۱۳۹۵ بهمن ۲, شنبه

گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز 30 دی 95



گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز 30 دی 95
موضوع مشترک روزنامه‌های حکومتی در روز پنجشنبه 30دی موضوع اجلاس آتی در آستانه پایتخت قزاقستان است که وحشت رژیم از به حاشیه راندنش در آن بارز شده است، ابتدا به روزنامه‌های باند ولی‌فقیه ارتجاع نگاه می‌کنیم که تلاش کرده‌اند با دود و دم وضعیت رژیم را بپوشانند، اما تناقض میان اظهارات شمخانی و ولایتی را برجسته کرده‌اند:

جوان: ایران به واسطه عملکرد مبهم ایالات متحده در وقایع سوریه مخالفتی صریح با حضور آمریکا در این نشست دارد. مخالفتی که محمدجواد ظریف در جمع خبرنگاران به آن اشاره کرد و گفت که «موافق حضور آمریکا در آستانه نیستیم و از آنها در این خصوص دعوتی نکرده‌ایم». تعداد دیگری از مسئولان کشورمان موضع صریح جمهوری اسلامی ایران را در خصوص مشارکت آمریکا در نشست آستانه که به ابتکار ایران، ترکیه و سوریه شکل گرفته، اعلام کردند. موضعی که بیان‌کننده زدن دست رد به سینه آمریکا است. علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره نشست آستانه قزاقستان درباره حل بحران سوریه گفت که آمریکا در مدیریت و جمع‌بندی نتایج اجلاس آستانه نقشی نخواهد داشت.

مقام عالی هماهنگ‌کننده اقدامات سیاسی، نظامی و امنیتی میان ایران، روسیه و سوریه همچنین با اشاره به برخی اخبار منتشر شده درباره دعوت از آمریکا برای حضور در اجلاس آستانه تأکید کرد: به‌طور قطع آمریکا در فرایند گفت‌ و گوها و جمع‌بندی نتایج اجلاس آستانه نقشی نخواهد داشت و احتمال دعوت کشور میزبان از آمریکا به‌عنوان ناظر در اجلاس وجود دارد. شمخانی همچنین درباره ترکیب گروه‌های سوری حاضر در اجلاس آستانه گفت: فقط مسلحینی که توافق آتش‌بس را امضا و تعهدشان را به گفت‌ و گوهای سوری- سوری اعلام کرده‌اند به همراه نماینده سازمان ملل به این اجلاس دعوت شده‌اند. بر اساس برنامه اعلام شده، نشست آستانه، چهارم و پنجم بهمن در قزاقستان تحت نظارت ایران، روسیه و ترکیه برگزار می‌شود.

در همین حال علی‌اکبر ولایتی، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز که با عماد خمیس، نخست‌وزیر سوریه در تهران ملاقات کرد، درباره مذاکرات آستانه قزاقستان گفت: این مذاکرات به‌صورتی نباشد کسانی که حامی تروریستها بوده و آنها را تجهیز می‌کردند، حالا که در میدان جنگ شکست خورده‌اند بخواهند در میدان سیاست از این فرصت بهره ببرند و صحنه را به نفع خود تمام کنند.

ولایتی تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران به‌شدت مخالف حضور آمریکا در نشست آستانه قزاقستان است. وی ادامه داد: اگر این موضوع، روال شود این نگرانی پیش می‌آید که فردا نیز عربستان و قطر بخواهند در این مذاکرات مشارکت کنند، در حالی که این کشورها نقشی اساسی در تجهیز و اعزام تروریستها به سوریه داشتند.

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: به ما اعلام شده بود که آمریکایی‌ها قرار است به‌عنوان ناظر در این اجلاس شرکت کنند در حالی که می‌دانیم اگر آمریکایی‌ها شرکت کنند به نظارت اکتفا نمی‌کنند و دیدگاه قاطع جمهوری اسلامی ایران عدم حضور آمریکا و حامیانش در اجلاس آستانه است.

