۱۳۹۷ بهمن ۱۳, شنبه

چهل سال تروریسم – گوشه ای از بیلان چهل سالگی جمهوری اسلامی



چهل سال تروریسم – گوشه ای از بیلان چهل سالگی جمهوری اسلامی


به مناسبت چهل سال تروریسم ، چهل سال مداخله تروریستی در کشورهای منطقه و جنگ‌افروزی، چهل سال به هدر دادن سرمایه‌های ملی ایران برای تولید بمب اتمی و موشک به شمه‌ای از کارکردهای دیکتاتوری ولی فقیه بپردازیم.
جمهوری اسلامی حکومتی است که حتی یک روز هم نمی‌تواند بدون سرکوب در داخل و تروریسم و جنگ‌افروزی در خارجسراپا بماند.
این حکومت برای بقای خود به تروریسم و دخالت در امور کشورهای دیگر روی می‌آورد.
این دخالت بنیادگرایانه و جنگ‌افروزی، آن روی سکه سرکوب مردم در داخل کشور است.
چهل سال تروریسم
حکومتی که بانی آن از روز نخست با دروغ‌گویی، خلف‌وعده کرد، یک انقلاب دموکراتیک را به سرقت برد، برای باقی ماندن در قدرت به شیوه‌های ضدبشری روی آورد؛ شیوه‌هایی که استانداردهای شناخته‌شدهٔ جنایت و قساوت را درنوردیده است.
قلع و قمع جریانهای سیاسی و نیروهای آزادیخواه، نسل‌کشی، قتل‌های زنجیره‌ای، کشتار سازمان‌یافته و صدور تروریسم به خارج کشور، دخالت در امور کشورها، تولید موشک، تلاش ناکام برای ساخت بمب اتمی و… شمه‌ای از بسیار اقدامات این رژیم برای باقی ماندن در اریکهٔ قدرت هستند.
هم اکنون این تحلیل واقع‌بینانه و به اثبات رسیده که رژیم حاکم بر ایران روی دو پایه سوار است:
«در داخل ایران بر نقض شدید حقوق‌بشر با برقراری طلسم اختناق و در منطقه و جهان، با صدور بحران از طریق ایجاد بی‌ثباتی و صدور تروریسم و جنگ ‌افروزی».
شناخت عینی از ماهیت دیکتاتوری تروریستی آخوندی
به‌دلیل تنفر عمیقی که از این حکومت در دل مردم وجود دارد حتی یک روز هم نمی‌تواند بدون سرکوب در داخل و تروریسم و جنگ‌افروزی در خارج سرپا بماند. این رژیم تعارض‌ها و کشمکش‌های داخلی نظام خودش را با قدرت‌نمایی پوشالی، تقدس‌نمایی حول ولی‌فقیه و نیز با بازگذاشتن دست عواملش در چپاول و کشتار و سرکوب حل می‌کند.
به همین دلیل، تروریسم، صدور بنیادگرایی و جنگ‌افروزی آن، نه از موضع قدرت که دقیقاً از موضع ضعف و برای حفظ تمامیت نظام است.
شیوه‌های جنایت‌بارانهٔ رژیم ولایت فقیه برای حفظ حاکمیت خود با توسل به ترور شخصیت‌های خارج کشور، قتل‌های زنجیره‌ای، دخالت‌های گستردهٔ منطقه‌ای، تلاش‌های اتمی و موشکی می‌باشد
چهل سال تروریسم – نگاهی به بخشی از بیلان ترور در خارج از کشور
از سال ۶۳تا سال ۶۷ حدود ۱۳پایگاه مجاهدین در خارج کشور مورد حمله قرار گرفت.
دو نفر کشته و یکنفر ربوده که موفق به فرار شد تعدادی از تروریستهایی که وابسته به سفارت بودند دستگیر شدند.
– ۱۷تیر ۱۳۶۶ ـ تروریست‌های رژیم با سلاحهای نیمه‌سنگین و سبک، همزمان به ۱۳پایگاه مجاهدین در کراچی و کویته حمله کردند که ۲تن از مجاهدین به‌نامهای فرامرز آقایی و علیرضا پورشفیعی‌زاد به‌ شهادت رسیدند.
– ۱۹آبان ۱۳۶۷ ـ ابوالحسن مجتهدزاده توسط دیپلمات‌ـ‌تروریست‌های خمینی در استانبول ترکیه ربوده شد.
او را ابتدا به کنسولگری ایران در استانبول بردند و سپس در‌ حین انتقال وی با ماشین دیپلماتیک به ایران، دیپلمات‌ـ‌تروریستها توسط پلیس ترکیه دستگیر شدند.
– تیمهای کثیف روز ۲۳تیر ۱۳۶۸ عبدالرحمان قاسملو، دبیر اول حزب دموکرات کردستان را در وین بر سر میز مذاکره با رژیم به‌قتل رساندند.
– شهریور ۱۳۶۸ ـ بهمن جوادی از اعضای کومله در قبرس مورد تهاجم تروریستهای اعزامی خمینی قرار گرفت و به‌قتل رسید.
