جوشش انقلاب در دل خیابانهای زاهدان ! -«بلوچستان بیداره، از شاه و شیخ بیزاره»
قدم می‌زنم در زاهدان که دیگر ساکت نیست. خیابان‌ها جان گرفته‌اند، نه از سر ترافیک یا شلوغی، بلکه از حضور نادیدنی نسلی که تصمیمش را گرفته. از سر هر کوچه که می‌گذرم، تابلویی، پارچه‌ای، نوشته‌ای روی دست جوانی ترا به خود می‌خواند:
«بلوچستان بیداره، از شاه و شیخ بیزاره»
کلمات را بلند تکرار می‌کنم. در میان دیوارهای سیمانی و نرده‌های پوسیده، این شعار مثل نفس کشیدن در هوای تازه است. یعنی ما دیگر خاموش نیستیم. یعنی نه سلطنت، نه ولایت؛ ما برای آزادی خودمان می‌جنگیم.
چند متر جلوتر، دست نوشته دیگری روی پارچه مرا به خود میخکوب می کند
«پس از ۲۰ سال، رژیم به تله افتاد»
به تله افتادن رژیم در باتلاق اتمی
راستی در این شهر دورافتاده در محاصره فقر و گرسنگی و گرما چگونه این آگاهی ریشه دوانده است؟
جوان دیگری جلویم قد علم می کند و این شعار را جلوی صورتش گرفته؛
خامنه ای با اتمی بی اتمی سرنگون سرنگون
راستی این شعار چه آشناست! گویی استراتژی یک مقاومت در این شعار خلاصه شده است.
بغض گلوی آدم را می‌گیرد. این فقط جمله‌ای ساده نیست. این هوشیاری و آگاهی ریشه دوانده در قلب توده‌های مردم است.
کمی آن‌سو‌تر، پلاکاردی سفیدرنگ با خط درشت قرمز:
نفرین خلق و تاریخ بر شیخ و شاه خونریز!
تردیدی نیست گزمه‌های آن طرف آب بیشتر از گزمه‌های باتون به دست زاهدان و تهران از این شعار عصبانی می شوند. اما واقعیت‌ها همیشه سرسخت‌تر از توهمات هستند.
در دل این گرما، در زیر چشمان دوربین‌ها، در میدان‌هایی که پر از نیروهای سرکوب است، این جوانان از جان گذشته‌اند تا نام خود را در وجدان تاریخ ثبت کنند. آنان از کابوس زندان و شکنجه و شلاق خود را رهاندند . آنان باور دارند که آزادی را می توان با بهایی گران به ارمغان آورد.
در زاهدان، در دل بلوچستان، در میان گلوله و سایه اعدام، نسلی ایستاده که می‌گوید:
ما وارثان دردیم، اما وارثان سکوت نه.
و آن‌چه رژیم باید بفهمد این است:
نه با زندان می‌شود این صدا را خفه کرد، نه با مرگ.
این صدا، صدای فردای ایران است.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7
