حقیقت چهارشنبهسوری سنت دیرینه و میهنی
لینک مطالب بیشتر درباره چهارشنبه سوری
عید نزدیک است و چهارشنبهسوری در پیش. مردم ایران به سنت دیرینه و زیبای چهارشنبهسوری و برافروختن آتش در هر شرایطی پایبندند. لحظات هر ایرانی شریف در این روزها و جشن ها با درد و رنج مردم محروم ایرانزمین عجین است. دردهایی سنگین برگرفته از کلیه فروشی، فرزند فروشی، گورخوابی، کودکان کار، کارتن خوابی، برپا بودن روزانه دار و درفش و اعدام جوانان، فریاد زنان و مردانی که ماهها حقوقشان توسط غارتگران حکومتی به یغما برده میشود، کودکان نازنینی که در پی پیدا کردن یک تکه نان در سطل آشغالها میگردند و..
آری به راستی این درد و رنج تمام لحظات و ثانیههای آدمی را پر کرده و قلب را به حنجره میرساند. فکر به اینکه دسترنج روزانه کارگران توسط آخوندها و پاسداران جنایتکار خورده میشود، فکر به اکثریتی که برای عید آهی در بساط ندارند و نزد خانواده خود شرمگیناند، و فکر به.... خشمی غیرقابل وصف در دل آدمی برمیفروزد.
میهنی که در آن به جوانان قیام آفرین و پرشور که در زندانهای خامنهای با شقاوت و سنگدلی کشته میشوند، بیشرمانه مارک خودکشی میزنند و با وقاحت بینظیر خانوادههای آنها را تهدید میکنند و حتی امکان مراسم خاکسپاری فرزندانشان را نمیدهند. آری یاد تک به تک زنان، مردان، جوانان، که در زیر ظلم و بیدادگری این آخوندهای حاکم هستند و زندگی آزاد از آنها سلب شده است، آدمی را در برابر وجدان انسانی و مسولیتهایش قرار میدهد.
مجاهد شهید عباس عمانی اولین شهید سازمان در فاز سیاسی بود که در پی جستجوی حقیقت به مجاهدین رسید. او طی نامهیی خطاب به مسعود رجوی راهبر مجاهدین نوشت: من یک کارگر هستم، حقیقتی را در مجاهدین یافتهام که تمام تلاشم را میکنم که حقیقت مجاهدین که خواهان آزادی خلقشان هستند، را ترویج کنم و تأکید کرده بود: ”حقیقت را همیشه باید ترویج کرد”.
حالا به راستی ترویج حقیقتی که عباس شهید دنبال آن بود با چهارشنبهسوری چه ربطی دارد؟ آیا آتشی که در دل هر ایرانی آزاده است با آتش چهارشنبهسوری رابطهای دارد؟.
واقعیت این است که اگر رابطهای نبود که رژیم جنایتکار ولایت فقیه تا به این حد در وحشت از برپایی آتش در این مراسم وحشت نداشت. ترس و وحشتی که در چهارشنبهسوری امسال بهدلیل قیام قهرمانانه مردم و جوانان در بسا متفاوت با سالهای قبل است.
واقعیت این است که چهارشنبهسوری یک سنت تاریخی و دیرینه مردم ایران است، اما رژیم از آن وحشت دارد. آن را مخل امنیت عمومی میداند. (بخوانید امنیت نظام آخوندی) در وحشت از شعلهور شدن آتش، دست به دامان خانوادها میشود، تهدید میکند، دروغ میگوید و هزار ترفند دیگر تا از حضور مردم و جوانان ممانعت کند. اما نظام به خوبی واقف است که از این اقدامات حقیرانه طرفی نخواهد بست و آتش خشمی که در دلهای مردم محروم این سرزمین است، در آتش چهارشنبهسوری شعله خواهد کشید. بهخصوص که چهارشنبهسوری امسال با چهارشنبهسوری سالیان قبل خیلی متفاوت است و نظام آخوندی بعد از قیام ایران از هر نظر چه داخلی و چه بینالمللی در بنبست است. آنها از قیام ارتش گرسنگان و مردم تحت ستم که در آستانه عید نان شب ندارند، میترسند. اما به اسم امنیت نظام، به اسم ایجاد نشدن سانحه، با ایجاد فضای غیرواقعی و دود و دم میخواهند که مانع برگزاری این آتش افروزی علیه نظام بشوند.
واقعیت این هست که همه جوانان پرشور و جسور در کانونهای شورشی عزم جزم دارند که چهارشنبهسوری امسال را با شعله ورتر کردن آتش آن و برپایی قیامی دیگر، پرشورتر از سالهای قبل برپا کنند و با تجمعات فراگیر در هر کوچه و خیابان و محله و شهر و... با آتش زدن عکسهای منحوس خامنهای و روحانی و با شعار مرگ بر دیکتاتور، نشان دهند که قیام دی ماه سر بازایستادن ندارد خواسته بهحق مردم سرنگونی تمامیت رژیم است.
آری این حقیقت را باید ترویج کرد که میتوان و باید نظام ولایت را سرنگون کرد. زنان، مادران، جوانان، فرهنگیان، دانشجویان و همه و همه، دست در دست هم، همراه با سرخی شعلههای آتش چهارشنبهسوری از صمیم قلب فریاد میکنند:
تو دیکتاتور من آرش
آتش جواب آتش
شاه سلطان ولایت
آتش جواب آتش
می جنگیم ایران و پس میگیریم
#IranProtests
#IranUprising مطالب مارا درتو ئیتر بنام @ bahareazady ودر وبلاک خط سرخ مقاومت دنبال کنید