– ۲۳اسفند ۱۳۶۸ ـ  تروریستهای رژیم در ترکیه برای ترور محمد محدثین،  نافرجام ماند. اما حسین عابدینی به‌شدت مجروح شد.
– ۴اردیبهشت ۱۳۶۹ ـ دکتر کاظم رجوی، نماینده شورای ملی مقاومت ترور شد
– ۴مرداد ۱۳۷۱ – علی‌اکبر قربانی توسط دیپلمات‌-تروریست‌های رژیم ربوده شد و پس از وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها، پیکر او را در محلی دفن کردند که بعد از چند روز با دستگیری تروریست مزدور رژیم، تمام مسأله افشا شد.
– ۲۵اسفند ۱۳۷۱ – محمدحسن نقدی، نماینده شورای ملی مقاومت در ایتالیا، کشته شد.
– ۳۰خرداد ۱۳۷۴ – طرح وزارت اطلاعات برای ترور مریم رجوی ناکام ماند و آلمان ۲نفر از دیپلمات‌ـ‌تروریست‌های رژیم ایران را اخراج کرد.
– ۱اسفند ۱۳۷۴ – زهرا رجبی از مسولین مجاهدین و علی مرادی در هتلی در استانبول ترکیه کشته شدند.
– ۱۴اسفند ۱۳۷۴ – توپ غول‌پیکر ۳۲۰میلیمتری، در نزدیکی دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد در خانه‌ای کشف و بخشی از شبکه مربوطه دستگیر شد.
به همه اینها باید موشک‌بارانهای پیاپی تا سال ۹۵ در پایگاه‌های مختلف محل استقرار مجاهدین را اضافه نمود.
چهل سال تروریسم – قتل‌های زنجیره‌ای
این رژیم از روز اول به‌دنبال حذف فیزیکی مخالفان خود بود. به‌طور خاص در دوران رفسنجانی و هنگامی که علی فلاحیان وزیر اطلاعات بو.
اعزام تیم‌های ترور برای شکار مخالفان، شکنجه و آدم‌ربایی با کثیف‌ترین شیوه‌ها در دستورکار قرار گرفت.
آنها علاوه بر مجاهدین، روشنفکران،‌ شاعران و نویسندگان مخالف خود و حتی پیروان و رهبران سایر ادیان را که حاضر به تن‌دادن به دستگاه ارتجاعی ولایت فقیه نبودند، با بی‌رحمانه‌ترین روش‌ها سلاخی کردند.
تیم‌های ترور این رژیم سریالی از کشتارهای وحشیانه با چاقو،‌ دارو، گلوله و ساطور در منزل،‌ محیط کار و خیابان انجام داده‌اند که رازهای بسیاری از آنها مکتوم است.
به گواه اکبر گنجی و عمادالدین باقی؛ پاسداران ریزشی نظام ولایت، مغز متفکر این جریان اکبر هاشمی رفسنجانی بود. او با تشکیل اتاق فکر [با حضور علی خامنه‌ای، اکبر ولایتی، فلاحیان، محسن رضایی و…]، ضرورت حذف مخالفان سیاسی را مطرح کرد.
چهل سال تروریسم – شمه‌ای از بیلان قتل‌های سیاسی
قاتلان قتل‌های زنجیره‌ای برای شروع روز ۴آذر ۶۷ دکتر کاظم سامی را به دلایل نامعلوم در مطب سلاخی کردند.
در پاییز ۱۳۶۹ خسرو بشارتی، در سال ۱۳۷۰ عبدالرحمن برومند و شاپور بختیار را به شکل فجیعی کشتند. در سال ۱۳۷۱، فریدون فرخزاد را با عجله و خارج از نوبت! به فجیع‌ترین شکلی سلاخی کردند.
در همین سال ۴مخالف کرد ایرانی را در رستوران میکونوس برلین با همان روشهای زنجیره‌ای به‌قتل رسانند.
در سال ۱۳۷۲ دکتر تفتی و فرزندش با چاقو سلاخی شدند. مهندس برازنده و سعیدی سیرجانی و کشیشهای مسیحی، دیباج و میکائیلیان و هوسپیان مهر در سال ۷۳ قطعه‌قطعه و کشته شدند.
در همین سال با طرح مشترک هاشمی و خامنه‌ای و زیر نظر وزارت اطلاعات حرم امام رضا را در روز عاشورا(۳۰خرداد ۱۳۷۳) منفجر کردند.
برای توجیه این انفجار که حداقل ۲۶تن کشته و ۲۹۰تن مجروح شدند، صحنه‌سازی‌هایی صورت دادند. این صحنه‌سازی‌ها بعدها در جریان اختلافات باندی توسط بهزاد نبوی، اکبر گنجی و عمادالدین باقی  و سپس تاجزاده افشا شد
در سال ۷۴ تیمهای ترور در داخل فعال شد. در این سال قتل بسیاری از مخالفان اهل سنت در دستورکار تیم‌های ترور قرار گرفت.
درست ۱۰سال بعد از قتل کاظم سامی در مطب، روز اول آذر ۱۳۷۷، داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری در منزل شخصی‌شان با ضربات چاقو به‌قتل رسیدند و جسدشان به‌نحو فجیعی مثله شد.
