تقلای ناکام وزارت اطلاعات در شیطانسازی مجاهدین با فيلم سازي و ...
تبلیغات سرسام آور! شیطانسازی! نمایشگاههای گسترده! و فیلمهای پر هزینه! گزارشی از هیاهوی تبلیغاتی رژیم آخوندی علیه مجاهدین.
”ماجرای نیمروز“ فیلمی که رژیم آخوندی برای تخطئه مجاهدین ساخت و چپ و راست برایش جایزه تعیین کرد، آنقدر مهوع بود که حتی برخی کارگزاران رژیم مثل صادق زیبا کلام هم به پوشالی بودن آن اعتراف میکنند:
«به نظر من این فیلم باز دوباره رسیدیم به همون داستان حکومتی، حالا یکی از نهادهای وابسته حکومت بود که بگه که مجاهدین آدمهایی بودن که مثل آب خوردن آدم میکشتن ولی خوب کسایی که داشتن با اینا مبارزه میکردن، عواطف انسانی داشتن، اون رحیم فرمانده سپاه و اینها، اونها یه مقداری رحم سرشون میشد، یه مقداری احساس داشتن، ما هم مثل شمر اعدام کردیم توی زندان اوین بعدم که اون اعدامهای سال 67 اینها یعنی جنگی بوده که دو طرف چیز بودن، نمیتونید شما بگید که اونور سفید بود فرشته بود، خوب بود، اینور سیاه بود اهریمن بود اینا... .. اون چیزی که باعث میشه شما آگاهی پیدا کنی از اون بخش از تاریخ ایران، کجای فیلم بوده هیچ جای فیلم نبوده، ما اصلاً نمیتونیم بفهمیم که اینها چرا دارن مبارزه میکنن؟. فکر کنم میلیاردها تومان خرج این فیلم شده بود حالا نمیدونم کی داده بود بالاخره مالیاتش
مجری: کارگردانش خصوصی بود
زیبا کلام: خصوصی که مزاح میکنین شما»
علاوه بر اعتراف به حکومتی بودن فیلم، اعتراف به اینکه نسل جدید ایران حتی فرزندان همین حضرات هم هیچکدام از حرفهای آنان را باور نمیکنند جالب است:
«مجری: آقای دکتر مسألهای که توی فیلمهای مربوط به تاریخ هست، در ایران حالا بهخصوص در تاریخ نزدیکی که نسل جدیدی که الآن داریم بهخصوص بچه من که تصویری از زمان شاه نداره حتی خود جنگ چی بود چه مکانیزمی پشتش بود آمد، چرا وقتی ما به اینها میپردازیم افکار عمومی احساس میکنن تقلبی است».
زیبا کلام: «خیلی فاجعه هستش یعنی هیچ روایتی از ما رو قبول نمیکنن، یعنی ما اگر بگوییم ماست سفیده زغال سیاهه قبول نمیکنن.»
رژیم از یکطرف میگوید در داخل خیالش از بابت مجاهدین راحت است و احساس خطری نمیکند، ولی از طرف دیگر به این صورت علیه مجاهدین فعالیت میکند و فیلم میسازد، فی الواقع مسأله چیست؟
واقعیت این است که همه دیکتاتوریها تلاش دارند وجود نیروی مخالف و قدرت آنها را نفی کنند یا بسیار ناچیز جلوه بدهند. این چیز تازهیی نیست. کار رژیم آخوندی هم همین بوده است، از همان ابتدای حاکمیتش دائماً تکرار کرده که مجاهدین گروهکی بیش نیستند، بعدها گفت هواداری در ایران ندارند، و کسی آنها را نمیشناسد، این سالها هم با توجه به شرایط منطقه و جهان میگفت که مجاهدین نابود شدند و به تاریخ پیوستند
اگر اینطور هست پس این همه پرداختن به مجاهدین و تبلیغات علیه اونها برای چیست؟
اگر فقط سرتیتر برخی از این اقدامات رژیم علیه مجاهدین را ردیف کنیم بسیار شگفتانگیز است، چند وزارتخانه و ارگان مهم دولتی در رژیم بهخصوص وزارت بدنام اطلاعات کارشان ضدتبلیغات علیه مجاهدین با سایت و روزنامه و نمایشگاه و ساختن فیلم و غیره بوده است. همین چند روز پیش بود که هاشمینژاد یک مهره وزارت اطلاعات گفت: ”تا به امروز بیش از 300 نمایشگاه با موضوع (مجاهدین) در کشور برپا کردهایم که (مدعی است) تاثیرگذار بوده است“.