وطن امروز: هر چند علی شمخانی از احتمال حضور آمریکا در این مذاکرات به‌عنوان ناظر خبر داده است اما علی‌اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل رهبر معظم انقلاب با نقش نظارتی آمریکا در این نشست نیز مخالفت کرده است، چرا که به اعتقاد او، اگر آمریکایی‌ها شرکت کنند به نظارت اکتفا نمی‌کنند و دیدگاه قاطع جمهوری اسلامی ایران عدم حضور آمریکا و حامیانش در اجلاس آستانه است. وی در حاشیه دیدار با نخست‌وزیر سوریه گفت: به ما اعلام شده بود که آمریکایی‌ها قرار است به‌عنوان ناظر در این اجلاس شرکت کنند در حالی می‌دانیم اگر آمریکایی‌ها شرکت کنند به نظارت اکتفا نمی‌کنند.

روزنامه‌های باند علی خامنه‌ای با حمله به دولت حسن روحانی و افشای یک اقدام اعلام نشده دولت، نسبت به اقدامات پشت پرده دولت در خصوص سوریه ابراز نگرانی کرده‌اند.

جوان: فرستاده «مروج ایران‌هراسی» در تهران چه می‌کند؟

وزارت امور خارجه یا تکذیب کند یا توضیح بدهد

سفری مخفیانه

اولین خبر در خصوص سفر معاون وزیر امور خارجه انگلستان به تهران از سوی یکی از رسانه‌های غربی منتشر شد. توبیاس الوود، معاون وزیر خارجه انگلیس در امور خاورمیانه‌روز گذشته وارد تهران شده است تا درباره روابط دوجانبه و مسائل مختلف و مهم دیگر با مقامات ایرانی دیدار و رایزنی کند.

البته تا لحظه نگارش این خبر هنوز خبری درباره دیدارهای این مقام انگلیسی در تهران گزارش نشده است و تنها خبر موجود همان گزارش روزنامه گاردین است. از این‌رو درباره مقاصد و اهداف اصلی این سفر و این‌که الوود در تهران به‌دنبال چه آمده است، تنها می‌توان به برخی تحلیل‌های پراکنده استناد کرد که همین حدس‌های پراکنده هم نگران‌کننده است.

دو موضوع اساسی در این بین وجود دارد که به نظر می‌رسد موضوع سفر این مقام انگلیسی به تهران باشد. شاید مهم‌ترین مسأله در این بین اجلاس آستانه و مذاکرات مرتبط با سوریه باشد. نمی‌توان این نکته را فراموش کرد که از همان ابتدا بریتانیا یکی از کشورهای حامی تروریستها در سوریه بوده است.

از سوی دیگر نیروهای ویژه انگلیسی مدت‌هاست که بدون اجاره دولت سوریه در شمال این کشور مشغول عملیات نظامی هستند. طبیعی است که با جدی شدن مذاکرات آستانه این کشور تلاش کند با طرف‌های اصلی این مذاکرات نیز ارتباط برقرار کند و ایران نیز به همراه روسیه و ترکیه از جمله ارکان اصلی این مذاکرات است.

نمی‌توان نفس این اقدام را نکوهش کرد، اما زمانی که موضع مقامات بریتانیایی را نسبت به کشورمان در طول ماه‌های اخیر مرور می‌کنیم، متوجه می‌شویم در این سخنان کمترین نشانه‌ای از آشتی‌جویی و طلح‌طلبی وجود ندارد. با چنین تفاصیلی بهتر است وزارت امور خارجه به خوبی توضیح دهد که هدف از چنین سفری چیست. آیا قرار است در موضوع سوریه که اختلاف مبنایی ایران و انگلستان در این باره کاملاً آشکار است، مذاکره‌ای شود؟ آیا ممکن است وعده‌یی از سوی بریتانیا برای نرمش ایران در حوزه سوریه یا پرونده‌های مرتبط با آن داده شود. همه این مسائل مایه نگرانی است.

روزنامه‌های باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در روز پنجشنبه اعترافها صریحی در خصوص وضعیت بن‌بست رژیم و حذف شدنش از صحنه تحولات سوریه دارند:

شهروند: دو متحد اصلی حامی دولت بشار اسد در سوریه در خصوص ترکیب نشست آتی در قزاقستان دچار اختلاف‌نظر شده‌اند.

