تقدیم به او که رفت ولی با ماست
تو می روی ز پیش من
می روی و دور می شوی
می روی و چشم های من منتظر به راه جاده ها
می روی و من دلم بی تاب تمام لحظه ها
برو مجاهد کبیر برو
می روی و دور می شوی
می روی و چشم های من منتظر به راه جاده ها
می روی و من دلم بی تاب تمام لحظه ها
برو مجاهد کبیر برو
سفر به خیر
ولی...
ولی هیچ فکر کرده ای
بعد از این دل شکسته ام چه می کند؟
ز دوریت دل غمیده ام چه می کند؟
مجاهد کبیر برو ولی بدان
خاطره نرفتنی است
خاطره همیشه ماندنی است
تو می روی ولی بدان که تا ابد
تا رسیدن ستاره ها به آسمان
تا انتهای کوچه های بی امان
تا غروب بی طلوع روزها
از دلم سفر نمی کنی، نمی روی
نه مجاهد کبیر آموزگار دلیر
تو هرگز ازدلمان نمی روی
بر گرفته از شعری به همین نام بنام سفر کرده از اینترنت