بعضی از اقدامات رژیم علیه مجاهدین به قرار زیراست:
-این تیتر خود رژیم است، (مجاهدین در نمایشگاه کتاب)
مسئول غرفه میگوید: ”ما پایگاه اطلاعرسانی مجاهدین هستیم، سازمان (مجاهدین) و فرقه رجوی خطر جدی برای نسل جدید میباشد. دشمن همیشه دشمن است و نسل جدید میتواند از تبلیغات سوء؛ تاثیر پذیرد پس باید به جوانها هشدار داد که گول ظاهر فریبنده این فرقهها را نخورند ”
-باز هم نمایشگاه کتاب در همین سال 95
خبرگزاری حکومتی ایرنا-کتاب سراب آزادی با حضور جمعی از کارشناسان رونمایی شد.
جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران در این نشست گفت: فکر نکنید ریشه این جریان قطع شده .
ضرورت نوشتن کتاب سراب آزادی برای شناخت سازمان (مجاهدین) احساس میشود، تا نسل جوان بداند که مسیر طی شده چگونه و چطور بوده است. چون این سازمان در شعار و جذب مخاطب تخصص ویژهیی دارد.
حالا اینقدر که تبلیغ کرده نهایتاً خودش اعتراف میکند که این کتاب فاقد ساختاربندی است و خواننده آغاز و پایان آن را نمیفهمد و ترتیب تاریخی آن منظم نیست.
خوب این سراسیمگی و سناریونویسیهای ناشیانه در کتاب و فیلم و سریال علتش چیست؟ رژیم چه نگرانییی دارد.
یا کتابهای دیگر از جمله:
جنگ تحمیلی در تحلیل گروهک تروریستی منافقین
-کتاب خداوند اشرف از ظهور تا سقوط-93
-اسیر در زنجیر دروغ (متدلوژی سازمان مجاهدین) -93
-سلسله کتابهایی به نام روزها و سوزها -84
-شرح تاریخچه سازمان مجاهدین خلق و مواضع آن -84
-عملیات مرصاد در آیینه کتاب
-اشباح و سایه ها
-تروریسم، ابعاد مکانی و بازتابهای جهانی -95 که توسط ظریف در دانشگاه بهشی رونمایی شد
حالا بسته به زمان و کانونهایی که رژیم دچار بحران هست، این تبلیغات متمرکز میشود. مثلاً در اوج اعتراضات دانشجویی در سال 2008-2009 عمده این فعالیتها آنجا متمرکز میشد.
-نمایشگاه «ایران قربانی تروریسم» در دانشگاه پلیتکنیک –دانشگاه علم و صنعت
- نمایشگاه دگردیسی در گروهک تروریستی منافقین در دانشگاه یزد
-نمایشگاه دگردیسی در فرقه منافقین در قزوین
بهراستی هدف رژیم چیست و از چه موضوعی وحشت دارد؟ چون میداند هر جا اعتراضی هست با این مقاومت سمت و سو پیدا میکند. کسی که اعتراض میکند، پیام مقاومت را دریافت کرده است.
غیر از این همچنین، با مجموعه قابل توجهی از فیلمهای پوشالی و سریالهای تلویزیونی با تحریفات نوع آخوندی، علیه مجاهدین مواجهیم
رژیم میگوید سینمای ایران از دهه شصت تلاش کرده به موضوع فعالیتهای تروریستی سازمان مجاهدین واکنشهایی نشان دهد. مرور این فیلمها سمت و سوی سینما را نسبت به این موضوع نشان میدهد.
اسامی برخی از این فیلمها به قرار زیر است:
- بایکوت -64
-توهم -64
-دست نوشتهها-65
-پرواز پنجم ژوئن-68
-تعقیب سایه ها-69
-پادزهر72
-انتهای قدرت72
-نیمه پنهان -79
-به رنگ ارغوان-83
-نفوذی-87
-اخراجیهای 2-92
-قلادهای طلا بعد از قیام 88
-سریال ارمغان تاریکی-89
-سریال پروانه -94
-امکان مینا-95
همچنین مستندهای مختلفی مثل کمپ اشرف، در آغوش یاران، رویای سیاه، مقر49، گمشده، سازمان برای جدایی و بسیاری فیلمها با عناوین مختلف که در آنها گریزی به موضوع مجاهدین زده شده است.
دو فیلم هم که اخیراً رژیم ساخته و خیلی روی آنها تبلیغ کرده که این فیلمها بهلحاظ ارزش هنری و سینمایی صرف، ارزشی ندارد.
یکی فیلم سیانور که بسیار هم پیرامون آن هیاهو به راه انداخته است. رژیم میگوید فیلمی مانند سیانور یکی از ضرورت ها درسیاستگذاریها و اولویت بندی موضوعات درتولیدات عرصه فرهنگی – هنری است. مهرههای رژیم از آخوند محمد خاتمی تا سایر مقامات رژیم مصاحبههای جداگانهای برای تبلیغ این فیلم و ترغیب برای دیدن آن داشتند. اما از آنجایی که این نوع فیلمها برای مخاطبان کاملاً لو رفته است. تلاش بسیار کردند که بگویند فیلم سیانور کلیشهای نیست، بلکه یک روایت صادقانه از تاریخ معاصر هست. (منظورش تاریخی که رژیم روایت میکند) و کسی در آن دست نبرده است.