دو روز پیش ظریف صراحتاً اعلام کرد که ایران با حضور هیأت آمریکایی در این نشست موافق نیست، اما سرگیی لاوروف، در سخنانی اعلام کرد که با وجود مخالفت ایران با این اقدام، مسکو از واشینگتن برای شرکت در نشست دعوت خواهد کرد. از آنجایی که روس‌ها همواره به تحولات پیرامونی خود به‌عنوان فرصتی برای امتیاز گرفتن از آمریکا می‌نگرند، اصرار دارند که هیأتی از آمریکا نیز در این نشست حضور داشته باشد. به نظر می‌رسد که... ، روس‌ها تلاش می‌کنند تا در سیاستهای خود در سوریه تغییراتی را ایجاد کنند تا زمینه برای مذاکره با دولت آینده آمریکا مهیا شود.

زمانی که صحبت یافتن راه‌ حلی سیاسی برای سوریه به میان می‌آید، روسیه تمام تلاش خود را خواهد کرد که در این‌خصوص با آمریکا معامله کند، چرا که مسلماً روسیه در بحرانی ورود نخواهد کرد، مگر این‌که بخواهد منافع خود را تأمین کند و منافع روسیه، به‌معنای امتیاز گرفتن از آمریکاست و تا زمانی که روسیه به نوعی از انواع، مسیر مذاکره با آمریکا را باز نکند، گرفتن امتیاز نیز معنایی نخواهد داشت. این رفتار دقیقاً همان رفتاری است که ایران را نگران می‌کند... ایران در حال حاضر در مذاکرات آستانه با ترکیبی عجیب روبه‌رو است. از یک‌سو، ترکیه قرار دارد که همان‌طور که ذکر شد، تمایل بیشتری به پیروی از سیاستهای آمریکا دارد و در برخی موارد با عربستان و قطر نیز هم‌افزایی دارد. از سوی دیگر نیز روسیه قرار دارد که هیچ فرصتی را برای گرفتن امتیاز از آمریکا بر سر سوریه از دست نخواهد داد. مجموعه این موارد را که کنار هم بگذاریم، نگرانی‌های ایران درباره نشست آستانه کاملاً بدیهی جلوه می‌کند. ایران از یک‌سو نمی‌خواهد قربانی بازی بزرگان شود و از سوی دیگر نیز نمی‌خواهد صحنه را به رقیب منطقه‌یی خود ببازد.

آرمان: ایران درسوریه به‌دنبال حمایت از مقاومت است و تا دولت سوریه حامی مقاومت و همراه با مقاومت باشد از این دولت حمایت خواهد کرد. روسیه اما حفظ پایگاه نظامی خود در سوریه را مهم تلقی می‌کند. روسیه مساله‌ای در حمایت از مقاومت درسوریه ندارد، بنابراین اختلاف در دیدگاه و سیاست‌ها بین ایران و روسیه در سوریه وجود دارد.

روزنامه‌های باند رفسنجانی روحانی تلویحاً به کوتاه آمدن رژیم در مقابل روسیه برای دعوت از آمریکا اذعان کرده‌اند:

شرق: حسین رویوران گفت: «راه‌حل میانه‌ای که تاکنون برای این مسأله یافت شده، این است که کشور میزبان از آمریکا دعوت کند تا به‌عنوان عضو ناظر در این نشست حضور داشته باشد. به‌این‌ترتیب، نگرانی ایران از نقش‌آفرینی آمریکا در روند این مذاکرات مرتفع خواهد شد». در اظهارات روز گذشته علی شمخانی نیز نشانه‌هایی از به‌کارگیری چنین راه‌حلی دیده می‌شد.

