
طراحی وابداع شعار رضا شاه روحت شاد مربوط به کدام ارگان رژیم بود وهدف از انتشار این شعار چیست؟
شعار «رضا شاه روحت شاد» را چه کسی ابداع کرد؟ چه کسی ترویج میکند و چه کسی از آن سود میبرد؟ برنامه سازمان اطلاعات سپاه؛ شعار رضا شاه روحت شاد و انحراف قیام و مقابله با مجاهدین خلق . در سالهای اخیر شعار رضا شاه روحت شاد در برخی تجمعات و اعتراضات داده میشود، خاستگاه این شعار از کجاست و برای چه هدفی و توسط چه ارگانی ابداع شده است؟
دیماه ۱۳۹۶ بود که به ناگاه اعتراضات به گرانی تخممرغ که توسط اصولگرایان تدوین و اجرایی شد به ناگهان ۱۴۰ شهر کشور را در نوردید. آن اعتراضات موقتا به خاموشی گرایید. در این بین شعاری به میان آمد که در دهههای پیش هیچ خبری از آن نبود؛ «رضا شاه روحت شاد».
دیری نپایید که سرمنشاء پیدا شد. ۵تیر ۱۳۹۷ بود که روزنامه «جمهوری اسلامی»، روزنامه خامنهای با مدیر مسئولی مسیح مهاجری افشاء کرد چیزی را که نمیباید میکرد.
هر چند روزنامه «جمهوری اسلامی» چندی بعد این صفحه را پاک کرد و لینک آن صفحه را امروز اگر جستجو کنید به صفحهای با نوشتههای ژاپنی تغییر پیدا کرده است.
تغیر نوشته روزنامه جمهوری رژیم
اما روزنامههای دیگر حکومت از جمله دنیای اقتصاد و خبرآنلاین به نقل از «روزنامه جمهوری» در همان روز این مطلب را درج کردند که اکنون نیز قابل دسترسی است.
فرارو نیز در مطلبی با عنوان «جمهوری اسلامی: شعار تمجید از رضاخان کار تندروها بود» این موضوع را در همان زمان بازنشر کرد.
روزنامه جمهوری اسلامی و آب دادن بند!
اما روزنامه «جمهوری اسلامی» چه نوشته بود؟ این روزنامه نوشته بود: «در شرایطی که افکار عمومی سخت به جامجهانی فوتبال مشغول است، حادثه روز گذشته در مقابل مجلس تکمیلکننده حلقه سیاستهای مخالفین دولت برای سقوط آن است…
این جماعت آنقدر بیپروا شدهاند که عدهای را با شعارهای بیسابقه رضا شاه روحت شاد و مرگ بر مفتخور، روانه مجلس میکنند و آنها نیز با مشایعت پلیس، آزادانه مانور میدهند. این جماعت دقیقاً همان دسته و گروهی هستند که در نماز جمعه تهران و راهپیماییها حضور دارند و پایان تکبیرشان مرگ بر غارتگر بیتالمال است.»
نوشته روزنامه جمهوری رژیم درباره سرمنشاء وابداع این شعار
ذکر ۲نکته در مورد این گزاره لازم است؛ اول آنکه اذعان میشود شعار رضا شاه روحت شاد بیسابقه بوده است. دوم اینکه باند غالب و ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی، آن را ابداع کرده و پلیس نیز این جمیعت را مشایعت میکند
چه کسی در این شعار دمید؟
پس مبدع و تاریخچه شعار رضا شاه روحت شاد مشخص شد. ترویجکنندگان شعار رضا شاه روحت شاد را نیز روزنامه «جمهوری اسلامی» مشخص کرد؛ کسانی که در نماز جمعه شرکت میکنند و در تجمعات مقابل مجلس و راهپیماییهای حکومتی. بخوانید باند غالب حاکمیت.
این گزارهها ما را رهنمون میسازد که شعار رضا شاه روحت شاد کاملا ساخته و پرداخته اتاقهای فکر امنیتی اطلاعات سپاه و باند غالب است.
