سایت سازمان مجاهدین خلق ایران - سخن روز :مختصات رژیم پس از مهلت جدید FATF
روز جمعه ۳اسفند ۹۷ نهاد اقدام ویژه مالی یا FATF در جلسهای که در پاریس برگزار شد، اعلام کرد مهلتش به رژیم را برای تعلیق دائمی از لیست سیاه این نهاد ۴ماه دیگر تمدید کرده و در واقع یک مهلت مجدد به رژیم داد، این موضوع چقدر میتواند بر بحرانهای رژیم که با آنها دست به گریبان است، مؤثر باشد؟
مهلت مجدد FATF چه تضادی از رژیم حل میکند؟
اگر این مهلت باعث شود جنگ و کشمکش در درون رژیم فروکش کند و بحران درونی رژیم مهار گردد، میشود گفت بله این فرصت ۴ماهه برای رژیم یک گشایش است. ولی آیا این شدنی است؟
صورتمسأله بحران رژیم در این مورد، «مهلت» نبوده که اکنون با گرفتن مهلت بتوان گفت از بحران عبور کرده است. موضوع «قبول یا رد این لوایح» بوده که هماکنون هم باندهای رقیب درون رژیم در مقابل یکدیگر صفبسته باقیماندهاند!
فرشاد مومنی، کارشناس باند روحانی، مخالفان این لوایح را خائن خوانده. از آن طرف پاسدار سلیمانی هم دیروز گفت: «اگر برجام دومی را هم انجام دهیم برجامهای بعدی را پیاده میکنند و میخواهند کشور را از درون بیهویت کنند». اکنون این باندها شدیدترین جبههبندیها را در مقابل هم دارند بهصورتی که این موضوع جدیترین بحران درونی رژیم شده است، از خط و نشان کشیدنهای محافل دلواپس در قم و تهران و بابل و خرمآباد و سایر شهرها، برای موافقان لوایح تا کاسب تحریم خواندن موافقان این لوایح توسط باند روحانی، همه و همه حاکی از تشدید این بحران است.
آیا رژیم از این «مهلت» با خبر بود؟
بعید نیست که با خبر بوده باشد! چون از مدتها قبل در پشت صحنه مشغول چانهزنی بودند. پیش از این هم فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت مجلس رژیم به این موضوع اشاره کرده بود. روز پنجشنبه ۲اسفند هم رئیسکل بانک مرکزی گفت طبق خبرهای رسیده مهلت خواهند داد. یعنی صریحاً از پشت پرده داشت خبر میداد!
ولی همانطور که گفته شد مشکل اصلی و بحران اصلی رژیم که صرف «مهلت» نیست. موضوع اصلی «تحریم»هاست که فشار را به جایی رسانده که مدام در مورد خطر انفجار اجتماعی در اثر تنگی معیشت به هم هشدار میدهند.
بنابراین مشکل اصلی رژیم فشار خردکنندهٔ تحریمها است.
مطلوب رژیم چیست؟
خواست رژیم این است که بتواند با سیاست کشدادن، زمان بخرد. چرا که اگر به لوایح تن میداد قیمت سنگینی برایش به همراه داشت. ریزش نیروهای داخلی و برونمرزی آخوندها یکی از آنهاست. اما سیاست کشدادن هم عواقب دیگری مانند رویارویی با جامعه جهانی و تنگتر شدن حلقه تحریمها و تشدید بحران درونی و تعمیق شکافها در حاکمیت را بهدنبال دارد.
بنابراین روشن است که صورتمسأله، مهلت و کشدادن نبوده بلکه رد یا قبول لوایح است که کماکان به قوت خود باقیست.
استیضاح روحانی، گرویی اطلاعات روحانی است!
این نکته بهعنوان نمودی از شدت جنگ قدرت در رژیم، بسیار جدی و قابل تأمل است. اما بهلحاظ عملی شدن فعلاً که امضاها را پس گرفتهاند بهنظر نمیآید استیضاح چشماندازی داشته باشد گرچه که دلواپسان فعلاً چوب آن را بالا بردهاند. این یعنی چیزی در درون رژیم فروریخته و اگر چه زورشان نرسید عملی کنند ولی نشان میدهد که در شرایطی میتوانند دست به این کار بزنند. میزان جدیتش را هم از انعکاسهای باند روحانی میشود خواند و دید که آنها هم خط بستهاند.
