۱۴۰۴ تیر ۱۵, یکشنبه

سخن روز مجاهدین خلق - درس عاشورا در نبرد برای آزادی



                                                 سخن روز مجاهدین خلق - درس عاشورا در نبرد برای آزادی

سخن روز مجاهدین خلق - رژیم آخوندی از خمینی ضدبشر تا خامنه‌ای ضحاک و جلادان و پاسداران نظام ولایت فقیه، در تبهکاری و دجالگری و در رسوایی و منفوریت اجتماعی، با سلطنت و ولایت یزید و جنایتکاران سفله‌یی که روز عاشورا حسین (ع) و یارانش را در کربلا به‌شهادت رساندند، شباهتی شگفت دارند.



یزید و سفلگان ولایت او که بدترین دشمنان اسلام بودند، خود را حکومت اسلام و «سپاه خدا» می‌نامیدند و عمرسعد سرکرده سپاه یزید در کربلا در زمان صدور فرمان حمله و کشتار مجاهدان عاشورا آنها را «خیل الله» خطاب کرد. هم‌چنان که خمینی و خامنه‌ای و جلادان قتل‌عام۶۷ این جنایت بزرگ ضدبشری را «حکم خدا» و نبرد در برابر رژیم اعدام و قتل‌عام را «محاربه با خدا» می‌نامند.

در برابر چنین رژیمی، مجاهدین با درس‌آموزی از عاشورا، مرزبندی بی‌شکاف و نبرد بی‌سازش را برگزیدند. نبردی که قیمت آن البته فدای جان و همه چیز در راه آزادی و خلق و میهن اسیر از چنگال سلطنت و ولایت یزیدگونه خمینی و خامنه‌ای است.

مجاهدین بعد از همهٔ اتمام حجتها و روشنگریهای سیاسی و اجتماعی، وقتی در برابر تنوره کشیدن سلطنت و ولایت مطلقه خمینی، با دوراهی تسلیم یا نبرد مواجه شدند، در پرتو فروغ جاودان حسینی، پرچم هیهات مناالذله را بالا بردند.

در این راه، البته چیزی به نام «مبارزه بی‌هزینه» وجود ندارد. راه آزادی همیشه با فداکاری و از خود گذشتگی گشوده می‌شود و چه خورشیدی تابناکتر از فدای مطلقه حسینی در روز عاشورا؟ و چه مرزبندی روشن‌تر و الهام‌بخش‌تر از خط سرخ عاشورای حسینی در برابر با ولایت یزیدی؟

آری، مبارزه واقعی برای آزادی – نه دم زدن از آزادی –با معیار نبرد بی‌امان با دیکتاتوری محک می‌خورد. این مبارزه از نظر سیاسی مستلزم مرزبندی با مظاهر مشخص دیکتاتوری است که در دوران ما شاخص آن چراغ راهنمای «نه شاه نه شیخ» است.

در همه پیچ و خمهای این نبرد شصت ساله و به‌ویژه در رویارویی با دجالیت و استبداد مذهبی که به‌گفته پدر طالقانی بدترین نوع استبداد است، پرتوهای فروغ جاودان عاشورای حسینی پیوسته راه مجاهدین را روشن کرده است.

پیشوای آرمانی مجاهدین حسین (ع) در سخنانش خطاب به آنها که در حاکمیت یزیدی تن به تسلیم داده بودند، می‌گفت: «این که شما دارید، زندگی نیست، بردگی است»، او فلسفهٔ وجودی انسان در نظرگاه توحید را با «عمل مشخص انقلابی» گره زد و گفت: «من می‌روم تا آن دست را قطع کنم. می‌روم تا ظلم را نابود سازم. این است راه من، و این است هدف من».

سرور آزادگان در سخنان روشنگرش تأکید می‌کرد که جنگ ما جنگ قدرت نیست. هدف من گرفتن سهم از حاکمیت ستمگر نیست، هدف من برپایی شاخص‌ها، پرچم‌ها و مرزهاست تا اصلاح حقیقی، یعنی ریشه‌کن کردن ستم، جاری شود. او می‌گفت من رقابت و جنگ قدرت ندارم، بلکه می‌خواهم پرچم‌های حق را برپا کنم و مظلومان را از اسارت نجات دهم.

آری، حسین (ع) در آن ظلمات تاریخ، فروغ جاودانی را برافروخت که برای همیشه فراراه بشریت می‌درخشد و راه رسیدن به آزادی را روشن می‌کند.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7