بطور مشخص چون این فیلمها توسط وزارت اطلاعات و با هزینه آنها تهیه و عرضه میشود، مخاطبی را جذب نمیکند. عوامل این فیلم چندین جلسه و کنفرانس خبری داشتند که فیلم را از این جهت شستشو بدهند که والله هزینه فیلم و بازیگران را وزارت منفور اطلاعات نپرداخته و میگفتند چون فیلمهای مربوط به مجاهدین از حیطه وزارت ارشاد خارج میشود و باید با نظارت وزارت اطلاعات باشد، آنها تنها در چک سناریو و... دخیل بودند.
از طرفی باز برای جذب مخاطب سعی کردند با کلی توضیحات و واژههای سینمایی و فیلمبرداری به این فیلم بار بدهند مثلاً میگویند: ”فیلم سیانور، علاوه بر دکوپاژ و میزانسنهای خوب و مناسب، و تعقیب و گریزهای بهخصوص شخصیتهای زن فیلم هنگام فرار از دست مأموران ساواک، و اندازه نماها و چه و چه، قابل اعتناست“.
به این وسیله کلی دست و پا زده که والله فیلم یک قرانی و.. نیست و بیایید ببیند، در حالیکه خود نقادهای رژیم درباره همین تکنیکها زیرسوالش بردند که اصلاً دکو پاژ و میزانسن این فیلم خیلی ابتدایی و خارج از نرم بوده است. !
دومی هم فیلم ماجرای نیمروز است که بهاصطلاح درباره وقایع سال 60 میباشد. در این فیلم تلاش شده که با انواع تحریفها، نشان بدهدکه ترورها کار مجاهدین بوده. حالا دیگر چقدر صحنه سازی کرده از قتل بچه و زن و... . بماند.
عوامل رژیم که با این فیلم برخورد کردند، میگویند ما شدهایم چوپان دروغگو، از بس دروغ گفتیم و تاریخ را تحریف کردیم، کسی ما را باور نمیکند. به همین دلیل شبکههای ماهوارهیی مورد توجه مردم هستند اگر بخواهند خبری دریافت کنند، و مثالی بیاورند نه تنها مردم، بلکه نیروهای خود رژیم از شبکههای تلویزیونی دیگر نقلقول میکنند.
حرفهای زیبا کلام که فوقا آمد، هم روی بیسر و ته بودن فیلم ماجرای نمیروز، دست میگذارد، هم خرج زیادی که شده است و هم غیرواقعی بودن و اعتراف به اینکه این رژیم بوده که مثل شن اعدام میکرده است.
حالا بهرغم این فضاحتها، چرا رژیم این کار را میکند و چه هدفی را دنبال میکند.
واقعیت این است که موضوع اصلی که رژیم با این سراسیمهگی، در این کتابها و فیلمها دنبال میکند:
اول، تخطئه رهبری و تشکیلات مجاهدین است، چون نیروی تغییر و سرنگونی است.
دوم، شیطانسازی و تخریب این نیروی برانداز با این هدف که باید به همین رژیم تن داد.
تلاش رژیم این است که شاید بتواند حتی لحظهای در اذهان همین مردم و مخاطب تردید نسبت به مجاهدین و نیروی اصلی این جنبش ایجاد کند. کارکرد تردید چیست؟ توقف و ایجاد یاس و ناامید، حتی برای یک روز. رژیم به همین هم راضی است.
چرا که رژیمی است محاصره در انزجار عمومی، رژیمی مربوط به قرون وسطی و رانده شده توسط نسل جوان، و میداند کسی هست که برای نسل جوان پیام نو دارد.
به این جمله هاشمینژاد سرکرده هابیلیان وابسته به وزارت اطلاعات رژیم دقت کنید: ”یکی از ابزارهای بزرگ دشمن علیه انقلاب اسلامی موضوع حقوقبشر است و امروز پای اصلی قطعنامهها و سرخط بسیاری از حوادث علیه کشور ما شبکه نفاق است... . چهره جدید مجاهدین چهره یک زن است ” (اشارهاش به رئیسجمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی است)
این عنصر وزارت بدنام اطلاعات ادامه میدهد: ”اگر یک یا دو نسل گذشته خود را در نیابیم، دشمن این کار را خواهد کرد و در برخی از دانشگاهها موضوعات مورد نظر دشمن و منافقین مطرح میشود“.
وحشت در حرفهایش موج میزند. طبیعی هم هست چون تا مجاهدین هستند این رژیم ثبات ندارد. تعادل درونی و بیرونیاش را بهدست نمیآورد.
پیام مجاهدین چی است؟ مقاومت و مبارزه برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه. عموم مردم ستمدیده و بهخصوص نسل جوان و آگاه، تحتتاثیر این مقاومت و هدف مقدس آن هستند.
آری، همه این تشبثات و کتاب و فیلم و.. ریشه در همین مسأله دارد