پس از آن هر گاه اعتراضاتی از سوی باند غالب علیه دولت روحانی ترتیب داده میشد شعار رضا شاه روحت شاد چاشنی آن بود.
در این بین اتاقهای فکر و امنیتی ملایان همیشه یک نکته را همواره و بهعنوان قانون خدشهناپذیر در نظر داشتند که در مواقعی در این شعار بدمند که احتمال رادیکالیزهشدن حرکت وجود داشته باشد تا دامن نظام را نگیرد. بر سر اینهم بیشکاف بودند.
این روند ادامه داشت تا کار به اعتراضات آبان ۱۳۹۸ کشید. رادیکالیسم آن اعتراضات و مبارزه آتشین کانونهای شورشی و مردم جان بهلب آمده، چنان صحنه را چرخاند هیچ مجالی برای مانور شعار رضا شاه روحت شاد اطلاعات سپاه نماند.
پس از آن و وقتی روحانی اجرائیه را به رئیسی واگذار کرد نیز میتوان دید و جستجو کرد که شعار رضا شاه روحت شاد ساخته باند غالب حاکمیت اصلا سر داده نشد چون به ضد خودش عمل میکرد و دولت رئیسی، نور چشمی و «دولت جوان و حزباللهی» خامنهای را هدف قرار میداد.
شاخص هم اینکه در اعتراضات و قیام ۱۴۰۱ با آن گستردگی و کمیت و کیفیت شعار رضا شاه روحت شاه یا اصلا شنیده نشد و یا بهندرت در حد تعداد انگشتان یک دست در کل کشور شنیده شد. آنهم در همان بستری که حاکمیت ساخته بود.
هدف از طرح شعار رضا شاه روحت شاد چه بود؟
اتاقهای فکر و امنیتی ملایان یک هدف موازی را نیز از ترویج و میداندادن و حتی پیشتازی دادن شعار رضا شاه روحت شاد دنبال میکردند. آنهم اینکه در سالهای اخیر که فضای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… جامعه بهشدت جوشان و ناراضی از حاکمیت است، با ترویج این شعار و سردادن آن، هم انرژي و خشم انفجاری آن طیف مردم را خنثی و به بیراهه میبرند و هم مانور آزادی اعتراض میدهند.
اما چنانکه ذکر شد در دوران رئیسی سر دادن شعار رضا شاه روحت شاد بسیار نادر بود.
در مورد سناریو و تاکتیک اطلاعات ملایان، بهعنوان نمونه پایگاه تحلیلی خبری نمانیوز شمهای را در این باره رو کرده است.
پایگاه خبری نمانیوز
این سایت در تاریخ ۱۸مهر ۱۳۹۷ در مطلبی تحت عنوان «تاكتیك «پارازیت» و غفلتی خسارتبار!» نوشته بود: «در متن یکی از رسانههای نظام نوشته بود: «توطئههای منافقین و سلطنتطلبان…». با دیدن آن، باز هم همان سوال همیشگی!
این سوالی بود که یکبار که در محضر یکی از ائمه جمعه و از نمایندگان مقام معظم رهبری بودم، ایشان آنرا مطرح کردند. آنجا هم بحث منافقین بود و روند تخریبی این دشمنان قسم خورده انقلاب و جمهوری اسلامی. برای همه ما روشن بود منافقین نقش هدایت و تسریعکنندگی آن را بر عهده دارند.
