رئیسی رای نمیخواهداو چندان در قید و بند رایآوری نیست، برای پیروزی میآید چه رای بیاورد و چه نه
ابراهیم رئیسی در یک ماه آینده در نقش بازجو و قاضیای جبار ظاهر میشود. روحانی و دولتش را میکاود و پرونده فساد باز میکند و حتی وعده برخورد با احمدینژاد و فسادهای قبلی را هم میدهد. او از لذت انتقام و کشتن و محو کردن برایمان خواهد گفت و اینکه باید مفسدین مالی را هر چه زودتر خلاص کرد، چنین قاطعیت سوزانی شاید هم برای بخشی از مردم خوشایند باشد با این نفرتی که جمهوری اسلامی سالها در جامعه پراکنده است شاید هم رئیسی موجی از کینهورزی و انتقام راه بیندازد. شاید. اما او چندان در قید و بند رایآوری نیست، برای پیروزی میآید چه رای بیاورد و چه نه .
تقلب متبرک در انتخابات
سادهاندیشانه است که بگوییم پس از تقلب در انتخابات سال ۸۸ دیگر نظام اسلامی دست به تقلب نمیبرد. کارکرد روحانی که مماشات با غرب و دستاوردش برجام بود از نظر نظام، تمام شده و از این پس دوران تازهای رسیده است
ایران اسلامی پس از وقایع سوریه و انزوای منطقهای در خیمه روسیه است و اصطکاک روسیه با غرب و آمریکا و منافع پوتین در خاورمیانه و ایران، امنیتی ساخته که به نظام اسلامی اطمینان میدهد، خطر حمله آمریکا منتفی است. علی خامنهای آفتاب لب بام است و مجتبی خامنهای و میراث بران سپاهیِ ولایت فقیه، حضور رییسجمهوری که ساز مخالف بزند را در چهار سال آتی تحمل نخواهند کرد.
طبقه سرکوب جمهوری اسلامی در هشت سال پس از ۸۸ قویتر شده و تجربه سوریه نیز ایشان را جریتر کرده است. حجم خونریزی در خاورمیانه و بیتفاوتی جهانی و عادت به اخبار جنگ و مرگ، طبقه سرکوب ایرانی را به این نتیجه رسانده که به فرض شورش پس از تقلب میتوان خشونتِ چشمگیری به کار برد و مطمئن بود که آب از آب تکان نمیخورد.
در چهار سال گذشته نهادهای مدنی شکل نگرفته است و اصلاحطلبان هم که معترضان احتمالی به تقلب هستند، در گوشه رینگاند و هنوز کروبی و موسوی در حصرند و با آن سابقه سال ۸۸ بعید است که کسی جرئت آمدن به خیابان داشته باشد چه اینکه روحانی هم آنقدر دلانگیز نیست که کسی بخواهد رایاش را پس بگیرد.
اینجاست که تعلل روحانی و اهمال در پیگیری وضعیت موسوی و کروبی و شکستهنشدن حصر اشتباهی استراتژیک بود و حالا در آستانه انتخابات، در حصر ماندن معترضان به تقلب بزرگ سال ۸۸ ، نشانه تلخی است که تقلب مکرر محتمل است و نتیجه اعتراض هم هشت سال حصر.
تجربه دولت خاتمی و ناکامیاش در جلوگیری از تقلب، دوباره نیز میتواند در دولت روحانی اتفاق بیفتد. بعید است وزیر کشور روحانی که در جبههی لاریجانیهاست، مانعی برای تقلب باشد. دلخوش نباید بود که شخص روحانی، شجاعت میرحسین را داشته باشد و اعتراضی کند بلکه نهایتا مانند مرادش هاشمی رفسنجانی، شکوه به خداوند خواهد کرد و همین.
این خاتمه تلخ که در ابتدای راه انتخابات میگوییم را می توان چارهای اندیشید با فرض اینکه تقلب را جدی و کاملا ممکن بدانیم. روحانی نباید در رقابت با رئیسی غرق شود، ماجرا رقابت نیست بلکه تقلب است و عزم جدی دولت و اصلاحطلبان باید تدارک عملیات ضد تقلب باشد.
* منبع: سايت زیتون رهبر
* منبع: سايت زیتون رهبر
تمام مقاله هاى منتشر شده تنها بازتاب دهنده نظر نويسنده آن است**