۱۴۰۱ تیر ۲۹, چهارشنبه

مجاهدین خلق چگونه وجدان‌های آزادیخواه را بر می‌انگیزند؟-راز تاثیر گذاری مجاهدین خلق چیست؟ (قسمت اول)


راز تاثیر گذاری مجاهدین خلق چیست؟ (قسمت اول) - به باور من سیاست عرصه فراخی نیست برای بررسی مقوله دیپلوماسی انقلابی مجاهدین و مقاومت و جنبش دموکراتیک مردم، ما باید از پنجره دیگری به این موضوعات نگاه بکنیم.

چون ما در پهنه مقاومت و به هر حال دیپلوماسی انقلابی در یک وادی جدیدی قدم می‌گذاریم. ما به یک اقلیمی قدم می‌گذاریم که با عنصر انسانی مواجه هستیم. اصولا در این بحث ما با کیستی و چیستی و چرایی انسان مواجه هستیم، به هرحال فلسفه هم به سرشت انسان نظر دارد. آیا سرشت انسان آنچنان که ذات‌گرایان می‌گویند یک ذاتی ثابت ایستا و غیر دینامیک هست، یا اینکه سرشت انسان دستخوش تغییر و تحولات مستمر هست.

 با این نگاه هست که ما می‌توانیم نظری به دیپلوماسی انقلابی سازمان مجاهدین بیندازیم و ببینیم که با چه نیرویی موفق شده طیف وسیعی از شخصیت‌های بین‌المللی را به صحنه جغرافیای سیاسی از چپ تا راست، تا راست میانه، چپ میانه را در کنار خودش، در کنار شعله مقاومت جمع آوری بکند. ما باید نگاهی بیندازیم به انسان شناسی مجاهدین. اگر این کار را نکنیم نمی‌توانیم جنبش مقاومت را بشناسیم و در سطح باقی می‌مانیم. به هر حال رفتارهای اجتماعی ما بر پهنه‌ای از مبانی فکری و فلسفی بنیادینی استوار است.

انسان شناسی مجاهدین

قدمت اندیشه ورزی مغرب زمین در رابطه با چیستی انسان ۲۵ قرن است از نهایت تفریط تا نهایت افراط تعاریف متعددی از انسان شده است. پروتگراس حکیم پنج قرن قبل از میلاد مسیح می‌گوید که انسان معیار تمامی هستی و معیار اشیاء است. مارکس می‌گوید انسان موجودی ابزار ساز است. دیگری می‌گوید انسان موجودی ناطق است. توماس هابس اندیشمند و فیلسوف انگلیسی قرن هفدهم می‌گوید که انسان گرگ انسان است. آموزه های سنتی مسیحیت پاپ کلیسا می‌گوید که انسان موجودی گناه کار هست. گناهکار زاده می‌شود و رستگاری فقط از آن کسی است که به پسر خدا عیسی مسیح ایمان بیاورد.

می‌بینیم که تعاریف مختلفی از انسان هست. ولی دیدگاه اومانیستی، باور ندارد که انسان در قعر خروار‌ها خاک سنت هنجارها، نقاب‌ها، نقش‌ها، غرایز جنسی و روابط اجتماعی مدفون است. مجاهدین معتقدند که انسان می‌تواند خودش را از این اسارت‌ها و جبرها صرف نظر از وابستگی‌های طبقاتی، اجتماعی، وابستگی‌های خانوادگی، وابستگی‌های قومی، عشیرتی و منافع اقتصادی رها کند. انسان دارای فطرتی است که می‌تواند خودش را از این جبرها رها بکند. کندن از این جبرها و تلفیق سنت‌ها و هنجارها در خطه فرهنگی ما کارستانی بود که مجاهدین در سطح کلان این را به منصه ظهور رساندند.

