گفتهها و ناگفتهها از میان روزنامههای حکومتی روز 26 دي 95
مهمترین عنوانهای روزنامههای حکومتی در روز یکشنبه 26دی حول جنگ قدرت برای قبضه کرسی ریاستجمهوری شکل گرفته است:
آفتاب یزد: باهنر: برخی میخواهند روحانی رد صلاحیت شود
رسالت: موحدی کرمانی: رئیسجمهوری میخواهیم که جلوی رانت خوارها را بگیرد
رسالت: وزیر دادگستری: نظام اداری هنوز آماده جهش اقتصادی نیست
کاروکارگر: جهانگیری: برخی رسانههای منتقد دولت به جای نقد جنگ روانی ایجاد میکنند
سایه: حسن خمینی، محور جریان اعتدال در دوران پسا هاشمی
سایه: وزیربهداشت: مسولان از طریق تریبونهای عمومی اضطراب را به جامعه پمپاژ نکنند
حمله به برجام و جشن برای وارد شدن یک ایرباس در اغلب روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، عنوانها و مطالب را شامل شده است:
کیهان: برجام قرار بود چه باشد و چه شد؟! کارگران بیکارند عوام فریبان مشغول کارند!
کیهان: هیچ منتقدی نباشد جتی تلفنی، شرط عراقچی برای حضور در برنامه زنده تلویزیونی!
جوان: آخرین ضربه اوباما به ایران، رئیسجمهور آمریکا: تمدید فرمان اضطرار ملی را درباره ایران بهمنظور تضمین برقرار تحریمهای جامع علیه این کشور ضروری دیدم
وطن امروز: فتحالفتوح تان را با دست خود را پاره نکنید
تک و پاتک باندی حول مرگ رفسنجانی در روزنامههای هر دو باند ادامه دارد:
سیاست روز: سرمقاله: پناه بر خدا از شر خناسان
در ماجرای تشییع پیکر مرحوم هاشمی رفسنجانی جمعیت زیادی شرکت کرده بود. برخی چند صدهزار نفر تخمین زدند و برخی دیگر هم گفتند چند میلیون نفر
تشییع پیکر یک روحانی مبارز که سالها برای انقلاب اسلامی زحمت کشیده است و البته در کارنامه خود مواردی هم دارد که جای نقد و انتقاد بر آنها باقی است، چرا باید مطالبی مطرح شود که با بزرگنماییهای دروغین همراه شود.
ابتدا درگذشت رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام مشکوک جلوه داده میشود، این موضوع به سرعت در شبکههای اجتماعی داغ میشود و بسیاری را به شک میاندازد،
آسمان و ریسمان را هم به هم میبافند تا ثابت کنند که مرگ مشکوک است.
سپس به پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب میرسند و میگویند چرا ایشان در نامه تسلیت خود اینگونه نگفته است و چرا آنگونه نوشته است. ماجرا به همینجا ختم نمیشود، بلکه حتی به نماز میتی که خامنهای بر سر پیکر مرحوم هاشمی رفسنجانی خواندند میرسد. کارهای این خنّاسان حتی به وقیحترین شکل ادامه مییابد تا جایی که از سوی چند خبرنگار اصلاحطلب مطرح میشود که در مراسم تشییع پیکر هاشمی رفسنجانیمأموران دستور داشتهاند که خانمها را آزار جنسی کنند!
البته نمیگوییم در ازدحام جمعیتی که در مراسم تشییع آقای هاشمی رفسنجانی حضور داشتند، از سوی برخی رفتاری ناهنجار و غیراخلاقی سر نزده است، بلکه از این دست رفتارهای پلید و قبیح میتواند در مراسم مشابه اتفاق افتاده باشد... چنین جنگ روانی شدیدی که علیه نظام اسلامی و انقلاب آغاز شده تنها از سوی دشمنان و عوامل داخلی آنها برمیآید. اکنون وظیفه اخلاقی و انسانی خانواده آقایهاشمی در این شرایط چیست؟
تنها کافی است با موضعگیری نسبت به خنّاسانی که سعی دارند، فضای تشنج و آشوب را ایجاد کنند، به دروغپردازیهای آنها پاسخ دهند...
