بنبست رژیم آخوندی در ارتباط با اروپا و مذاکره با آمریکا
در حاکمیت آخوندی روش جاری است که هر چند وقت یکبار ولیفقیه ارتجاع به صحنه میآید و علیه مذاکره با آمریکا دود و دم میکند. اما هنوز مرکب حرفهایش خشک نشده مذاکره جویی در درون حاکمیت از زمزمه گذشته و تبدیل به یک کر بزرگ میشود. این زمزمه آنچنان قوی است که از درون باند خامنهای هم طنینش شنیده میشود.
علت وضعیت چیست؟ آیا خامنهای از مهار و کنترل رژیم ناتوان است؟ یا علت دیگری در میان است؟
در بررسی اظهارات خامنهای و مهرههای حکومتی در زمینه رابطه با آمریکا و اروپا علت مشخص میشود.
خامنهای در یک سخنرانی در روز ۲۲مرداد۹۷مدعی شد نظام هیچ بنبستی ندارد، اما روز ۷شهریور۹۷که به صحنه آمد به یکی از بنبستهای جدی که رابطه با اروپا است اشاره کرد و در این مورد دو پهلو حرف زد: «با کشورهای اروپایی بایستی ادامه ارتباط باشه اما قطع امید کنید از این ها. از اروپا قطع امید کنید. اروپا جایی نیست که ما بتوانیم در مورد مسائل گوناگون خودمون از جمله مسأله برجام و مسائل اقتصادی و اینها بتوانیم به آنها امید ببندیم. نه اینها کاری نخواهند کرد. قطع امید. این قطع امید بهمعنای قطع رابطه نیست بهمعنای قطع مذاکره نیست».
معلوم نیست که اگر اروپا در مورد برجام و در مورد مسائل اقتصادی، هیچ کاری نخواهد کرد و او چند بار به تأکید گفت که باید از اروپا قطع امید کنید، پس چرا باز هم باید با آن مذاکره کرد؟ مذاکره برای چه چیزی؟
خامنهای در روز اول فروردین سال ۱۳۹۵برجام را «خسارت محض» و «سم مهلک» نامیده بود اما این بار در مورد برجام حرف دیگری زد: «ایشان برجام را وسیلهیی برای حفظ منافع ملی خواندند و افزودند برجام هدف نیست وسیله است. و اگر طبعاً به این نتیجه برسیم که با این وسیله حفظ منافع ملی امکانپذیر نیست آن را کنار میگذاریم». (سایت خامنهای ۷شهریور۹۷)
دوگانه گویی خامنهای که از یک سو میگوید: «در مورد برجام به اروپا امید نبندیم» و از سوی دیگر برجام را همچنان وسیلهیی برای حفظ منافع رژیمش میداند، سرچشمه تناقضات و دعواهای باندها و دستهجات حکومتی شده است که هر کدام دیگری را به اتخاذ موضعی خلاف موضع خامنهای متهم میکنند.
در حالی که فریدون مجلسی از باند روحانی «عقلانیت سیاسی در کادر حفظ برجام را توصیه میکند، اما غلط کردم گویی از توسعهطلبی را شرط این عقلانیت دانسته و تأکید میکند «تا زمانی که شعار جنگ جنگ جنگ به صلح صلح صلح بدل نشود، نمیتوان از دیپلوماسی حرف زد».(سایت حکومتی دیپلوماسی ایرانی ۷شهریور۹۷)
سایت بهار همسو با باند روحانی ۶شهریور ۹۷هم ضد و نقیض گویی خامنهای و باندش را برجسته کرده و نوشته است: «مقامات ایرانی نیز ظاهراً از برنامهریزی برای حفظ برجام میگویند و پایان توافق را گزینهیی نامطلوب میدانند اما در عمل به الزامات چنین مسیری آن چنان که باید و شاید پایبند نیستند».
علت موضع متزلزل خامنهای و دوگانهگویی وی در مورد مذاکره را خود او در سخنرانی قبلی خود در تاریخ ۲۲مرداد۹۷ بهروشنی چنین بیان کرده بود: «آنوقتی که جمهوری اسلامی به آن اقتداری که ما در نظر گرفتهایم برسد، آنجا برود مذاکره کند؛ حرفی نیست».
همچنان که از خلال دوگانهگوییهای خامنهای مشخص میشود علت سردرگمی او و رژیمش برای خروج از مخمصه برجام و گریز از تحریمها است. به این معنا که هیچ راهحلی برای خروج از بنبست در این زمینه ندارد.
علت دیگر، ضعف حاکمیت و در رأس آن ضعف شخص خامنهای است، که نمیتواند خط مشخصی برای کابینه در گل مانده روحانی در زمینه رابطه با اروپا و آمریکا مشخص کند. زیرا هر راهحلی که را که برای تعیینتکلیف برجام و مذاکره با آمریکا و اروپا مشخص کند در نهایت به باخت آن و برد طرف مقابل میانجامد و برای آن خطرناک است.
اگر به شرایط آمریکا و اروپا تن بدهد باید ضمن دادن امتیازهای کلان به آنها، تنزل بیپایان در مقابل آنها را قبولو اجرا کند که آخر این خط، دیگر حاکمیتی بهعنوان نظام ولایت فقیه به مفهوم اینکه خامنهای حکمران مطلق آن باشد وجود ندارد و اساساً موجودیت آن به خطر میافتد.
این موضوعی است که بارها خامنهای و سایر سردمداران نظام به آن اعتراف کردهاند.
چنانچه به شرایط جامعه جهانی تسلیم نشود، با توجه به تمام شدن تمامی ظرفیتهای استراتژیک نظام و در شرایطی هم که تحریمها بر سر آن آوار میشود، توان تحمل چنین شرایط سختی را ندارد.
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange