کانونهای بحران در ایران و چشم انداز آن، گفتگو با عزیزالله پاکنژاد+ کلیپ
کانونهای بحران در ایران ..بعد از شیوع کرونا در ایران و گسترش آن در سراسر کشور، برخی اقشار جامعه ایران که در معرض مستقیم ضربات این ویروس قرار داشتند، تبدیل به کانونهای بحران شدند. کانونهایی که هریک پتانسیل گسترش و انفجار را در خود، ایجاد و تقویت میکنند و چشمانداز خطرناکی را برای نظام رقم زدهاند. امری که بسیاری از رسانهها و کارگزاران رژیم نیز ،مستمراً خطر آنرا برای کلیت نظام گوشزد میکنند. آقای عزیز پاکنژاد در گفتگو با تلویزیون ایران آزاد به این موضوع پرداخته وبه سئوالات پاسخ میدهد.
عزیزالله پاکنژاد: به نظر من کل ایران یک کانون بحران و قیام و شورش برعلیه رژیم هست. یک نفر نیست که بیاید بگوید از وضعیت راضی است. مردم ایران زیر فشارهستند و این کانون شعلهور است. اگر بخواهیم به بخشهای مختلف جامعه نگاه کنیم، آن بخشهایی که از کرونا آسیبهای جدی میبینند، میتوانند بطور بالقوه کانونهای مهم بحران باشند. در راس آنها باید از کادرهای درمانی شروع کنیم، چه پزشک چه پرستار و چه کارکنان بخشهای مختلف بیمارستانها. اینها خیلی زیر فشار شبانه روزی هستند. هم کمبودهای مختلف دارو و درمان دارند و هم مشکل حقوق دارند.
علیرغم همه اینها، تبعیضهایی را به چشم میبینند. مثلا آن چیزهایی که سازمان بهداشت جهانی میدهد، اینها را اختصاص میدهند به مقامات و عوامل سرکوبگر رژیم. ابزار سلامت مثل لباس و ماسک اینها را که حتما باید دراختیار اینها بگذارند. اما میدهند به عوامل سرکوبگرشان. دیدیم که پاسدارها لباس پزشکان را پوشیدند و با موتور در خیابانها مانور میدهند. لباسهایی که باید برای پزشکانی باشد که در ارتباط مستقیم با همین بیماران هستند. به هرحال یکی از مهمترین کانونهایی که دارای پتانسیل انفجاری هستند، همین بخشهای درمانی است. از آنطرف کارخانهها را داریم. معادن را داریم. همین مشکلات سلامتی برای همه آنها وجود دارد. سربازخانهها هستند. پادگانها و مراکز نظامی هستند. ما دیدیم که سربازها فرار میکنند و رژیم مجازاتهای سختی برای آنها در نظر میگیرد. این خودش میتواند باعث انفجار و نارضایتی و شورش در هم اینها باشد. زندانها را داریم که فکر میکنم که تا حالا ده تا از زندانها شورش بوده، فرار بوده. رژیم به آنها توجهی نمیکند و اینها مجبورند که فرار بکنند و وقتی فرار هم میکنند، بازهم این رژیم دست بردار نیست. یک مورد زندانی سیاسی به اسم مصطفی سلیمی که از هموطنان کردمان است و ۱۸ سال در زندانهای رژیم بوده، توانست فرار بکند و از مرز هم خارج بشود. اما در یک توطئه کثیف، او را گرفتند دادند به رژیم و او را اعدام کردند. میخواهند برای بقیه ترس ایجاد کنند.
فقرا در حاشیه شهرها هستند که تحت شدیدترین فشارها هستند. دولت ۱۰۰ هزار میلیارد تومان معادل ۶میلیارد دلار بودجه اختصاصی در نظر گرفته که قرار بود یک قسمتی از آنرا بصورت وامهای یک میلیونی، به خانوادههای فقیر بدهند و از یارانهاشان ماهانه ۳۵ هزارتومان، در ازاء بهره و قسطش برداشت بکنند. اینکار بقدری مفتضح بود، که روحانی عقبنشینی کرد. و تازه گفت که آن بهره پولی را که قرار بوده بگیرد، دولت آنرا به عهده گرفته و نمیدهد. خوب مردم عصبانی میشوند. طبیعی است که این خشم در مردم هست. موضوع دیگر در بخش خدمات است. گفتند که مشاغل فعال باشند، تا زندگی مردم بچرخد. اینها بیشتر از همه در معرض ویروس هستند. شبانه روز در تلاشند. خطر میکنند. از قبیل رانندگان تاکسی، رانندگان اتوبوس، کارمندان دولتی که مورد مراجعه مستقیم مردم هستند. به نظرمن اگر مجموعه اینها را در نظر بگیریم، میتوانیم یک تصویری از آینده قیام و شورش عمومی مردم بر علیه این رژیم نظام کرونایی بدهیم.
کانونهای بحران در ایران و چشم انداز آن، گفتگو با عزیزالله پاکنژاد+ کلیپ
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران # #Iran
#سال_سرنگونی #ایران #کروناویروس #قیام_تا_پیروزی #coronavirus
اعتصاب واعتراض #شورش #زندانیان ، تظاهرات# سرنگونی #COVID2019 # اتحادوهمبستگی - مرگ_بر_دیکتاتور #مجاهدین خلق ایران