از سوی دیگر با توجه به شناختی که از آن بزرگوار (نماینده آقا) داشتم و به نزدیکی ایشان با مقام معظم رهبری آگاه بودم، میدانستم این پرسش (غفلت تا کجا؟!) بازتاب یک واقعیت و درد است. اما درست نمیدانستم موضوع چیست. از اینرو آرام دستم را بلند کردم و پرسیدم: حاج آقا، منظورتان از «غفلت» چیست؟
مجاهدین هدایت کنندگان قیام
گفتند: «امروز در اخبار صحبتهای سردار کاظم مجتبایی رو خوندم. ایشان گفته: منافقین و سلطنتطلبان مدیریت حوادث اخیر را برعهده داشتند! (۱۸دی۹۶)» با تعجب به نماینده آقا نگاه کردم. آنگاه دوباره پرسیدم: خب حاج آقا اشکال این حرف کجاست؟ با لحنی عبرتآموز گفتند: «اشکالش اینست که سردار مجتبایی ناخواسته در این بیانش در اذهان مردم و نیروهای وفادار نظام، فلش را از روی دشمن اصلی که منافقین باشند، بر میدارد! آخر کجا سلطنتطلبان دشمنان اصلی نظام هستند؟ در ۳۹سال گذشته کجا حتی یک اقدام جدی که در حوزه امنیت ملی ما اخلال ایجاد کند، از سلطنتطلبان سر زده؟ اصلا مگر آنها یک نیروی منسجمی هستند؟ فقط یک اسم هستند (سلطنتطلب) و عدهای پراکنده! برای همین هیچگاه این جماعت تهدیدی برای نظام نبوده و نیستند!» آنگاه حاج آقا توضیح دادند که در فرهنگ رسانهای ما، یک اشتباه فاحش وجود دارد. اشتباه نه در «دشمنشناسی»، بلکه در «برخورد با دشمن» است. چرا که هر کس در این نظام دستی در آتش داشته و برای بقای میراث امام (ره) از جانش مایه گذاشته باشد، به خوبی میداند که یکتا دشمن نظام مقدس جمهوری اسلامی، سازمان منافقین است و بس. اما وقتی وارد بْعد جنگ رسانهای با این گروهک میشویم جابجا میبینیم که در برخورد با آن، نویسندگان مقالات، سخنرانیها و… نام منافقین و سلطنتطلبان را کنار هم قرار میدهند.
دشمنان قسم خورده نظام
«در اینجا نماینده آقا سوالی مطرح فرمودند: فکر میکنید چرا کسانی که خود به روشنی میدانند دشمن تنها منافقین بوده و سلطنتطلبان یک شوخی بیش نیستند، باز اینگونه «دشمن قسم خورده نظام» را در اذهان مردم مبهم میسازند؟» یکی از دوستان حاضر در جلسه دستش را بلند کرد. دورادور او را میشناختم. از برادران جانباز دفاع مقدس بود. با سادگی و تنها با یک واژه، تمام حرف را زد: «حاج آقا، پارازیت!» نماینده آقا ۲بار زیر لب گفت: «احسنت…»
آنشب از توضیحاتی که نماینده آقا پس از آن ایراد فرمودند، فهمیدم که بسیاری از یاران انقلاب دلسوزانه میخواهند نظام را پابرجا ببینند. اما وجود منافقین و نیات پلیدشان، یعنی براندازی جمهوری اسلامی را مانعی بر سر آرزوی ماندگاری نظام میبینند. آنها میبینند که چطور این گروهک پس از غائله ۳۰خرداد۶۰ تا به همین امروز، سالی، ماهی، هفتهای، روزی و ساعتی نیست که برای هدف خود، یعنی براندازی نظام، طرح و نقشه نکشد، اقدام نکند و تیرهای زهرآگین خود را به سمت مقام معظم رهبری و ولایت فقیه پرتاب نکند.