جمهوری اسلامی: باز هم فضاسازی!
از عناصر حاضر در زیر خیمه انقلاب هرگز انتظار نمیرفت و نمیرود که با دشمن و زخم خوردگان و سیلی خوردگان از انقلاب، همصدا و همراه شوند و به هتاکی علیه هاشمی بپردازند.
جریان هتاک تا آخرین لحظات زندگی هاشمی عزیز از هیچ کوششی برای خدشهدار کردن چهره او و به زیر سؤال بردن کارنامهاش فروگذار نمیکرد. این جریان چند روزی سعی کرد با موج سواری، خود را همراه مردم جلوه دهد ولی اکنون دوباره تغییر روش داده و باز هم به هتاکی و جوسازی کینه توزانه روی آورده است. این جماعت هتاک اکنون در محاسبات خود گویا به این نتیجه رسیده که ادامه همراهی با فضای کنونی به منزله قبول خطا در تقابل و فضاسازی گذشته علیه هاشمی است. دقیقاً به همین دلیل است که آن بوق تبلیغاتی توجیهگر دوران بر خطای 8ساله با تلخکامی اعتراض میکند که چرا از هاشمی تجلیل میشود؟
این موضع یک باند سیاسی پرخطا است که با خطاهای نابخشودنی و غیرقابل جبرانش کشور را به عمق دره برده و با کابوس جنگ و تحریم و بحران مواجه ساخته بود ولی با آن همه خطای عمدی و ندانم کاریهای محرز، علیه چهرههای خدوم انقلاب، دست از فضاسازی و سمپاشی برنداشته و بر نمیدارد.
در روزنامههای باند علی خامنهای ابراز وحشت از تحریمهای جدید و تشدید شرایط برجام با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا همراه با توصیههای هشداری به دولت روحانی، گوشههایی از عمق وحشت نظام را به نمایش گذاشته است:
رسالت: اظهارات متناقض وزرای پیشنهادی دفاع و امور خارجه ایالات متحده آمریکا در خصوص برجام در نوع خود قابل تأمل است. جیمز ماتیس وزیر دفاع پیشنهادی اعلام کرده است که برجام توافقی بد میباشد، اما آمریکا باید به تعهدات خود پایبند باشد. با این حال تیلرسون وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا بر لزوم بازنگری در برجام تأکید کرده است.
وی معتقد است که توافق هستهیی میان ایران و اعضای 1+5، تهران را از دستیابی به بمب هستهیی باز نمیدارد! این اظهارنظر وقیحانه نشان میدهد مقامات آمریکایی بهرغم آگاهی نسبت به عدم تمایل کشورمان مبنی بر تولید بمب هستهای، سعی دارند همچنان این دروغ بزرگ را تکرار نمایند. در هر حال، دستگاه دیپلوماسی و سیاست خارجی کشورمان باید مراقب بازی چندگانه دولت ترامپ در قبال توافق هستهیی باشد.
اظهارات وزرای دفاع و امور خارجه پیشنهادی ترامپ، نه تنها نباید در میان مسئولان دستگاه دیپلوماسی و سیاست خارجی ما حس خوشبینی ایجاد کند، بلکه باید گارد آنها را نسبت به بدعهدیهای احتمالی ایالات متحده آمریکا محکمتر کند. در ماورای اظهارات تناقض آمیز جیمز ماتیس و تیلرسون میتواند نقطه آشکار ساز بازی زیگراگی دولت ترامپ در قبال توافق هستهیی با ایران باشد. در ضمن، نباید مسأله وضع تحریمهای جدید غیرهستهیی علیه کشورمان را نیز در برهه زمانی فعلی نادیده انگاشت.
حمایت: دکترین ایران هراسی و مهار
سخنرانی وزرای پیشنهادی ترامپ در وزارت امور خارجه، دفاع و سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) در جلسه استماع نمایندگان مجلس سنا برای ارائه برنامهها و طرحهای موردنظر خود، مهمترین رویداد هفته گذشته آمریکا بهشمار میآید.
