بهمن سرنگونی – برنامه به مناسبت ۲۲ بهمن – ۲۱بهمن
بهمن سرنگونی – برنامه به مناسبت ۲۲ بهمن – ۲۱بهمن
روز ۱۲ بهمن ۵۷ خمینی وارد تهران شد. صفی به طول ۲۳ کیلومتر از خمینی استقبال کردند.
بختیار از مقامات ساواک و فرمانداری نظامی تهران رسماً خواسته بود که اقدامات امنیتی لازم در این زمینه را معمول دارند. خمینی هنگام بازگشت به ایران در هواپیما، در پاسخ به این سئوال خبرنگار که چه احساسی دارید؟ گفته بود: هیچ!!!
خمینی بلافاصله به بهشت زهرا رفت و در آنجا سخنرانی کرد. سپس در مدرسه علوی تهران مستقر شد.
روز۱۴بهمن ژنرال هایزر از ایران خارج شد.
یک روز بعد ۱۵بهمن خمینی بازرگان را به نخستوزیری منصوب کرد. این مراسم از تلویزیون پخش شد.
روز۲۰بهمن امیرانتظام مشاور بازرگان گفت: بازرگان و اردبیلی درمنزل سحابی با سولیوان دیدار کرده و درباره راههای انتقال مسالمتآمیز قدرت گفتگو کردند.
ساعت ۸ شب همان روز جرقه اصلی قیام در پایگاه «دوشان تپه» ستاد فرماندهی نیروی هوایی زده شد.
ماموران گارد شاهنشاهی با پرسنل نیروی هوایی درگیر شده و کار به تیراندازی کشیده شد.
پرسنل نیروی هوایی برای مقابله با گارد شاهنشاهی درب اسلحهخانه را گشوده و درگیری گسترش یافت.
خبر این درگیری مثل بمب در سراسر تهران پیچید. هزاران تن از مردم بهرغم حکومت نظامی از همه سوی تهران به سمت دوشان تپه سرازیر شدند.
صبح ۲۱بهمن خیابانهای اطراف دوشان تپه بهسرعت سنگربندی شد و مردم مسلح در این سنگرها مستقر شدند. حوالی ظهر در تهران نو، مردم سه تانک لشگر گارد را به تصرف درآورند.
فرمانداری نظامی تهران از ساعت ۱۹در تهران اعلام حکومت نظامی کرد. اما هیچ کس به آن توجه نکرد.
خمینی در پیامی تاکید کرد که هنوز فتوای جهاد نداده است.
اما مردم بدون توجه به پیام خمینی شعار میداند که رهبران، رهبران، ما را مسلح کنید!
در همین روز برخی از سران نظامی همبستگی خود را با جنبش مردم اعلام کردند.
در شامگاه ۲۱بهمن فرمانداری نظامی تهران طی اعلامیهای ازنیروهای خود خواست خیابانها را ترک کنند و به یکانهای خود مراجعه نمایند.
کادرهای مجاهدین که به تازهگی از زندان آزاد شده بودند، همچنین چریکهای فدایی فعالانه در قیام مسلحانه شرکت داشته و مردم را به سمت مراکز اصلی هدایت میکردند.
اداره تسلیحات ارتش فتح میشود و درب انبارهای اسلحه به روی مردم گشوده میگردد.
کلانتریها یکی پس از دیگری سقوط کردند.
خیابانها به سرعت سنگربندی شد.
ستاد نیروی هوایی در ۲۱ بهمن سقوط کرد.
شب هنگام در هر محله، کمیتههای محلی که حالا مسلح شده بودند حفاظت محله را بر عهده گرفتند.
در صبح ۲۲ بهمن تهران در شور و آتش وخون میسوخت.
شهربانی کل به دست مردم به آتش کشیده شد.
صدای صفیر گلولهها لحظهای قطع نمیشد.
پادگان عباس آباد بدون مقاومت تسلیم شد.
مجلس سنا طی اعلامیهای انحلال خود را اعلام کرد.
کنترل اوضاع از دست آخوندهایی که دعوت به آرامش میکردند خارج شده بود.
مردم مسلح شده و درگیریها گسترش بافته بود.
شورای فرماندهان ارتش به ریاست قرهباغی تشکیل جلسه داد و پس از بررسی اوضاع بحرانی و فلاکت بار ارتش، شهربانی و ساواک، در ساعت یک بعدازظهر ۲۲بهمن۱۳۵۷رادیو ایران اعلامیه بیطرفی تمامی قوای نظامی، انتظامی و امنیتی را پخش نمود.
به این ترتیب پس از دو روز درگیری مسلحانه در خیابانهای تهران که از پادگان دوشان تپه آغاز شده بود پایان یافت.
تعداد قابل توجهی از فرماندهان ارتش در این درگیریها کشته شده و تعداد زیادی نیز دستگیر گشتند.
ارتشبد نصیری، سپهبد رحیمی، سپهبد ربیعی جزو دستگیر شدگان بودند.
دستگیر شدگان به اقامتگاه خمینی منتقل گردیدند.
به این ترتیب روز ۲۲بهمن فصلی در تاریخ ایران ورق خورد.
عشق و همبستگی در همه جای ایران موج میزد. ایران سراسر لبریز از امید و اعتماد شده بود.
