگرش سیاسی به مسایل شهری را آقای قالیباف و حامیانشان نهادینه کردند وقتی شهرداری را پلی برای رسیدن به دولت ارزیابی کردند. آقای قالیباف و دوستانشان، شهر را با نگرش سیاسی اداره میکنند.
شهرداری مقصر اصلی حادثه است چرا که با مالکان ساختمان پلاسکو مماشات کرد. تأکید بر این موضوع که ساختمان پلاسکو قدیمیبود، یا بارها به آن تذکر داده شده نمیتواند نافی مسئولیت شهرداری باشد. این فقط رفع تکلیف است. شهرداری، خیلی راحت با سدمعبر برخورد میکند، ساختمانهایی که عوارض خود را نپرداخته باشند یا مشکلی داشته باشند، پلمپ میکند یا بتون و نیوجرسی در مقابل آن قرار میدهد، حتی با ساختمان علاءالدین در همین خیابان جمهوری بارها برخورد شد. پس اینکه شهرداری ضمانت اجرایی ندارد و صرفاً تذکر میدهد، برای مردم تهران که روزانه شاهد مسدود شدن ساختمانهایی توسط شهرداری هستند، شبیه یک شوخی است. شهرداری تهران خیلی صریح باید اعلام کند چرا با ساختمان پلاسکو برخورد نکرده است؟
روزنامههای باند رفسنجانی –روحانی در مورد رفتار رسانههای حکومتی با رئیسجمهور جدید آمریکا هشدار دادهاند و بر ضرورت حضور آمریکا در مذاکرات «آستانه» در مورد سوریه تأکید کردهاند:
آرمان: آینده روابط ایران و آمریکای ترامپ
نمیتوانیم آمریکا را در نظر نگیریم و صرفاً به روابط با روسیه خوشبین باشیم. روسها بهدنبال منافع ملی خود هستند. آنها از شرایط حضور ترامپ بهدنبال بهرهبرداری حداکثری به نفع خود هستند و نمیتوان خوشبین بود روسیه همواره نظراتی موافق با ایران را در منطقه اتخاذ کند. موضعگیریها و اظهارات ایران در آینده روابط با ترامپ بسیار اهمیت دارد.
شرق: ایران و زمان آزمون ترامپ
در دورهای که ما «ترامپ تست تایم» مینامیم که میتواند کوتاه هم باشد، سیاستورزی ما باید چگونه باشد و از چه رویههای رفتاری پیروی کند؟ تا در این دوره در مواجهه با چنین رئیسجمهوری خاص در آمریکا، ما نیز خاص رفتار کرده و بهینهتر از روشهایمان و داشتههایمان استفاده کنیم. پیشنهاد میکنم در این دوره کوتاه:
فقط مسئولان رسمی و کتوشلوارپوشان سیاست خارجی در خصوص موارد میان ایران و آمریکا سخن گویند.
از ارسال پیامهای متفاوت و متناقض پرهیز کنیم.
از پراکنش شعارهای تند، توهینآمیز و تحقیرآمیز بهویژه نسبت به رئیسجمهور آمریکا خودداری کنیم.
در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، از چشمانداز آتی تحریمهای رژیم ابراز وحشت و سوز و گداز شده است:
جوان: قانونی آمریکایی که سپاه را تروریست معرفی میکند، حمله به ارکان اقتدار نظام در فصل پسابرجام
مهرماه بود که خبری مبنی بر اینکه «بررسی تحریم سپاه در دستور کار مجلس نمایندگی آمریکا» قرار گرفته، در رسانهها مطرح شد؛ اقدامی که نشان میداد ایالات متحده آمریکا نه تنها با امضای توافق هستهیی سطح دشمنیهای خود را علیه جمهوری اسلامی ایران کاهش نداده بلکه زمینه را برای توسعه آن فراهم دیده و بر اساس آن فشار به ارکان اقتدار کشور را افزایش دادهاند.
مروز پس از نزدیک به پنج ماه چنین اتفاقی البته به شکل دیگری در حال قانونی شدن است؛ هفته گذشته بود که تد کروز و جیم اینهاف طرحی به سنا ارائه کردند که بر اساس آن وزارتخارجه آمریکا موظف میشود سپاه پاسداران را بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی مورد شناسایی قرار دهند.