در این جلسه به جز وزیر دفاع، تکلیف وزیر امور خارجه و رئیس سازمان سیا مشخص نشد اما نکته قابلتوجه این نشست، اظهارات ضدایرانی و البته هماهنگ نامزدهای مدنظر ترامپ بود که بالاتفاق، ایران را «حامی تروریسم» خوانده و خواستار «مهار» جمهوری اسلامی شدند.
مهار جمهوری اسلامی را بهمعنای «مهار اقتدار» و «الگو شدن ایران» تفسیر کرده و کوشش کردند با تاکتیک «ایرانهراسی» انقلاب اسلامی را در نزد افکار عمومی جهان – بهویژه مردم منطقه – کشوری جلوه دهند که در عقبه عاملان بیثباتی و دشمنان صلح در غرب آسیا قرار گرفته است.
متأسفانه برخی از جریانهای و افراد در داخل نیز فریب این طراحی را خورده و سادهلوحانه فکر میکنند که اگر تن به برجامهای بعدی بدهند، کشورمان بهعنوان یک کشور صلحطلب معرفی شده و در نتیجه توطئه دشمن برای ترویج ایرانهراسی و بدنام کردن انقلاب در نزد افکار عمومی منطقه خنثی خواهد شد؛ غافل از اینکه یکی از عوامل تاثیرگذار بر اقتدار انقلاب اسلامی، در سایه حمایت از مقاومت و مظلومین منطقه حاصل شده و طراحی این پازل، اساساً برای قطع کردن حمایت ایران از مقاومت همیشه پیروز اسلامی و در نهایت، نزدیک شدن به هدف موهوم فروپاشی نظام است.
در روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی ورود یک ایرباس بهمثابه دستاورد مهم برجام و گشوده شدن راه نفس رژیم در اثر شکسته شدن تحریمها تفسیر شده است، این روزنامههای به دولت روحانی ادامه مسیر زهرخوران را توصیه کردهاند:
آرمان: چند روز پیش بود که اولین سفارش ایران به شرکت هواپیمایی ایرباس در ایران به زمین نشست، جدا از حواشی که دلواپسان بعد از اجرایی شدن برجام به وجود آوردند، به نظر میرسد که دستاوردهای عملی برجام در حال عملی شدن است و بهطور محسوستر و بعد از افزایش میزان فروش نفت ایران به میزان سقف تولید اوپک، این دستاورد محسوسترین دستاورد مذاکرات هستهیی با کشورهای غربی و اجرایی شدن برجام است.
امضای قرارداد با ایرباس و بوئینگ این انتظار را به وجود آورده بود که با اجراییشدن این قراردادها بهصورت عملی دستاورد برجام دیده شود و انتقال اولین هواپیما به ایران از سوی فرانسه موجب شد که همگان متوجه شوند بهرغم تصویب داماتو هنوز هم اروپاییها خواهان مراودات تجاری با ایران هستند
این امید وجود دارد که کل قراردادهای خرید هواپیما تمام و کمال انجام پذیرد و هیچ مشکلی به وجود نیاید، چرا که با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا این نگرانی به وجود آمده است که شاید ترامپ بتواند با تحریمهای یک جانبه جلوی سرمایهگذاری در ایران را بگیرد
البته بهطور کلی ترامپ از موضع پارهکردن برجام کوتاه آمده و وزیر امور خارجه ترامپ اعلام کرده که برجام تنها باید مورد بازبینی قرار بگیرد... اگر آژانس گزارش سوء علیه ایران بدهد آنگاه آمریکا میتواند به اهداف خود برسد و در غیراین صورت محال است آمریکا بتواند علیه ایران قطعنامهیی به تصویب برساند. هر چند که این کشور میتواند تحریمهای یک جانبه علیه ایران را به تصویب برساند.