صادق زیباکلام در سرمقاله روزنامه آرمان روز پنجشنبه نوشت: «بسیار خوب استیضاح کنید تا روحانی هم بگوید از صدتومن بودجهٔ کل کشور چه مقدارش دست دولت است و چه مقدارش دست سایر نهادها»!
تا حرفهایی را که نزده بیاید بزند، تا معلوم نشود علت گرانی گوشت و مرغ چیست. همینطور گفته بود: «واقعا چقدر از در آمد ملی کشور در اختیار دولت و چه میزان در اختیار سایر نهادهاست. مسألهای که رئیسجمهور تاکنون آن را برای مردم بازگو نکرده است. آقای روحانی باید بگوید که دولت تا چه میزان میتواند روی هزینههای کلی نظر داشته باشد».
یک روز قبلش هم آخوند منتجبنیا گفته بود: «آنقدر در کشور دولت در دولت داریم که دولت جمهوری اسلامی یکی از این دولتهاست و درصد کمی از اختیارات را دارد... همه خواص مطلعند که اختیارات رئیسجمهور و دولت به ۳۰درصد هم نمیرسد».
روشن است اگر چه طرح استیضاح متوقف ماند ولی دو طرف چوب را بالا بردهاند. حالا چه زمانی فرودمیآورند؟ بستگی بهشدت بحرانها و میزان کنترل و مدیریت بحران درونی آخوندها دارد و اینکه:
چه هنگامی و چه قربانیای برای فرجه خریدن برای کل نظام ضروری باشد.
آیا «کشدادن»، یک سیاست رژیم برای حل بحرانهایش است؟
ادامه وضعیت بلاتکلیفی و سیاست کشدادن در واقع نشانگر سیاست بیراهحلی رژیم است و علامت ضعف و بحرانزدگیاش. کشدادن و نگهداشتن در وضعیت بلاتکلیف، چیزی نیست که بخواهند بهعنوان راهحل از آن استفاده کند. چرا که:
- این وضع حاکی از انفعال، ضعف و ناکارآمدی رژیم است و این علامت مثبتی برای مردم ایران و مقاومت آزادیستان آنهاست.
- ثانیا همهٔ بحرانها در دست رژیم نیست که بخواهد آنها را با کشدادن تعیینتکلیف کند.
- حلقهٔ تحریمها دستش نیست. همین پنجشنبه ۲اسفند فریدون مجلسی، دیپلمات سابق رژیم، هشدار داد که طرح تشدید فشار و تحریم بر رژیم از سوی شورای امنیت آمریکا و کنگره این کشور فوقالعاده جدی است.
- جایی که در اثر تنگتر شدن حلقهٔ تحریمها رژیم به خفگی نزدیک گردد همان نقطهای است که خیلی تحولات ممکن است اتفاق بیفتد! بهخصوص که رژیم در شرایطی قرار دارد که از یک طرف با کانونهای شورشی و مقاومت سازمانیافته مردم ایران درگیر است. مقاومتی که دست رژیم از حملات موشکی به آن هم کوتاه شده و اکنون حداکثر تشبثی که میتواند بکند اقدامات تروریستی در خاک اروپاست که تاکنون هم تمامی تلاشهایش در این مورد به شکست انجامیده.
یا شیطانسازی با خریدن چند رسانه خارجی.
در نتیجه حضور قدرتمند این مقاومت این بحرانها و خود رژیم را در شیبی که درش قرار گرفته شتاب میدهد. و در واقع مقاومت از یک نقطه به بعد این کانونهای شورشی خواهند بود که سمتدهندهٔ تحولات خواهند بود.
این یعنی:
رژیمی که تا این نقطه و در این شرایط نتوانسته بر بحرانهایش غلبه کند، ناشی از دو علت موازی بوده است:
- ضعف رژیم در مقابل مردم و مقاومت از یکسو،
- و ضعف رژیم در برابر جامعه جهانی از سوی دیگر.
دو علتی که اولی اساساً از دسترس و حوزه تصمیمگیریهای رژیم خارج است و دومی نیز به سرعت در حال خارج شدن از محدوده تواناییهای رژیم است!
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در وبلاک خط سرخ مقاومت ودر توئیتر @bahareazady دنبال کنید