البته حجم تلاش آمریکاییها برای تحدید قدرت و توان سپاه پاسداران به این مورد ختم نمیشود و موازی با درخواست این دو سناتور، طرح مشابهی توسط مایکل مککال از اعضای مجلس نمایندگان ثبت شده است.
این نماینده ایالت تگزاس در مجلس نمایندگان تأکید میکند که اگر یک سازمان شبیه یک گروه تروریستی باشد، مشابه یک گروه تروریستی فعالیت کند و از تروریستها حمایت کند، آنوقت باید آن را یک سازمان تروریستی خارجی نامید.
مایکل مک کال ادامه میدهد: «آنچه آشکار است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اجازه داشته در قالب شرکتها و شبکه قاچاقی مخفیانه از حکم رسمی بگریزد. دولت اوباما تصمیم گرفته بود که چشم بر این فعالیتها ببندد تا توافق هستهیی پیش برود؛ توافقی که آیتالله خامنهای رهبر ایران گفته بود رفتار ایران را تغییر نمیدهد. در نتیجه، سپاه قدس در سالهای اخیر گروههای مورد حمایت خود مثل حزبالله و حماس را مورد آموزش قرار داد و متحدان و امنیت ملی ما را در منطقه به خطر انداخت».
آمریکاییها حتی در دوران پسا برجام هم پا را فراتر از این گذاشته و حضور برخی فرماندهان سپاه بهعنوان مشاوران نظامی در برخی از کشورهای درگیر با تروریستها را هم مخالف قوانین و قطعنامههای بینالمللی دانستهاند.
قطعنامه 1737 و سپاه
گستردگی اقدامات و قوانین خصمانه آمریکاییها علیه سپاه فراوان و متنوع است که از جمله مهمترین آن قطعنامه 1737 است.
این قطعنامه دومین قطعنامهیی است که پس از ارسال پرونده هستهیی کشورمان به شورای امنیت تحت اعمال فشار آمریکا توسط فرانسه و انگلیس با همراهی آلمان تهیه شد که نهایتاً با مخالفتهای جزیی روسیه و چین به تصویب رسید. علت اصلی وضع این قطعنامه را – با رجوع به متن آن- باید تضعیف سپاه و به حداقل رساندن قدرت مانور آن در فضای داخلی ایران و بینالملل بهشمار آورد.
در ابتدای این قطعنامه با توجیه اینکه هدف اصلی این قطعنامه وادار کردن ایران به تعهدات مندرج در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهیی است در ادامه و در پیوست A لیست خیرهکنندهای از تحریمهای بینالمللی علیه افراد و شرکتهای وابسته به سپاه را معرفی میکند: «1- سازمانانرژی اتمی ایران 2- شرکت انرژی مصباح 3- کالا الکتریک 4- شرکت پارس تراش 5- تکنیک فرآیند 6- سازمان صنایع دفاعی 7- هفتم تیر (از شرکتهای فرعی سازمان صنایع دفاعی که این طور در نظر گرفته میشود که مستقیماً در برنامه هستهیی ایران دست دارد.)
B-شرکتهای دستاندرکار برنامه موشکی بالستیک ایران 1- سازمان صنایع هوا و فضا 2- گروه صنعتی شهید همت 3- گروه صنعتی شهید باقری 4- گروه صنعتی فجر
C- اشخاص دستاندرکار برنامه هستهیی ایران 1- محمد قنادی، معاون امور تحقیق و توسعه سازمان انرژی اتمی ایران 2- بهمن عسگرپور، مدیر عملیاتی 3- داود آقاجانی، رئیس پروژه PFEP در نطنز 4- احسان منجمی، مدیر پروژه ساخت در نطنز 5- جعفر محمدی، مشاور فنی سازمان انرژی اتمی ایران 6- علی حاجینیا لیلآبادی، مدیر کل شرکت انرژی مصباح 7- محمدمهدی نژادنوری، رئیس دانشگاه فناوری دفاعی مالک اشتر
D-اشخاص دستاندرکار برنامه موشکی بالستیک ایران 1- حسین سلیمی، فرمانده نیروی هوایی 2- احمد وحید دستجردی، رئیس سازمان صنایع هوا و فضا 3- رضاقلی اسماعیلی، رئیس بخش تجارت و امور بینالملل سازمان صنایع هوا و فضا 4- بهمنیار مرتضی بهمنیار، رئیس اداره مالی و بودجه سازمان صنایع هوا و فضا
Eـ اشخاص درگیر در هر دو برنامه هستهیی و موشکی ایران 1- یحیی رحیمصفوی، فرمانده کل سپاه پاسداران.»