سردرگمی دستگاه
بله بسیاری از یاران نظام این واقعیت را بهدرستی میبینند. اما در گام بعد به بیراهه میروند. یعنی در شیوه مقابله با این دشمن! اینگونه که بهجای زنهار دادن جامعه نسبت به یکتا دشمن نظام (گروهک منافقین)، تلاش میکنند نام منافقین را کنار اوهامی به نام «سلطنتطلبان» قرار دهند تا به گفته خودشان «منافقین» برجسته نشوند! حتی دوستی به یک جلسه اشاره کرد که آقای علوی (وزیر محترم اطلاعات) صریحا گفته بود «به تمامی رسانهها ابلاغیه صادر شده که هر جا میخواهند خطر «منافقین» (همان سازمان مجاهدین خلق) را گوشزد کنند، حتما در کنارش نام «سلطنتطلبان» یا «رضا پهلوی» را هم بیاورند تا سازمان منافقین در ذهن نسلهای جوان برجسته نشود!» تاکتیک پارازیت تا آنجا پیش رفت که سردار یحیی رحیم صفوی، علیرغم درایت بیمانندی که در ایشان سراغ دارم، تحت تاثیر تبلیغات ناخواسته همین دوستداران نظام، گفت: «آمریکاییها بدنبال آن هستند که وضعیت داخلی ایران را بهم بریزند و از این رو بدنبال اتحاد منافقین با سلطنتطلبها» میباشند!» (۱۱مهر۹۷)
مجاهدین و رزم بی امان
اما آیا دوستانی که چنین طرز فکری دارند به پیامدهای آن اندیشیدهاند؟ آیا این کار و این ارسال پارازیت، جز این است که خطر بالفعل منافقین برای نظام و انقلاب را در اذهان یاران نظام کمرنگ میکنند؟ مگر یادتان رفته خود مقام معظم رهبری به روشنی در مورد اغتشاشات ۹۶ فرمودند: «من عرض بکنم به شما یک مثلثی در این قضایا فعال بوده است. برای امروز و دیروز هم نیست، این سازماندهی شده بوده است… پادوییاش (اغتشاشات) مربوط به سازمان منافقین بود… از ماهها قبل اینها آماده بودند…از چند ماه قبل نسبت به این قضیه که پادویی کنند، سازماندهی کنند…» (۱۹دی۹۶) مگر خود خمینی در سال ۱۳۵۹ بهصراحت نفرمودند: دشمن نه آمریکاست، نه اسرائیل، بلکه دشمن همینجا بیخ گوش ماست. همین سازمان منافقین! (نقل به مضمون) پس اگر امام و مقام معظم رهبری را شاخص قرار دهیم، چرا ما در ادبیاتمان به این روشنی و تیزی دشمن را به یاران انقلاب نشان نمیدهیم؟ چرا شجاعانه و البته مسئولانه فریاد نمیکشیم که دشمن برانداز نظام همین سازمان منافقین است و بس! پس همه برای مقابله با این دشمن پلید دست در دست هم دهیم! چرا بیجهت نام رضا پهلوی را که حکم «کبریت بیخطر» برای نظام دارد، بهعنوان پارازایت کنار نام دشمن اصلی و برانداز نظام (منافقین) میآوریم؟ آنوقت در حالی که یاران نظام چنین رویة اشتباهی را در پیش میگیرند.
مسعود رجوی و کوبیدن بر طبل کانونهای شورشی
مسعود رجوی پیاپی بر طبل «کانونهای شورشی» کوبیده و فرمان به اغتشاش و براندازی نظام میدهند! در حالی که مدافعان نظام مقدس ما در عرصه جنگ روانی و تبلیغاتی تلاش میکنند «دشمن را برجسته نکنند!» مریم رجوی… به مناسبت اول مهر پیام میدهد: «بازگشایی مدرسهها و دانشکدهها نیروی تازهیی به قیامها و جنبش اعتراضی اضافه میکند. و میتواند رژیم پوسیده را به محاصره درآورد… برای استمرار قیامها و برای آزادی ایران از اشغال آخوندها بهپا خیزید. کانونهای شورشی را در مدرسهها و دانشگاهها گسترش دهید!». بله دشمن جدیست. دشمن در رابطه با نظام از تاکتیک «پارازیت» استفاده نمیکند. پس ما هم بهخودمان بیاییم. پردهها را کنار بزنیم. تاکتیک سراپا ضرر «پارازیت» را منسوخ کنیم. شجاعانه فلش را بهسوی دشمن اصلی نظام نشانه برویم و به یاران نظام امید بدهیم که میتوانیم نظام را از گزند تهدید منافقین در امان بداریم.»
مطلب واضح و گویاست و پاسخ به چرایی برجستهکردن سلطنت و سر دادن شعار رضا شاه روحت شاد.