روزنامه‌های باند خامنه‌ای و دلواپسان سه روز بعد از کنفرانس مطبوعاتی روحانی به حملاتشان به ادعاهای روحانی ادامه داده‌اند و اصلی‌ترین ادعای روحانی در خصوص دستاورد برجام را به چالش کشیده‌اند:

جوان: آورده‌های یک مصاحبه: و به همین دلیل من تصمیم گرفته‌ام که لازم است وضعیت اضطرار ملی اعلام شده درباره ایران تداوم یابد و تحریم‌های جامع علیه ایران جهت پاسخ‌دهی به این تهدیدات حفظ شود و یا در بیانیه‌یی که روز قبل از آن کاخ سفید به‌مناسبت یک‌سالگی برجام در روز دوشنبه 27 دی صادر می‌کند باز هم مهم‌ترین نکته در مواجهه با موضوع ایران را در این پرونده امنیت آمریکا دانسته و می‌نویسد: این توافق به نتایج چشمگیر و مشخصی در امنیت آمریکا و جهان رسیده است. برجام برنامه اتمی تهران را عقب رانده است. وی در ادامه تأکید می‌کند که تحریم‌های ما بر ایران به‌دلیل نقض حقوق‌بشر، حمایت از گروه‌های تروریستی و برنامه موشک بالستیک آن، تا وقتی که ایران مسیر خویش را عوض نکند، به قوت خود باقی است.

ماحصل این بیانیه و تمدید شرایط اضطراری علیه ایران بیانگر آن است که به‌رغم این‌که ما تلاش داریم که از برجام و نتایج آن تصویر کاذب و «آسمانی» در داخل ایجاد کنیم، طرف مقابل دارد تلاش می‌کند آن را به بستری برای تلاش برای فشار بیشتر بر ایران تبدیل کند و این بزرگ‌ترین آسیب در زمینه نوع نگاه دولتمردان به این توافقنامه است... نتیجه محتوم این روند این خواهد بود که از یک سو دشمنان در افزایش فشار و تحریم‌ها به‌دلیل اثربخشی مصمم‌تر می‌شوند و در نقطه مقابل این سرمایه اجتماعی نظام در داخل است که به‌دلیل تفاوت میان سخن و واقعیات جامعه اندک اندک تحلیل رفته و ممکن است در عرصه‌های دیگر خودنمایی کند که در آن صورت به‌طور قطع آورده‌ای برای دولت ندارد.

جوان: طعنه آمارها به نشست خبری

‌در اتاق بازرگانی ایران برخلاف ادعای رئیس‌جمهور که روابط با بانکهای بزرگ را خوب توصیف کرده بود، از سوی دو مقام بخش خصوصی داخلی و خارجی صدای ادامه تحریم‌های بانکی از پشت بلندگو‌ها شنیده شد. صنعتگران فولاد نیز برخلاف ادعای رئیس‌جمهور وضعیت این صنعت را افتضاح توصیف کردند و رسانه‌ها نیز به استناد آمارهای همین دولت نشان دادندکه اقتصاد وضعیت مناسبی ندارد و آمارهای ارائه شده از سوی رئیس‌جمهور اغراق‌آمیز است.

خبرگزاری فارس به استناد آمارهای سرمایه‌گذاری، سرمایه ثابت نشان داد که کشور از رکود خارج نشده است. این خبرگزاری به استناد مرکز آمار نوشت: به غیر از سال 93 رشد تشکیل سرمایه ثابت منفی بوده است. رشد منفی سرمایه‌گذاری در سال 95 و شش ماهه اول امسال بسیار قابل‌توجه است و در مجموع نشان می‌دهد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از سال 92 تا شش ماهه اول امسال 26. 7 درصد کاهش یافته است. همچنین در گزارش مذکور به اغراق آماری و گرد کردن اعداد به نفع دولت اشاره شده بود.

وطن امروز: این نخستینباری نیست که رئیس دولت «اعتدال» برای از میدان به در کردن منتقدان متوسل به تخطئه و تخریب ایشان میشود. حالا دیگر «الطاف ارغوانی» آقای رئیس‌جمهور به شماره از انگشتان چند دست هم فراتر رفته

حالا دیگر این رویه‎ ایشان آن‌قدر عادی شده که اگر یک بار خلاف این شود عجیب مینماید و بسا میتوان مشکوک شد که آفتاب از کدام طرف درآمده که جناب رئیس‌جمهور مهربان شدهاند!