کیهان: تام کاتن: ترامپ برجام را پاره نمیکند فشار بر ایران را افزایش میدهد
«تام کاتن» سناتور جمهوریخواه آمریکایی روز پنجشنبه گفت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور جدید این کشور تلاش خواهد کرد تا فشارها بر ایران را افزایش دهد.
کاتن که رویکردی بهشدت ضدایرانی دارد، گفت ترامپ برجام را پاره نمیکند، اما سیاستهای وی نهایتاً به بر هم خوردن این توافق منجر میشود.
«جیمز متیس» گزینه وزارت دفاع و «نیکی هیلی» گزینه نمایندگی آمریکا در سازمان ملل در جریان جلسات بررسی صلاحیتشان در سنا از ادامه اجرای توافق حمایت کردهاند. «رکس تیلرسون» گزینه ترامپ برای وزارتخارجه هم گفت واشینگتن باید این توافق را بهدقت مورد بررسی قرار دهد.
گزینه وزارت خزانهداری: به ادامه اعمال تحریمها اعتقاد راسخ دارم
به گزارش فارس، «استیون ترنر منوشین» گزینه «دونالد ترامپ» برای تصدی پست وزارت خزانهداری در دولت آینده آمریکا، در کمیته امور مالی سنا حاضر شد تا برنامههایش را ارائه دهد و برای اخذ رأی اعتماد، تلاش کند.
وزارت خزانهداری آمریکا، همان وزارتخانهای است که جزئیات فنی نحوه تحریم مخالفان این کشور را تدوین و برای اجراء، ابلاغ میکند؛ تحریمهای ایران هم از این جمله است و به همین خاطر، نام دفتر کنترل داراییهای خارجی این وزارتخانه یا همان «اُفک» با تحریمهای کشورمان گره خورده است.
منوشین در بخشی از سؤال و جوابهای این نشست، به بحث تحریمها و رویکرد خود برای اعمال آنها در صورت تکیه زدن بر کرسی وزارت پرداخت.
گزینه ترامپ برای وزارت خزانهداری آمریکا در ادامه این نشست گفت؛ 100 درصد به اعمال تحریمهای موجود معتقد است و در صورت وزیر شدن، تمام توان خود را برای تحریم بیشتر «حامیان تروریسم» [بهزعم خود] به کار خواهد بست.
برنامهریزی برای یک پیمان متعاقب در پسابرجام
«ریچارد هاس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در مقالهیی در روزنامه «وال استریت ژورنال» تأکید کرد: هر گونه اقدام بدون فکر از جمله پاره کردن توافق هستهیی ایران (برجام) تنها اوضاع را بدتر خواهد کرد.
هاس در ادامه نوشت: دولت ترامپ بهتر است بر تضمین این مسأله متمرکز شود که ایران به توافق موجود پایبند میماند. آمریکا همچنین میتواند برنامهریزی برای یک پیمان متعاقب را آغاز کند که گزینههای هستهیی تهران را در زمانی که بخشهای مهم توافق فعلی به پایان میرسد، محدود سازد.
انگلیس: تحریمهای ایران را ادامه میدهیم
«مثیو ریکرافت» نماینده انگلیس در سازمان ملل گفت: از آخرین گزارش آژانس بینالمللی اتمی که بر اساس آن تأیید کرده که ایران بهطور گستردهیی در اجرای برجام همکاری کرده رضایت داشته و انتظار داریم این کشور همین مسیر را ادامه دهد.
ری کرافت ادامه داد: ایران باید برای رفع کامل تحریمهای سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا اعتمادسازی کند و نشان دهد رفتارش تغییر کرده است.
وی در اظهارنظری گستاخانه گفت: ما نگرانیمان بابت برنامه موشکهای بالستیک ایران باقی مانده و به تمامی اعضا تأکید میکنیم ادامه اجرای تحریم بر فنآوری ساخت موشک بالستیک را ادامه داده و تخلفات مشکوک را گزارش دهند.