هاشم خواستار و دموکراتهای کوتوله
نمونه دیگر آن دبیر آگاه مشهدی هاشم خواستار است که هوادار مجاهدین خلق است. وی در سال ۱۳۹۸ در مقالهای تحت عنوان «دموکراتهای کوتوله» نوشت: «ملت قهرمان ایران: بین رژیم و سازمان مجاهدین خلق، دریایی از خون قرار دارد و همه میدانند که بزرگترین دشمن رژیم سازمان مجاهدین خلق است، چرا که از سازماندهی آهنین برخوردار و بگفته و اقرار خود حاکمان، آنها در تمام شورشها دست دارند، بالعکس نیروهای سلطنتطلب بسیار پراکنده و«سازماندهای» نشده هستند. بنابراین حکومت تلاش میکند که مبارزین را به اردوگاه سلطنتطلبها سوق داده و همینطور افراد نفوذی بسیاری نیز بهداخل آنها فرستاده تا ضمن حمایت از شاهزاده و فحاشی به رژیم، به سازمان مجاهدین خلق نیز فحش بدهند. یعنی بجای تضاد با جمهوری اسلامی، تضاد اصلی را با سازمان مجاهدین خلق بهوجود بیاورند. حتی برای اینکه این افراد اعتبار کسب کنند چه بسا که چند صباحی هم به زندان رفته تا بعد از آزادی با نام و نشانی که پیدا میکنند و از حاشیه امن برخوردار میشوند، بتوانند با وجهه بهتری ماموریتشان را انجام دهند و چه بسا ناخودآگاه افراد دیگر نیز در خط نیروهای امنیتی قرار گرفته و بهجای اینکه تضاد اصلی با رژیم برقرار کنند با سازمان مجاهدین خلق بوجود آورند. با بیان دوخاطره مسئله را روشنتر میکنم.»
هاشم خواستار ادامه میدهد «در روز نوزده آبان ۹۷ که نیروهای امنیتی با فشار ملت قهرمان ایران مجبور شدند مرا از بیمارستان روانی سینا آزاد کنند، دو نفر از نیروهای امنیتی به سراغم آمدند و از من خواستند که چون سازمان مجاهدین خلق از تو حمایت کرده، باید بر علیه آنها بیانیه بدهی و خط قرمز ما رهبری هم نیست بلکه سازمان مجاهدین خلق است… در اردیبهشت ۱۳۹۷ که ماموران اطلاعات به باغم آمدند از من پرسیدند که چرا با شاهزاده رضا پهلوی همکاری نمیکنی؟ میخواهی الان شماره موبایل شاهزاده را بگیریم که با او صحبت کنی؟ که گفتم نه و…»
زنان شجاع در دفاع از شعار اصلی مردم ایران
در نمونهای دیگر در ۵آذر ۱۴۰۰ در قیام اصفهان، که بنا به گفته شاهد صحنه، کسانی که بسیجی هستند و چفیهها هم هنوز در دستشان است در تقابل با شعار «این همه سال جنایت مرگ بر این ولایت» شعار رضا شاه میدهند. همچنین در مقابل شعار «مرگ بر ستمگر» مجاهدین خلق، وقتی بسیجیها شعار رضا شاه روحت شاد دادند چند نفر از زنان شجاع به آنها حمله کردند و گفتند حق ندارید شعارها و اعتراضات را منحرف کنید.
در ۳۰دی ۱۴۰۱ نیز، کانال تلگرام رصد بلوچستان در مورد فردی که در تظاهرات مردم زاهدان پلاکارد وکالت به رضا پهلوی بلند کرده بود اعلام کرد که این فرد از نفوذیهای سپاه بود که توسط انتظامات مکی و آزادیخواهان بلوچ دستگیر شد.