«عینک بزنید!»، منطق بعیدی نیست از کسی که پیش از این هم منتقدانش را به الفاظی نظیر «کمسواد» و «افراطی» و «حسود» و «بیشناسنامه» و «دنیاندیده» و «مستضعف فکری» و «بیکار و متوهم» و «بزدل» و «عقبمانده» نواخته، و آنها را «تازه به دوران رسیده» های «عصرحجریِ » «کودکصفت» دانسته که «آلزایمر دارند» و اصلاً باید بروند «به جهنم»! اینها آن‌قدر عادی شده که حالا دیگر محل بحث ما نباشد! این هم بماند که یکی از وعدههای انتخاباتی ایشان اصلاً «بازگرداندن اخلاق به ادبیات مسؤولان» بود.

کیهان: کیهان آمار رسمی هم رونق را تأیید نمی‌کند حتی با عینک!

سخنان اخیر رئیس‌جمهور در خصوص خروج از رکود در حالی است که بر مبنای گزارش مرکز آمار، نرخ سرمایه‌گذاری به‌شدت کاهش و موجودی انبارها به‌شدت افزایش یافته که نشان‌دهنده تداوم وضعیت رکودی می‌باشد.

تأکیدات رئیس دولت یازدهم در زمینه‌هایی مانند رشد اقتصادی، رونق و مواری از این قبیل، طی مدت کاری دولت یازدهم بارها و بارها تکرار شده است، تکراری که هر چند هر بار واکنش کارشناسان را در این زمینه برانگیخته ولی تأکید مکرر دولتمردان، از جمله شخص رئیس‌جمهور در این زمینه نشان‌دهنده نوعی دهن کجی به رسانه‌های منتقد و کارشناسان می‌باشد.

سیاست روز: سرمقاله: دو نگاه متفاوت به «نشست» روحانی

در یک نما، وضعیت دولت روحانی - برخلاف دوره‌های گذشته و به دلایل متعدد - در نتایج کنونی نظرسنجی‌های برآمده از متن مردم چندان مطلوب و رضایت بخش نیست و بلکه نگرانی‌هایی را نیز نسبت به افت اقبال عمومی در ماه‌های آتی در حلقه اول دولت روحانی برانگیخته است.

طبعاً اگر از این منظر - یعنی نشستی با رویکرد انتخاباتی - محتوای اظهارات روحانی در نشست خبری خود، مورد بازبینی و ارزیابی قرار گیرد، به‌راحتی کدها، اشارات و تمایلات از یک‌سو و وعده‌های تلویحی و غیرمستقیم نسبت به آینده و در مجموع تلاش حداکثری روحانی برای همراه‌سازی دوباره آرای عمومی با دولت خود مشهود است.

مصادیق فراوانی می‌توان از این تلاش را در رفتار و گفتار رئیس‌جمهوری در ماه‌های اخیر ارائه کرد، اما سوای از نمایش سعه‌صدر و تحمل منتقد و مخالف در نشست با دانشجویان در روز دانشجو، همین بس که دولت در نخستین‌ بهره‌برداریهای سیاسی از رحلت رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، صرفاً به صدور بیانیه اکتفا نکرده و علاوه بر حضور دوباره در مرقد حضرت امام راحل در نمای دوربین‌ها و تریبونها می‌کوشد خود را نزدیک به آرای مرحوم هاشمی نشان دهد و صدر گفتار در نشست اخیر خود را نیز به پاسداشت یاد آن مرحوم اختصاص می‌دهد.

حالت انتظار این‌که وی از میزان تحقق مطالبات مردم - مشخصاً آرای عمومی - بگوید انتظاری نابخردانه است چرا که وی نگاه به آینده دارد و منتقدان را به استفاده از «عینک» نیز سفارش می‌کند!

رسالت: مهدی محمدی: عینک جای خود، با می‌کروسکوپ تفحص کرده‌ایم خبری نیست

سخنان اخیر رئیس‌جمهور به خوبی نشان می‌دهد در این دولت تجربه انباشت نمی‌شود. آقای روحانی هیچ از برجام نیاموخته است.