اما خمینی بسیار زود به امید مردم خیانت کرد…
روز ۱۲ بهمن ۵۷ خمینی وارد تهران شد. صفی به طول ۲۳ کیلومتر از خمینی استقبال کردند.
بختیار از مقامات ساواک و فرمانداری نظامی تهران رسماً خواسته بود که اقدامات امنیتی لازم در این زمینه را معمول دارند. خمینی هنگام بازگشت به ایران در هواپیما، در پاسخ به این سئوال خبرنگار که چه احساسی دارید؟ گفته بود: هیچ!!!
خمینی بلافاصله به بهشت زهرا رفت و در آنجا سخنرانی کرد. سپس در مدرسه علوی تهران مستقر شد.
روز۱۴بهمن ژنرال هایزر از ایران خارج شد.
یک روز بعد ۱۵بهمن خمینی بازرگان را به نخستوزیری منصوب کرد. این مراسم از تلویزیون پخش شد.
روز۲۰بهمن امیرانتظام مشاور بازرگان گفت: بازرگان و اردبیلی درمنزل سحابی با سولیوان دیدار کرده و درباره راههای انتقال مسالمتآمیز قدرت گفتگو کردند.
ساعت ۸ شب همان روز جرقه اصلی قیام در پایگاه «دوشان تپه» ستاد فرماندهی نیروی هوایی زده شد.
ماموران گارد شاهنشاهی با پرسنل نیروی هوایی درگیر شده و کار به تیراندازی کشیده شد.
پرسنل نیروی هوایی برای مقابله با گارد شاهنشاهی درب اسلحهخانه را گشوده و درگیری گسترش یافت.
خبر این درگیری مثل بمب در سراسر تهران پیچید. هزاران تن از مردم بهرغم حکومت نظامی از همه سوی تهران به سمت دوشان تپه سرازیر شدند.
صبح ۲۱بهمن خیابانهای اطراف دوشان تپه بهسرعت سنگربندی شد و مردم مسلح در این سنگرها مستقر شدند. حوالی ظهر در تهران نو، مردم سه تانک لشگر گارد را به تصرف درآورند.
فرمانداری نظامی تهران از ساعت ۱۹در تهران اعلام حکومت نظامی کرد. اما هیچ کس به آن توجه نکرد.
خمینی در پیامی تاکید کرد که هنوز فتوای جهاد نداده است.
اما مردم بدون توجه به پیام خمینی شعار میداند که رهبران، رهبران، ما را مسلح کنید!
در همین روز برخی از سران نظامی همبستگی خود را با جنبش مردم اعلام کردند.
در شامگاه ۲۱بهمن فرمانداری نظامی تهران طی اعلامیهای ازنیروهای خود خواست خیابانها را ترک کنند و به یکانهای خود مراجعه نمایند.
کادرهای مجاهدین که به تازهگی از زندان آزاد شده بودند، همچنین چریکهای فدایی فعالانه در قیام مسلحانه شرکت داشته و مردم را به سمت مراکز اصلی هدایت میکردند.
اداره تسلیحات ارتش فتح میشود و درب انبارهای اسلحه به روی مردم گشوده میگردد.
کلانتریها یکی پس از دیگری سقوط کردند.
خیابانها به سرعت سنگربندی شد.
ستاد نیروی هوایی در ۲۱ بهمن سقوط کرد.
شب هنگام در هر محله، کمیتههای محلی که حالا مسلح شده بودند حفاظت محله را بر عهده گرفتند.
در صبح ۲۲ بهمن تهران در شور و آتش وخون میسوخت.
شهربانی کل به دست مردم به آتش کشیده شد.
صدای صفیر گلولهها لحظهای قطع نمیشد.
پادگان عباس آباد بدون مقاومت تسلیم شد.
مجلس سنا طی اعلامیهای انحلال خود را اعلام کرد.
کنترل اوضاع از دست آخوندهایی که دعوت به آرامش میکردند خارج شده بود.
مردم مسلح شده و درگیریها گسترش بافته بود.
شورای فرماندهان ارتش به ریاست قرهباغی تشکیل جلسه داد و پس از بررسی اوضاع بحرانی و فلاکت بار ارتش، شهربانی و ساواک، در ساعت یک بعدازظهر ۲۲بهمن۱۳۵۷رادیو ایران اعلامیه بیطرفی تمامی قوای نظامی، انتظامی و امنیتی را پخش نمود.
به این ترتیب پس از دو روز درگیری مسلحانه در خیابانهای تهران که از پادگان دوشان تپه آغاز شده بود پایان یافت.
تعداد قابل توجهی از فرماندهان ارتش در این درگیریها کشته شده و تعداد زیادی نیز دستگیر گشتند.
ارتشبد نصیری، سپهبد رحیمی، سپهبد ربیعی جزو دستگیر شدگان بودند.
دستگیر شدگان به اقامتگاه خمینی منتقل گردیدند.
به این ترتیب روز ۲۲بهمن فصلی در تاریخ ایران ورق خورد.
عشق و همبستگی در همه جای ایران موج میزد. ایران سراسر لبریز از امید و اعتماد شده بود.
اما خمینی بسیار زود به امید مردم خیانت کرد…
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در وبلاک خط سرخ مقاومت
ودر توئیتر @bahareazady دنبال کنید