اما در سال ۱۴۰۳ نقطه عطفی رقم خورد. رئیسی کشته شد و خامنهای در ناچاری تحریم حداکثری ۳ انتخابات اخیر پیش از آن، مجبور شد به پزشکیان تن دهد. پس بازی دوباره شروع شد. از عربدههای انجمن حجتیه و پایداریها در مجلس و استیضاح و برکناری و… تا تجمع غیرقانونی حجاباجباریخواهان جلو مجلس و… شروع شد. اما طبق قانونی که قبلا شرح داده شد، شعار رضا شاه روحت شاد نیز دوباره به استمداد گرفته شد.
اما این بار یک مولفه کیفی دیگر نیز در صحنه سیاسی ایران وجود پرتلالو و پراعتلایی داشت که ضرورت تبلیغ بیشتر و ترویج شعار رضا شاه روحت شاد را نه دو چندان بلکه صدچندان میکرد.
ضعف و استیصال خامنهای در مقابل کانونهای شورشی
در پی ضربات کیفی که خامنهای در سال ۱۴۰۳ در منطقه و داخل کشور دریافت کرد، مولفه کیفی نیز وضعیت را برای خامنهای بسیار وخیم کرد. پدیده کانونهای شورشی متعلق به سازمان مجاهدین خلق ایران. کانونهای شورشی مجاهدین خلق در چند ساله اخیر عرصه را بر ملایان تنگ کردهاند و عملیات اختناقشکنانه آنها که راه مبارزه مسلحانه و سرنگونی ملایان را رهمنون میسازد، همان گونه که هاشم خواستار اذعان داشته بود، بر ملایان بسیار گران آمده است. از این رو ملایان و ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی آنها بیدریغ در شیپور شعار رضا شاه روحت شاد میدمند تا فعالیت آنها را تحتالشعاع قرار دهند و جامعه جوشان و جوانان قیامی را از مسیر آلترناتیو دموکراتیک و انقلابی و نیروی جانبرکف در صحنه و کف خیابان را منحرف کرده و جلوی آن بپیچند.
آنها با ترویج و اشاعه شعار رضا شاه روحت شاد به مخاطب بیخبر از سناریوی اطلاعات سپاه، چنین القاء میکنند که «ببینید هیچ شعاری به نفع رهبری مجاهدین داده نمیشود و آنها هیچ هواداری ندارند که برایشان شعار دهد. ولی شعار رضا شاه روحت شاد داده میشود و سلطنت در ایران پایگاه دارند.» اطلاعات سپاه بدین وسیله به مخاطب بیخبر از سناریو سپاه القاء میکند که هیچ تاثیر و نامی از مجاهدین و خط و استراتژی آنان یعنی سرنگونی ملایان، در جامعه نیست ولی از پهلوی که در ارتباط با سپاه نیز هست وجود دارد و شعار رضا شاه روحت شاد داده میشود. در حالی که حاکمیت بارها اذعان کرده که پهلوی و اساسا سلطنت، نهتنها کبریت بیخطر که امداد غیبی و آشکار برای ملایان است و دشمن اصلی ملایان، مجاهدین خلق هستند.
نمونه دیگر در این زمینه بسیار روشنگر و راهگشاست.
چرا نظام سلطنتی در ایران منقرض شد و هرگز برنمیگردد؟
روزنامه وطن امروز در روز ۲۰بهمن ۱۴۰۳ در مطلبی تحت عنوان «چرا نظام سلطنتی در ایران منقرض شد و هرگز برنمیگردد؟» مینویسد «… چرا نظام سلطنتی در ایران دیگر امکان احیا ندارد… امروز فعالیتهای سلطنتطلبان در ایران عمدتا محدود به فضای مجازی و برخی محافل خارج از کشور است… واقعیت این است که سلطنتطلبان نهتنها پایگاه مردمی قابل توجهی ندارند، بلکه حتی در میان مخالفان جمهوری اسلامی نیز جایگاه چندانی بهدست نیاوردهاند. بیتوجهی مردم به فراخوانهای سلطنتطلبان، از جمله فراخوان «من وکالت میدهم»، نشان داد جامعه ایران این جریان را جدی نمیگیرد. حتی کشورهای معاند ایران نیز به این واقعیت پی بردهاند و برای براندازی بیشتر به گروه تروریستی منافقین [سازمان مجاهدین خلق] امید بستهاند تا سلطنتطلبان…
یکی از ویژگیهای بارز فعالیت سلطنتطلبان در فضای مجازی، استفاده از نمادها و شعارهای نوستالژیک مرتبط با دوران پهلوی است. این گروه با تکیه بر خاطرات و تصاویر گذشته، سعی در ایجاد حس نوستالژی و بازگشت به دوران پیش از انقلاب اسلامی دارد. این رویکرد بویژه در میان نسلهای جوانتر که تجربهای از آن دوران ندارند، تاثیرگذار بوده است…
سلطنتطلبها حتی در میان اپوزیسیون محبوبیتی ندارند و با رفتارهای خشن و نامعقول خود، اپوزیسیون خارج از کشور را هم از خود متنفر کردهاند. ادبیات پرخاشگرانه و عدم تحمل مخالفان از ویژگیهای بارز جریان سلطنتطلب است.»