ابتکار: در وقت حاضر هم تنها نگرانی بابت دستیابی به نتایج برجام همین مواضع جمهوریخواهان است که با صبغه وقت خود بر روی آینده برجام خط و نشان میکشد. با تهدیدهایی که از طرف جمهوریخواهان بر آینده برجام میشود، به نظر میرسد که تنها خطر ممکن همان رویکرد اعمالی جمهوریخواهان و محتملاً مواضع اعلامی پیش روی آنان باشد. تداوم این وضعیت که چشمانداز و افق آن هم اینک هویداست، چیزی از مسئولیت و مأموریت اعضای دستگاه دیپلوماسی ایران برای دستیابی به نتایج برجام را نمیکاهد. در این ارتباط آنان باید بدانند که آن عاملی که بیش از همه بر سر راه برجام در آینده چالش ایجاد میکند، نه خط و نشانهای ترامپ است نه مواضع رادیکال و خشن اعضای کابینهاش. تنها تهدید پیش روی برجام فقط و فقط در یک عامل ریشه دارد و آن چیزی نیست مگر مواضع جمهوریخواهان در کنگره. اعضای دستگاه دیپلوماسی ایران باید بدانند که نقض برجام بهمعنای خسران و زیانی است که از رهگذر آن نه تنها نصیب آمریکا بلکه بیشتر از همه نصیب اتحادیه اروپا در مناسبات تجاری و اقتصادیاش با ایران میشود. در این شرایط نظر به نقش واسطهای اتحادیه اروپا، دستگاه دیپلوماسی ایران باید با اعمال فشار بر اتحادیه اروپا راه را برای مذاکره این اتحادیه با جمهوریخواهان کنگره هموار نماید.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، با حمله به برجام نسبت به ادامه این مسیر به باند رقیب هشدار دادهاند:
کیهان: همه دادهها و ستاندههای برجام پس از یکسال کاملاً روشن است و دیگر هیچ نقطه مبهمی وجود ندارد تا کسی منتقدان را به بیاطلاعی از آن یا عجول بودن و منتظر نماندن برای نمایان شدن آثار عملی برجام متهم کند. (هر چند که همچون هشت سند محرمانه خارج از برجام که اخیراً منتشر شد، ممکن است در آینده اسناد تعهدآور دیگری هم منتشر شود و نشان دهد که تیم ایرانی ، بیش از آنچه اعلام شده ، متعهد گردیده است!)
برای نیل به این هدف، بهترین کار مقایسه بین وعدههای پیش از برجام و همچنین وضعیت معیشتی آن روز با وعدههای پسا برجام و وضع معیشتی امروز است... اکنون، سامانه هستهیی کشورمان به وضعیتی رسیده که با نبودنش فرقی ندارد! آنقدر این وضعیت تکاندهنده و شوکآور است که آمریکاییها نمیتوانند خوشحالی زایدالوصف خود را پنهان کنند
وضع صنعت هستهیی و سانتریفیوژها به جایی رسیده که اگر به زبان عامیانه، عدهیی اوراقچی قرار بود برای آن تصمیم بگیرند، بعید بود که بدتر از وضع کنونی شود!
اما ممکن است هنوز کسانی باشند که دروغهای آن روزها را در گوش مردم زمزمه کنند
هر چند این دروغ، برخلاف نظر رئیسجمهور محترم است که وعده داده بود هم چرخ سانتریفیوژها میچرخد و هم چرخ زندگی مردم، اما آیا این ادعا، هنوز هم باورپذیر است!؟ هنوز هم میتوان مردم را بین دو قطبی موهوم «معیشت- هستهای» سرگردان کرد و حیات دنیوی آنها را گروگان گرفت!؟ میتوان به سخن وندی شرمن که راه بهبود معیشت ایرانیان و ارتباط آنها با دنیا (!) را برچیدن و اوراق کردن برنامه هستهیی ایران دانسته بود باور کرد؟. حالا بیش از نیم قرن از تئوریزه شدن استراتژی «دروغ بزرگ» توسط گوبلز به تبعیت از هیتلر گذشته و بعید است کسی هنوز فریب آن تئوری را بخورد!
برای راستیآزمایی آن همه وعده پوچ، چیزی بهتر از مراجعه به چند آمار ساده و دمدستی وجود ندارد.
