۱۴۰۴ خرداد ۱۹, دوشنبه

علم‌الهدی ' گماشته خامنه ای در خطبه های نماز جمعه مشهد از کدام خطر صحبت می‌کند؟!


علم‌الهدی ' گماشته خامنه ای در خطبه های نماز جمعه  مشهد  از کدام خطر صحبت می‌کند؟!


سخنان اخیر احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد، در خطبه‌های نماز جمعه ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، دریچه‌ای بی‌سابقه به نگرانی‌های درونی حاکمیت گشود. علم الهدی هشدار داد:«اگر یک کاری کنند ایمان را از مردم بگیرند… خیلی ساده می‌شود این انقلاب را از پا درآورد و خیلی آسان می‌شود این نظام را ساقط کرد».

این جمله ظاهراً یک هشدار به نیروهای داخلی حکومت  بود، اما در لایه‌ی زیرین خود، حاوی چند اعتراف و نشانه‌ی بحران درونی ساختار قدرت است. در این نوشتار، به‌صورت تحلیلی ، محورهای این بحران را بررسی می‌کنیم:

۱. اعتراف به پیوند موهوم نه پیوند عقلانی!

علم‌الهدی آشکارا تأکید می‌کند که بقای نظام به «ایمان مردم» گره خورده است؛ ایمانی که نه بر پایه مشارکت سیاسی، قانون‌گرایی یا پاسخ‌گویی، بلکه بر پیوندی دینی و شخصی با خامنه ای بنا شده است. البته علم‌الهدی نمی گوید که این پیوند موهوم و وهمی مورد ادعای او شامل چند درصد مردم است. و بازهم توضیح نمی‌دهد که اگر چنین پیوندی شمولیت داشت چرا شعار مرگ بر خامنه‌ ای و مرگ بر دیکتاتور پربسامدترین شعارهای قیام ۹۸ و ۱۴۰۱ بودند؟
در ضمن به فرض صحت ادعای علم‌الهدی چنددرصد مردم با خامنه‌ای چنین پیوندی دارند. در نظام‌های مدرن، مشروعیت از رأی مردم، شفافیت حکمرانی و رضایت عمومی نشأت می‌گیرد. اما در مدل ولایت فقیه، پیوندهای موهوم  مشتی بسیجی و پاسدار جای این مشروعیت  را گرفته‌اند، که خود نوعی شکنندگی ایجاد می‌کند.

بگذریم از این که پایگاه سیاسی خامنه ای  در درون خود این هیئت حاکمه نیز فرو ریخته است و شاهد تضعیف  هژمونی خامنه ای در کل نظام و حاکمیت هستیم که دیگر در درون حاکمیت نیز کسی او را تحویل نمیگیرد.

بنابراین آخوند علم‌الهدی به خوبی می فهمد که اگر هژمونی خامنه ای تضعیف شود نتیجه اش ضعیف شدن کل حاکمیت است و اگر هم که هژمونی را از دست بدهد یا به ناچار شریکی برای آن بپذیرد ؛ نتیجه بلافصل آن راه بردن این حاکمیت به سرنگونی است.

۲. اعتراف به بحران ایمان عمومی؛ شکاف میان مردم و حاکمیت

وقتی علم‌الهدی هشدار می‌دهد که اگر ایمان مردم از بین برود، نظام به‌راحتی سقوط می‌کند، در واقع می‌پذیرد که این ایمان دیگر تضمین‌شده یا فراگیر نیست.
خیزش‌های گسترده از دی ۱۳۹۶ تا اعتراضات ۱۴۰۱ مؤید این تحلیل‌اند: بخش زیادی از جامعه، به‌ویژه نسل جوان، دیگر نسبت به ساختار مذهبی حاکم باور و اعتماد ندارند. «ایمان»، در این معنا، تبدیل به مفهومی تهی‌شده و بی‌پشتوانه اجتماعی شده است.