سلطنتطلبی؛ فرصتی برای جمهوری اسلامی
وطن امروز سپس با میانتیتر «سلطنتطلبی؛ فرصتی برای جمهوری اسلامی؟» مینویسد «…سلطنتطلبان بهرغم بیتأثیری، میتواند بهنوعی فرصت برای جمهوری اسلامی باشد. این جریان که از پیش باخته است، خود را بهعنوان رقیب جمهوری اسلامی معرفی میکند. اما یک رقیب ضعیف، همیشه برای حکومتها یک نعمت بهشمار میرود… آیا تاکنون دیدهاید رضا پهلوی حتی یک برنامه عملیاتی برای حکومت خود ارائه کرده باشد؟ بر خلاف ادعای سلطنتطلبان مبنی بر داشتن حمایت گسترده، شواهد نشان میدهد پایگاه اجتماعی آنها محدود است و اغلب به مهاجران ایرانی در غرب محدود میشود… در جریان «منشور مهسا» که با هدف وحدت اپوزیسیون شکل گرفته بود… رضا پهلوی نتوانست در کنار سایر گروههای اپوزیسیون به فعالیت ادامه دهد و خود او، بهعامل فروپاشی این گروه تبدیل شد…با توجه به دلایل بالا، میتوان گفت سلطنتطلبان بختی برای کسب قدرت در آینده نخواهند داشت و این امر برای نظام جمهوری اسلامی یک فرصت است. پهلویخواهان با اختلافافکنی میان اپوزیسیون، خدمتی به جمهوری اسلامی کردند که هیچ گروه دیگری قادر به انجام آن نبود. وجود یک جریان ضعیف و بیریشه مانند سلطنتطلبی، میتواند به بقای جمهوری اسلامی کمک کند. این خدمتی! است که خاندان سلطنتی به مردم ایران میکند.»
سادهلوحانه از ترس عقرب جراره آخوند، به مار غاشیه شاه پناه میبرند
این اظهارات نیز خود کاملا گویاست. اما یک نکته در این بین وجود دارد. اشارتی که وطن امروز کرده بود. نوستالژی دوران پهلوی. نکته و حقیقت امر این است که هزاران گند، فساد، تباهی و معجونی از منجلاب که ملایان در جامعه رقم زدهاند، برخی که به وقایع فوقالذکر اشراف ندارند، سادهلوحانه از ترس عقرب جراره آخوند، به مار غاشیه شاه پناه میبرند و شعار رضا شاه روحت شاد را بدون اطلاع با پشتیبانی اطلاعات سپاه چنان که فوقا ذکر شد، سر میدهند. در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مینویسند و میگویند رضا شاه و محمدرضا پهلوی فلان ساختوساز را کردند. فلان کار را کردند، پل ورسک را ساختند [خنده حضار] و…
اما گویا از این امر آگاهی ندارند که در همین حال حاضر، ایران با تنها ۱درصد جمعیت جهان، ۱۰درصد از کل نفت و گاز جهان را در اختیار دارد. یعنی اگر حاکمیتی دزد مانند پهلویها و ملایان بر سر کار نباشد در یک مثال فرضی، تنها با پول نفت و گاز ایران، سایر ثروتها را نیز فاکتور میگیرم، هیچ ایرانی حتی نیاز به کار و فعالیت برای درآمدزایی ندارد. در حالی که جهتگیری درست و منطقی، برگشت به عقب و مار غارشیه نباید باشد، بلکه راه و جهتگیری باید رو به جلو و سرنگونی ملایان و برقراری یک حاکمیت مردمی باشد که خوشبختی مردم ایران را رقم بزند. همان سرنگونی که مجاهدین خلق خواهان آن هستند و چنان که ذکر شد ارگانهای اطلاعاتی با هزاران ترفند و شعار رضا شاه روحت شاد و… سعی میکنند مردم را از آن پرهیز دهند. نتیجه نیز چه میشود؟ همین آخوندها بمانند.
