۱۴۰۳ اسفند ۱۲, یکشنبه

رسوایی پرویز ثابتی؛ سردژخیم ومعمار شکنجه در ایران ، نقش ثابتی در همکاری با رژیم آخوندها - نبرد بی‌امان بین شکنجه‌گران و شکنجه شدگان!



           رسوایی پرویز ثابتی؛  سردژخیم ومعمار شکنجه در ایران  - نبرد بی‌امان بین شکنجه‌گران و شکنجه شدگان! 


روز ۸ اسفند، سه زندانی سیاسی سابق که در دوران دیکتاتوری پهلوی و شاه جنایتکار تحت شکنجه قرار گرفته بودند، شکایتی علیه پرویز ثابتی، از مقامات بلندپایه ساواک، در دادگاهی در ایالات متحده ثبت کردند. این افراد که اکنون در سنین ۶۸، ۷۲ و ۸۵ سالگی هستند، تاکید کردند که ثابتی نه‌تنها بر روند دستگیری و شکنجه آن‌ها نظارت داشته، بلکه در برنامه‌ریزی این اقدامات نیز نقش کلیدی ایفا کرده است.

پرویز ثابتی، متهم ردیف اول در نهادینه‌سازی شکنجه


بر اساس اظهارات شاکیان، پرویز ثابتی، که یکی از مهم‌ترین چهره‌های امنیتی رژیم پهلوی بود، هزاران مخالف سیاسی، از جمله روشنفکران، هنرمندان و فعالان را سرکوب و شکنجه کرده است. گفته می‌شود او نه ‌تنها از شکنجه برای گرفتن «اعترافات» اجباری استفاده می‌کرد، بلکه این روش را برای حذف رقبای سیاسی نیز به کار می‌بست.
عزیز پاکنژاد، زندانی سیاسی سابق که خود در دوران شاه تحت شکنجه‌های ساواک قرار گرفته بود، در این رابطه توضیح می‌دهد:
“بازجویانی که مرا شکنجه کردند، مستقیماً زیر نظر ثابتی فعالیت می‌کردند. افرادی مثل عطاپور، منوچهری، ناصری و رسولی از جمله شکنجه‌گرانی بودند که از روش‌های دیکته‌شده ثابتی برای اعمال فشار بر زندانیان استفاده می‌کردند.”

از شکنجه‌های ساواک تا روش‌های رژیم کنونی


این شکایت در زمانی مطرح شده که حامیان سلطنت‌طلب تلاش می‌کنند نقش سرکوبگرانه ساواک را کمرنگ جلوه دهند. برخی از طرفداران سلطنت در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور مدعی‌اند که شکنجه فقط برای کنترل مخالفان مسلح به کار گرفته می‌شد. اما عزیز پاکنژاد در پاسخ به این ادعاها می‌گوید:
“شکنجه‌های ساواک محدود به افراد مسلح نبود. بسیاری از روشنفکران و نویسندگان تنها به‌دلیل انتقاد از رژیم مورد شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفتند. این همان سیاستی است که امروز رژیم جمهوری اسلامی با شدت بیشتری آن را ادامه می‌دهد.”

واقعیت این است که میراث ساواک نه‌تنها از بین نرفته، بلکه در ساختارهای امنیتی رژیم ایران و دیکتاتوری ولایت فقیه ؛ بازتولید شده است. سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) پس از انقلاب به وزارت اطلاعات تغییر نام داد، اما روش‌های سرکوب، بازجویی و شکنجه هم‌چنان به شکل گسترده‌ای در سیستم امنیتی رژیم کنونی جریان دارد
کما این‌که اخیرا یک به‌اصطلاح مستندساز و پژوهشگر حکومتی به نام ایمان گودرزی در تلویزیون رژیم اعلام کرد؛ «ساواک یازده اداره کل داشت که فقط یکی از آن‌ها منحل شد. اعضای ساواک پیش از پیروزی انقلاب با امام (ره) بیعت کردند. ما حتی پس از انقلاب شهیدی داریم که عضو ساواک بود.»
بنابراین در هم‌دستی و هم‌کاسه بودن شکنجه‌گران شاه و خمینی تردیدی وجود ندارد.اساسا ساختار امنیتی اطلاعات رژیم با کمک همان ساواکی‌های شکنجه‌گر شکل گرفت.