فاجعه بارتر از این چیزی نیست که به مردم بگویید شما بیکارید ولی از ما بپذیرید که خروار خروار شغل ایجاد شده است!

ریشه کل داستان تحریمها مسأله مبادلات بانکی بوده و 90 درصد بانکهای اصلی جهان خصوصی اند، آن وقت آقای دکتر می‌گوید یک مختصر مشکلات کوچکی در همکاری با بانکهای خصوصی دنیا داریم و بقیه مسائل حل شده است! شیخ بزرگوار، این مشکل 'مختصر کوچک' کل داستان است!

عینک جای خود، با می‌کروسکوپ تفحص کرده‌ایم؛ خبری نیست.

حملات به دولت روحانی در روزنامه‌های باند ولی‌فقیه ارتجاع حول خرید هواپیما در مطالب اصلی روزنامه‌ها ادامه دارد:

وطن امروز: بصیرت غیر از بینایی است و عینک نمی‌خواهد

رئیس اسبق صدا و سیما با بیان این‌که بصیرت غیر از بینایی است و عینک هم نمی‌خواهد، تأکید کرد: ذوق‌زدگی فراوان مسئولان برای ایرباس کار خوبی نیست و حریف، ما را تحقیر خواهد کرد.

وطن امروز: قصه تکراری آبنبات چوبی

حتماً خرید هواپیما برای ناوگان حمل و نقل فرسوده کشور امر مفید و اتفاق خوبی است

به شرطی که به هر موضوع و هر اقدامی که در این راستا توسط مسئولان و متولیان آن امر انجام می‌شود به اندازه واقعیتش ضریب داد و از کم‌گویی و پرگویی درباره آن پرهیز جدی صورت گیرد.

نکته اول این است که حمل و نقل هوایی بنا‌ به آمارهای رسمی حتی در ایام عید نوروز که پرمسافرت‌ترین ایام کشور است کمتر از 5 درصد ظرفیت ناوگان حمل و نقل کشور را پوشش می‌دهد فلذا مسأله هواپیما یک مسأله عمومی نیست، به فرض تحویل همه ایرباس‌ها در این قرارداد طولانی‌مدت تقریباً نیمی از ناوگان هوایی کشور نوسازی می‌شود که می‌تواند 5/2 درصد فضای حمل و نقل کشور را اصلاح کند و عملاً فایده‌ای برای 5/97 درصد مردم ندارد

شاید مهم‌ترین استدلال اقتصادی درباره پروژه هواپیما را شخص رئیس‌جمهور در گفتگوی تلویزیونی خود مطرح کرد؛ ادعای جلوگیری از خروج سالانه 4 میلیارد دلار ارز با بکارگیری هواپیماهای جدید. به نظر می‌رسد این استدلال هم خیلی جدی نباشد و اساساً در یک فضای رقابتی شدید حداقل در منطقه غرب آسیا که رقبای مهمی از کشورهای قطر، امارات و ترکیه در آن حضور دارند چنین امکانی بعید است که دولت بتواند باند فرودگاهها را بر روی هر نوع هواپیمای غیرایرانی ببندد.

مسأله دوم این است که ورود این هواپیما به کشور برای دولت بیشتر حالت نمادین دارد و احتمالاً تلاش می‌شود به‌عنوان نمادی از رفع تحریم‌ها و گشایش در فضای اقتصادی کشور طرح شود و به‌عنوان عایدی برجام اصطلاحا کار دولت را تا انتخابات اردیبهشت 96 راه بیندازد.

همین 12-11سال پیش بود که علی لاریجانی مؤتلف این روزهای دولت در بحث سیاست خارجه درباره عملکرد تیم مذاکره‌کننده هسته‌یی به ریاست جناب آقای روحانی و با حضور محمدجواد ظریف و سایر حضرات جمع‌بندی داده‌ها و ستانده‌های مذاکرات را اینگونه اعلام کرد که «در غلتان دادیم و قول آبنبات چوبی گرفتیم».