اومانیسم توحیدی مجاهدین

 مجاهدین با تکیه بر یک اومانیست توحیدی معتقدند که انسان توانایی دارد خودش را آزاد بکند. همیشه نظر به این انسان دارند. ما چه جوری می‌توانیم این انسان را فتح بکنیم؟ چه جوری می‌توانیم این انسان را در واقع با ادله و با یک بحث رو در رو به قول معروف اینتراکسیون می‌توانیم  این را قانعش بکنیم. مریم رجوی توصیف زیبایی از انسان دارد؛ می‌گوید که در وجود هر انسانی تارهای ظریفی است که اگر به ارتعاش در آیند ندای جاودانه هستی را می‌شود از این انسان‌ها شنید و اضافه می‌کند که انسان در واقع هستی فشرده و هستی، انسان گسترش یافته است. توضیح بسیار زیبایی است. این توصیف توصیف عالمانه، معصومانه، پارسایانه و بسیار توصیف فیلسوفانه‌ای است. شانه به شانه توصیف فلسفی مارتین هایدگر می‌سابد. مارتین هایدگر هم همین توصیف را دارد. او می‌گوید انسان نورگاه هستی است. هستی در وجود انسان معنی می‌یابد. این به یک نوعی همان نظری هست که رنه دکارت می‌گوید که انسان سوژه هست. انسان به عنوان فاعل شناسا به عنوان کنشگر و فاعل شناسا با عقلانیت و خرد خودش می‌تواند جهانش را تغییر بدهد که این در واقع آغاز فلسفه مدرن است.

حالا با این نظرگاه، مجاهدین که به سراغ انسان‌ها می‌روند آنها را تحت تاثیر وابستگی‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی در گور فردیت‌شان نمی‌بینند. آنها را در گور روابط اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی‌شان نمی‌بینند. با یک دید اومانیستی توحیدی معتقدند که در وجود هر انسانی شعله خدایی نشسته. قرآن می‌گوید: وقتی که خداوند از آفرینش جهان فراغت یافت دست به کار آفرینش انسان شد. وقتی که تمام کرد و انسان را آفرید خداوند به خودش آفرین گفت؛ تبارک الله احسن الخالقین.

 تارهای انسانی درون هر انسان

اگر این چنین است اگر این ریشه‌های اومانیستی عمیقا در قرآن وجود دارد، خب ما باید به قول مریم، آن تارهای وجودی انسان‌ها را توانایی داشته باشیم که به ارتعاش در بیاوریم. البته این کار همه کس نیست. برای این کار باید تخصص داشته باشیم. برای اینکار باید قبل از هر چیز خودت رها باشی. در واقع اگر انسان بتواند خودش را رها بکند، زیبایی‌هایی دارد، پتانسیل‌هایی دارد که اگر به فعلیت برسند، می‌توانند جهان را زیبا بکنند و در نظرگاه مجاهدین، آن اکسیر عشق این نیرویی است که ما الان می‌بینیم در صحنه سیاست بین‌المللی معجزه آفرید. همزمان با بلژیک در سوئد پارلمانترها و نیز فیزیک‌دانان و برندگان نوبل همه آمدند.

یک گردان عظیمی از شخصیت‌های بین‌المللی توانسته حول خودش گرد بیاورد. به باور من این نوع نگاه به هستی، این نوع نگاه به انسان راه حل و برون رفت است. انسان مدرن پر از انواع بحران‌ها هست. انسان مدرن در بحران گیر کرده. جنگ‌های مذهبی وجود دارد. صنعت کالایی تمامی هستی انسان را در هم نوردیده است. اومانیسم فراموش‌شده است. به باور من تنها نیرویی که موفق شده در این حد، نه فقط در بحث نظری، بلکه در پروسه بسیار خلاق و کلان موفق شده این اومانیست توحیدی را به منصه ظهور برساند، آن هم در زمانی که اسلام، جایگاه زیاد خوبی در هستی ندارد، اینها هستند. ما می‌بینیم انسان‌ها مثل پولاد، انسان‌های برجسته در مقابل بانویی روسری به سر صف می‌کشند و با احترام عمیق تعظیم می‌کنند. آنها هیچگاه به ذهنشان نمی‌آید که از او سوال بکنند شما چرا روسری می‌پوشید، چرا؟ بخاطر آنکه آنها محتوا را می‌بینند نه ظاهر را….

ادامه دارد 

# براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه 

💞  # مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@