نقش ثابتی در همکاری با رژیم آخوندها


یکی از جنجالی‌ترین بخش‌های پرونده گشوده شده علیه ثابتی، موضوع ارتباط مستمر پرویز ثابتی با سپاه پاسداران است. بر اساس شواهدی که شاکیان ارائه داده‌اند، ثابتی حتی پس از خروج از ایران، ارتباط خود را با دستگاه‌های اطلاعاتی رژیم حفظ کرده است. این مسئله می‌تواند توضیح دهد که چرا رژیم ولایت فقیه هم هرگز در پی تعقیب او نبوده و تلاش نکرده است او را به دادگاه بکشاند.

واکنش سلطنت‌طلبان و تلاش برای تطهیر ساواک
طرفداران سلطنت در برابر این شکایت موضع دفاعی گرفته‌اند و برخی مدعی‌اند که پرداختن به این موضوع، موجب انحراف از مبارزه علیه رژیم می‌شود! اما عزیز پاکنژاد معتقد است که این استدلال‌ها تنها برای نجات چهره‌های سرکوبگر رژیم پهلوی مطرح می‌شود. او تأکید می‌کند:
“افشای جنایت‌های گذشته، به‌ویژه شکنجه‌های ساواک، نه‌تنها رژیم کنونی را در سطح بین‌المللی رسوا می‌کند، بلکه هشداری جدی برای همه شکنجه‌گران است که بدانند حتی در سال‌های پایانی عمرشان نیز از محاکمه در امان نخواهند بود.”

اهمیت شکایت علیه پرویز ثابتی در شرایط کنونی


این پرونده، فراتر از یک اقدام حقوقی، پیامی مهم برای جنبش دادخواهی مردم ایران دارد. محاکمه‌ی چهره‌ای همچون پرویز ثابتی، یادآوری می‌کند که مبارزه برای عدالت، محدود به یک دوره تاریخی خاص نیست و جنایت علیه بشریت مشمول مرور زمان نمی‌شود.
این پرونده نه‌تنها در سطح بین‌المللی انعکاس گسترده‌ای خواهد داشت، بلکه به‌عنوان الگویی برای پی‌گیری عدالت علیه تمام جنایتکاران رژیم گذشته و حال ایران عمل خواهد کرد.
بنابراین عوامل شکنجه و کشتار فاشیزم مذهبی هم باید نگران عواقب احتمالی اقدامات خود باشند. شکایت از ثابتی، درواقع، هشداری به شکنجه‌گران و سرکوبگران امروز ایران است که دوران مصونیت از مجازات به پایان رسیده است.

این یک نبرد بی امان بین شکنجه‌گران و شکنجه‌شدگان و نبرد بی‌امان جبهه خلق با جبهه ضد خلق است. این ادامه تاریخی نبرد بین استثمارکنندگان و استثمارشوندگان است. اگرچه ستمگران تلاش دارند جبهه خود را قوی و بی‌شکاف نشان بدهند اما تجربه تاریخی ملت‌ها نشان داده است که وقتی خلقی اراده کند که آزاد باشد. وقتی شکنجه‌شدگان زنجیر اسارت از تن بدر آورند، وقتی ترس و اضطراب جایش را به تهاجم و بی باکی بدهد، این اردوگاه ستمگران و شکنجه‌گران است که عقب خواهد نشست. شاه و شیخ تنها دو چهره متفاوت و بزک شده از یک پدیده ضد تاریخی و ضد خلقی است. این بار اراده مردم ما به دفن تاریخی همین دو پدیده به‌ظاهر متناقض قرار گرفته است و چنین خواهد شد.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7