در روزنامه‌های باند خامنه‌ای خبرهایی در رد ادعاهای اقتصادی حسن روحانی آمده است:

کیهان: رئیس اتحادیه فروشندگان آهن: به‌دلیل رکود مسکن 1400 آهن‌فروشی در دولت یازدهم تعطیل شده است

رئیس اتحادیه فروشندگان آهن با بیان این‌که انتظار زیادی برای رفع رکود کشیدیم اما نه تنها گشایشی در بازار اتفاق نیفتاد بلکه رکود شدیدتر هم شده است، گفت: در طول 3سال اخیر حدود 1400 واحد آهن‌فروشی تعطیل شده است.

کیهان: رابطه مسکن با فقر و عدالت

فردی سه هزار میلیارد تومان وام از بانک می‌گیرد در حالی که با این مبلغ می‌توان صدهزار مسکن با وام 30 میلیون تومانی ساخت. با این عمل، فرصت از صد هزار نفر گرفته شده و به یک نفر اختصاص داده شده است. آن یک نفر هم آن پول را در تولید و ایجاد اشتغال نمی‌برد، رشدی را ایجاد نمی‌کند و مسأله‌ای حل نمی‌کند. وثیقه مناسبی را هم به بانک ارائه نمی‌کند،

در صورتیکه سند آن صد هزار ملک می‌توانست به به‌عنوان رهن به ضمانت بانک در آید، تولید و اشتغال هم صورت گیرد و بستری از عدالت هم در کشور فراهم گردد.

در روزنامه‌های باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی پیامدهای مرگ رفسنجانی برای نظام و باند خودش موضوع مقالات مختلف است:

جهان صنعت: باید واقع‏بینانه در مورد نقش مرحوم هاشمی رفسنجانی قضاوت کرد‌. به باور نگارنده ایشان نه آن‌قدر قدرتمند بودند که توده مردم تصور می‏کنند و نه آن‌قدر بی‌تاثیر که برخی رسانه‏های خارجی القا می‏کنند‌. هاشمی در چند قشر از جامعه نفوذ داشت‌. نخست این‌که ایشان در طیفی از نسل فعال در انقلاب نفوذ داشتند‌. این افراد در گذر زمان در حال خروج از عرصه سیاست هستند و به واسطه پیری روز به روز از تاثیرشان کاسته می‏شود‌. دسته دوم روحانیت سنتی است‌. شاید چیزی که برای مردم ایران ناشناخته باشد میزان نفوذ شدید آقای‌ هاشمی در پیشکسوتان حوزه است‌. اقبال عجیب و خیره‌کننده روحانیت از مراسم ایشان در قم بسیاری از مردم و ناظران را شوکه کرد‌. دسته سوم مدیرانی بودند که در دهه هفتاد تا نیمه دهه هشتاد بر سر کار بودند‌. این قشر از مدیران و نخبگان پیوسته خود را مدیون خدمات شخص هاشمی در اصلاح جهت‏گیریهای کلان کشور می‏دانستند‌. نکته کلیدی این است که هر سه این گروه در ترکیب قدرت موجود، از قدرت کمی برخوردار هستند و ائتلاف حاکم موجود سهم چندانی از قدرت برای این سه گروه باقی نگذاشته است و این سه گروه در مذاکرات داخل حاکمیت از قدرت چانه‏زنی‏ کمتری برخوردار هستند‌. به همین دلیل هاشمی نتوانست از رد صلاحیت خود در انتخابات ریاست‌جمهوری یا اقدامات تخریبی سازمان‏یافته‏ای که علیه او صورت می‏گرفت جلوگیری کند‌. هرچه از دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری هاشمی یعنی سال 1372 به امروز نزدیک‌تر می‏شویم نفوذ ایشان در ائتلاف حاکم و برخورداری ایشان از اهرم‏های قدرت حکومتی کمتر شد‌. برای بخش دیگری از جامعه نیز ثروت شخصی و فعالیت اقتصادی فرزندان ایشان سوالاتی بود که هیچ‌گاه پاسخ دقیقی به آن داده نشد و این بخش کسانی بودند که در کارزار انتخاباتی سال 1388 توسط تبلیغات احمدی‌نژاد شکار شدند‌. در هر صورت نفوذ مرحوم هاشمی در میان هوادارانش موجب شد که ایشان در بزنگاه‏هایی چون انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1392 و انتخابات خبرگان سال 1394 بتوانند نقش‌آفرینی کنند‌.