به گزارش آمار مندرج در سایت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، در روز اجرای برجام، هر دلار آمریکا 3017 تومان معامله میشد. اما روز گذشته و یکسال پس از اجرای برجام، دلار در بازار ارز با چه قیمتی معامله میشد؟ برخلاف همه آن وعدهها، دیروز دلار به قیمت بیش از 3970 تومان معامله شد! یعنی برجام نه تنها نتوانست کمترین اثری در ثبات بازار و و افزایش ارزش پول ملی داشته باشد، بلکه حدود 30درصد از ثروت مردم را از بین برد! آیا مذاکره شد که به این نقطه برسیم!؟
و روز گذشته بانک مرکزی رسماً اعلام کرد قیمت گروه لبنیات از یکسال پیش تاکنون ۷.۱ درصد، برنج۴۵.۷ درصد، حبوبات ۲۲.۵ درصد، گوشت قرمز ۱۵.۷ درصد، مرغ ۳۰.۴ درصد، قند و شکر ۳۰.۷درصد، روغن نباتی ۸.۲ درصد گران شده است!
3- اما عجیبترین دستاورد برجام را باید در حوزه فروش نفت و درآمد ناشی از آن دانست. فراموش نمیکنیم که رئیسجمهور محترم در آخرین گفتگوی مستقیم تلویزیونی خود با مردم، از افزایش چشمگیر فروش نفت خبر داد و رسماً اعلام کرد «اگر برجام نبود، اکنون با فروش نفت تنها میتوانستیم حقوق کارمندانمان را بدهیم»! کاری نداریم
حتی در همین موضوع یعنی فروش نفت هم آمار خبر دیگری میدهد! بر اساس گزارش بانک مرکزی؛ «درآمدهای حاصل از فروش نفت خام طی هشت ماه نخست امسال به ۴.۲۷۰هزار میلیارد ریال رسید که حدود 45 درصد کمتر از مقدار پیشبینی شده در بودجه است.» اما مهمتر آنکه: «درآمد محقق از فروش نفت خام طی 8ماهه امسال حدود 18 درصد کمتر از مقداری است که در مدت مشابه سال گذشته محقق شده بود»! بار دیگر و با دقت بیشتر این قسمت آخر را بخوانید! از 27 دی 95 برجام اجرایی شده، همه تحریمها برداشته شده (!) درهای دنیا به روی ما باز شده (!) و... اما درآمد کشورمان از فروش مهمترین کالای ایرانی یعنی نفت، حدود یک پنجم کاهش پیدا کرده است! آیا باید آمار رسمی دولتی را باور کنیم یا اینهمه شعار بیمحتوا را!؟. بهتر است پس از چند سال دویدن بهدنبال سراب و بزک چهره دشمن، کمی هم به داخل نگاه کرد و با عذرخواهی از مردم، راه تقویت توان ملی از مسیر اقتصاد مقاومتی را دنبال کرد.
در روزنامههای باند خامنهای، تمدید وضعیت اضطراری در مورد رژیم توسط اوباما، همراه با پایکوبی باند رقیب برای ورود یک ایرباس و تداوم تحریمها موضوع حملات باندی شده است:
کیهان: برجام قرار بود چه باشد و چه شد؟! کارگران بیکارند عوامفریبان مشغول کارند!
ورود یک فروند هواپیمای مسافربری به کشور باعث ذوق زدگی عدهیی شده و با خیال اینکه برجام به ثمر رسیده و میوه داده است به جشن و پایکوبی مشغولند در حالی که ثمره برجام پازلی است که یک تکه آن ورود یک فروند هواپیما به کشور است و برای دریافت تصویر درست از آن باید کل این پازل را نظاره کرد.
به ساختار این قرارداد نقدهای بسیاری وارد شده است، مانند اینکه در مقابل آنچه حق طبیعی ملت ایران است، امتیازهای زیادی به طرف غربی داده شد و دیگر اینکه منافذ بسیاری در این قرارداد برای سرپیچی کشورهایی مثل آمریکا وجود دارد همانطور که این اواخر در مورد تصویب قانون موسوم به «آیسا» و توجیه طرف آمریکایی در مورد تصویب آن دیدیم.