شگردهای ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی ملایان در طرح سلطنت مشروطه
از سوی دیگر سادهلوحی دیگر در زمینه شاه و شاهپرستی افرادی که اشراف به شگردهای ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی ملایان ندارند طرح سلطنت مشروطه است. پاسخ این است مگر نبود؛ زمان شاهان قاجار، مجلسش را به توپ لیاخوف روسی بستند و در زمان محمدرضا پهلوی، با اعلام تکحزب رستاخیز، عملا دیکتاتوری تکحزبی اعلام و اعمال کرده و مخالفان را به پاسپورتگیری و کوچ عودت دادند. از سوی دیگر فقدان استقلال شاهان و سلطنتپرستان دلیل دیگر تباهی و رد آنان است که باید نسبت به آن آگاه بود و بهدیگران نیز آگاهی داد.
همان رضاشاهی که روحش توسط اطلاعات سپاه هر از چندگاهی به سوی شادی سوق داده میشود، در ورود متفقین به ایران حتی یک روز دوام نیاورد و کشور را تحویل داد و به تبعید فرستاده شد. برای پسرش نیز در بستر جنگ لیبرالیسم غربی و کمونیسم شرقی و نفوذ گسترشیابنده و جدی مارکسیسم در شمال ایران، در گوادلوپ، بدون حضورش، نسخه رفتن پیچانده و با کنترل ارتش، در بیارادهترین حالت ممکن، به سلطنتش پایان دادند. فقدان استقلال و وابستگی پهلویها به این و آن، نتیجه شومی برای ایران به ارمغان آورد، یعنی آخوندها، که حالا نسل جوان و مردم ایران را در سناریویی کثیف با شعار رضا شاه روحت شاد حسرت بهدل آنان میکنند که نتیجه عملیاش، باقی ماندن خودشان، یعنی آخوندها در حاکمیت است. خصوصا که چنان که ذکر شد هدف اصلیتر ابداع، طرح و ترویج این شعار، مشخصا مقابله با پدیده بسیار مادی کانون شورشی است که آشکارا میخواهد بنیان حاکمیت ملایان را براندازند و طرحی نو در اندازند. چرا که تنها، چنان که چندین بار فوقا ذکر شد و بارها نیز سران مختلف ملایان اذعان کردهاند این مجاهدین خلق هستند که دشمن قسمخورده ملایان هستند و تشکیلات و انسجام، توانایی، سازماندهی و… سرنگونی ملایان را دارند پس ناچارا میخواهند روح رضا را شاد کنند.
حال آیا بهجاست در دافعه گنداب ملایان، به نفع غاشیه سلطنت، شعار رضا شاه روحت شاد سر داد و اسیر و فریبخورده اطلاعات سپاه شد؟ بعید بهنظر میرسد انسان آگاه و خردمند چنین کند. بالعکس تا در توان دارد باید در آتی و در قیامهای روبرو، با آن به جد مبارزه و مقابله کرده تا عقرب جراره را نیز به سرنوشت مار غاشیه پیوند بزند و وطنی سازد که در خور ایران و ایرانی باشد.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7