در مقابل اعدام های گسترده وبی دنده وترمز توسط رژیم ضد بشری ولایت فقیه چه باید کرد؟
خامنهای با سبعیتی بیمانند نرخ اعدام را بالا برده است. تنها طی ۲۰روز گذشته مردادماه دستکم ۷۷نفر در زندانهای ایران اعدام شدند. از ابتدای سال خورشیدی تاکنون ۲۶۹نفر در زندانهای ایران بهدار آویخته شدند. بهرغم همه بازیهای سیاسی تردیدی نیست که افزایش اعدام در ایران ارتباط مستقیمی با وضعیت جامعه و شرایط سیاسی دارد. واضح است که در دوران اختناق؛ «سرکوب» و «مقاومت» رابطه مستقیمی با هم دارند. وقتی سرکوب بالا میرود؛ وقتی مداری عوض میکند؛ پیامش این است که رژیم احساس خطر کرده و به این وسیله میخواهد با تلاشهای مذبوحانه جلوی خطری را بگیرد!
چرا اعدام جمعی و گسترده ؟
خامنهای بقای نظامش را با رئیسی و خط انقباض و خالصسازی گره زده بود و چهارنعل جلو میرفت و همه چیز را قربانی این خط کرده بود. ولی این خط در جمیع جهات شکست خورد و هلاکت رییسی هم آن را تکمیل کرد.
شکست این خط، خامنهای را ضعیف کرد و توان او برای اعمال هژمونی روی باندهای درونی حکومت را محدود کرد. در چنین شرایطی بود که پتک تحریم در انتخابات شوک سنگینی وارد کرد . شکست جنگ افروزی؛ ضربات نظامی روی مهرههای سپاه و دستگاه نیابتیهایش در منطقه و دستآخر ترور هنیه این ضربات را کامل و کاملتر کرد.
دستوپا زدنهای خامنهای همینجا تمام نشد. باز کردن «هر میزان شکاف» برای ورود پزشکیان و باند بهاصطلاح اصلاحات در هرم قدرت و چپاول و دادن سهمی به آنها خامنهای را وارد تونل بیبازگشت سرنگونی کرد.
اعدامها طنابدار پروژه پزشکیان
حالا این وضعیت خامنهای است، او میداند که سیل و سونامی در راه است. و تلاش میکند که جلوی آن را بگیرد. تنها ابزار و وسیلهای که دارد اعدام و سرکوب است.
سوال اینجاست، چرا ابعاد اعدام و سرکوب را بالا برده است؟ مگر با آوردن پزشکیان و نمایشی که قرار بود با او انجام بدهد در تضاد نیست؟ آیا دکان تاسیس نشده پزشکیان را روی سرش خراب نمیکند؟ مگر ادامه این کار خامنهای را مجبور نمیکند که در داستان پزشکیان هم چوب و هم پیاز را بخورد؟
پاسخ بسیار ساده برای این سوال چنین است: این بیمار سرطانی دیگر نمیتواند با مسکنهای قبلی (سرکوب در مدار سابق) آرام بگیرد و مجبور شده که کمیت و کیفیت آن را بالاتر ببرد!
حالا آیا این بالا بردن سرکوب دردی هم از خامنهای درمان میکند؟ خیر. اتفاقا خیلی هم برایش مضر است. ولی مجبور است که برای حفظ رژیم در چنین شرایطی دست به هر جنایتی بزند. هر چند میداند که برایش گران تمام میشود.
در نتیجه مسئولیت ما در مقابل اعدام و موج سرکوب هم روشن میشود. ما حق نداریم منتظر تحولات بنشینیم! ما حق نداریم به انتخابات آمریکا یا سرانجام پاسخ رژیم به مرگ هنیه یا شرکت تعاونی پزشکیان موسوم به کابینه چشم بدوزیم. هر شقی اتفاق بیفتد اعدام و سرکوب بخش جدایی ناپذیر ماهیت این حکومت است.
تنها پاسخ به موج اعدامها
تنها پاسخ درست به مقوله اعدام و سرکوب دمیدن در آتش اعتراض و قیام است. راه قیام و سرنگونی با مقاومت سازمان یافته امکان پذیر است. به هر میزانی که آن را تقویت کنیم به همان اندازه به سرنگونی نزدیک میشویم.
راهکارهای ساده اما موثر برای مقابله با اعدامهای دیوانه وار
۱. خانوادههای افراد محکوم به اعدام مهمترین نقش را دارند. هر زندانی که محکوم به اعدام شده یا احتمال صدور حکم اعدام برای او وجود دارد، باید بلافاصله اطلاع رسانی کرد.
۲. مخفی نگهداشتن حکم اعدام و رسانهای نکردن آن با این توجیه این که ممکن است برای پرونده زندانی ما بد شود اساسا اشتباه است. این شگرد حکومت است که میخواهد در سکوت خبری با خیال راحت اعدام کند.
۳. نباید بگذاریم پرونده زندانی ما به مرحله تایید در دیوان عالی کشور برسد بعد اطلاع رسانی کنیم. تجربه ثابت کرده است که احکامی که زودتر اطلاع رسانی شده و رسانهای شدند دست رژیم برای پیشبرد پروژه اعدام را بستهاند.
۴. باید اعتراض به اعدام را به یک حق تبدیل کرد. همانطور که زندانیان عزیز ما برغم همه خطراتی که برایشان دارد ۲۸هفته است که هر سهشنبه در کارزار نه به اعدام دست بهاعتصاب میزنند، باید جامعه و خانواده زندانیان و محکومان به اعدام در کنار اعتصابکنندگان قرار بگیرند. چرا باید زندانیان در اعتصاب تنها باشند؟ هزاران خانواده زندانیان سیاسی و غیرسیاسی و هزاران فعال اجتماعی ضد اعدام باید صدایشان را علیه این پدیده منحوس بلند کنند. ۵. میتوانیم جنبش نه به اعدام را همانند جنبش دادخواهی به یک جنبش جهانی تبدیل کنیم و رژیم را وادار به عقبنشینی کنیم.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7+