حال با آقای‌ هاشمی چه بر سر جنبش اصلاح‌طلبی خواهد آمد؟ با تفسیری که عرضه شد اگر چه اینخلأ باقی خواهد ماند ولی مسأله اصلی این نیست که چه کسی در درون حکومت چانه‌زنی انجام می‌دهد زیرا در حال حاضر روحانی به‌حق بهترین دنباله‌رو آقای‌ هاشمی هم در عرصه سیاست و هم در عرصه اقتصاد است و ایشان می‌تواند این نقش را ایفا کند‌.

هشدارهای باند رفسنجانی به نظام در عرصه‌های مختلف، اذعان به وضعیت انفجاری جامعه در عرصه‌های مختلف است:

مردم‌سالاری: به نظر می‌رسد بحران بزرگی که کشور را تهدید و تحدید می‌کرد، دیگر از سر گذشته و کم کم باید برای یک انتقال نسلی آماده بود. دولت باید با شتابی بیشتر، نسبت به رفع شکاف نسلی که به وجود آمده گام بردارد و با دستان پر تجربه مدیران فعلی، مدیران آینده را به جامعه عرضه کند. اتفاقی که هنوز رخ نداده و حتی قانون منع بکارگیری بازنشستگان نیز نتوانست عاملی برای جوان‌سازی شود.

در این میان به ندرت شاهد رشد و شکوفایی جوانانی در عرصه سیاست کشور بوده و هستیم و این رکود سد بزرگی مقابل بسیاری از جوانان علاقه‌مند و مستعد این حوزه است. جوانانی که همواره خود را مجری تصمیمات بزرگترها انگاشته و امیدی به کناره‌گیری خودخواسته پیشکسوتها ندارند.

ابتکار: بسیاری می‌گویند در ایران نفس کشیدن هم سیاسی است. این کلام هر چند مایه‌هایی از طنز دارد، اما اشاره می‌کند که حضور حکومت در تمام اجزای زندگی ایرانی‌ها احساس می‌شود.

در واقع به‌دلیل آن که برای هر جزء از زندگی شهروندان ایرانی، قاعده، قانون، دستگاه و سازمان مربوطه و حتی بوروکراسی تعریف شده است، این احساس به وجود می‌آید که حکومت اصرار دارد حضور خود را در تمامی عرصه‌های زندگی ایرانی‌ها بروز دهد و چون مفهوم حاکمیت وجه غالب سیاسی دارد، به چنین تعبیری منجر می‌شود. شاید بخشی از این ماجرا، به‌دلیل برگرفته شدن قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران از اسلام و به‌طور خاص مذهب شیعه باشد.

احساس عدم وجود حق حاکمیت فردی بر سرنوشت خویش بیش از هر چیز باعث احساس افسردگی، سرخوردگی و نارضایتی می‌شود که ممکن است به اشکال مختلف آثار ثانویه اجتماعی و سیاسی را نیز به‌دنبال داشته باشد. حتی ممکن است احساس نداشتن حق حاکمیت فردی بر سرنوشت، به احساس کوچک شدن و حتی گاه شکسته شدن حریم خصوصی هم منجر شود که خود احساس امنیت را به‌عنوان یکی از نیازهای اصلی هرم مازلو، به خطر بیاندازد. به نظر می‌رسد در چنین شرایطی، قانونگذاران و سایر مسئولان حکومت، باید به فکر تقلیل حضور خود در همه عرصه‌های زندگی شهروندان باشند و همچنین با عملکرد خود امکان انتخاب‌های بیشتر و واقعی‌تری را پیش روی ایرانی‌ها قرار دهند
.