همچنین در روزهای ۱۲ و ۱۸آذر، جسد ۲نویسنده به نامهای محمد مختاری و محمدجعفر پوینده پس از چند روز بی‌خبری در جاده‌های اطراف شهر و جسد معصومه مصدق(نوه دکتر مصدق که تازه به کشور بازگشته بود) در منزل شخصی‌اش پیدا شد.
با افشای کارکردهای وزارت اطلاعات و ترسیم خط زرد قتل‌های زنجیر‌ه‌ای، نزدیک‌ترین نفر خامنه‌ای به نام سعید امامی «خودکشی شد!» اما هاشمی رفسنجانی به‌عنوان فرمانده اصلی و سایر فرمانده‌هان، هم‌چنان ماندند و سایر قتل‌های داخل و خارج کشوری را هدایت کردند.
سوم بهمن ۹۷ پاسدار تاج‌زاده در یک درگیری باندی ضمن اعتراف به سناریوهای ساختگی وزارت اطلاعات برای تئوری خودشان خودشان را می‌کشند و قتل کشیشان و انفجار حرم و… گفت:
«سناریو پیشنهاد کردند عین سناریوی مشهد که دو تا منافق پیدا می‌کنیم می‌آوریم می‌گیم اینها بودند از همین اعتراف‌گیری‌هایی که بلدند ما بودیم به هوای این داستان آنها را اعدام می‌کنیم که آنها بودند ولی قول می‌دهیم که این اتفاق نیفته وزارت اطلاعات پاک بشه».
دخالت‌های بنیادگرایانه در کشورهای منطقه
نظام برآمده از ولایت فقیه چون در داخل ایران پایگاه مردمی ندارد؛ از آنجا که مورد تنفر اکثریت ایرانیان می‌باشد و جز با زبان سرکوب با ایران و ایرانی سخن نمی‌گوید، برای بقای خود به تروریسم و دخالت در امور کشورهای دیگر روی می‌آورد. این دخالت بنیادگرایانه و جنگ‌افروزی، آن روی سکه سرکوب او در داخل کشور است.
ایجاد یک خلافت جهانی همیشه در صدر مطامعات این موجودیت وحشی و افسارگسیخته بوده است.
این هیولا کشور عراق را به‌عنوان نخستین طعمهٔ طمع‌های خویش انتخاب کرد. همگان تاریخچهٔ جنگ خانمان‌سوز بین دو کشور را می‌دانند و امروز بیش‌از‌پیش روشن است که چه کسی جنگ را زمینه‌سازی کرد و استمرار داد.
جهان در مواجهه با صدور تروریسم و جنگ‌افروزی این رژیم تا مدتها در اشتباه فاحشی به‌سر می‌برد و آن را ناشی از قدرت دیکتاتوری آخوندی تصور می‌کرد و راه تعامل با آن را سیاست مماشات می‌دانست.
این مقاومت ایران بود که شجاعانه در برابر این سیاست پیچید. جهان به‌روشنی دید که دامنهٔ جنگ‌افروزی این رژیم نه تنها به عراق و سوریه و یمن و لبنان و افغانستان محدود نشد، بلکه تا کشورهای اروپایی نیز پیش رفت.
زمانی خامنه‌ای، ولی‌فقیه نظام آخوندی، تنوره می‌کشید و می‌گفت: «به صراحت اعلام می‌کنیم (ما) در هر جایی که نیاز به حضور باشد، کمک خواهیم کرد و در بیان این موضوع ملاحظه هیچ‌کس را نمی‌کنیم».(سایت خامنه‌ای- ۲آذر ۹۶)
علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ، نیز در روز اول آذر ۹۶ در مصاحبه با تلویزیون دولتی گفت: «علت این‌که امروز سیطره داریم بر این وضعیت(اوضاع داخل کشور) ناشی از داشتن یک راهبرد مشخص مبارزه در بیرون مرزهاست».
اما امروز هیولای آتش‌افروز مجبور است که با شاخ‌ شکسته، پی‌درپی عقب بکشد و به شاخ و شانه کشیدن اکتفا کند.
چهل سال تروریسم چهل سال به هدر دادن سرمایه‌های ملی ایران برای تولید بمب اتمی و موشک به بهانه امنیت ملی دروغی بزرگ است.
«امنیت» ملی مردم ایران فقط و فقط با سرنگونی تام و تمام این خلافت قرون وسطایی تأمین می‌شود.
نه مردم ایران، نه جهان آزاد، نه تاریخ معاصر و نه وجدان حساس بشریت، هیچ‌کدام این رژیم وحشی را نمی‌خواهند.
پیش بسوی قیام   سراسری ، ما بر اندازیم#  کانونهای شورشی در شهرهای ایران #  
اعتصاب واعتراض و تظاهرات#  سرنگونی رژیم  #  اتحادوهمبستگی  
   مرگ_بر_دیکتاتور   #IranRegimeChange  

مطالب ما را در وبلاک خط سرخ مقاومت 
ودر توئیتر @bahareazady دنبال کنید