قرار بود تمام تحریمها بالمره و در همان روز اجرای توافق لغو نشود، همانطور که ایران حتی زودتر از زمانبندی تعیین شده به تمام آنچه که بر مبنای برجام برعهده ایران گذاشته شده بود، عمل کرد. حال یکسال از این توافق میگذرد و هنوز هم ما درگیر این هستیم که طرف غربی و خاصه آمریکا را به اجرای تعهداتشان سوق دهیم. در این گیر و دار که هنوز بسیاری از تحریمها برداشته نشده و یا اینکه در گفتار سیاستمداران برداشته شد و در عمل هنوز درگیر آن هستیم ورود یک فروند هواپیما بهانهیی دست عدهیی داده است تا غوغایی به راه اندازند.
«باراک اوباما»، رئیسجمهوری آمریکا «فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی در مورد ایران» را به مدت یک سال دیگر تمدید کرد. وی در نامهیی به کنگره آمریکا خواستار تداوم وضعیت اضطرار ملی درباره ایران، کوبا، لیبی، زیمبابوه، ونزوئلا و اوکراین شده است.
آن طور که خبرگزاری فارس نوشته است؛ رئیسجمهور آمریکا خاطرنشان کرده که وضعیت اضطرار ملی درباره ایران که واشینگتن روز 15مارس 1995 اعلام کرده، بایستی در بازه زمانی بعد از 17مارس سال 2017 ادامه پیدا کند.
با این حال وی با اشاره به حصول توافق هستهیی میان ایران و گروه 1+5 مدعی شده است که واشینگتن تحریمهای مرتبط با مسائل هستهیی را رفع کرده است.
اوباما در فرمان اجرای برقراری وضعیت اضطراری برای ایران در حالی مدعی شده است که تحریمهای علیه ایران را به واسطه توافق هستهیی لغو کرده است که بهتازگی قانون تمدید تحریمهای ده ساله ایران به تصویب کنگره این کشور رسید.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در روزهای پس از تصویب قانون «آیسا» در کنگره آمریکا گفت که جان کری، وزیر خارجه آمریکا قول داده بود که دولت متبوعش از تصویب این قانون جلوگیری خواهد کرد، اما تصویب «آیسا» در کنگره آمریکا نشان داد که آنها به تعهداتشان (چه کتبی و چه شفاهی) پایبند نیستند.
ماجرای ترامپ و برجام
رئیسجمهور منتخب آمریکا تا چند روز دیگر سکان اداره این کشور را در دست خواهد گرفت. ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی خود گفته بود در صورتی که رئیسجمهور شود برجام را پاره خواهد کرد. اما پس از اعلام نتایج، نامزد پرحاشیه ریاستجمهوری آمریکا کمی تغییر مسیر داد.
احتمالا کارشناسان او را به این نتیجه رساندهاند که برجام برای آمریکا خیلی هم خوب است. ترامپ و تیم همراه او، این روزها بازنگری و بازبینی برجام را پیش کشیدهاند، اگر چه این موضوع با واکنش دولتمردان ایران مواجه شده است و آنها بازبینی برجام را منتفی دانستهاند. اما مطرح شدن بازبینی برجام تنها به این سبب است که دولت آمریکا بهدنبال زیادهخواهی و گرفتن امتیازات بیشتر از ایران به همراه القای آنچه میخواهد، است. هواپیمای انتخاباتی
چند ساعت پس از ورود اولین پرنده از ناوگان مسافربری خریداریشده در دولت یازدهم ایران، خبرگزاری رویترز به ابعاد سیاسی و اقتصادی این معامله پرداخت. این اولین هواپیمایی نبود که در این فرودگاه مینشیند ولی با توجه به اهمیت خرید آن برای مسئولان ایرانی، از زیر دوش آب دو ماشین آتشنشانی رد شد و به ناوگان هوایی سالخورده ایران پیوست.
خبرگزاری رویترز برای بررسی جوانب و فواید سیاسی ورود این هواپیما به تهران، به سراغ یک «مقام ارشد ایرانی» رفته است. مقام مزبور گفته است: «تحویل این (هواپیما) خیلی مهم بود... مخصوصاً زمانبندی آن. حالا مردم میتوانند نتیجه برداشته شدن تحریمها را ببینند.»
این مقام که به شرط ناشناس ماندن با خبرنگار رویترز صحبت کرده، در ادامه اظهار کرده است: «این محبوبیت (دکتر حسن) روحانی را بالا میبرد... و شانس وی را برای انتخاب مجدد در ماه مِی.» اگر چه کیهان پیش از این بارها در مورد این نوع شیرینیهای آدامسی هشدار داده بود و اینکه ممکن است از این برای موضوعات سیاسی بهرهبرداری شود.
