سایت صوت کردستان – منی سالم الحبوری: گریزگاه کجاست ؟ رژیم ایران با بحرانهایی که اورا احاطه کرده در لبه پرتگاه قرار دارد
بسیاری از توصیفات متفاوت را میتوان بر وضعیت رژیم ایران پس از تمام رویدادها و تحولات داخلی، منطقهای و جهانی که بر آن گذشته است، اعمال کرد، بهویژه پس از زخم عمیقی که بخاطر خنجر لبنان و سوریه دریافت کرد، زخمی که هنوز التیام نیافته بود خود را در برابر خواسته های استثنایی ترامپ می یابد. اما شاید مناسبترین توصیف برای این رژیم، "ایستاده بر لبه پرتگاه" باشد.
هنگامی که به اوضاع ایران، چه در سطح داخلی، منطقهای یا بینالمللی نگاه میکنیم و جایگاه کنونی رژیم را در این تحولات بررسی میکنیم، درمییابیم که این رژیم بر لبهی پرتگاه هر یک از این بحرانها قرار دارد. ایستادن بر چنین لبهای شبیه هیچ وضعیت دیگری نیست، چرا که سرنوشت را تعیین میکند: مرگ یا زندگی. ازاینرو، میتوان گفت که رژیم کاملاً از آنچه در پیش دارد آگاه است و پیامدهای آن را بهخوبی درک میکند. به همین دلیل، اکنون با تمام توان میکوشد تعادل خود را حفظ کند و از هرگونه لغزشی که میتواند به سقوطش بینجامد، جلوگیری نماید.
از نظر داخلی ،وضعیت اقتصادی، معیشتی و حتی اجتماعی ایران به پایین ترین حد خود رسیده است، با این ملاحظه که بدتر شدن وضعیت اقتصادی، بهگفته مقامات رژیم و کارشناسان آن، نه بهخاطر تحریمهای بینالمللی، بلکه بهدلیل سیاستهای اقتصادی شکستخورده است. دو نمونه مهم میتواند بهعنوان معیار وضعیت کنونی اقتصادی و معیشتی ایران در نظر گرفته شود. اول در مورد برنامه هستهای است که مقامات ایرانی همواره تأکید کردهاند که این برنامه صلحآمیز است و هدف آن خودکفایی در انرژی، بهویژه انرژی برق، است. اما این برنامه که تا کنون حدود دو تریلیون دلار هزینه در برداشته، تنها ۲٪ از نیاز برق کشور را تأمین کرده است، در حالی که مردم ایران با مشکل قطع برق مواجه هستند و بهویژه با نزدیک شدن به فصل تابستان، این مشکل تشدید میشود.
نمونه دوم به پروژههای سدسازی و آبیاری مربوط میشود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر آنها تسلط دارد. بسیاری از پروژهها و سدهایی که تحت نظارت سپاه قرار داشتهاند، طبق برنامهریزیها پیش نرفتهاند و مشکلاتی چون کمبود آب و بیابانزایی در کنار مشکل قطع برق و افزایش قیمتها، فروپاشی پول ملی و تورم فزاینده، وضعیت معیشتی سخت مردم را به وجود آوردهاند. دولت روحانی هیچ اقدام موثری برای مقابله با این مشکلات انجام نداده است. در نتیجه، وضعیت رژیم در برابر مردم ایران بسیار دشوار است.
از نظر منطقهای، وضعیت رژیم شبیه به وضعیت آخرین خلیفه عباسی است، زمانی که گفت: «بغداد در افقها برای من باقی مانده است، آیا آن را بر من زیاد میدانید»! اکنون ایران تنها حوثیها را دارد که در برابر شدیدترین حملات موشکی آمریکا مقاومت میکنند و میلیشیاهای شیعه عراقی که در شوک و سردرگمی از تحولات منطقه هستند. حتی سفر اخیر قاآنی به عراق نیز سفری هماهنگ برای حفظ عراق در دایره نفوذ ایران بود.
از نظر بینالمللی، رد قاطع مذاکره با واشنگتن توسط خامنهای و پیام ترامپ که اکنون برای مطالعه در دسترس است، دو خط موازی را مشخص میکند، اما به نظر نمیرسد خط خامنهای به اندازه خط ترامپ قوی باشد، زیرا واضح است که خط خامنهای قابل انحراف است.
در نهایت، وضعیت کنونی رژیم شبیه به وضعیت ارتش طارق بن زیاد پس از عبور از تنگه جبلطارق است که کشتیها را سوزاند و سخنرانی معروف خود را ایراد کرد: "دریا پشت سر شما و دشمن در مقابل شماست و به خدا قسم شما هیچ چیز ندارید جز پیروزی یا شهادت." اما باید توجه داشت که وضعیت و روحیه رژیم ایران مانند ارتش طارق بن زیاد نیست، زیرا مردم ایران مانند دریا یا ماسههای روان هستند که پشت نظام ایستادهاند، در حالی که ترامپ مقابل آن قرار دارد. پس گریزگاه کجا است؟!
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7