۳. ولایت فقیه در برابر آگاهی سیاسی و شور اجتماعی آسیب‌پذیر شده است

علم‌الهدی نگران از آن است که «دشمن!» بتواند ایمان مردم را بگیرد؛ اما در واقع این تهدید، دشمن خارجی نیست، بلکه تحولات درونی جامعه است. یعنی علم‌الهدی هم تهدید را عامل خارجی نمی‌داند.
شبکه‌های اجتماعی، تبادل آزاد اطلاعات، و تجربیات زیسته نسل جدید از سرکوب، تبعیض و ناکارآمدی، گسست جدی‌ای میان مردم و ایدئولوژی حاکم ایجاد کرده‌اند. این گسست، به‌ویژه در میان زنان و جوانان، به نقطه‌ای بازگشت‌ناپذیر رسیده است.

۴. قدرت حکومت بر ابزار اجبار تکیه دارد، نه رضایت عمومی

آنچه علم‌الهدی «گره» می‌نامد، همان پیوند ذهنی-ایدئولوژیک بسیجی -پاسدار با نظام است. وقتی این گره سست شود، ساختار سیاسی‌ای که فاقد انتخابات آزاد، شفافیت، و پاسخ‌گویی است، تکیه‌اش تنها بر سرکوب، سانسور و کنترل روانی باقی می‌ماند.
در فقدان مشروعیت، اجبار به‌تنهایی نمی‌تواند دوام بیاورد. همان‌گونه که در بسیاری از نظام‌های اقتدارگرا در تاریخ دیده‌ایم، قدرت بدون مشروعیت، عمر کوتاهی دارد. علم‌الهدی هم این را فهم کرده است که تنها با سرکوب نمی‌توان حکومت کرد.

۵. اعتراف غیرمستقیم به خطر سازمان‌یافتگی اعتراضات مردمی

در سخنان علم‌الهدی، ترس عمیقی از انسجام اعتراضات مشهود است. وقتی او می‌گوید «اگر این گره باز شود، نظام خیلی راحت ساقط می‌شود»، عملاً نشان می‌دهد که تنها عامل بازدارنده سرنگونی، یک ته باور جمعی متزلزل‌شده است که تنها در بین پاسداران و بسیجیها وجود دارد. خامنه ای این را به خوبی فهم می کند که در صورت هر گونه عقب نشینی و تزلزل اولین کسی که هژمونی اش را در بین نیروهایش از دست می‌دهد خامنه ای است.
در این شرایط، مقاومت سازمان‌یافته – به‌ویژه آنچه با عنوان “کانون‌های شورشی” یاد می‌شود – با تمرکز بر همین نقطه‌ضعف ، موفق شده است آگاهی سیاسی و اعتمادبه‌نفس جمعی را در بخش‌هایی از جامعه تقویت کند.

۶. پایان عصر دجالیت ؛ ورود به فاز سرنگونی

حکومتی که زمانی با اتکاء به قداست‌سازی، رمزآلود کردن رهبر و سوءاستفاده از آموزه‌های دینی و البته سرکوب خود را تثبیت می‌کرد، امروز با بحران هویت مواجه است.
جملات علم‌الهدی نه صرفاً هشدارهای یک امام جمعه، بلکه صدای ترک برداشتن بنیان‌های یک نظام است؛ نظامی که از درون خود احساس خطر می‌کند و می‌داند که حتی یک تغییر ذهنی در افکار عمومی می‌تواند ساختار آن را سرنگون کند.

علم‌الهدی نه از «دشمن» خارجی، بلکه از «بیداری درونی» جامعه بیم دارد. سقوطی که او از آن می‌ترسد، در واقع آغاز شده است: در ذهن‌ها، در شعارها، در خیابان‌ها. او  و سران حکومت
باید هر هفته درباره خطر سقوط و سرنگونی  سخن بگویند، خطری که بیش از هر زمان دیگر به آن نزدیک شده‌اند.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7