حالا و در این شرایط برخورد این روزنامه با ورود هواپیمای ایرباس هم دقیقاً به همان شکل است. چنان جشن و پایکوبی به راه انداختهاند که در این سر و صدا همگان تصور کنند که تمام آنچه ملت ایران میخواسته به ثمر رسیده است. به عبارتی در کار ورود یک فروند هواپیما هم همان راه و روش بزک برجام را پیگیری میکنند.
این جماعت عوام فریب همان کسانی هستند که در چند روز قبل سخنرانی اوباما را سانسور کردند و آن جمله او را که گفته بود بدون شلیک حتی یک گلوله برنامه هستهیی ایران را متوقف کرده است، بازگو نکردند. عجیبتر آن که برخی از این روزنامههای مدعی اصلاحطلبی سخنرانی وداع اوباما را با کاخسفید با عناوین «برکت رفت» و «اوبامای اشکبار» پوشش دادند.
جوان: تکرار «باتلاق برجام» در اجاره هواپیما
تفسیر گروهی از این دو اتفاق آن است که برجام حاوی دستاوردهای مناسبی مانند ورود هواپیمای ایرباس بوده و نفس برگزاری جلسه اخیر ایران1+5 پاسخ قاطعی در مواجهه با نقض توافق هستهیی است، در حالی که بر اساس آنچه در ادامه خواهد آمد، این دو اتفاق نه تنها منافع عمومی را تأمین نکرده، افزون بر آن حجمی از «هزینهها» را به سمت کشور و بخش وسیعی از «امتیازات» را به سمت ایالات متحده سرازیر میکند... با توجه به سخنان تیلرسون، وزیر پیشنهادی امور خارجه ترامپ، در نشست تأیید صلاحیت وزرای دولت، «باید برجام را کامل بازبینی کنیم... ایران نباید غنیسازی کند و مواد غنیسازی داشته باشد» و با نظر به فقدان اراده لازم برای پیگیری قاطع حقوقیـ سیاسی فراتر از متن برجام توسط دستگاه دیپلماسی، دولت ترامپ قطعاً با وضع تحریمهای جدید بهطور مستمر برجام را نقض و حتی بهصورت رسمی از ایران و سایر اعضای 1+5 درخواست خواهد کرد تا بار دیگر برجام مورد بازبینی قرار گیرد. خروجی چنین فرضیهای در صورت تحقق مشخص است چرا که ایران ابزارهای چانهزنی خود در دور قبلی مذاکرات (نظیر غنیسازی20درصد، رآکتور آب سنگین اراک، 13هزار تن مواد غنی شده و سایت فردو) را در اختیار نداشته و قاعدتاً باید امتیازات خیرهکننده دیگری را به طرف آمریکایی واگذار کند.
برخی روزنامههای باند خامنهای با یادآوری شرایط وخامتبار در مورد برجام، تلاش کردهاند، نقش خامنهای را در رسیدن به وضعیت موجود تکذیب کرده و باند رفسنجانی-روحانی را مسبب وضعیت پیش آمده معرفی کنند:
وطن امروز: آنچه مسبب نقض مکرر برجام شده و میشود، نقض تدبیر است توسط همین مردمان دستگاه دیپلوماسی دولت اعتدال! مصادیق متعددی دارد این «نقض تدبیر» که پله اول آن، بیگمان همان شعار عاری از عقلی بود که حتی صدای اصحاب هنر را هم درآورد: یعنی چه آخر که هر توافقی ولو توافق بد، از عدم توافق بهتر است؟! «پله آخر» نقض تدبیر هم، البته تا اینجای کار، همین است که جناب عراقچی فرمودند: «بابت نقض برجام، قصدی برای شکایت نداریم!» این مصداق مسلم نقض تدبیر، در شرایطی است که مذاکرهکنندگان دولت اوباما که به قول و قرار خودشان هیچ اعتمادی نبوده و نیست، اینک از جانب دولت ترامپ، وعده میدهند که قول دادهاند تحریمهای ISA علیه ایران را اجرا نکنند! اگر هم اجرا کردند، قول دادهاند تحریمهای مدنظر، اثر نداشته باشد! آری! «خشت اول را چو بنهادند کج، تا ثریا میرود دیوار کج!» وقتی موضع این مردمان مذاکرهکننده در پله اول، این باشد که «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» دشمن هم اینچنین از موضع بالا سخن میگوید!... آقای ظریف! آقایان مذاکرهکننده! مگر مدعی نبودید برجام، بهترین است؟! و آفتاب تابان است؟! و فتحالفتوح است؟! آیا این همه شل و ول و درگوشی و بیشکایت نسبت به نقض آن، میخواهید از برجامی دفاع کنید که لااقل بهزعم خودتان «شاهکار دولت اعتدال» است؟! اینگونه؟! اینگونه که در مواجهه با نقض مسلم برجام حتی به روایت خودتان، بسنده کنید به 4 تا سخن علیه آمریکا، لیکن فقط و فقط درگوش چند نماینده مجلس؟! بعد هم اظهار فرمایش کنید که اساساً قصدی برای شکایت از آمریکاییها نداریم؟! حتی ناظر بر آنچه از نظر خودتان هم «نقض فاحش برجام» است؟! من عذر میخواهم اما اینکه میشود پاره کردن برجام توسط خودتان! چه دروغ بزرگی! هم چرخ کارخانهها میچرخد و هم چرخ سانتریفیوژها! چه دروغ بزرگی! قدمی برنداشتیم الا آن که با ابرمرد حکیم در میان گذاشته باشیم! چه دروغ بزرگی!
روزنامههای حکومتی به دفعالوقت دولت روحانی در مورد حقوق سال آتی کارگران و پیچیدهتر کردن شرایط برای آنها اذعان کردهاند:
جهان صنعت: نشستهای کارگروه تخصصی تعیین مزد که با حضور شرکای اجتماعی برگزار میشود، اینبار با موضوعی چالشبرانگیز از سوی وزارت کار روبهرو شد. طرح مجدد تعیین مزد بهصورت منطقهیی از سوی متولیان وزارت کار در ایام پایانی سال که تمرکز تمام شرکا روی بررسی سبد معیشت کارگران است، چالشی بر چالشهای پیشروی این نشستها افزود. درست زمانی که شرکای اجتماعی روی مراجع اصلی اعلام اعداد و ارقام سبد معیشت توافق کرده بودند که باید نتیجه این توافق خود را به کارگروه تخصصی مزد سال 96 اعلام کنند، وزارت کار با طرح چنین موضوعی اذهان شرکای اجتماعی را منحرف موضوعی کرد که حداقل در این برهه زمانی قابلیت مطرح شدن نداشت.
دولت یازدهم وارد بازی شد که دولتهای پیشین آن را آغاز کرده بودند؛ طرحی که میگوید پرداخت حداقل دستمزد کارگران بهصورت منطقهیی یا صنایعمحوری باشد به عبارتی به جای تعیین یک دستمزد واحد و ملی برای گروههای کارگری، هر صنعت و منطقهیی ساز خود را کوک کند و با تعیین دستمزد دوگانه که بعضاً میتواند سلیقهای هم باشد، بر آشفتهبازار میزان تعیین حداقلهای مزدی دامن بزند. این کار تنها منتج به چند مسأله میشود. کارفرمایان در وهله اول دیگر از یک دستورالعمل و ابلاغیه کلی پیروی نکرده و بهصورت دلخواه به کارگران خود دستمزد پرداخت میکنند. هیچ قاعده و قانون کلی وجود نخواهد داشت و هر کارفرمایی بر اساس میل خود مزدی را پیش روی کارگر خواهد گذاشت. ایجاد اختلاف دستمزدی، امنیت شغلی حداقلی کارگران را هم نشانه خواهد گرفت چه آن که هیچ ابزار قانونی برای حمایت از کارگر وجود ندارد و کارفرما هر آنچه بخواهد، به کارگر پرداخت میکند و در صورت اعتراض حق اخراج را برای خود محفوظ خواهد داشت.